تاریخ انتشار:
ملاکهای رتبهبندی شرکت برتر چیست؟
شفافسازی اقتصاد
رتبهبندی شرکتهای برتر کشور از سال ۱۳۷۷ توسط سازمان مدیریت صنعتی شروع شد. قبل از آن هیچ ارگان یا موسسهای در کشورمان در تولید اینگونه اطلاعات در مورد بنگاههای اقتصادی کاری انجام نداده بود. به این ترتیب، سازمان مدیریت صنعتی از سال ۱۳۷۷ به بعد، هر ساله شرکتهای بزرگ ایران را بر اساس شاخصهای مختلف اقتصادی و مالی، به جامعه اقتصادی و صنعتی کشور معرفی میکند.
رتبهبندی شرکتهای برتر کشور از سال 1377 توسط سازمان مدیریت صنعتی شروع شد. قبل از آن هیچ ارگان یا موسسهای در کشورمان در تولید اینگونه اطلاعات در مورد بنگاههای اقتصادی کاری انجام نداده بود. به این ترتیب، سازمان مدیریت صنعتی از سال 1377 به بعد، هر ساله شرکتهای بزرگ ایران را بر اساس شاخصهای مختلف اقتصادی و مالی، به جامعه اقتصادی و صنعتی کشور معرفی میکند. اولین بار در رتبهبندی موسوم به IMI-100 که در سال 1377 برگزار شد، 100 شرکت برتر از نظر شاخص فروش معرفی شدند. بهتدریج این تعداد در سالهای اخیر به 500 شرکت رسیده است. در این راستا تولید اطلاعات در مورد بنگاهها و شفافسازی فضای کسب و کار، رتبهبندی شرکتها از نظر میزان اثرگذاری در اقتصاد و گسترش رقابت سه هدف کلیدی انجام رتبهبندی شرکتهای برتر ایران است.
علت انتخاب شاخص فروش
اما چرا در رتبهبندی IMI-100 به شاخص فروش (یا درآمد) بها داده میشود؟ این موضوعی است که همیشه از سوی فعالان اقتصادی کشور مورد سوال بوده است. ما همواره تاکید کردیم شاخص فروش نشاندهنده شرکتهای با قدرت اقتصادی بالاتر در بین دیگر شرکتهاست. این شاخص از نظر کسب و کار مهم است، زیرا نشان میدهد شرکتی که فروشش بالاست چقدر در گرفتن سهم بازار موفق بوده است. قطعاً در داخل آن شرکت فعل و انفعالاتی اتفاق افتاده تا آن شرکت محصولاتی را تولید کرده که در بازار مورد استقبال بوده است. وقتی شرکتی موفق میشود سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد نمیتوان گفت آن شرکت موفق نیست. مشابه این کار در دنیا معروفترینش رتبهبندی Furtune500 و در سطح منطقه رتبهبندی DS100 است. در هر یک از این رتبهبندیهای معروف در جهان و منطقه نیز شرکتهای برتر از نظر شاخص فروش ارزیابی میشوند.
دیگر شاخصهای ارزیابی
البته باید توجه داشت که شرکتها بر اساس شاخصهای مختلفی مقایسه و رتبهبندی میشوند. هریک از شرکتها در یک شاخص مشخص رتبهای را کسب میکند که ممکن است در شاخص دیگر، آن رتبه را به دست نیاورد. مثلاً در شاخص فروش، رتبه 10 را کسب کند اما در شاخص سودآوری در رتبه 50 قرار گیرد. پس این امر نشان میدهد آن شرکت لزوماً در جمیع جهات برتر نیست. در واقع، فهرست رتبهبندی در یک شاخص با فهرست رتبهبندی در شاخص دیگر متفاوت است. این نکته مهمی است، به دلیل اینکه برای بعضی افراد ممکن است این سوءتفاهم پیش آید که مثلاً شرکتی که در شاخص فروش، رتبه اول را به دست آورده در تمام جنبهها اول است، خیر اینگونه نیست، بلکه باید توجه کرد که آن شرکت بر اساس کدام شاخص رتبه اول را کسب کرده است.
در این راستا سازمان مدیریت صنعتی در سال اول یعنی در سال 1377 شرکتهای حاضر در رتبهبندی 100 شرکت را بر اساس شاخص فروش ارزیابی کرد اما در ادامه شاخصهای ارزیابی افزایش یافتند و به تعداد 28 شاخص رسیدند. لذا شرکتها با شاخصهای دیگری مانند سودآوری، رشد، ارزش افزوده و صادرات شرکتها با هم مقایسه میشوند. به عبارت دیگر در سالهای بعد علاوه بر اینکه تعداد شاخصهای ارزیابی افزایش پیدا کرد، گزارش دیگری را هم منتشر کردیم که این شرکتها در گروههای صنعتی مربوط با شرکتهای همرشته مقایسه میشدند.
