تاریخ انتشار:
چرا خودرو به وسیلهای برای نمایش طبقاتی تبدیل شد؟
جامعه مفتون اتومبیل
از همان ابتدا مواجهه بسیاری از ایرانیان با مظاهر تکنولوژی دنیای مدرن آمیزهای از اعجاب و مفتونشدگی بوده است. اتومبیل نیز بهعنوان یکی از مظاهر تکنولوژی دنیای مدرن از موضعی اشرافی و در میان بهت و حیرت و مفتونشدگی مردم پا به ایران گذاشت.
1- از همان ابتدا مواجهه بسیاری از ایرانیان با مظاهر تکنولوژی دنیای مدرن آمیزهای از اعجاب و مفتونشدگی بوده است. اتومبیل نیز بهعنوان یکی از مظاهر تکنولوژی دنیای مدرن از موضعی اشرافی و در میان بهت و حیرت و مفتونشدگی مردم پا به ایران گذاشت.
کورلین میهماندار فرانسوی مظفرالدینشاه در کتاب «بدایعالوقایع» خود نوشته است: در ماه آگوست 1900 در مراجعت اعلیحضرت از جنگل بولونی، دو دستگاه اتومبیل که برای بردن به ایران سفارش داده بودند جلوی عمارت برای معاینه اعلیحضرت حاضر بودند. در هرکدام آنها دو نفر از پیشخدمتهای مخصوص حاضر بودند. به امر مبارک مکانیسینها اتومبیل را به راه انداخته، بعضی حرکات را برای امتحان در حضور اعلیحضرت به جا آوردند و پس از انجام امتحان، سوارها و ملتزمین رکاب، جابهجا شده و اتومبیلها آهسته پهلوی کالسکه همایونی آمدند تا سلطان از نزدیک درست آنها را معاینه کند و چون اتومبیلها از هر حیث مطابق میل بودند هیچ نوع عیب و نقصی در آنها مشاهده نشد و با حکم اعلیحضرت حمل آنها صادر شد و کالسکه همایونی به طرف عمارت به راه افتاد...
این دو اتومبیل که محصول کارخانه رنو بودند، توسط دو راننده فرانسوی به تهران منتقل شدند و دو سرنوشت متفاوت پیدا کردند. فقط یکی از آنها به تهران رسید. یکی از خودروها، در راه انزلی به تهران خراب شد و همان جا ماند تا زیر باران و برف تبدیل به قراضهای شود که جهانگردان اروپایی در سفرنامههایشان به سرنوشت ماشین بیچاره هم اشاره کنند.
دومی هم که گاهی به دستور مظفرالدینشاه و توسط راننده فرانسویاش «موسیو وانه» در میدان مشق به حرکت درمیآمد و باعث شادی و ذوق مردم میشد. این ماشین بعدها به محمدعلیشاه رسید.
این ذوقزدگی و اعجاب را حتی خود من هم در کودکی دیدهام. وقتی با ژیان پیکاپ پسرعمهام به عنوان اولین اتومبیل وارد روستای پدریام شدیم و مردم آن روستا برای ورود ژیان پیکاپ جشن گرفتند و قربانی کردند و به دنبالش هلهله سر دادند.
جالب است که هنوز هم که هنوز است، ایرانیان هر روز در شهر با خودروهای نویی مواجه میشوند که پلاک جلو و عقب آنها ردی از خون احشام قربانی دارد. این پدیده مفتونشدگی نسبت به صنعت و تکنولوژی دستاوردهای آن را به جای آنکه در جای ابزار و وسیله بنشاند آن را مایه زینت و تفاخر میکند. داشتن اتومبیل دیگر صرفاً داشتن یک ابزار نیست و میتواند با توجه به نوع استفاده، کاراییها، امکانات و توانمندیهای متفاوتی داشته باشد که آن را تبدیل میکند به بخشی از داراییهای ثابت افراد.
وقتی ابزار تبدیل به دارایی و تجمل شد، آنگاه به جای آنکه به صاحبش خدمت برساند و موجب گشایش کار و رفاه او شود صاحبش را به خدمت میگیرد. امروز اتومبیل و خودرو در ایران بخشی از داراییها به حساب میآید و در سبد داراییهای شهروندان از چنان درجهای از اهمیت برخوردار است که یک پسر جوان که میخواهد به خواستگاری برود حتماً باید پاسخ روشنی برای خانواده عروسخانم داشته باشد که خودرویش چیست یا حداقل چه برنامهای برای تهیه خودرو شخصی دارد.
