تاریخ انتشار:
استدلالهای منتقدان واگذاری آلومینیوم المهدی چقدر با واقعیت همخوانی دارد؟
فقر بوکسیت
تنها معدن بوکسیت(ماده معدنی آلومینیوم) ایران در جاجرم استان خراسان شمالی واقع شده که بخشی از نیاز کارخانههای آلومینیوم کشور به مواد اولیه را تامین میکند اما چون میزان تولید این معدن کفاف نیاز صنعت آلومینیوم را نمیدهد سیاستگذاران کشور در سالهای گذشته به دنبال کشف ذخایر معدنی مرتبط با آلومینیوم در داخل و خارج کشور بودهاند.
صنعت آلومینیوم در ایران اگرچه سابقهای درحدود نیم قرن دارد اما به دلیل کمبهره بودن کشور از منابع معدنی مورد نیاز برای تولید این فلز، تولید آلومینیوم در ایران همواره با چالش مواجه بوده است. تنها معدن بوکسیت (ماده معدنی آلومینیوم) ایران در جاجرم استان خراسان شمالی واقع شده که بخشی از نیاز کارخانههای آلومینیوم کشور به مواد اولیه را تامین میکند اما چون میزان تولید این معدن کفاف نیاز صنعت آلومینیوم را نمیدهد سیاستگذاران کشور در سالهای گذشته به دنبال کشف ذخایر معدنی مرتبط با آلومینیوم در داخل و خارج کشور بودهاند. بر اساس اکتشافات صورتگرفته ماده معدنی نفلین سینیت دارای این قابلیت هست تا برای تولید آلومینای مورد نیاز کارخانههای آلومینیوم کشور مورد استفاده قرار گیرد از اینرو ذخایری در شهرستان سراب استان آذربایجان شرقی کشف شده که طی سالهای گذشته برای فعال کردن این معدن از سوی دولت سرمایهگذاریهایی شده است. با توجه به نیاز این معدن به تکنولوژی پیچیده برای تولید آلومینا، هنوز معلوم نیست که آیا کارخانههای آلومینیوم کشور میتوانند روی آن حساب باز کنند یا خیر، از اینرو برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود به
دو اقدام روی آوردهاند. نخست آنکه از طریق اکتشاف در سایر نقاط دنیا بوکسیت مورد نیاز خود را تامین کنند و دیگر هم با استفاده از واردات آلومینا بدون دغدغه کمتری به تولید بپردازند.
وزارت معادن و فلزات در دولت سازندگی در گینه معدنی را خریداری کرد تا با راهاندازی آن بتواند فقر بوکسیت خود را برطرف کند اما با توجه به تعلل دولت ایران در سرمایهگذاری این معدن، دولت گینه قوانین جدیدی وضع کرده که بر اساس آن صادرات مواد خام از این کشور سختتر از گذشته شده است.
حال تنها راهی که پیش روی واحدهای تولیدکننده آلومینیوم در کشور مانده این است که آنها از طریق واردات آلومینا نیاز خود را به مواد اولیه تولید این فلز برطرف کنند.
هزینه بالای واردات این مواد معدنی در کنار مصرف زیاد برق از سوی دو مجتمع ایرالکو و المهدی سبب شده کارخانههای آلومینیوم کشور نهتنها سودده نباشند بلکه به دلیل برخی سوءمدیریتها محصولی را به تولید برسانند که در بازارهای جهانی قابل رقابت نیست. هماکنون ظرفیت تولید آلومینیوم کشور چیزی حدود 360 هزار تن است که به دلیل رکود در این صنعت سالانه زیر 300 هزار تن شمش آلومینیوم در ایران تولید میشود.
کارخانه المهدی که این روزها به محل مناقشه مجلس و دولت تبدیل شده نیز به دلیل کارایی نامناسب نتوانسته در طول 20 سالی که از فعالیتش گذشته سودآوری لازم را داشته باشد و در بیشتر مواقع ضررده بوده است. کارشناسان معتقدند این کارخانه از روز اول هم اقتصادی نبوده و نتوانسته محصولی رقابتی را روانه بازار کند. در طول سالهای فعالیت المهدی، مدیریت دولتی آن سبب شده تا این واحد تولیدی ناکاراتر شود و نتواند تراز مالی مثبتی را به نام خود زند. حال که بخش خصوصی تمایل پیدا کرده تا این واحد صنعتی را خریداری و خود مدیریت کند، این پرسش مطرح است که منتقدان واگذاری المهدی با چه استدلالی بیان میکنند که بخش خصوصی المهدی را با قیمت غیرواقعی خریده و به نام خود کرده است؟ آیا چنین برخوردهایی سبب نخواهد شد تا سایر سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد ایران منصرف شوند و جرات ورود به آن را از دست بدهند؟
دیدگاه تان را بنویسید