از حرکتافتاده
تجارت جهانی
کاهش رشد تجارت جهانی خبر بدی برای بسیاری از بازارهای در حال ظهور است.
کاهش رشد تجارت جهانی خبر بدی برای بسیاری از بازارهای در حال ظهور است. در بندر مواج تیلبوری (Tilbury) در سواحل شرقی لندن، واژهای که در هواموج میزند، گوناگونی است. فضای کمتری به ارسال متعارف کانتینر داده میشود. در عوض، مالکان بندر در پروژههای جدید سرمایهگذاری میکنند. بهزودی یک اسکلت آهنی به سردخانهای برای نگهداری مواد فاسدشدنی در مسیرشان به سمت سوپرمارکتهای انگلستان تبدیل میشود. طبق گفته پری گلدینگ (Perry Glading) رئیس عملیات این بندر، بنادر کانتینری انگلستان با مشکل پرشدن ظرفیت روبهرو هستند. واکنش صاحبان این بندر استفاده هرچه انعطافپذیرتر از فضای هزار هکتارمربعی آن است.
دادههای تجارت جهانی هشدار آقای گلدینگ را تایید میکند. در کره جنوبی، پیشاهنگ اقتصاد جهانی، ارزش دلاری صادرات کالا در مقایسه با سال گذشته تقریباً 15 درصد در آگوست کاهش یافت. در چین، که تقریباً مهمترین رابط در زنجیره عرضه جهانی است، صادرات بیش از پنج درصد کاهش یافت. صادرات بریتانیا و آمریکا نیز در حال کاهش است. در ششماهه نخست امسال تجارت کالا در سطح جهانی در مقایسه با سال گذشته تا بیش از 13 درصد کاهش یافت. از اواسط دهه 80 میلادی تا اواسط دهه گذشته، رشد تجارت جهانی در هفت درصد باقی مانده است.
تغییرات قیمتها تا حدی توضیحی بر کاهشهای اخیر است. دلار قوی است و ارزش ملی کالاهای قیمتگذاریشده در ارزهای دیگر را کاهش میدهد. قیمت کالاها کاهش یافته است: این امر نهتنها ارزش مواد خام ارسالی به سراسر جهان را کاهش میدهد، بلکه به پایین نگه داشتن هزینههای ورودی، و بنابراین قیمت همه کالاهای تولیدی کمک میکند. حجم صادرات نیز همچنان در حال افزایش است- افزایش 7 /1درصدی در نیمه اول سال 2015 در مقایسه با سال گذشته. اما این مقدار بسیار کمتر از میانگین بلندمدت است که حدود پنج درصد در سال است. در بازارهای در حال ظهور، رشد حجم صادرات در مقایسه با سال گذشته 3 /0 درصد کمتر بود.
در اوایل دهه 90 میلادی تجارت سریعتر از GDP جهانی رشد کرد. اما سپس در همان دهه، زمانی که چین و شوروی سابق در اقتصاد جهان ادغام شدند، سازمان تجارت جهانی (WTO) برای حمایت از مبادله تاسیس شد، و تغییر تکنولوژیکی مدیریت زنجیرههای بلند و پراکنده عرضه را ساده کرد. در نتیجه، در فاصله سالهای 2003 تا 2006 رشد تجارت دو برابر رشد GDP جهانی بود. اما از آن زمان به بعد رشد آن کاهش یافت. در دو سال گذشته GDP جهانی سریعتر از تجارت رشد کرده است. با توجه به هزینههای در حال کاهش حمل و نقل (به دلیل نفت ارزان) که باید تجارت بینالمللی را رونق دهد وجود رکود اقتصادی جای بسی شگفتی دارد.
این مشکل تا حدی دورهای است. طبق گفته پل ویندال از دفتر تحلیل سیاست اقتصادی هلند، اروپا که حدود یکچهارم تولید جهانی اما یکسوم تجارت جهانی را دارد، زیر فشار «رکود دورهای بسیار طولانی» است. رشد GDP در سال 2012 تا 2014، 8 /0 درصد و در فاصله 2005 تا 2007، 5 /3 درصد بود. همزمان، کاهش تقاضای مواد خام در چین به اقتصاد بسیاری از صادرکنندگان کالا ضرر میزند. این کشورها همچنین بازارهای نهایی برای بسیاری از اقلام صادراتی چین هستند که خود سبب ایجاد نوعی چرخه معیوب میشود. حوادث استثنایی نیز به این مورد دامن زد. در اوایل سال 2015 تجارت با آمریکا به دلیل اعتصاب در بنادر ساحل غربی، که 50 درصد صادرات را جذب میکنند، و هوای سرد خارج از فصل، که خریداران را دور نگه داشت، ضربه خورد. توزیع عرضه و تقاضای مواد خام وارداتی در سهماهه نخست امسال در مقایسه با دوره مشابه سال قبل 4 /3 درصد کاهش یافت. در مطالعهای که اِمین بوز، متیو بوسیزر و کِلِمِنت مارسیلی در مرکز تحقیقات سیاست اقتصادی انجام دادند برآورد شد که چنین عوامل گذرایی مسوول حدود نیمی از رکود تجارت در کشورهای ثروتمند در سال 2012 تا 2014 بوده است.
با وجود این مولفههای ساختاری نیز نقش دارند. در یک تحقیق در دست انجام از سوی صندوق بینالمللی پول استدلال میشود که کشش تجارت (میزان تجارت ایجادشده به دلیل افزایش درآمدها) هم در چین و هم آمریکا به شدت کاهش یافته است. تولید چین در داخل کشور بیشتر است: سهم مواد وارداتی در صادرات از 60 درصد در دهه 90 میلادی به 35 درصد در دهه جاری کاهش یافت. در این میان، آمریکا شروع به بهرهبرداری از منابع عظیم نفت شیل خود کرده است؛ واردات نفت خام تا 9 /1 میلیون بشکه در روز طی سالهای 2010 و 2014 کاهش یافت. طبق گزارش آژانس اطلاعات انرژی آمریکا، میانگین قیمت نفت بشکهای 93 دلار نشاندهنده پسانداز 60 میلیارددلاری، یا معادل 25 درصد از مخارج آمریکا برای نفت خام در سال 2014 است.
سرعت رو به کاهش آزادسازی تجارت دردسر دیگری است. طبق گزارش WTO در فاصله سالهای 2010 تا 2014، 109 توافق تجاری جدید اجرا شد که این تعداد در دوره پنجساله پیش از آن 128 مورد بود. به نظر میرسد بزرگترین توافقی که هماکنون در دست مذاکره است، یعنی همکاری میان 12 کشور دو سوی اقیانوس آرام (TPP)، در حال شکلگیری است. مذاکره بر سر معاهدات جدید به دلیل کاهش میانگین تعرفهها دشوارتر میشود؛ توافقات اکنون پیرامون موضوعات مشکلسازتر مانند استانداردهای نیروی کار و حمایت از مالکیت معنوی است.
سادهانگاری است اگر فکر کنیم نفوذ چشمگیر شرایط رونقدهنده تجارت در اوایل سال 2000 برای همیشه باقی میماند. ارزش دلاری در حال سقوط تجارت جهانی لزوماً چیز وحشتناکی نیست. تولیدات ارزانتر کمک میکند مشتریان کالاهای بیشتری بخرند. به همین ترتیب، کاهش حجم تجارت اگر نشاندهنده رشد تولید داخلی در آمریکا و چین باشد برای اقتصاد جهان فاجعه نیست.
اما بسیاری از اقتصادها از آن ضربه میخورند. صادرکنندگان کالا در کشورهای ثروتمند، مانند استرالیا و کانادا، نسبتاً دارای تنوع هستند. ارزهای در حال سقوط آنها سبب رونق گردشگری و صادرات کالاهای تولیدی در میان دیگر صنایع میشود. نگرانی بیشتر مربوط به تعداد زیاد اقتصادهای بدون کالاهای تولیدی زیاد است. رشد سریع تجارت در دهه 90 و دهه اول قرن 21 با پیوستن کشورهای فقیر به زنجیره عرضه جهانی یک دوران طلایی از همگرایی میان درآمدها در اقتصادهای در حال ظهور و جهان ثروتمند به وجود آورد. با این وجود بسیاری از این کشورها هنوز روند صنعتیسازی را آغاز نکردهاند: میانگین درآمد در کشورهای جنوب صحرای آفریقا حدود یکچهارم میانگین درآمد چین است. رشد ضعیفتر تجارت و زنجیرههای ضعیفتر و کوتاهتر عرضه به این معناست که نردبانی که کارگران چینی از آن بالا رفتهاند پشت سر آنها بالا کشیده میشود.
اگر احتمال ندارد که جهان رونق تجاری دهه اول قرن 21 را تکرار کند، راههایی برای پیشگیری از رکود تجارت وجود دارد. کشورهای ثروتمند باید با توافقات تجاری که آغاز کردهاند پیش بروند، و توافقاتی را که از قبل بر سر آنها مذاکره کردهاند به رسمیت بشناسند. توافق بر سر تسهیل تجارت که WTO در سال 2013 به آن دست یافت، و به نظر میرسد هزینه تجارت را بهخصوص در کشورهای فقیر کاهش دهد، نیازمند تایید دوسوم از 161 عضو این سازمان است تا اجرایی بشود. تاکنون، تنها 16 عضو آن را امضا کردهاند. تلاش برای تصویب TPP به دلیل انتخابات الکترال تضعیف شده است. باراک اوباما، که حق ارتقای تجارت را دارد باید برای نهایی کردن TPP تلاش کند، در غیر این صورت سرمایه سیاسی که برای آن هزینه شده به هدر خواهد رفت. ارزش خاص TPP به این دلیل است که موانع بر سر واردات محصولات کشاورزی و خدمات را که از اهمیت زیادی در اقتصادهای در حال توسعه (یعنی اقتصادهایی که برای رسیدن به ثروت دیگر به تولید تکیه نمیکنند) برخوردار است، کاهش میدهد. اصلاحات درون اقتصادهای در حال ظهور، برای آزادسازی کشاورزی و آمادهسازی کارگران برای مشاغل بخش خدمات نیز ضرورت دارد. اما
رهبران کشورها از اندونزی گرفته تا برزیل کشف میکنند که دوران رکود پس از رونق برای گرفتن تصمیمات سخت، دشوارترین دوران است.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید