تاریخ انتشار:
کندوکاوی در تجارت ایران و چین در دوران پس از تحریم، به زبان ساده
به روال سابق
گاهی به فهرست اقلامی که بیشترین ارزش صادرات از ایران به چین را در سال جاری داشتهاند، بیندازیم: پروپان، بوتان، متانول، سنگآهن، پلیاتیلن، پارازایلین، استایرن، بنزن، بوتادین، گوگرد، آلومینیوم، سنگ مرمر، سنگ کروم. در این فهرست، که شامل بیش از ۹۰ درصد ارزش صادرات ایران به چین را شامل میشود، هیچ کالایی که به درد مصرفکننده نهایی بخورد وجود ندارد.
1-برای یافتن پاسخ پرسش کم و کیف روابط بازرگانی ایران و چین، در دوران پس از تحریم لازم است در ابتدا نگاهی گذرا به وضعیت فعلی مبادلات دو کشور بیندازیم. در یک نگاه سادهشده صادرات ما به چین طیف گستردهای از محصولاتی است که بهعنوان ماده اولیه در صنایع چین به کار میروند، کالایی که اگر هم ماده خام نباشند، فرآوری چندانی روی آنها ایجاد نشده و از ارزش افزوده چندان بالایی هم برخوردار نیستند. در یک کلام به تعبیر جناب آقامیری، از پیشکسوتان صادرات کشور، «صادرات نعمت است، نه زحمت!» از قضا بسیاری از همین اقلام و حتی محصولات پتروشیمی صادرات ما پس از پردازش بیشتر و ایجاد ارزش افزوده بالاتر یا به کار رفته در ترکیب مصنوعات دیگر، مجدداً از چین به ایران صادر میشود.
2-نگاهی به فهرست اقلامی که بیشترین ارزش صادرات از ایران به چین را در سال جاری داشتهاند، بیندازیم: پروپان، بوتان، متانول، سنگآهن، پلیاتیلن، پارازایلین، استایرن، بنزن، بوتادین، گوگرد، آلومینیوم، سنگ مرمر، سنگ کروم. در این فهرست، که شامل بیش از 90 درصد ارزش صادرات ایران به چین را شامل میشود، هیچ کالایی که به درد مصرفکننده نهایی بخورد وجود ندارد.
3-فهرست قبلی را با فهرست اقلامی که در همین مدت بیشترین ارزش واردات از چین به ایران را داشتهاند مقایسه کنید: اتومبیل سواری، ماشینآلات صنعتی، فولاد نوردشده (چهبسا تولیدشده از سنگآهن ایرانی!)، کولرگازی، تجهیزات شبکههای کامپیوتری، مانیتور، تلفن همراه، تجهیزات راهآهن، کارتخوان، لولههای مورد نیاز صنایع نفت و گاز، الکترود، پلیاستایرن (محصولی پایه نفتی از کشوری فاقد چاه نفت!). این اقلام نیمی از ارزش واردات ایران از چین را تشکیل میدهد. البته فهرست اقلام وارداتی ما چندین و چند برابر فهرست اقلام صادراتی به چین است و عجیب نخواهد بود که در انتهای این فهرست به اقلامی بربخوریم که سوژه به دست خبرنگاران یا طنزپردازان میدهد.
4-البته این وضعیت نهتنها در مورد ایران بلکه در مورد بسیاری دیگر از کشورهای در حال توسعه نظیر برزیل، شیلی، روسیه و... هم در تجارت با چین وجود ندارد. بیدلیل نیست که وقتی رشد اقتصادی چین، که در تمامی سالیان اخیر، به شدت متکی به توسعه بازرگانی خارجی بوده، کمی از هفت درصد کمتر میشود، به ناگهان تمامی بازارهای مواد اولیه همگن موسوم به Commodities در جهان دچار نزول فاحش میشوند. به تعبیر یکی از رهبران سابق حاکمیت در چین، راهبرد آن کشور تبدیل شدن به کارخانه جهان است. پس به طور طبیعی اقتصاد چین تبدیل به خریدار مواد اولیه و صادرکننده محصولات ساخته شده به سرتاسر جهان میشود. و بر همین مبنا دیگر تولید بسیاری از اقلام مصرفی در هیچ کجای جهان از توجیه اقتصادی برخوردار نیست و بسیاری از کمپانیهای طراز اول جهان، خطوط تولید خود را در همه کشورهای جهان تعطیل کرده و آنها را به چین منتقل کردهاند. اپل، نایک، ... همگی از این دستهاند.
