تاریخ انتشار:
آیا دنیا برای بحرانی دیگر در اقتصاد آماده است؟
زنگ خطر
زنگ خطر تازهای به صدا درآمده است. زنگی که میتواند از بحرانی بزرگ و جدی در اقتصاد دنیا خبر دهد.
زنگ خطر تازهای به صدا درآمده است. زنگی که میتواند از بحرانی بزرگ و جدی در اقتصاد دنیا خبر دهد. بحرانی که این بار به دلیل افزایش بدهیهای دولتی در اقتصاد ایجاد شده است و کشورهای بزرگ و صنعتی را بیش از دیگر کشورهای دنیا درگیر کرده است. اگر برای مقابله با این بحران چارهای اندیشیده نشود باید منتظر مشکلی بزرگ در سطح جهان بود ولی اگر از همین امروز راهکارهای مقابله با بحران در دنیا اجرا شود، شاید بتوان این مشکل را به سلامت پشت سر گذاشت. رشد بدهیهای دولتی در آمریکا و ژاپن بیش از دیگر کشورها نگرانکننده است. زیرا ژاپن از نظر سهم بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی در دنیا رکورددار است و آمریکا به دلیل مبلغ بالای بدهی دولتی در صدر فهرست دنیاست. از طرفی در مورد ژاپن پیشبینی میشود سهم بدهی به تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۲۰ میلادی هم رشد کند که خود میتواند بسترساز بحرانی بزرگ باشد. دلیل اصلی رشد بدهی را میتوان در سیاستهای اجراشده در چند سال اخیر دانست. سیاستهایی که رئیس بانک مرکزی آمریکا آن را پیشنهاد و اجرا کرد و به تدریج تمامی کشورها از آن استفاده کردند. آن سیاست چیزی نبود جز تزریق چند صد میلیارد دلار به
اقتصاد در قالب بستههای سالانه و ماهانه و دورهای که همه آنها از طریق چاپ اسکناس میسر بود و با وجود اینکه توانست آمریکا را از رکود خارج کند ولی در اصلاح اقتصادی ژاپن چندان موفق نبود و هنوز هم این کشور با مشکلات اقتصادی زیادی دستبهگریبان است. از طرف دیگر این کشورها در زمره بزرگترین و صنعتیترین اقتصادهای دنیا هستند و هر تحول مثبت و منفی اقتصادی در این کشورها مستقیماً روی اقتصاد دنیا اثر میگذارد. تجربه اثرگذاری بحران داخلی یک کشور روی اقتصاد دنیا را در سال ۲۰۰۸ میلادی شاهد بودیم. در آن سال اقتصاد آمریکا به دلیل سیاستهای نادرست بانکی دچار مشکل شد و رشد قیمت مسکن نتیجه این مساله بود. اما به تدریج بحران بازار مسکن در این کشور به بحران بانکی رسید و مشکلات مالی باعث ورشکستگی شرکتهای بزرگ صنعتی و بیکاری میلیونها آمریکایی شد. اما این ابتدای ماجرا بود. کاهش تقاضا در آمریکا باعث شد جریان تجارت در دنیا تضعیف شود و نرخ شد اقتصادی دیگر کشورهای دنیا به خصوص اقتصادهای تجارتمحور تنزل یابد. برآیند تمامی این تحولات اقتصادی را میتوان در افت نرخ رشد اقتصادی و تداوم این وضعیت برای بالغ بر هشت سال دید. مطالعات نشان
میدهد بحران بدهی که به دنبال رکود اقتصادی در کشورهای مختلف ایجاد میشود بستر را برای یک حباب بزرگ در بازار داراییها فراهم میکند و چرخه اقتصادی معیوبی به وجود میآورد که هر روز بیش از قبل در اقتصاد دنیا مشکل ایجاد میکند. دلیل ایجاد این حباب را میتوان اثرگذاری میلیاردها دلاری دانست که در دورههای قبلی به اقتصاد تزریق و باعث تورم شده است. پولهایی که به پشتوانه بدهی دولتی توسط بانک مرکزی چاپ شده است. حال که زنگ خطر تازهای برای اقتصاد دنیا به صدا درآمده است و پژوهشگران برجسته اقتصادی در مورد احتمال بحرانی دیگر در نتیجه رشد بدهیهای دولتی هشدار دادهاند، این وظیفه اقتصاددانان و سیاستگذاران عرصههای اقتصادی است که به آن توجه کنند و برای کنترل بحران پیش رو برنامهریزی کنند. بیتوجهی به این زنگ خطر ممکن است تبعات اقتصادی سختی به همراه بیاورد و بحرانی بزرگتر از بحران دهه ۱۹۳۰ میلادی در دنیا ایجاد کند و از آنجا که اقتصاد دنیا به دلیل سالها مشکل، بسیار ضعیف است، شوکی دیگر میتواند باعث فروپاشی اقتصادی دنیا شود. پس از همین امروز باید برای مقابله با این بحران چارهاندیشی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید