تاریخ انتشار:
مدیرعامل شرکت بورس کالا از نقش پررنگ این نهاد در تامین مالی میگوید
ارتقای شفافیت و رشد تامین مالی
بر اساس آمارهای موجود ارزش معاملات بورس کالای ایران تا اواسط بهمنماه سال ۱۳۹۵ به ۶۹ هزار میلیارد تومان رسیده است که ارزش معاملات فیزیکی بیش از ۳۱ هزار میلیارد تومان و ارزش معاملات در حوزه مشتقه نیز حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان بوده است. این آمارها نشان میدهد که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشدی ۸۷درصدی و ۳۸درصدی به ترتیب در ارزش و حجم معاملات داشتهایم. دلایل رشد قابل توجه معاملات بورس کالا در سال جاری چیست؟ مدیرعامل شرکت بورس کالای ایران در این رابطه میگوید: «بخشی از افزایش ارزش معاملات بورس کالا به دلیل رشد حجم معاملات با توجه به افزایش عرضهها، تسهیل در زمینه معاملات و اضافه شدن ابزارهای جدید معاملاتی رخ داده است. بخشی دیگر از افزایش ارزش معاملات هم به رشد قیمتهای جهانی در بازار مواد اولیه مربوط میشود.»
بر اساس آمارهای موجود ارزش معاملات بورس کالای ایران تا اواسط بهمنماه سال 1395 به 69 هزار میلیارد تومان رسیده است که ارزش معاملات فیزیکی بیش از 31 هزار میلیارد تومان و ارزش معاملات در حوزه مشتقه نیز حدود 32 هزار میلیارد تومان بوده است. این آمارها نشان میدهد که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشدی 87درصدی و 38درصدی به ترتیب در ارزش و حجم معاملات داشتهایم. دلایل رشد قابل توجه معاملات بورس کالا در سال جاری چیست؟ مدیرعامل شرکت بورس کالای ایران در این رابطه میگوید: «بخشی از افزایش ارزش معاملات بورس کالا به دلیل رشد حجم معاملات با توجه به افزایش عرضهها، تسهیل در زمینه معاملات و اضافه شدن ابزارهای جدید معاملاتی رخ داده است. بخشی دیگر از افزایش ارزش معاملات هم به رشد قیمتهای جهانی در بازار مواد اولیه مربوط میشود.» اما با وجود مشاهده این رشد در معاملات بورس کالای ایران، همچنان سوالاتی مطرح است. اینکه علت چالشهای نظام قیمتگذاری در بورس کالا چیست؟ قراردادهای بلندمدت پتروشیمی به کجا رسید؟ معاملات بازار آتی در چه وضعیتی قرار دارد؟ علت توقف سلف موازی استاندارد چیست؟ حامد سلطانینژاد ضمن پاسخ به این
سوالات در این گفتوگوی تجارت فردا در خصوص برنامههای آینده بورس کالای ایران و بحث تامین مالی از بورس کالا در شرایط رکودی بازار سرمایه صحبت کرده است. او معتقد است: «اگر قراردادهای سلف و سلف موازی را محاسبه کنیم، از ابتدای سال 1395 تاکنون سهم تامین مالی بورس کالا رشد قابل توجهی داشته است. پیشبینی میکنم که این رقم در سال آینده افزایش بیشتری پیدا کند. اکنون انواع شرکتها به دنبال تامین مالی از بورس کالا هستند و این به یک اهرم برای ورود کالای آنها به بورس کالا نیز تبدیل شده است.»
بورس کالا چقدر از معاملات بازار سرمایه را به خود اختصاص داده است؟ ارزش معاملات بازارهای مالی به نسبت بازارهای فیزیکی در بورس کالا در چه وضعیتی قرار دارد؟
ارزش معاملات بورس کالای ایران به حدود 69 هزار میلیارد تومان تا اواسط بهمن سال جاری رسیده است. اگر بخواهم به تفکیک معاملات بگویم، ارزش معاملات فیزیکی بیش از 31 هزار میلیارد تومان و ارزش معاملات در حوزه مشتقه نیز حدود 32 هزار میلیارد تومان بوده است. این آمار به خوبی نشان میدهد ارزش معاملات بازار اوراق بهادار از بازار مشتقه پیشی گرفته است. یکی از اهداف مهم بورس کالا نیز افزایش ارزش معاملات در بازار اوراق بهادارمان است که در حال حاضر این هدف محقق شد.
البته بخشی از افزایش ارزش معاملات اوراق بهادار بورس کالا مربوط به تلاطمهای قیمت سکه در پی انتخابات رئیسجمهوری آمریکاست و بخشی دیگر از آن از تسهیلات ایجاد شده در این بازار ناشی شده است. به این نکته هم باید اشاره کنم در توزیع محصولات صنعتی- معدنی بهرغم آنکه برخی از شرکتها مانند آلومینیوم المهدی خارج شدند و شرکتهایی مانند ذوبآهن عرضههای خود را کم کردند اما با افزایش ارزش معاملات مواجه شدیم. به طوری که دو درصد در حجم و 7 /24 درصد در ارزش معاملات رشد داشتهایم.
آیا رشد اخیر قیمت در بازار جهانی نیز در این امر دخیل بوده است؟
بله، بخشی از افزایش ارزش معاملات بورس کالا به دلیل رشد حجم معاملات با توجه به افزایش عرضهها، تسهیل در زمینه معاملات و اضافه شدن ابزارهای جدید معاملاتی رخ داده است. بخشی دیگر از افزایش ارزش معاملات هم به رشد قیمتهای جهانی در بازار مواد اولیه مربوط میشود. در خصوص وضعیت رینگهای کالایی هم باید بگویم در حوزه محصولات کشاورزی حجم و ارزش، هر دو رشد داشته است. در این حوزه حجم معاملات 204 درصد رشد پیدا کرده که در واقع معاملات از 743 هزار تن به دو میلیون و 257 هزار تن رسیده است. این رقم تا پایان سال باز هم افزایش پیدا خواهد کرد. البته در گذشته محصولات کشاورزی نقش چندانی در بورس کالا نداشت، اما اکنون در حدود 10 درصد از معاملات بورس کالا را تشکیل میدهد و این اتفاقی است که در یکی دو سال اخیر شاهد آن هستیم. در رینگ پتروشیمی نیز با افزایش حجم و ارزش معاملات مواجه بودیم. البته شرکتهای پتروشیمی ملاحظاتی در زمینه عرضه محصولاتشان در بورس کالا داشتند. با تکتک شرکتهای پتروشیمی صحبتهایی کردیم و ملاحظات آنها را بررسی کردیم. بعضاً آنها نسبت به سقفهای قیمتی گلایههایی داشتند. ما این موضوع را بررسی و برخی ایرادات را برطرف
کردیم. اکنون شرکتهای پاییندستی هم میتوانند آسانتر از بورس کالا خرید کنند. در نتیجه در حوزه پتروشیمی نزدیک به 30 درصد در حجم و 33 درصد در ارزش رشد معاملات داشتهایم. در بخش فرآوردههای نفتی نیز حجم معاملات از هفت میلیون و 970 هزار تن به 8 میلیون و 426 هزار تن رسیده است. اینجا نیز در حجم 6 /5 درصد افزایش داشتیم اما در ارزش معاملات به دلیل کاهش قیمت جهانی نفت 11 درصد کاهش داشتهایم.
علت کاهش ارزش معاملات فرآوردههای نفتی در بورس کالا با توجه به افزایش قیمت نفت در بازارجهانی چیست؟
ممکن است برخی عنوان کنند که قیمت جهانی نفت اکنون بهبود پیدا کرده است، اما کاهش قیمت جهانی نفت با یک تاخیر زمانی بر فرآوردههای نفتی اثر میگذارد و این تاخیر زمانی سبب شد که کاهش قیمت نفت در ابتدای سال این 11 درصد کاهش در ارزش را به وجود آورد. بازار فرعی ما نوعی OTC کالایی است که کالاهایی که شرایط پذیرش از قبیل استمرار عرضه استاندارد را ندارند اما میخواهند از سازوکار حراج در این بازار استفاده کنند در آن معامله میشوند. ارزش آنها که در سال گذشته 22 هزار تن بوده، امسال به 95 هزار تن رسیده و در نوع خود افزایش قابلملاحظهای را داشته است.
در حوزه طلا نیز تلاش کردیم اکثر تولیدکنندگان شمش طلا، محصولات خود را در بورس کالا بفروشند. شاید کل تولید طلا در کشور ما یک تن در سال باشد که تاکنون 602 کیلو از آن در بورس کالا معامله شده است. این در حالی است که سال گذشته 524 کیلو طلا در بورس کالا معامله شد. مجموعاً در حوزه بازار فیزیکی با رشد 15درصدی در حجم و رشد 24درصدی در ارزش مواجه بودیم. این رشد بیانگر چند مساله است. اول آنکه؛ ما به عنوان نهاد ناظر مانند یک بچه از بازار نگهداری کردیم و ملاحظات فعالان بازار از جمله پاییندستیها و بالادستیها را لحاظ کردیم. البته همچنان گلایههایی وجود دارد، اما تمام تلاشمان را کردیم که ملاحظات و مشکلاتشان را بررسی کنیم. اگر ما تنها به منافع بورس کالا فکر میکردیم باید میگذاشتیم کدهای صوری به فعالیت خود ادامه دهند، اما ما در بورس کالا ملی فکر میکنیم و حفظ منافع سرمایهگذاران و فعالان این بازار از هر مساله دیگری برای ما در اولویت قرار دارد. به همین دلیل نیز در جهت ارتقای شفافیت بازار بسیاری از کدهای صوری شناسایی و حذف شدهاند.
بخشی از افزایش ارزش معاملات بورس کالا به دلیل رشد حجم معاملات با توجه به افزایش عرضهها، تسهیل در زمینه معاملات و اضافه شدن ابزارهای جدید معاملاتی رخ داده است.
در حوزه طلا نیز تلاش کردیم اکثر تولیدکنندگان شمش طلا، محصولات خود را در بورس کالا بفروشند. شاید کل تولید طلا در کشور ما یک تن در سال باشد که تاکنون 602 کیلو از آن در بورس کالا معامله شده است. این در حالی است که سال گذشته 524 کیلو طلا در بورس کالا معامله شد. مجموعاً در حوزه بازار فیزیکی با رشد 15درصدی در حجم و رشد 24درصدی در ارزش مواجه بودیم. این رشد بیانگر چند مساله است. اول آنکه؛ ما به عنوان نهاد ناظر مانند یک بچه از بازار نگهداری کردیم و ملاحظات فعالان بازار از جمله پاییندستیها و بالادستیها را لحاظ کردیم. البته همچنان گلایههایی وجود دارد، اما تمام تلاشمان را کردیم که ملاحظات و مشکلاتشان را بررسی کنیم. اگر ما تنها به منافع بورس کالا فکر میکردیم باید میگذاشتیم کدهای صوری به فعالیت خود ادامه دهند، اما ما در بورس کالا ملی فکر میکنیم و حفظ منافع سرمایهگذاران و فعالان این بازار از هر مساله دیگری برای ما در اولویت قرار دارد. به همین دلیل نیز در جهت ارتقای شفافیت بازار بسیاری از کدهای صوری شناسایی و حذف شدهاند.
سال جاری شرایط بحرانیای در مورد پتروشیمیها در برخی گریدها داشتیم؛ مثل PVCها. بورس کالا چه اقداماتی برای آرامش بازار انجام داده است؟
در حال حاضر میتوانم بگویم اکنون آرامترین بازار را در بازار پتروشیمی داریم. با تعاملی که با پاییندستیها و بالادستیها داشتیم اکنون مشکلی در بخش گریدها نداریم مگر آنکه دلالان ناراضی باشند، زیرا دلالان معمولاً در تلاطمهای قیمتی یکشبه، یکروزه و یک هفتهای منفعت زیادی کسب میکنند و همیشه خواهان تلاطمهای عجیبوغریب با زمانهای کوتاهمدت هستند.
یعنی مساله خروج پتروشیمیها از بورس کالا به طور کامل منتفی شده است و دیگر مشکلی وجود ندارد؟
به هر حال تا زمانی که منافع عدهای در میان است مساله به طور کامل حل نمیشود. هر بار هم بهانههای متفاوتی مطرح است. یک بار بحث خردهفروشی مطرح است و گفته میشود که به مصرفکننده پاییندستی نمیرسد. اکنون حدود 14 درصد از ارزش PVC، معاملاتی است که به شرکتهای تعاونی داده میشود. این شرکتهای تعاونی شرکتهایی هستند که سایر شرکتها را در زیرمجموعه خود دارند و این شرکتهای زیرمجموعه در واقع شرکتهایی هستند که خودشان نمیتوانند مواد اولیه تامین کنند. در واقع برای اینکه مشکل تامین مواد اولیه بسیاری از این شرکتها حل شود شرکتهای تعاونی راهاندازی شده است. این شرکتهای تعاونی کالا را خریداری کرده و میان اعضای خود توزیع میکنند. با حمایت بورس کالا و شرکت ملی صنایع پتروشیمی اکنون بالغ بر 57 شرکت تعاونی در بورس فعالیت میکنند. ماموریت این شرکتهای تعاونی خریداری کالا و رساندن آن به دست مصرفکننده خرد است. علاوه بر بحث خردهفروشی، گاهی نیز این بحث مطرح میشود که ما بینمجتمعی هستیم. بر اساس آمار شرکت ملی صنایع پتروشیمی، کل تولیدات پتروشیمی 45 میلیون تن در سال است.
اگر بینمجتمعیها را از آن حذف کنیم به عددی در حدود هفت میلیون تن میرسیم که قابل معامله در داخل است. از این هفت میلیون تن، درصدی اوره است و کل چیزی که طبق آمار 11ماهه در بورس مورد معامله قرار گرفته است سه میلیون و 119 هزار تن است، یعنی هنوز سه چهار میلیون تن در بیرون مبادله میشود. صادرات رسمی چیزی حدود 18 میلیون تن است. با این حال گفته میشود کالایی را که در بورس عرضه میشود نمیتوانیم صادر کنیم و ارز را به داخل مملکت بیاوریم. در صورتی که اگر 18 میلیون تن را در کنار سه میلیون تن قرار دهیم درمییابیم که این حرف منطقی نیست. از نظر من اینها بهانههایی است که برای خروج مطرح میشود. تاکنون بورس کالا به تمام وعدههای خود عمل کرده است. تامین مالی شرکتهای پتروشیمی بحث مهمی بود که برخی با گرفتن مجوز، تامین مالی کردند و برخی این کار را نکردند. به هر حال اگر از سه هزار و 400 میلیارد تومان، دو هزار و 650 میلیارد تومان گندم را کنار بگذاریم، مابقی آن تامین مالی است که بخش عمده آن مربوط به پتروشیمی و بخش اندکی هم مربوط به سنگآهن است.
اگر بینمجتمعیها را از آن حذف کنیم به عددی در حدود هفت میلیون تن میرسیم که قابل معامله در داخل است. از این هفت میلیون تن، درصدی اوره است و کل چیزی که طبق آمار 11ماهه در بورس مورد معامله قرار گرفته است سه میلیون و 119 هزار تن است، یعنی هنوز سه چهار میلیون تن در بیرون مبادله میشود. صادرات رسمی چیزی حدود 18 میلیون تن است. با این حال گفته میشود کالایی را که در بورس عرضه میشود نمیتوانیم صادر کنیم و ارز را به داخل مملکت بیاوریم. در صورتی که اگر 18 میلیون تن را در کنار سه میلیون تن قرار دهیم درمییابیم که این حرف منطقی نیست. از نظر من اینها بهانههایی است که برای خروج مطرح میشود. تاکنون بورس کالا به تمام وعدههای خود عمل کرده است. تامین مالی شرکتهای پتروشیمی بحث مهمی بود که برخی با گرفتن مجوز، تامین مالی کردند و برخی این کار را نکردند. به هر حال اگر از سه هزار و 400 میلیارد تومان، دو هزار و 650 میلیارد تومان گندم را کنار بگذاریم، مابقی آن تامین مالی است که بخش عمده آن مربوط به پتروشیمی و بخش اندکی هم مربوط به سنگآهن است.
یکی از مسائلی که باعث گلایه بسیاری شده است چالشهای نظام قیمتگذاری در بورس کالاست. علت چیست؟
وظیفه بورس کالا این نیست که خودش قیمت را تعیین کند بلکه باید شرایطی را فراهم کند که کشف قیمت به صورت واقعی صورت گیرد. کشف قیمت هم زمانی انجام میشود که بازوهای عرضه در برابر بازوهای تقاضا قرار گیرد. کاری که بورس کالا با همکاری شرکت ملی صنایع پتروشیمی انجام داده این است که کف عرضهای را تعیین کرده است. یعنی گفتیم تامین کل نیاز داخل به چه مقدار عرضه نیاز دارد؟ با توجه به اینکه بر اساس آمار وزارت صنعت ظرفیت صنایع پاییندستی را داریم، به همین خاطر باید به این میزان در داخل نیز عرضه انجام شود تا بازوی عرضه صحیح عمل کند. در سمت تقاضا هم عدهای هستند که برای خرید مجوز دارند. زمانی که این عرضه و تقاضا در مقابل همدیگر قرار بگیرند قیمت میتواند به نحو موثری کشف شود.
در برخی محصولات عدهای القای کمیابی میکردند و بعد از آنکه بخشی را عرضه میکردند و قیمتها به سقف میرسید، کالاهای خود را با قیمتهای بالاتری در بیرون میفروختند. با ایجاد کف عرضه در واقع ما از این اقدام جلوگیری کردیم. از طرفی خود تولیدکننده نیز نگران بود که اگر سقف قیمتی وجود داشته باشد ممکن است نتواند محصول خود را با قیمت بالاتری بفروشد. ما به این تولیدکننده گفتیم شما کف عرضهای را که ما تعیین کردهایم عرضه کنید، آنوقت ما سقف قیمتی را برمیداریم. نتیجه این اقدام این شد که بعد از اینکه سقف قیمتی برداشته و کف عرضه نیز تعیین شد، قیمتها به سمت واقعی شدن هر چه بیشتر حرکت کرد و بازار کاملاً به تعادل رسید. این موضوع نشان میدهد چیزی که دنیا به آن رسیده، یعنی عرضه و تقاضا میتواند کاشف قیمت باشد و بورس کالا نیز اکنون این کار را انجام میدهد.
در برخی محصولات عدهای القای کمیابی میکردند و بعد از آنکه بخشی را عرضه میکردند و قیمتها به سقف میرسید، کالاهای خود را با قیمتهای بالاتری در بیرون میفروختند. با ایجاد کف عرضه در واقع ما از این اقدام جلوگیری کردیم. از طرفی خود تولیدکننده نیز نگران بود که اگر سقف قیمتی وجود داشته باشد ممکن است نتواند محصول خود را با قیمت بالاتری بفروشد. ما به این تولیدکننده گفتیم شما کف عرضهای را که ما تعیین کردهایم عرضه کنید، آنوقت ما سقف قیمتی را برمیداریم. نتیجه این اقدام این شد که بعد از اینکه سقف قیمتی برداشته و کف عرضه نیز تعیین شد، قیمتها به سمت واقعی شدن هر چه بیشتر حرکت کرد و بازار کاملاً به تعادل رسید. این موضوع نشان میدهد چیزی که دنیا به آن رسیده، یعنی عرضه و تقاضا میتواند کاشف قیمت باشد و بورس کالا نیز اکنون این کار را انجام میدهد.
قراردادهای بلندمدت پتروشیمی به کجا رسید؟
قراردادهای بلندمدت پتروشیمی در حال انجام و آمارهای آن نیز موجود است. عدهای به دنبال استمرار عرضه بودند و از طرفی نمیخواستند با قیمت ثابت قرارداد ببندند. بورس کالا شرایطی فراهم کرده که بتوانند با قیمت بازاری قرارداد بلندمدت ببندند و قیمتی که در قرارداد وجود دارد قیمت کشفشده در بورس است.
در نتیجه قراردادهای بلندمدتی منعقد شد و اکنون هیچ مشکلی وجود ندارد. البته اینگونه نیست که کل تولید یک محصول قرارداد بلندمدت شود. اکنون در محصول PVC، پلیاتیلن و بسیاری دیگر از محصولات قراردادهای بلندمدت داریم. همین که این قراردادها تحت چارچوب بورس انجام میشود، از حمایتهای بورس هم برخوردار میشود.
ممکن است برخی عنوان کنند که قیمت جهانی نفت اکنون بهبود پیدا کرده است، اما کاهش قیمت جهانی نفت با یک تاخیر زمانی بر فرآوردههای نفتی اثر میگذارد و این تاخیر زمانی سبب شد که کاهش قیمت نفت در ابتدای سال این ۱۱ درصد کاهش در ارزش را به وجود آورد.
معاملات بازار آتی در چه وضعیتی قرار دارد؟ چرا بازار آتی برای سایر کالاها راهاندازی نشد؟
ارزش معاملات در بازار قراردادهای آتی به 33 هزار میلیارد تومان رسیده است. یعنی 132 درصد در حجم و 192 درصد در ارزش افزایش داشتهایم. در حوزه اختیار معامله که به تازگی برقرار شده است نیز وضعیت بدی را شاهد نبودهایم. در این حوزه حدود 30 هزار قرارداد مورد معامله قرار گرفته و با توجه به اینکه این حوزه از اواخر آذرماه راهاندازی شده، میتوان عنوان کرد که وضعیت خوبی را پشت سر گذاشته است. در سلف هم میزان معاملات چیزی حدود چهار هزار و 400 میلیارد تومان بوده است. از این رقم حدود سه هزار و 400 میلیارد تومان مربوط به انتشار، یعنی تامین مالی که از بورس کالا صورت گرفته و هزار میلیارد تومان هم معاملات ثانویه سلف موازی استاندارد بوده است.
علت توقف سلف موازی استاندارد چیست؟ مدتی است خبری از این اوراق در بازار نیست.
در دورهای نرخهای بازار متلاطم شد، مدتی این ابهام وجود داشت که میزان سود بانکی چند درصد است و از آنجا که نرخ اوراق سلف موازی هم بر اساس نرخ رایج بازار تعیین میشود وقفهای به وجود آمد. اما اکنون این موضوع دوباره از سر گرفته شده است. برای مثال در چند روز آینده سلف مرغ منجمد را داریم که رقم آن چیزی حدود 20 میلیارد تومان است و با وجود رقم پایین برای ورود حوزه کشاورزی به قراردادهای سلف موازی بد نیست و نوعی فرهنگسازی محسوب میشود.
در زمینه توسعه ابزارهای معاملاتی چه برنامهای دارید؟
ارزش گواهی سپرده کالایی که ابزار جدیدی به شمار میرود نیز نسبت به سال قبل چیزی حدود 70 درصد رشد داشته است. در مجموع اگر ملاحظه کنید ارزش کل معاملات شرکت بورس کالای ایران در سال گذشته در بازه زمانی مشابه یعنی از ابتدای سال تا 15 بهمنماه 1394، 37 هزار و 200 میلیارد تومان بوده است. این در حالی است که از ابتدای سال تا 15 بهمنماه 1395 ارزش کل معاملات به 69 هزار و 400 میلیارد تومان رسیده است. این آمار نشان میدهد که ما رشدی 87درصدی را در ارزش و رشدی 38درصدی را در حجم معاملات داشتهایم.
حجم تامین مالی از بورس کالا در شرایط رکودی بازار سرمایه در حال حاضر چه میزان است؟
در حال حاضر بورس کالا با تقویت ابزارهای معاملاتی موفق شده است نقش پررنگی در تامین مالی از بازار سرمایه ایفا کند. ابزار سلف مدت زمان زیادی است که در بورس کالا وجود دارد و این ابزار کمک شایانی در افزایش حجم تامین مالی از بورس کالا داشته است. برای مثال از 31 هزار و 600 میلیارد تومان معاملاتی که در سال 1395 انجام شده، حدوداً 12 هزار میلیارد تومان معاملات سلف است. اگر قراردادهای سلف و سلف موازی را محاسبه کنیم، از ابتدای سال 1395 تاکنون سهم تامین مالی بورس کالا رشد قابل توجهی داشته است. پیشبینی میکنم که این رقم در سال آینده افزایش بیشتری پیدا کند. اکنون انواع شرکتها به دنبال تامین مالی از بورس کالا هستند و این به یک اهرم برای ورود کالای آنها به بورس کالا نیز تبدیل شده است.
شرکتهای تعاونی شرکتهایی هستند که سایر شرکتها را در زیرمجموعه خود دارند و این شرکتهای زیرمجموعه در واقع شرکتهایی هستند که خودشان نمیتوانند تامین مواد اولیه کنند. در واقع برای اینکه مشکل تامین مواد اولیه بسیاری از این شرکتها برطرف شود شرکتهای تعاونی راهاندازی شده است.
آیا این حجم از سلف بیرون از بورس کالا هم تحقق پیدا میکرد؟
حداقل در این حجم معاملات سلف خارج از بورس کالا اتفاق نمیافتاد. زیرا طرفین به این راحتی به یکدیگر اعتماد نمیکردند. در مورد گواهی سپرده نیز با تولیدکنندگان صحبت کردیم. نگرانیای که آنها دارند این است که بازار از کنترلشان خارج شود. البته بخشی از نگرانی آنها بجاست، چرا که به هر حال وقتی کالایی را در انبار میگذارید و آن را به شخص دیگری میفروشید دیگر شمای تولیدکننده حرف اول را نمیزنید. اکنون این اتفاق در بازار واقعی هم میافتد.
به جای آنکه کالا را به گونهای بفروشند که آمار آن در دست متولیان باشد، کالا را به واسطه میفروشند و واسطه کالا را جابهجا میکند و کیفیت آن را از بین میبرد. یکی از مشکلاتی که ما در بازار داریم همین مشکل دست به دست شدن کالاست. حتی در حوزه محصولات کشاورزی و محصولات پتروشیمی وقتی جابهجایی صورت میگیرد کالا با کیفیت نامطلوبی به دست مصرفکننده میرسد. برای حل این مشکل پیشنهاد ما این است که در نزدیکی بازارهای مصرف انبارهایی را تجهیز کنند.
یعنی در این صورت مشکل تاخیر در تحویل کالا نیز حل میشود؟
بله، هم مشکل تحویل کالا و هم مشکل عرضه کالا حل میشود. در بازار فیزیکی برای عرضه باید حتماً از یک روز قبل اطلاعیه عرضه صادر شود و زمانی که این اطلاعیه به گواهی سپرده تبدیل شد، هر زمان که بخواهید میتوانید عرضه را انجام دهید. ما از این مکانیسم در کشاورزی استفاده میکنیم و به پتروشیمیها نیز آن را پیشنهاد دادهایم. اکنون چیزی بالغ بر 70 یا 80 انبار را در کل کشور پذیرفتهایم. این یک مکانیسم مترقی است که همه از آن استفاده میکنند.
در خصوص پتروشیمیها هم باید بگویم محصولات پتروشیمی به دو گروه محصولات پلیمری و شیمیایی تقسیم میشوند. در حوزه پلیمری گواهی سپرده ابزاری مناسب به شمار میرود که میتوان از آن استفاده کرد. برای مثال گواهی سپرده برای محصولاتی که بازارپسندی بالایی دارند مانند PVC، پلیاتیلن و... که قابلیت انبارشدن هم دارند کاربرد زیادی دارد. یکی از خاصیتهای این ابزار این است که کیفیت محصولات حفظ میشود چرا که کالا جابهجا نمیشود بلکه تنها سند آن جابهجا میشود.
یکی دیگر از خاصیتهای آن معافیت مالیاتی است که در مبادلات ثانویه دارد. خاصیت دیگر هم این است که در این روش کالا را در انباری در نزدیکی بازار مصرف قرار میدهید و در اینجا خردهفروشی هم مشکلی نخواهد داشت. اکنون در فلزات به نتایج خوبی رسیدهایم که این روش اجرایی شود و کاملاً طبیعی است تا زمانی که فرهنگ استفاده از یک روش جا بیفتد استفاده از آن بسیار سخت است.
نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که محصولی مانند طلا به عنوان کالایی که قابلیت معاملات ثانویه را دارد، در همهجا متقاضیان و خریداران خود را دارد، اما برای مثال تیرآهن لزوماً متقاضیان زیادی را ندارد و تنها افرادی که به آن نیازمند باشند آن را خریداری میکنند، اما زمانی که اوراق تیرآهن داشته باشیم، به دلیل آنکه نیازی به جابهجایی آن نیست، بنابراین عدهای که میدانند تیرآهن گران میشود گواهی سپرده آن را خریداری میکنند. نقدشونده شدن این بازار کمک میکند تا این دارایی قابلیت وثیقهگذاری هم پیدا کند، اما تا زمانی که نقدشونده نیست، قابلیت وثیقهگذاری هم وجود نخواهد داشت.
ارزش معاملات بورس کالای ایران به حدود ۶۹ هزار میلیارد تومان تا اواسط بهمن سال جاری رسیده است. اگر بخواهم به تفکیک معاملات بگویم، ارزش معاملات فیزیکی بیش از ۳۱ هزار میلیارد تومان و ارزش معاملات در حوزه مشتقه نیز حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان بوده است.
راهاندازی ابزارهای معاملاتی دیگری را هم در برنامه دارید؟
به هر حال ما نیز مانند سایر بورسهای مشتقه دنیا بورسهای آپشن یا فیوچرز را داریم. در مورد برخی از محصولات راهاندازی مشتقه موفقیتآمیز نخواهد بود. اکنون به دنبال این هستیم که از مدلهایی که سایر بورسها استفاده کردهاند بهره ببریم. در این موارد باید به بازاری بزرگتر متصل شویم. برای مثال بورس آفریقای جنوبی روی ذرت قرارداد آتی منتشر میکند، قرارداد آتی ذرت را با دلار معامله میکند، بعد از آن با CME آمریکا mark-to-market میکند. این روش کمک کرده که به یک بازار جهانی پرعمق متصل شوند و قیمت روزانه را از آنها بگیرند و قراردادهای خود را تسویه کنند. این موضوع دقیقاً شبیه عملیاتی است که برای به حرکت درآوردن یک چرخدنده انجام میدهیم. برای حرکت این چرخدنده آن را به یک چرخدنده بزرگتر متصل میکنیم و بعد از آنکه راه افتاد چرخدنده بزرگتر را از آن جدا میکنیم. در اینجا هم در ابتدا بازار مشتقه باید به گونهای راهاندازی شود و بعد از راه افتادن، آن را از بازار بزرگتر جدا کنیم.
در زمینه بورس ارز چه اقداماتی انجام دادهاید؟ تاکنون این مساله به کجا رسیده است؟
بر اساس قانون در کشور ما متولی ارز بانک مرکزی است، البته در سایر کشورها نیز شرایط به همین صورت است. بنابراین همه چیز به بانک مرکزی بستگی دارد.
قرار بود که بورس کالا شاخصی برای قیمت مسکن تعیین کند، این موضوع در چه مرحلهای قرار دارد؟
در مورد تعیین شاخص قیمت مسکن پیشنهادهایی دادهایم. در حال حاضر تامین سرمایه تخصصی مسکن روی آن کار میکند و در صورتی که خروجی قابل قبولی داشته باشد حتماً اجرایی خواهد شد.
سهم این بازار در پسابرجام برای جذب سرمایههای خارجی چقدر بوده است؟
آمار فرآوردههای نفتی ما که در رینگ صادراتی قرار دارد، افزایش 6 /5درصدی در این حوزه را نشان میدهد. این یکی از آمارهایی است که میتواند برای حوزه صادرات از طریق بورس کالا مورد استفاده قرار گیرد. در خصوص کل محصولات پتروشیمی معتقدم که امسال چه در حوزه صادرات و چه در حوزه فروش داخلی رشد داشتهاند. زمانی که فروش خارجی و صادرات این محصولات رونق بگیرد، بهتبع تولیدشان نیز افزایش مییابد و زمانی که تولید بیشتر شود، عرضه داخل نیز افزایش پیدا میکند. صنایع پاییندستی هم از این طریق رونق گرفته است و میتوان این را یکی از دستاوردهای برجام دانست. برای مثال از چهار میلیون تن قیری که امسال مورد معامله قرار گرفته است، دو میلیون تن به هند صادر شده و با وجود اینکه پول آن با کمی تاخیر به ایران رسیده است، اما به هر حال این پول به ایران رسیده، این در حالی است که سال گذشته چنین اتفاقی هرگز نیفتاد. همچنین به دلیل اینکه شرکتهایمان توانستند پولشان را از کشورهای خارجی تحویل بگیرند کمی وضعشان بهتر شده و توانستهاند عرضههای خود را افزایش دهند و این موضوع در داخل شرکتها قابل ملاحظه است. در حوزه محصولات کشاورزی نیز به همین ترتیب
امکان صادراتمان افزایش پیدا کرده است، برخی از محصولات که به هیچ عنوان اجازه صادرات نداشتهاند مانند گندم و... اکنون این اجازه را کسب کردهاند و صادرات آنها صورت میگیرد.
عضویت بورس کالا در فدراسیون بورسهای کالایی چه نتایجی در حوزه بینالمللی این بازار داشته است؟
عضویت بورس کالا در فدراسیون بورسهای کالایی جهان سبب شده تا بتوانیم تعاملات با بورسهای کالایی دنیا را افزایش دهیم و در مجامع بینالمللی حضور پیدا کنیم.