5-حالا بیایید نگاهی به این بیندازیم که در دوران تحریم علیه ایران چه اتفاقی در مبادلات تجاری دو کشور افتاده است. همانطور که در جدول زیر مشخص است از زمان تشدید تحریمها در سال 1386 ارزش صادرات ایران به این کشور تقریباً هفت و نیم برابر شده و در همین مدت ارزش واردات ما از چین سه برابر شده است. این گسترش چندینبرابری حجم تجارت به جز دلیل اصلی که در بندهای قبل به آنها اشاره شد (مکمل بودن روابط بازرگانی خارجی دو کشور) مدیون سهلتر بودن مبادلات مالی میان دو کشور به نسبت سایر کشورهای جهان بوده است.
6-با این اوصاف در دوران پس از تحریم چه اتفاقی بر سر روابط تجاری دو کشور میآید؟ برای یافتن جواب باید پاسخ سوالات زیر را بدانیم؟ آیا در سالیان آتی سبد کالاهای صادراتی ایران تغییر محسوسی میکند؟ آیا نیازهای کشور به اقلام مصرفی، واسطهای و سرمایهای وارداتی تغییر عمدهای میکند؟ آیا کالاهای وارداتی مورد نیاز کشور از سایر مبادی ارزانتر تامین میشود؟ آیا کالاهای مورد نیاز وارداتی با سطح کیفیتی بالاتری مورد نیاز است؟ واضح است که پاسخ هر سه پرسش اول منفی است. شاید تنها بخشی از پاسخدهندگان به آخرین پرسش، پاسخ مثبت بدهند. اما از یاد نبریم که بسیاری از اقلام وارداتی از چین نظیر ماشینآلات صنعتی یا محصولات الکترونیکی تحت لیسانس تولیدکنندگان غربی، که به دنبال پایین آوردن قیمت تمامشده خطوط تولید خود را به آن کشور منتقل کردهاند، تولید میشود و قاعدتاً در دوران پس از تحریم هم محصولاتی نظیر مانیتور و موبایل و... را باید کماکان از چین بخریم نه کشور غربی که نشان تجاری در آنجا به ثبت رسیده و معروف شده است.
7-موضوع را با یک مثال عینی دنبال کنیم: آیا کیفیت خودروهای چینی وارداتی امسال با کیفیت خودروهای تولید چین در 10 سال گذشته یکسان است؟ حتی یک مصرفکننده معمولی هم این سرعت پیشرفت در کیفیت محصولات تولیدی را درک میکند. علاوه بر این خودروسازان چینی کلاس قیمتی را در بازار ایران هدفگذاری کردهاند که از سوی هیچیک از تولیدکنندگان داخلی یا اروپایی خودرو قابل رقابت نیست.
8-خلاصه همه موارد پیشگفته این است که در صورت ثابت باقی ماندن پیشفرضهای فعلی در مورد ظرفیتهای صادراتی و نیازهای وارداتی کشور، که چندان دور از ذهن هم نیست، در دوران پس از تحریم هم از حجم روابط تجاری ایران و چین کاسته نخواهد شد. دلیل آن هم بسیار ساده است. بازرگانان و صنعتگران در دو کشور به این مبادلات نیاز دارند و از آن سود میبرند، پس دلیل منطقی برای جایگزین کردن این مسیر وجود ندارد.
9-اما چین مزایای بیشتری هم برای ما دارد که در این دوران باید بیش از پیش از آنها بهره ببریم. چین بیشترین مازاد تراز تجاری را در میان تمامی کشورهای جهان دارد. به عبارت دیگر، چینیها بیش از هر کشوری در دنیا پول برای سرمایهگذاری در دنیا دارند و از طرف دیگر کشور ما برای تامین منابع لازم برای دستیابی به رشد اقتصادی مورد نظر برنامهریزان، بیش از پیش به منابع سرمایهگذاران خارجی نیاز دارد. در حال حاضر بهترین زمینه برای جذب این سرمایهها، حوزه معدن در کشور است. جایی که کمبود منابع و ماشینآلات باعث عقبماندگی این بخش شده، اما طرف چینی به جز این هر دو، بازار مصرف این محصولات را هم در اختیار دارد.
10-یک مورد دیگر: به هر مقصد توریستی در دنیا سفر کنید، بیش از هر چیز توریست چینی میبینید! این پدیده ثمره دو نکته است: اول اینکه جمعیت چین بسیار بیشتر از هر کشور دیگری است و دوم اینکه چینیها پول مازاد برای خرج کردن در مسافرتهای خارج از کشور هم دارند. با توجه به ذائقه گردشگران چینی و امکان تامین حداکثری آن در کشورمان، چرا ما نباید از این بازار بهره بزرگتری داشته باشیم؟
دیدگاه تان را بنویسید