آینده پسانفتی عربستان
چشمانداز یا سراب؟
اگر کسی قصد دارد ثابت کند محمد بن سلطان جانشین ولیعهد عربستان فردی عجول است میتواند شواهد لازم را از آنچه در ۲۵ آوریل اتفاق افتاد به دست آورد.
اگر کسی قصد دارد ثابت کند محمد بن سلطان جانشین ولیعهد عربستان فردی عجول است میتواند شواهد لازم را از آنچه در 25 آوریل اتفاق افتاد به دست آورد. این جوان 30ساله پرده از مجموعهای از تعهدات برداشت که قرار است تا سال 2030 وابستگی این پادشاهی به نفت را از بین ببرد. تعهداتی که به خودیخود دستاوردی قابل توجه برای این کشور سنتی است. سپس او ادعای خود را بالاتر برد و بیان کرد که پادشاهی عربستان میتواند ظرف چهار سال، یعنی تا 2020، خود را از وابستگی به نفت برهاند.
شاید این اظهارات به منظور تاکید بر فوریت اقدامات گفتهشده باشد اما همزمان نشانگر نوعی خوشبینی دیوانهوار در میان سیاستگذاران جوان بارگاه سلطنتی است. آنها باید به طور دقیق شرح دهند چگونه میخواهند یک رویا را به واقعیت تبدیل کنند. این موضوع از ماه ژانویه بر سر زبانها افتاده است و به نظر میرسد ظرف چند هفته آینده نهایی شود. مفاد کلی این اعلامیه که انتظارات فراوانی را برانگیخت به خوبی بیان شدهاند. این مفاد مواردی همچون آزادسازی بخش کوچکی از سهام آرامکو بزرگترین شرکت نفتی جهان، تشکیل بزرگترین صندوق سرمایه دولتی جهان به منظور سرمایهگذاری در داراییهای متنوع، اشتغال بیشتر برای زنان و صنایع غیرنفتی پویاتر از معدن گرفته تا جنگافزارهای نظامی را دربر میگیرد. این پیشنهادها در کشوری که از قدیم 90 درصد درآمد خود را از فروش نفت حاصل میکند بسیار تندروانه هستند. این در حالی است که انتظار میرود کسری بودجه عربستان پس از 18 ماه کاهش بهای نفت در امسال به 5 /13 درصد تولید ناخالص داخلی آن برسد.
هفته گذشته شاهزاده محمد از هیچ کدام از اهداف خود کوتاه نیامد هرچند هدف او در افزایش نرخ اشتغال زنان از 22 به 30 درصد ظرف پنج سال کوچک است و نشان میدهد تشکیلات مذهبی وهابیت که سایه آن همیشه بر سر اصلاحات قرار دارد در این باره مقاومت نشان میدهد. وعده صدور اجازه رانندگی به زنان -که پیشنیازی ضروری برای ورود کامل آنان به بازار کار است- از مدتها پیش مطرح شده است اما هیچگاه تحقق نیافت. همچنین هیچ صحبتی از اصلاحات داخلی یا آزادیها مطرح نمیشود. این در حالی است که جمعیت جوان و مشتاق عربستان خواستار این موارد هستند.
شاهزاده امیدوار است که فروش پنج درصد از سهام آرامکو ارزش شرکت را به حداقل دو تریلیون دلار برساند. او وعده داد آرامکو را به یک مجموعه صنعتی جهانی تبدیل سازد. اما بسیاری از مسائل مبهم هستند. قرار است درآمدهای حاصل از فروش سهام و کسبوکار شرکت در یک صندوق سرمایه دولتی به نام «صندوق سرمایهگذاری عمومی» انتقال یابد و به همراه سایر داراییها ارزش صندوق را به سه تریلیون دلار برساند. این مبلغ باعث میشود درآمدهای حاصل از سرمایهگذاریهای غیرنفتی به شدت بالا رود. برای رشد دیگر صنایع نیز مشوقهایی در نظر گرفته شده است. فقط دو درصد از بودجه نظامی کشور -که سومین بودجه بزرگ نظامی جهان است- برای خرید اسلحه داخلی هزینه میشود. برنامه چشمانداز عربستان بیان میکند که تا سال 2030 بیش از نیمی از بودجه نظامی صرف خرید تسلیحات ساخت داخل شود.
برای دستیابی به این اهداف، عربستان باید درهای تجارت، سرمایهگذاری و ورود خارجیان را باز کند و استانداردهای بینالمللی مانند شفافیت و قوانین غیردینی را بپذیرد. اما بیشتر این اقدامات از دیدگاه روحانیونی که دههها تلاش کردهاند از جهان خارج دوری کنند کفرآمیز هستند. از سوی دیگر منافع تجاری خاص خانواده بزرگ سلطنتی نیز باعث کندی پیشرفتها میشود. دشمنی سرسختانه با ایران و جنگ نیابتی در یمن باعث میشود بیثباتی بالقوهای حکمفرما شده و سرمایهگذاران با خطر مواجه شوند. تنها گام مثبتی که هفته گذشته برداشته شد وعده اعطای کارت سبز و اسناد اقامت دائم به خارجیان است.
مشکل دیگر راحتطلبی جامعهای است که همواره انتظار دارد ثروت حاصل از نفت به سوی آن سرازیر شود. سالهاست که تلاشهای پادشاهی عربستان برای رهایی از اعتیاد به درآمد نفتی با دیوار بیعلاقگی و عدم همکاری مواجه میشود. به گفته یک مفسر سعودی این کار همانند آن است که پدری به پسر 40سالهاش بگوید اکنون زمان آن رسیده است که بیرون بروی و شغلی پیدا کنی. جوانی شاهزاده محمد در کشوری که به حکومت کهنسالان عادت کرده است انگیزهبخشی به جوانان را آسانتر میکند و رسانههای اجتماعی نیز به او کمک میکنند بهتر نبض جامعه را در اختیار گیرد. اما به خاطر کاهش درآمدهای نفتی و نرخ 6 /11درصدی بیکاری احتمال بروز یأس و نومیدی زیاد است. به همین دلیل است که او باید هنگام پردهبرداری از «برنامه تحول ملی» و چشمانداز خود در اواخر ماه می یا اوایل ژوئن به چند پرسش اصلی پیرامون اصلاحات پاسخ دهد. مدیران خارجی در ریاض که تحت تاثیر عجله شورای اقتصادی شاهزاده محمد در کاهش اتلاف بودجه دولتی قرار گرفتهاند عقیده دارند هنوز گامهای محکمی لازم است تا زمینه برای ورود سرمایهگذاران فراهم شود. به گفته پدی پاندمانتان مدیرعامل شرکت برق آکوا «بزرگترین تغییر
آن است که آنها درک کردهاند بیکفایت و فاسد هستند و به تغییر نیاز دارند». شرکت او امیدوار است در آینده از تقاضا برای تولید 9500 مگاوات برق تجدیدپذیر بهرهمند شود. او خواستار حذف یارانههای عمومی برای خدماتی مانند برق است اما اضافه میکند که دولت برای جذب سرمایهگذاری باید برنامههای خصوصیسازی شرکتها را شفاف کند و نشان دهد آنها چگونه دفاتر مالی خود را تنظیم میکنند. به گفته او سرمایهگذاران مایل نیستند به دولتی قدرتمند اتکا کنند که میگوید «به من اعتماد کنید. من پول میدهم». یک فعال تجاری دیگر عقیده دارد دولت باید بازار کار را اصلاح کند تا بتوان کارمندان سعودیتباری را که کار خود را به خوبی انجام نمیدهند اخراج کرد. به گفته او اگر شما 20 سعودی که در سر کار حاضر نشدهاند را اخراج کنید با توفانی از اعتراض مواجه خواهید شد.
درنهایت شانس موفقیت ممکن است به قدرت خود شاهزاده بستگی داشته باشد. از زمانی که پدر 80سالهاش ملک سلمان در سال گذشته به سلطنت رسید او توانست کنترل فراوانی را بر سیاستگذاری به دست آورد. اما او هنوز در نوبت دوم تاج و تخت قرار دارد و بحران یمن نیز علیه اوست. او میگوید: «این یک رویا نیست. واقعیتی است که انشاءالله محقق میشود.» اما در زمانی که به تریلیونها دلار نیاز هست، منطقه در آشوب به سر میبرد و موفقیت اصلاحات مستلزم پاره کردن بسیاری از قراردادهای اجتماعی است نمیتوان زیاد امیدوار بود. دهههاست که عربستان سعودی وعده میدهد اقتصاد خود را متنوع و از وابستگی به نفت خارج میسازد. شاهزاده باید ثابت کند که این بار با دفعات قبل متفاوت است.
منبع:اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید