تاریخ انتشار:
پدرام سلطانی میگوید: با حضور فعالانه میتوانیم در مجامع جهانی به ایران اعتبار ببخشیم
مانور تجاری ایران در جهان
نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران میگوید: حضور فعالانه نماینده بخش خصوصی در WCF ضامن اثرگذاری بر خطمشیها، ارائه ایدهها، ابتکارات و پیشنهادهای ایران در این فدراسیون است. زیرا با حضور فعالانه، نه منفعلانه و مستمع آزاد است که میتوانیم به حضور ایران در مجامع جهانی اعتبار بیشتری ببخشیم.
بخش خصوصی ایران، صاحب یک کرسی جهانی شد. راهیابی یکی از جوانترین مدیران موفق بخش خصوصی به فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان (WFC) خبری خوش برای فعالان اقتصادی کشورمان و نویدبخش حضور دوباره و فعال ایران در عرصه جهانی بود. از آنجا که اتاقهای بازرگانی سراسر دنیا، تلاش میکنند با اثبات قابلیتهای خود در انتخابات این شورا شرکت کرده و نماینده خود را در مجمع به سکوی بینالمللی بنشانند، قطعاً حضور فعال ایران در این نهاد بازرگانی بینالمللی، مانور تجاری کشورمان و تاثیرگذاری آن در عرصه تصمیمسازیها را افزایش خواهد داد. حال که پس از گذشت چند سال این فرصت دوباره نصیب ایران شده تا جایگاه خود را در این نهاد بینالمللی تقویت و تثبیت کند، بخش خصوصی کشورمان باید این فرصت را غنمیت بشمارد تا بهره لازم را از آن ببرد. انتخاب پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران به عضویت در این شورا، بهانهای شد تا در خصوص کارکرد این نهاد مهم بینالمللی و تاثیری که این حضور میتواند بر چگونگی فعالیت اتاقهای بازرگانی کشورمان بر جای بگذارد، به گفتوگو بپردازیم. البته این فعال اقتصادی ضمن تاکید بر اینکه با حضور فعالانه نه منفعلانه
است که میتوانیم به حضور ایران در مجامع جهانی اعتبار بیشتری ببخشیم، برنامه کاری خود را برای حضور در این نهاد مهم جهانی حول چهار محور برای ما تشریح کرد.
هفته گذشته خبری بر خروجی رسانهها قرار گرفت که حاکی از راهیابی شما به عضویت در شورای عمومی فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان (WCF) بود. از آنجا که این اتفاق یک موفقیت مهم برای کشورمان و به ویژه برای بخش خصوصی به شمار میرود، اگر ممکن است در خصوص حضورتان در چنین نهاد مهم جهانی، توضیح دهید؟
فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان از نظر حضور نمایندگان بخش خصوصی کشورهای سراسر جهان یک سازمان استثنایی محسوب میشود که طبیعتاً در چنین سازمانی، امکان رایزنی و هماندیشی برای رفع موانع توسعه تعاملات جهانی از یکسو و فعالیتهای تجاری و اقتصادی در سطح جهانی از سوی دیگر، در سطح قابلتوجهی وجود دارد. بهطوری که این تعاملات میتواند در سطح دولتهای متبوع و اتحادیههای منطقهای و جهانی ادامه پیدا کند. به جرات میتوانم بگویم که هیچ نهاد دیگری در سطح جهان بالاتر از فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان در گستردگی، تنوع و قدرت تاثیرگذاری برای بخش خصوصی و از طریق بخش خصوصی بر سیاست دولتها وجود ندارد. امیدوارم با استفاده از ظرفیتهای اتاق بازرگانی و نهادهای مربوط به بخش خصوصی از فرصت حضور در WCF بهترین استفاده را ببریم. حضور کنشگرانه، تاثیرگذار و تعیینکننده نماینده بخش خصوصی در فدراسیون جهانی اتاقهای بازرگانی از اهمیت بسزایی برای بخش خصوصی کشورمان برخوردار است. حضور فعالانه نماینده بخش خصوصی در WCF ضامن اثرگذاری بر خطمشیها، ارائه ایدهها، ابتکارات و پیشنهادهای ایران در این فدراسیون است. زیرا با حضور فعالانه، نه منفعلانه