2- دو سال پیش یکی از دوستان من که ساکن بروکسل است، چند روزی در تهران اقامت کرد و میهمان ما بود. اولین خودرو پورش کاین را که در تهران دید چشمانش گرد شد و گفت مگر در تهران این ماشینهای لاکچری اروپایی هم وجود دارد. همان وقت مسیرمان را تغییر داده و میهمان را به خیابان مطهری و بهشتی تهران بردم. دیگر اعجاب و مفتونشدگیاش به اوج رسید اما اعجاب و مفتونشدگی او از دیدن انواع و اقسام مازراتیها، پورشها، مرسدسها و بیامدبلیوهای روز اروپایی نبود. او از مردمی حیرتزده شده بود که چنین اتومبیلهایی را با دوتا سه برابر قیمت واقعی خریداری میکنند و با این ارابههای تبرج، در خیابانهای غیراستاندارد تهران و جادههای پرخطر ایران رانندگی میکنند بدون این دغدغه که کوچکترین آسیب به این خودروها میتواند به اندازه کل زندگی یک شهروند متوسط و فرودست جامعه هزینه دربر داشته باشد. همانجا به او یادآوری کردم که از سالهای 1388 تا 1393 نزدیک به ۱۰۰ هزار خودرو لاکچری بالای ۲۵۰۰ سیسی در ایران به فروش رسیده است که از این میان، نزدیک به ۱۸۰۰ دستگاه انواع پورش در میان بوده است. جالب اینکه این خودرو پورش کاین که قیمت
عرضه آن در شهرهای اروپا بین 60 تا 90 هزار دلار است، در ایران حدود 300 تا 350 هزار دلار معامله میشود و جالبتر آنکه عدهای حاضرند این اتومبیل لوکس را به پنج تا شش برابر قیمت واقعی آن خریداری کنند. تصور نکنید مردم عادی از این ویژگی برخوردار نیستند و این خصوصیات صرفاً متعلق به طبقات مرفه جامعه است. کافی است ببینید که شهروندان متوسط ایران حاضرند برای یک خودرو ارقام بالایی را بپردازند و جالب است که عموم مردم میدانند حتی قیمت تمامشده انواع خودروهای تولید داخل بسیار کمتر از ارقامی است که شرکتهای تولیدکننده به آنها میفروشند. اما با طیب خاطر حتی در صف خرید این خودروها میایستند و با توسل به انواع و اقسام روشها نظیر پیشخرید، اقساط و لیزینگ حاضرند چنین ارقامی را بپردازند که چه؟ ماشین شخصی داشته باشند.
3- در جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی از دو گونه فردگرایی سخن به میان میآید، فردگرایی مثبت و فردگرایی منفی. درست است که جوامع توسعهیافته مدرن ناگزیر به سوی فردگرایی سوق پیدا کردهاند اما ارزیابی سلامت و سعادتمندی جوامع توسعهیافته مدرن را باید بر این معیار سنجید که فردگرایی شکلگرفته در آنها از نوع مثبت است یا منفی. فردگرایی اصطلاحی است که در قرن نوزدهم ابداع شد که بازتابی است از تازگی این پدیده از آن زمان تاکنون. این اصطلاح به شیوههایی بسیار متفاوت مورد واکاوی قرار گرفته است. از یکسو هنگامی که فردگرایی با رهایی از اجبارهای اجتماعی و شرایط ستمگرایانه در ارتباط است، معمولاً رفتاری مثبت قلمداد میشود. از سوی دیگر هنگامی که به فردگرایی از جهت جدایی از دیگران و نبود احساس تعهد متقابل نگریسته میشود، گاهی به صورت منفی در نظر گرفته میشود. فردگرایی مثبت معمولاً یکی از مهمترین شاخصهای توسعهیافتگی تلقی میشود و البته از این جنبه به خودباوری، خودشکوفایی، اعتمادبهنفس و استقلال فردی معطوف است که این ویژگیها جملگی دارای بار ارزشی مثبت هستند. در حالی که فردگرایی منفی معطوف به خودمداری، منیت،
کسب سود شخصی به قیمت متضرر شدن دیگران، اتکای افراطی به خود و داشتن شخصیت اقتدارگراست. در این یادداشت میتوان انگیزه افراد جامعه را برای خرید خودرو شخصی با خواست و مطالبه آنان از گسترش و نوسازی و روزآمدی مجموعه سامانه حملونقل عمومی مورد مقایسه قرار داد در شهری که شهروندان آن حاضرند خودروهای شخصی را آن هم نه یکی بلکه بعضاً به تعداد افراد خانواده با قیمتهایی حداقل سه برابر ارزش واقعی آن خریداری و به شکل تکسرنشین از آن استفاده کنند. آنها بدون آنکه عوارض کافی بپردازند، ناسالمترین سوختها را در باک آنها میریزند و ریههای شهر و خود را از آلودگی پر میکنند. حال آنکه، مترو، اتوبوس و مینیبوس و سامانه ناوگان حملونقل برونشهری این مردمان یکی از فرسودهترینها و ناکارآمدترینهاست. در چنین شرایطی میتوان به آسانی مدعی شد که توسعه بر مدار ناراست خود و مبتنی بر فردگرایی منفی در حال انجام است. هیچکس با اینکه شهروندان بهترینها را داشته باشند، مخالف نیست اما اینکه شهروندان به داشتن کدام بهترینها اولویت میدهند، نشاندهنده سویه رشد و توسعهیافتگی آنان است.
دیدگاه تان را بنویسید