پس علاوه بر اینکه شرکتها در فهرستهای عمومی بر اساس 28 شاخص با شرکتهای دیگر در هر رشته صنعتی مقایسه میشوند، هر شرکتی در گروه صنعتی خود با شرکتهایی مقایسه میشود که در همان صنعت فعالیت دارند. این امر کمک شایانی در شفافسازی اقتصادی کشور دارد. بنابراین تاکید دارم که اهداف اصلی سازمان مدیریت صنعتی در رتبهبندی و معرفی بنگاههای اقتصادی کشور تولید اطلاعات در مورد بنگاهها و شفافسازی فضای کسب و کار، رتبهبندی شرکتها از نظر میزان اثرگذاری در اقتصاد و گسترش رقابت است.
ابعاد و یافتههای رتبهبندی در سال 1393
بر این اساس سازمان مدیریت صنعتی در سال 1377 رتبهبندی بنگاههای اقتصادی را با 100 شرکت شروع کرد و در سالهای بعد تعداد شرکتهای رتبهبندیشده افزایش یافتند. اما در سال 93 رتبهبندی IME-100 چه ابعادی پیدا کرد؟ بر این اساس در رتبهبندی امسال هم بر تعداد شرکتها افزوده شد که در حال حاضر 500 شرکت در رتبهبندی سال 1393 حضور دارند و هم بر تعداد شاخصهای ارزیابی اضافه شد. لذا رتبهبندی امسال فهرستهای متنوع و گوناگونی را منتشر میکند.
بر این اساس یافتههای رتبهبندی سال 1393 نشان میدهد میزان فروش اولین شرکت در رتبهبندی امسال 40 هزار میلیارد تومان و فروش پانصدمین شرکت 50 میلیارد تومان است. در واقع فروش اولین شرکت 802 برابر فروش پانصدمین شرکت است.
قویترین رشته صنعتی در کشور فرآوردههای نفتی بوده که ۲۳ درصد از فروش کل گروهها را به خود اختصاص داده است. بانکها نیز با اختصاص ۱۹ درصد از سهم فروش و گروههای چندرشتهای با اختصاص سهم ۱۰درصدی از فروش در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند و کمترین سهم فروش را گروه خدمات عمومی، رفاهی و گردشگری به خود اختصاص داده است.
بنابراین بیشترین داراییها با ۵۴ درصد در اختیار بانکهاست و پس از آن شرکتهای چندرشتهای صنعتی با شش درصد و سرمایهگذاریهای مالی با 8/5 درصد رتبههای دوم و سوم را به خود اختصاص دادهاند که مجموع این سه گروه 8/65 درصد از کل داراییها را شامل میشود.
همچنین حاشیه سود گروه واسطهگری مالی ۵۴ درصد، اکتشاف و استخراج ۴۹ درصد، گروه انبوهسازی املاک و مستغلات ۴۵ درصد و به طور کلی میانگین حاشیه سود در کسب و کار کشور ۲۲ درصد است.
بانکها با ۲۳ درصد سهم از اشتغالزایی بیشترین نقش را در اشتغالزایی در میان گروههای صنعتی به خود اختصاص دادهاند. پس از آن، خودروسازان با ۱۳ درصد و فلزات اساسی با ۹ درصد در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند، ضمن اینکه در بخش صادرات نیز رتبه اول در اختیار گروه پتروشیمی و پس از آن گروه چندرشتهای صنعتی با ۲۳ درصد و فرآوردههای نفتی با ۲۲ درصد در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
مخاطبان نتایج رتبهبندی
فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران جزو گروههای ذینفعمان هستند که از اطلاعات این رتبهبندی استفاده میکنند. ارزیابی حاشیه سود شرکتها و گروههای صنعتی میتواند به سهامداران و سرمایهگذاران کمک کند در کدام صنایع سرمایهگذاری کنند. یا برای فعالان بازار سهام این اطلاعات میتواند کمک کند تا سهام کدام شرکتها را خریداری کنند که سودده هستند. فهرست شرکتهای برتر از جنبههای مختلفی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. به طور مثال، در رتبهبندی سال گذشته چهار بانک جزو 10 شرکت برتر اول بودند. این مساله نشان میدهد بانکها در این سالها تا چه میزان فعالیتهای اقتصادی بالایی داشتند.
تصویر روشنی از فضای کسب و کار
فهرست شرکتهای برتر ویژگی مهمی دارد که در کشور بینظیر است و آن جامعیت کار ماست. علاوه بر شرکتهایی که خودشان به ما اطلاعات میدهند و اطلاعاتشان را داریم، کلیه شرکتهای بورسی هم اطلاعاتشان را در بانک اطلاعاتیمان وارد میکنیم. بنابراین اگر فهرست ما را بخواهید با بورس مقایسه کنید قطعاً فهرست شرکتهای برتر جامعیت بیشتری دارد. چون در فهرست ما هم شرکتهای بورسی و هم شرکتهای غیربورسی حضور دارند. به طور کلی، تمامی شرکتها در گروه صنعتی خود مورد ارزیابی قرار میگیرند و سرمایهگذار تصویری از اقتصاد کشور در اختیار دارد و بر مبنای آن میتواند تصمیم بگیرد در چه زمینهای سرمایهگذاری کند.
دیدگاه تان را بنویسید