تاریخ انتشار:
طرح انتقال پایتخت چگونه دوباره به جریان افتاد
خروج یک ایده از بایگانی
تهران در مقایسه با ۱۳۳۰ شهر دیگر کشور دارای ۱۶ درصد جمعیت ایران است و در رده چهل و دوم شهرهای بزرگ جهان قرار دارد. همچنین روزانه ۱۲ میلیون نفر جمعیت شناور از درون و برون این شهر رفت و آمد میکنند. همچنین متمرکز شدن منابع مالی و اقتصادی در تهران سبب شده که این شهر رهبری اقتصاد ملی را بر عهده بگیرد.
دو هفته قبل نمایندگان مجلس به کلیات طرحی رای دادند که در صورت تصویب نهایی آن در صحن علنی مجلس، شورایی با عنوان «شورای ساماندهی پایتخت جدید» تشکیل شده و دولت مکلف خواهد شد، ظرف مدت دو سال، طرح «ساماندهی و انتقال پایتخت سیاسی و اداری» از تهران را آماده و اجرا کند. در جریان رسیدگی به این طرح، نماینده دولت در مجلس در مخالفت با آن صحبت کرد و از «لزوم تصمیمگیری رهبری» در این مورد گفت. حتی با وجود اینکه علی لاریجانی، رئیس مجلس، اخطار جواد جهانگیرزاده، نماینده ارومیه در خصوص اینکه انتقال پایتخت «بار مالی بالایی را برای دولت» دارد، وارد دانست؛ اما کلیات این طرح با ۱۱۰ رای موافق از مجموع ۲۱۴ نماینده حاضر در صحن مجلس به تصویب رسید. بر اساس این طرح، مقرر شده که برای «ارائه راهکارهای برونرفت از وضع موجود، جانمایی مکان مناسب برای انتقال پایتخت، تراکمزدایی و ساماندهی شهر تهران» و مواردی دیگر، شورایی به نام «شورای ساماندهی پایتخت» در قوه مجریه تشکیل شود. این شورا موظف شده است حداکثر ظرف دو سال از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون، طرح جامع خود برای انتقال پایتخت سیاسی اداری را تهیه و به دولت ارائه کند و دولت نیز موظف
است، آییننامه اجرایی این قانون را ظرف شش ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن تهیه کند و به تصویب هیات وزیران برساند.
ریاست شورایی را که مورد نظر این طرح است، رئیس جمهوری یا معاون اول او بر عهده دارد و وزیر کشور، دو نفر از اعضای کمیسیونهای مختلف مجلس به انتخاب نمایندگان، وزیران راه و شهرسازی، نیرو، جهاد کشاورزی، امور اقتصادی و دارایی، نفت و همچنین معاون برنامهریزی رئیس جمهوری، رئیس سازمان میراث فرهنگی، شهردار تهران، نماینده ستاد کل نیروهای مسلح و رئیس سازمان پدافند غیرعامل اعضای دیگر آن هستند. وظیفه این شورا، جمعبندی تحقیقات، امکانسنجی و ارائه راهکارهایی برای برونرفت از مشکلات موجود و همچنین تهیه برنامههای اجرایی و یافتن مکان مناسب برای انتقال پایتخت سیاسی و اداری خواهد بود.
در مذاکرات درباره کلیات این طرح، مجید انصاری، معاون پارلمانی رئیسجمهوری، از آنچه «دغدغه نمایندگان محترم در مورد مشکلات تهران» خواند، تشکر کرد؛ اما گفت که نمیتوان در مورد چنین اتفاق بزرگی بدون دریافت نظر رهبری، تصمیمی گرفت. کمال علیپور، موسی غضنفرآبادی و جواد جهانگیرزاده نیز به عنوان مخالف و علیرضا خسروی، حسن نقویحسینی و هادی قادرمرزی به عنوان موافق این طرح سخن گفتند. مجید انصاری در تشریح استدلالهای دولت در مخالفت با انتقال پایتخت گفت که «شهر تهران ظرف دهها سال شکل گرفته و هیچ نقطهای در کشور، ظرفیت استقرار این امکانات و جمعیت را ندارد.» معاون پارلمانی رئیسجمهوری در پاسخ به کسانی که موضوع «زمینلرزه» را به عنوان دلیلی برای انتقال پایتخت از تهران عنوان کردهاند، گفت که «هیچ نقطهای از ایران از خطر زلزله مصون نیست. در دنیا و در کشوری مثل ژاپن که تماماً روی گسلهای فعال قرار دارد، برای زلزله فکری اساسی کردهاند. حالا اگر پایتخت منتقل شود آیا جان مردمی که در تهران باقی میمانند در حد برنامهریزی برای مصونیت از زلزله نیست؟» او در مورد امکانات مالی انتقال پایتخت با توجه به محدودیتهای مالی کشور و وجود صدها
طرح نیمهتمام نیز گفت: «غیرممکن است در افق 20ساله بتوانیم حداقلهای مورد نیاز را تامین کنیم.» وی گفت که «تجربه پاکستان و سایر کشورها در زمینه انتقال پایتخت موفق نبوده است.» انصاری اجرای سیاست تمرکززدایی و کوچک کردن دولت را راهحل مشکلات کنونی دانست و تاکید کرد که «نمیتوان بدون اذن رهبری درباره پایتخت سیاسی و اداری یک کشور تصمیمگیری کرد.» او افزود: این مساله از جنس قانونگذاری نیست بلکه انتقال پایتخت موضوع مهم و بزرگی از جنس سیاستهای کلی نظام است و بدون اجازه و گرفتن نظر رهبری و وضع سیاستهای کلی در این رابطه امکانپذیر نیست. حسن نقویحسینی، نماینده ورامین نیز در موافقت با طرح «ساماندهی و انتقال پایتخت سیاسی و اداری» گفت: «در حال حاضر، تمامی امکانات حتی خدمات عمده پزشکی، در تهران متمرکز شده و به سایر نقاط کشور توجه لازم نمیشود.» او یادآور شد که «در سال ١٢١٠، جمعیت تهران 30 هزار نفر بود که اکنون به 13 میلیون نفر رسیده و بهزودی به 16 میلیون نفر خواهد رسید و این شهر امکان سکونت چنین جمعیتی را نخواهد داشت.»
اما جواد جهانگیرزاده، نماینده ارومیه و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مخالفت با این طرح گفت که «اجرای چنین طرحی نیاز به بودجه کلان دارد و خروج تشکیلات تصمیمگیری از تهران نیز مشکلات موجود را برطرف نخواهد کرد.» او افزود: «راهحل مشکل فعلی، توسعه زیرساختهاست. 224 سال از پایتختی شهر تهران میگذرد و در دوران پس از انقلاب، بارها موضوع انتقال پایتخت از این شهر، عنوان شده است. صحبت از انتقال پایتختی تهران به محلی دیگر ابتدا در سال 1364 آغاز شد؛ در سال 1368 مطالعاتی در وزارت مسکن و شهرسازی در این باره صورت گرفت که نتیجه این مطالعات این بود که تصمیم گرفتند تهران را ساماندهی کنند. در چهار سال گذشته بارها در مجلس و دولت مطرح شده است و باعث راهاندازی طرحهایی نظیر دورکاری نیز شده است.»
انتقال پایتخت و طرحهای پیدرپی
تهران در مقایسه با 1330 شهر دیگر کشور دارای 16 درصد جمعیت ایران است و در رده چهل و دوم شهرهای بزرگ جهان قرار دارد. همچنین روزانه 12 میلیون نفر جمعیت شناور از درون و برون این شهر رفت و آمد میکنند. همچنین متمرکز شدن منابع مالی و اقتصادی در تهران سبب شده که این شهر رهبری اقتصاد ملی را بر عهده بگیرد. در سالهای اخیر، افزایش جمعیت تهران بروز مشکلات بزرگی در حوزه محیط زیست را ایجاد کرده است. تا جایی که در دولت احمدینژاد موضوع انتقال بخشی از جمعیت تهران به نقاط دیگر نیز مطرح شد.
از جمله برنامههای دولت پیشین، خروج شماری از کارمندان دولت از تهران به نقاط دیگر بود اما این برنامه با استقبال سرد کارمندان دولتی مواجه شد. برخی کارشناسان میگویند رشد سریع اقتصادی بدون توازن جغرافیایی موجب مهاجرت به شهرهای بزرگ بهخصوص تهران در چند سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی شد. با توجه به اینکه حتی در آن زمان نیز تهران با مشکلاتی از جمله کمبود مسکن مواجه بود، جلوگیری از رشد بیرویه تهران از جمله از طریق تعیین محدوده شهری و اولویت سرمایهگذاری تولیدی در نقاط دیگر کشور مورد توجه قرار گرفت.
پس از انقلاب، برخی سیاستهای دولت از جمله وعده واگذاری زمین رایگان و تامین مسکن در شهرها، رکود فعالیتهای تولیدی و رشد اقتصاد زیرزمینی، همراه با رشد سریع جمعیت و فقدان سرمایهگذاریهای زیربنایی، روند مهاجرت را شدت بیشتری داد و شهرهای بزرگ بهویژه تهران را با مشکلات جدی مانند ترافیک سنگین و کمبود جدی مسکن مواجه ساخت که در سالهای اخیر، بحران آلودگی هوا نیز به آنها افزوده شده است.
با این حال عباس آخوندی یک روز پس از آنکه در جلسه هیات دولت متولی بررسی طرح انتقال پایتخت شد، درباره جزییات این طرح و همچنین اقداماتی که باید به نیابت از دولت انجام دهد، گفت: کارگروه ویژهای را در وزارت راه و شهرسازی برای مطالعه و بررسی طرح انتقال پایتخت تشکیل میدهم تا اعضای آن تجربه سایر کشورها و همچنین سوابقی را که در کشور خودمان برای انتقال پایتخت وجود دارد، گردآوری و جمعبندی کنند.
آخوندی با بیان اینکه در ایران از اواخر دهه 60 طرح انتقال پایتخت مطرح شد، درباره پیششرط انتقال تاکید کرد: اظهارنظر درباره انتقال پایتخت خیلی زود است، زیرا حجم کارها و مطالعاتی که باید برای این طرح صورت بگیرد زیاد است، در هر صورت این داستان فقط یک انتقال فیزیکی نیست، باید بحثهای تغییر در فرآیندهای تصمیمگیری هم پیگیری و محقق شود. کشورهایی که پایتختشان را منتقل کردند، اول به این فرآیندها توجه کردند. اگر فرآیند تصمیمگیری در دولت همچنان «متمرکز» باشد، دو مرتبه آن تمرکز در پایتخت جدید هم ایجاد خواهد شد؛ لذا هم بحثهای نرمافزاری انتقال پایتخت مطرح است و هم اقدامات فیزیکی. وزیر راه و شهرسازی همچنین افزود: طرح انتقال پایتخت فعلاً یک ایده است و باید بررسی شود؛ بنابراین نباید پیشداوری درباره آن صورت بگیرد. گرچه آخوندی با آمار و ارقامی که داد با نشانه گفت ایدهای که مطرح شده شاید در همان حد بماند.
دیدگاه تان را بنویسید