یکی از مشکلات بورس کالا در ارتباط با دیگر بورسهای کالایی در جهان مساله استاندارد کالاهای ایرانی است. در این زمینه چه اقداماتی انجام دادهاید؟
خوشبختانه با کمک سازمان استاندارد برای هر کالایی یک استاندارد تعریف میکنیم. البته مشکلاتی هم وجود دارد. برای مثال قصد داریم گواهی سپرده زعفران راه بیندازیم. زعفران به دو صورت مورد بررسی قرار میگیرد. به طور کلی تعداد این آزمایشگاهها در کشورمان محدود است. یک آزمایشگاه در مشهد و دو آزمایشگاه در تهران وجود دارد و این آزمایشگاهها جوابگوی این حجم از تولید زعفران در کشورمان نیستند. اینها زیرساختهایی است که بورس نمیتواند آنها را ایجاد کند و در واقع بورس نمیتواند آزمایشگاه جدیدی راهاندازی کند. تا زمانی که ما به صورت فلهای زعفران را به اسپانیا و سایر کشورها صادر کنیم تا کار آزمایش آن را انجام دهند بعد به کشورهای مقصد صادر کنند، مشکلات همچنان وجود خواهد داشت. اینها مشکلات بیرونی صنعت است و ارتباط چندانی به بورس کالا ندارد اما حداقل در بورس کالا کشف میشود. اکنون بنده متوجه میشوم که چرا زعفران با شکل و شمایل زیبا و همچون محصولات خارجی صادر نمیشود.
ترویج استفاده از کالای استاندارد بسیار خوب است، مخصوصاً زمانی که مساله برجام در میان باشد استانداردهای بینالمللی را هم میتوان بر آن حاکم کرد. حتی برای تامین مالی شرکتها میتوان بعضاً از رتبهبندیهای داخلی و جهانی استفاده کرد تا یک رتبهبندی بینالمللی بررسی کند شرکتی که از طریق بورس کالا تامین مالی میکند چه رتبهای را به خود اختصاص داده است.
اکنون وضعیت دسترسی به تحلیلهای جهانی بهتر شده است، در حوزه انتشار اطلاعات نیز اوضاع رو به بهبود است. برای مثال اطلاعات بورسهای ما را قرار بود بلومبرگ پخش کند. به هر حال بازاریابی توسط بورسها امری طبیعی به شمار میرود. حتی اخیراً بورس کالای آمریکا خود را تبلیغ میکند. به هر حال بورسها نیز میتوانند با دادن آمار، اطلاعات و مرجعیت قرار گرفتن خود را تبلیغ کنند. برای مثال اکنون شما برای اینکه قیمت کالایی را به دست آورید ابتدا میگویید این کالا در CME چند است، بعد در LME چند است، بعد در دالیان چین چند است و در آخر قرارداد آتی آن در سنگاپور چند است و به این صورت قیمت را به دست میآورید. ما در پی آن هستیم که بورس کالای ایران هم به عنوان یکی از این مرجعها قرار بگیرد.
در خصوص بازارهای همسایه به ویژه بازار عراق چه برنامههایی دارید؟
بنده معتقدم باید کاملاً حسابشده وارد بازار عراق شویم. یعنی ابتدا باید ساختارسازیهایی انجام دهیم. اکنون با منطقه آزاد اروند توافقاتی انجام دادهایم تا با کمک یکدیگر بتوانیم نمایشگاهی را در عراق راه بیندازیم. از آنجا که عراقیها تا قبل از دیدن یک محصول آن را خریداری نمیکنند، در نتیجه این نمایشگاه حکم یک ویترین را دارد. در این نمایشگاه نمونهای از محصول، برای مثال تیرآهن، پیویسی و... را به همراه تابلوی قیمت آنها قرار میدهیم. کارگزاران ما نیز در این نمایشگاه حضور دارند و خریداران میتوانند محصولات را از انبار اروند تحویل بگیرند.
در زمینه یکپارچهسازی سیستم معاملاتی چه اقداماتی انجام دادهاید؟
سیستم معاملاتی بورس کالا امسال یکپارچه شد. در این رابطه انتقادهای زیادی هم وارد شد. عدهای به انجام معامله در تالار علاقهمند بودند، اما ما با این نوع معامله نیز مشکلی نداریم. از نظر من باید تالار نیز وجود داشته باشد تا در صورت قطع شدن خطوط مخابراتی یا تمایل ایشان به حضور در تالار جهت همفکری، بتوانند همچنان از تالار معاملات استفاده کنند. در واقع تالار باید برای مواقع ضروری و به عنوان وسیله بازاریابی ما نگه داشته شود.
در واقع بنده معتقدم که تالار باید کمی مدرنتر شود و به فضایی برای ارتباط گرفتن تبدیل شود. اگر ساختمان را عوض کنیم قطعاً این کار را انجام خواهیم داد و تالاری مدرنتر با مولفههای بورسهای کالای دنیا برای معاملات خواهیم داشت. اما اکنون تمام بازار نقدی ما بر روی سیستم خودمان و به صورت یکپارچه است. بازارهایی مانند سلف موازی، گواهی سپرده و... که مبتنی بر اوراق است روی سیستم مدیریت فناوری و سپردهگذاری قرار دارد. بازار قرارداد آتی، مشتقه و آپشن را هم خودمان مدیریت میکنیم. از نظر من ما یکی از مترقیترین نرمافزارها و سیستمها را در بورس کالا داریم.
بورس کالا برای سال آینده چه برنامههای جدیدی دارد؟
برنامه اصلی ما حرکت به سمت اوراق بهادارمحور شدن و گسترش دسترسی به بورس کالا از بازارهای جهانی است.
دیدگاه تان را بنویسید