و مستمع آزاد است که میتوانیم به حضور ایران در مجامع جهانی اعتبار بیشتری ببخشیم. از اینرو ما هم باید از فرصتها و ظرفیتها جهت پیوند بهتر با جامعه و اقتصاد جهانی استفاده کنیم. از سوی دیگر، طبیعی است حضور اثرگذار نماینده بخش خصوصی ایران در فدراسیون اتاقهای بازرگانی به تلاش، آمادگی و انجام کارهای فراوان در کشور مرتبط است. ایران در عمل در این سازمان یک نماینده دارد، اما مجموعهای از اقدامات باید در خانه سازماندهی شود و من بهعنوان نماینده بخش خصوصی ارائهدهنده محصول این اقدامات در فدراسیون هستم، نه صرفاً یک شخص حقیقی با تکیه بر قابلیتها و مهارتهای فردی. امیدوارم اقدامات لازم را برای حضور فعالانه نماینده بخش خصوصی در نشستهای فدراسیون سازماندهی کنیم.
کارکرد اصلی این نهاد مهم بینالمللی که یک نهاد غیردولتی و غیرسیاسی نیز به شمار میرود، چیست؟
فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان متشکل از اتاقهای بازرگانی بیش از 130 کشور جهان است و تنها اتاقهای ملی را شامل نمیشود، بلکه اتاقهای استانی و منطقهای و مشترک کشورها را نیز در بر میگیرد. ازاینجهت از پوشش عمیق و گسترده بخش خصوصی کشورهای مختلف برخوردار است. این سازمان، نهادی است که در کنار اتاق بازرگانی بینالمللی شکل گرفته و کارکرد اصلی آن این است که اتاقهای بازرگانی در سراسر جهان را به هم وصل کند. در واقع مکانی برای هماندیشی بیشتر فعالان بخش خصوصی دنیا به شمار میرود. از اینرو، این نهاد، جای مناسب برای رسیدن به فهم بیشتر و جهانیتر در مورد مسائل و چالشها در اقتصاد تمام کشورهاست که نمایندگان بخش خصوصی کشورها بر پایه مستندات کسبشده از تعاملات و گزارشهای ارائهشده در این سازمان نقش موثری در ترغیب و توصیه به دولتها ایفا میکنند.
به جرات میتوانم بگویم هیچ نهاد دیگری در سطح جهان بالاتر از فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان در گستردگی، تنوع و قدرت تاثیرگذاری برای بخش خصوصی و از طریق بخش خصوصی بر سیاست دولتها وجود ندارد.
با توجه به مباحثی که مطرح کردید، عضویت در این نهاد جهانی که محور فعالیت آن حول مسائل اقتصادی است، چه اهمیتی میتواند برای ایران و اقتصاد آن داشته باشد؟
کشورهای حاضر در فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان (WCF) از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه مهم و بزرگ جهان هستند که بخش خصوصی در اقتصاد آنها نقش محوری ایفا میکند و به همین دلیل قدرت چانهزنی، مذاکره و لابیگری بالایی با دولتهای متبوعشان دارند. حال با توجه به اینکه ایران در این برهه، در حال بازسازی روابط خود با دنیاست، قطعاً حضور در چنین نهاد مهم بینالمللی میتواند مزیتهای مهمی را به همراه داشته باشد. به اعتقاد من از طریق عضویت در این سازمانها باید از فرصت شبکهسازی و همافزایی برای معرفی ایران، ظرفیتها و اقتصادش استفاده کنیم. یکی از این مزیتها میتواند این باشد که از تصمیماتی که بدون حضور ما در نهادهای بینالمللی گرفته میشود، جلوگیری شود. چراکه با حضور در چنین مجامعی است که میتوانیم نظراتمان را به راحتی بیان کنیم. از طرف دیگر، حضور هر کشوری در عرصه سازمانهای جهانی و منطقهای نشان از اعتبار و مقبولیت آن کشور دارد. بر همین اساس هم حضور ایران اهمیت پیدا میکند.
آیا ایران قبل از این دوره هم نمایندهای در این شورا داشته است؟
پیش از این، محمد نهاوندیان از ایران در سال 2011 (بهمن 1389) موفق شده بود آرای مورد نیاز برای حضور در شورای عمومی فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان را کسب کند و به مدت یک دوره سهساله به عضویت این شورا در آید. در این دوره مجدداً نمایندهای برای شرکت در انتخابات معرفی شد که بنده بودم که با کسب آرای مورد نیاز موفق به حضور در این نهاد شدم.
البته در صحبتهای قبلی خود اشاره کردید که حضور در چنین نهاد بینالمللی، از جنبههای گوناگون برای ما دارای مزیت است، اما بهطور مشخصتر حضور در چنین نهادی، چه مزیتی برای اتاقهای بازرگانی سراسر دنیا به همراه خواهد داشت؟
پس از جنگ جهانی دوم، سازمانهای بینالمللی متعددی در دنیا شکل گرفته که هر اندازه جلوتر میرویم، اثرگذاری آنها بر سیاستهای جهانی و طبیعتاً تاثیری که این سیاستها بر سیاستهای ملی هر کشوری دارد، بیشتر میشود. در بخش خصوصی هم دو نهاد مهم و به عبارتی دو نهاد خواهر تشکیل شد. از سال 1929 اتاق بازرگانی بینالمللی در پاریس و در 1954 فدراسیون جهانی اتاقها ایجاد شد. این سازمانها عملاً به تدریج به سازمانهای مرجع یا سیاستگذار در کسبوکار جهانی تبدیل شدند. بهطور مثال، اتاق بازرگانی بینالمللی متولی چند کار مهم و فراگیر جهانی است.
«تعریف، بهروز کردن قواعد و واژههای تجارت جهانی» که هر 10 سال یکبار از سوی اتاق بازرگانی بینالمللی به روز میشود، عملاً به یک زبان مشترک برای تجارت بینالمللی تبدیل شده و چارچوب استانداردشدهای را برای تفاهم بر روی نحوه معاملات بینالمللی به وجود آورده است. اتاق بازرگانی بینالمللی، همچنین متولی و سیاستگذار اصلی برای تبیین قواعد و مقررات بانکی برای تجارت جهانی و مبادلات مالی محسوب میشود. پوشش اعتبارات اسنادی، صدور ضمانتنامهها و مواردی از این قبیل، از دیگر اقداماتی است که از سوی این نهاد مهم انجام میپذیرد. از سوی دیگر، اتاق بازرگانی بینالمللی همچنین الفبا و چارچوب اولیه قواعد و مقررات حملونقل را نیز تهیه میکند. در مجموع میتوان گفت که حضور اتاق بازرگانی جهانی، برای ایجاد وحدت رویه و استانداردسازی در تجارت جهانی گسترده میشود.
امیدوارم با تکیهبر قابلیتها و مهارتهای فردی اقدامات لازم را برای حضور فعالانه نماینده بخش خصوصی در نشستهای فدراسیون سازماندهی کنیم.
حال فدراسیون جهانی اتاقها به عنوان خواهر اتاق بازرگانی بینالمللی، عملاً نقش مکمل آن را دارد؛ چراکه اتاق بازرگانی بینالمللی، نهادی است که کمیتههای ملی اتاق بازرگانی بینالمللی در کشورها یا شرکتهای بزرگ و چندملیتی در آن عضو هستند. منتها در این بین جای خالی نهادی که اتاقهای بازرگانی و تشکلهای طراز اول ملی کشورها در آن عضو باشند و بتوانند با یکدیگر گفتوگو و رایزنی کنند، بعد از مدتی از شروع به کار اتاق بازرگانی بینالمللی احساس شد که فدراسیون اتاقهای بازرگانی جهان (WCF) به وجود آمد. در مجموع میتوان گفت این نهاد یک سازمان منحصر به فرد برای به «اشتراک گذاشتن تجارب و دانش رهبران اتاقهای سراسر کشور در زمینه مدیریت اتاقها»، «ارائه خدمات به اعضای اتاقها و بخش خصوصی»، «به اشتراک گذاشتن تجربیات و ابتکارات و به رقابت گذاشتن آنها در قالب رقابتهایی که هر سال در یکی از کشورها در همایش جهانی اتاقها انجام میشود» به شمار میرود.
اگر بخواهیم نگاه ویژهتری به تاثیرگذاری این نهاد بر فعالیتهای اتاقهای بازرگانی در سطح ملی داشته باشیم، آیا اتاقهای بازرگانی کشورمان از این حضور نیز منتفع خواهند شد؟
اکنون در اتاقهای بازرگانی سراسر دنیا هر سال، ابتکارات، برنامهها و سازوکارهای جدیدی ارائه میشود که میتواند از سوی اعضا مورد استفاده قرار گیرد. از اینرو طبیعی است یکی از بهترین راههای تسریع حرکت در روند رشد و توسعه اتاقهای بازرگانی، افزایش کیفیت ارائه خدمات و بالا بردن سطح سودمندی آنها برای اعضا و جامعه و یادگیری از ابتکارات و تجارب دیگران است. اگر بخواهیم همچنان دور کشورمان حصار بکشیم و قرنطینهوار رفتار کنیم، شاید خودمان را از فرصت بینظیری محروم کردهایم.
شاید یکی از مهمترین کارکردهای فدراسیون جهانی اتاقها، برنامههایی است که به صورت سالانه گذاشته میشود برای اینکه اتاقها ابتکارات خود را در مورد محورهای تعیینشده، ارائه دهند. این ابتکارات به معرض قضاوت گذاشته میشود و در نهایت اتاقهای برتر انتخاب میشوند. یعنی از این طریق اتاقها هم در بهتر شدن با هم رقابت میکنند و هم دستاوردهای خودشان را از این طریق به یکدیگر عرضه و معرفی میکنند تا مورد استفاده دیگران قرار گیرد. به عبارت دیگر، اتاقهایی که در این فدراسیون فعالتر هستند، عملاً میتوانند چارچوبهای فکری خودشان را در چنین نهادی تشریح کنند و به دیگران بقبولانند. بنابراین این حضور میتواند برای ما فرصت خوبی باشد. چراکه ما در این زمینه فعال نبودیم. از اینرو، اولین اجلاس سالانهای که در دوره جدید قرار است این محورها به رقابت گذاشته شود و اتاقها حضور پیدا کنند، در شهریور سال آینده در استرالیاست. بر همین اساس امیدوارم که ما هم به سرعت آستینهایمان را بالا بزنیم و بتوانیم اتاقهایمان را نسبت به این موضوع حساس و آگاه کرده و سعی کنیم آنها را برای ارائه ابتکاراتی حول محورهای تعیینشده در آنجا تشویق کنیم.
حضور در اجلاس آتی میتواند برای ما دستاوردی هم به همراه داشته باشد؟
حتی اگر در سال اول دستاوردی هم در آنجا نداشته باشیم، اما مانند ورزشکارانی هستیم که برای بار اول پا به میدان رقابت جهانی المپیک گذاشتیم. یعنی اگر اتاقهای ما میدان را ببینند و به اهمیت و لذت حضور در این مجامع آشنا شوند، قطعاً جدیت و انگیزه آنها بیشتر میشود که برای سال بعد و سالهای بعد بیشتر تلاش کنند و حضور موثرتر و نتیجهبخشتری را داشته باشند. در مجموع، حضور در سازمانهای بینالمللی و داشتن کرسی در نهادهای بینالمللی یکی از وجوه توانمندی، کنشگری و به عبارتی کیفیت حکمرانی در هر کشوری است. برای همین است که ما میبینیم اصولاً کشورهای توسعهیافته یا کشورهایی با اقتصادهای نوظهور سعی میکنند حضور حداکثری در سازمانهای جهانی داشته باشند.
در حال حاضر حدود ۱۳۰ کشور دنیا در «WCF» حضور دارند و این به این معناست که ۶۰ تا ۷۰ کشور دنیا هنوز به این مجموعه نپیوستهاند. از اینرو، هر کدام از ما باید در منطقهای که حضور داریم تلاش کنیم که این پوشش حداکثری شود.
سوال دیگری که در اینجا میتوان مطرح کرد این است که آیا حضور پررنگ کشورمان در WCF، میتواند بر افزایش فرصتهای جذب سرمایه خارجی در ایران تاثیرگذار باشد یا خیر؟
جذب سرمایه خارجی در چارچوب قوانین و مقررات کشورها انجام میشود و به عواملی مثل سازماندهی و جذابیتهای اقتصادی و ملی در کشورها، سهولت کسبوکار و فعالیتهای اقتصادی مرتبط است. آنچه میتواند در حوزه سرمایهگذاری خارجی در ارتباط با WCF مطرح شود این است که ضرورت تسهیل سرمایهگذاری خارجی در همه کشورها بهعنوان یک موضوع در دستور کار نشستها و همایشهای فدراسیون قرار گرفته و بر پایه گزارشهایی که از سوی اتاقهای بازرگانی بینالمللی و نهادهای بینالمللی اقتصادی تهیه شده موانع توسعه سرمایهگذاری جهانی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
پرسش آخر اینکه آیا برنامه کاری مشخصی برای حضور پررنگتر ایران در سازمانهای بینالمللی مثل این نهاد یا نهادهای مشابه آن دارید؟
بله، چند محور اصلی در برنامه کاری خود برای حضور در چنین نهادی در دستور کار قرار خواهم داد. البته این محورها را میتوان در تبادل نظر و گفتوگو با همکاران خود در سراسر کشور تجدید و تقویت کرد. 1- نخستین محور برنامه کاری، «تلاش برای جامعهمحور کردن فعالیتهای شبکه اتاقها یا فدراسیون جامعه جهانی اتاقها است» زیرا یکی از تاکیدات همکاریهای بینالمللی در قالب نهادهای جهانی، تلاش برای توسعه و رفاه انسانی است. از اینرو ما باید اتاقها را با این جریان پیوند دهیم تا از ظرفیت جامعه کسبوکار برای تسریع حرکت کشور به سمت اهداف توسعه پایدار استفاده کنند. 2- دومین موضوعی که در این نهاد جهانی دنبال خواهم کرد این است که علاوه بر همکاریهای جهانی، همکاریهای مستمرتری را به صورت منطقهای دنبال کنیم تا با جمعبندی نظرات در سطح منطقه و ارائه آن در اجلاسهایی که دو مرتبه در سال برگزار میشود، اثرگذاری بیشتری داشته باشیم. 3- موضوع دیگری که باید روی آن تمرکز کرد «گسترش چتر این فدراسیون بر اتاقهای فراملی و ملی است» زیرا در حال حاضر حدود 130 کشور دنیا در این فدراسیون حضور دارند و این به این معناست که 60 تا 70 کشور دنیا هنوز به
این مجموعه نپیوستهاند. از اینرو، هر کدام از ما باید در منطقهای که حضور داریم تلاش کنیم که این پوشش حداکثری شود. همینطور اتاقهای کشورمان هم حضور حداکثری در این فدراسیون داشته باشند. 4- موضوع دیگری که باید در نظر داشت و تاثیرش به خود ما هم
بر میگردد، «ایجاد دغدغه در بخش خصوصی» است تا تنشها و اختلافات سیاسی بین کشورها، به روابط اقتصادی لطمه وارد نکند یا به عبارتی اقتصاد ابزاری یا اهرمی برای فشارهای سیاسی نباشد. زیرا در دوران تحریم این اتفاق برای کشورمان افتاد و تا حدی زیادی اقتصاد ما از این موضوع متاثر شد. از طرفی باید از ظرفیت بخش خصوصی سایر کشور هم استفاده کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید