حجتالله صیدی از عوامل اثرگذار بر رشد و آینده بازار سهام میگوید
رشد بورس ادامهدار است
با تغییر سکاندار بازار سرمایه این روزها حال و هوای بازار تغییر کرده است و کمی از فضای ریزشی مستمر فاصله گرفته است. در دو هفته گذشته شاخص بورس تهران به نسبت با رشد خوبی مواجه شد و تنها در روزهای پایانی هفته قبل کمی روند رشد شاخص کند شد. این در حالی بود که بازار سهام از اواسط فروردینماه روند نزولی را در پیش گرفته بود و سهامداران بازار کمتر امیدی به بازگشت روند شاخص در کوتاهمدت داشتند.
با تغییر سکاندار بازار سرمایه این روزها حال و هوای بازار تغییر کرده است و کمی از فضای ریزشی مستمر فاصله گرفته است. در دو هفته گذشته شاخص بورس تهران به نسبت با رشد خوبی مواجه شد و تنها در روزهای پایانی هفته قبل کمی روند رشد شاخص کند شد. این در حالی بود که بازار سهام از اواسط فروردینماه روند نزولی را در پیش گرفته بود و سهامداران بازار کمتر امیدی به بازگشت روند شاخص در کوتاهمدت داشتند. با این حال در پایان فصل مجامع به سنت هر سال، بورس تهران وارد دوره رشد شد. اما این روند رشد تا چه میزان پایدار خواهد بود؟ آیا شاخص پس از استراحت کوتاهمدت دوباره وارد فاز رونق میشود؟ اینها سوالاتی است که حجتالله صیدی مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری خوارزمی طی این گفتوگو به آنها پاسخ میدهد. در ادامه شرح این گفتوگو را میخوانید.
بازار سهام در مدت کوتاهی که رئیس جدید سازمان بورس سکان مدیریت این بازار را بر عهده گرفته با رشد به نسبت ادامهداری مواجه شده و روزهای معدودی را شاخص با ریزش مواجه شده است. آیا واکنش سرمایهگذاران به تغییرات مدیریتی جدید بورس دلیل رشد اخیر بورس تهران است یا اینکه عوامل دیگری در این زمینه نقش دارند؟
تردیدی نیست که تغییرات مدیریتی در سازمان بورس و اوراق بهادار یکی از علل رشد نسبی قیمتهای سهام و شاخص بوده است زیرا انتصاب دکتر شاپور محمدی، با توجه به سوابق ایشان در بازار سرمایه، اعم از شرکتهای سرمایهگذاری، کانون نهادهای سرمایهگذاری و بورس انرژی فصل جدیدی را در بورس نوید میدهد. اگر سابقه سهساله ایشان در معاونت وزیر امور اقتصادی و دارایی را هم به آن اضافه کنیم، از این منظر که قدرت رایزنی بالایی را با دستگاههای اجرایی و سیاستگذاری مجوعه دولت میتوانند داشته باشند، موجب امیدواری بیشتر فعالان بازار شده است و انتظار میرود شفافیت و کارایی در بازار افزایش یافته و نقدشوندگی سهام نیز افزایش یابد. هر چند نباید انتظار تغییرات بنیادین در بازار را داشت، زیرا قرار نیست ساختار بورس و سازوکار
معاملات عوض شود و لذا انتظار بیش از حد از مدیریت جدید نهاد ناظر بازار هم نادرست است. البته ناگفته نماند که دلایل دیگری نیز در روزهای اخیر بر افزایش شاخص اثرگذار بودهاند که از آن جمله میتوان به کاهش نرخ سود بانکی، پایان یافتن فصل برگزاری مجامع شرکتها و انتشار برخی اخبار عملکرد آنها، انتظار افزایش نرخ رشد اقتصادی در سال جاری و برخی اخبار مربوط به برجام، مانند امکان دستیابی به برخی وجوه ارزی کشور نیز که رشد شاخص را در روزهای اخیر رقم زدند، اشاره کرد. هر یک از این موارد به نوبه خود اثرات مثبتی بر شاخص در روزهای اخیر گذاشتهاند. در مجموع میتوان گفت یک دسته از عوامل زنجیروار باعث شدهاند تا دوباره پس از یک دوره ریزشی بازار سرمایه به سمت رشد حرکت کند.
با این اوصاف آیا میتوان گفت دوران عسرت و زیان سهامداران به پایان رسیده است و همانطور که پیشبینی شده بود بازار در بلندمدت با رشد مواجه خواهد شد؟ یا اینکه این روند رشد مقطعی است و دوباره بازار به سمت نزولی حرکت خواهد کرد؟
این پرسش شما کمی جای تامل دارد. من با این دیدگاه موافق نیستم. تعبیر عسرت و زیان سهامداران خیلی دقیق و واقعی به نظر نمیرسد. زیرا در همین ماههای اخیر هم برخی از سهامداران توانستند سودهای خوبی را از خرید و فروش سهام به دست آورند. از طرف دیگر این طبیعت بازار سهام است که سود یک طرف معامله در گرو زیان طرف دیگر معامله -یا محرومیت وی از سود بیشتر- باشد. لذا این ذات بازار است که گاهی دارای افت است و گاهی خیز دارد و این را باید هر سرمایهگذاری که برای معامله سهام قدم به بازار میگذارد مورد توجه قرار دهد. اگر ما طبیعت بازار را ندانیم یا نپذیریم، وقتی برای سرمایهگذاری وارد این بازار میشویم با مشکل مواجه خواهیم شد و با کوچکترین اتفاقی از این بازار به سرعت خارج میشویم. نکته بعدی که باید عرض کنم این است که پیشبینی بازار در شرایط اقتصادی فعلی کار راحتی نیست و نمیتواند دور از
خطا باشد. از جمعبندی مجموعه تحلیلها چنین به نظر میرسد که بازار در ماههای آینده روند روبه رشدی را خواهد داشت و شاخص کل در پایان سال تا حدی بالاتر از رقم امروز پیشبینی میشود اما طبیعی است که بر اساس مواردی که عرض کردم چندین دوره استراحت و افت شاخص هم داشته باشیم. بالاخره باید توجه داشت که خروج تمامی بنگاهها و صنایع از رکود در سال جاری محتمل نیست و لذا در برخی موارد، ممکن است شاهد تعدیل منفی سودهای پیشبینیشده هم باشیم و لذا روندهای نزولی هم درماههای آینده قابل پیشبینی است و در این صورت برد از آن کسانی خواهد بود که در این دوران با صبر و تامل بیشتر تصمیمگیری و عمل کنند. در همین روزها که بازار دوباره به روند صعودی بازگشته است شاهدیم در روزهای پایانی هفته گذشته در برخی روزها بازار با افت مواجه شد. اما این ریزش شاخص بورس به معنای بازگشت بازار از روند رو به رشد نیست. به هر حال در این مسیر نوسانات طبیعی است. نباید انتظار داشته باشیم که هر روز بازار رشد کند، این مساله تبعات دارد و شاخص را در معرض حبابی شدن قرار میدهد.
اکثر سهامداران تصور میکردند امسال برخلاف سالهای قبل در پایان فصل مجامع وضعیت بازار بورس راکد خواهد ماند. ولی اینطور نشد و بازار به سنت هرسال پس از مجامع با رشد مواجه شد، علت چیست؟
فکر میکنم علت اصلیاش افت بیش از حد قیمت برخی سهامها و کاهش نسبت قیمت به عایدی سهم (P /E) در بازار باشد. اکنون در بازار قیمت تابلوی سهام برخی از شرکتها، به مراتب پایینتر از ارزش ذاتی آنها یا خالص ارزش داراییهای آن است و لذا فعالان بازار انتظار رشد در آنها را داشته و روی به خرید سهام آوردند، علت اصلی دیگر را منطقیتر شدن نرخ سود سپردههای بانکی میتوان در نظر گرفت. به هر شکل امسال نیز شاهدیم پس از برگزاری مجامع بازار در مسیر رشد قرار گرفته است.
باتوجه به اینکه بازار سرمایه در یک مقطعی با ثبات مدیریت مواجه بود اما اکنون شاهدیم به یکباره در کمتر از دوسال با تغییر مدیریت مواجه شده است. این امر چه آثار مثبت و منفی بر بازار سرمایه دارد؟
بدیهی است که همواره ثبات مدیریت، آثار مثبتتری به همراه دارد تا تغییرات پی در پی. اما در این مورد خاص، با توجه به اینکه اولاً مدیریت نهاد ناظر تنها یکی از ارکان بازار است و موارد اثرگذار مهم دیگری هم در اقتصاد هستند که گاه آثار مهمتری نیز از خود به جای میگذارند و ثانیاً با توجه به اینکه در دوره گذشته نیز دکتر فطانت زحمات خوبی را کشیده و منشأ آثار مطلوبی بود بنده آثار متفاوت چندانی را در اثر این تغییر متصور نیستم به جز آنکه مدیریت جدید آشنایی و تجربه بیشتری در بازار سرمایه دارد. در دنیا معمولاً چنین مسوولیتهایی بلندمدت هستند و از پنج تا 10 یا حتی 15 سال طول میکشند که معمولاً به آثار مثبت بیشتری منجر میشوند.
انتظارات فعالان بازار سهام از رئیس جدید بورس چیست؟ بهطور کلی سکاندار جدید باید چه سیاستها و برنامههایی در نظر گیرد تا رونق پایدار در این بازار رخ دهد؟
مهمترین وظیفه رئیس بورس، افزایش کارایی بازار است. باید توجه داشت که منظور از کارایی در این بخش، معنی فنی و تخصصی این کلمه در فرضیههای بازار کار است که به معنی میزان و چگونگی اثرگذاری اطلاعات بر قیمت سهام است. در خصوص اثرگذاری اطلاعات، مسائل فراوانی قابل ذکر است. باید توجه داشت، که این موضوع به درج اطلاعات در کدال یا انتشار صورتهای مالی محدود نمیشود، بلکه این ثبات قوانین و رفتارهای دولت را نیز شامل میشود. اگر فضای سرمایهگذاری بهبود یابد و ثبات قوانین سرمایهگذاری و اقتصادی حاکم شود، اطلاعات با کیفیتتر خواهد بود و لذا اثرگذاری آن بر قیمت سهام نیز سازوکار مطلوبتری خواهد داشت. توسعه ابزارها و به کارگیری ابزارهای جدید میتواند انتظار بحق دیگری باشد که سازمان بورس مانند گذشته بر آن باید همت گمارد. یکی دیگر از موارد مهم که معمولاً بر عهده نهاد ناظر است افزایش الزامات سازوکار نظام راهبری شرکتی در بنگاههای بورسی است که میتواند به
بهبود عملکرد، رعایت بیشتر حقوق سهامداران و شفافیت بیشتر منجر شود.
پیام گزارشهای سهماهه شرکتها برای بازار سرمایه چیست؟ با بررسی گزارشهای سهماهه صنایع مختلف فکر میکنید گزارشهای ششماهه کدام صنایع تعدیل مثبت داشته باشند؟
بهطور مشخص، احتمال تعدیل مثبت در صنایع معدنی، خودروسازی، پتروشیمی و لیزینگها بیشتر به نظر میرسد. این البته کل صنعت مربوطه را شامل میشود و بدین معنی نیست که تمامی شرکتها در این صنایع تعدیل مثبت خواهند داشت.
آیا لیدری بازار از روی گروه خودرو به گروه پالایشگاهی واقعاً شیفت کرده است؟ و میتوان این گروه را به عنوان لیدر جدید بازار معرفی کرد؟ علت اصلی رشد گروه پالایشگاهی چیست؟ گفته میشود علت رشد پالایشگاهیها شایعات مبنی بر افزایش تخفیف پالایشگاهی است...
با تعبیر لیدری برای صنایعی که هراز گاهی در بازار مورد توجه قرار میگیرند چندان موافق نیستم. اینکه برای چند هفته یا حتی چند ماه سهام یک شرکت یا چند شرکت از صنعتی خاص به صورت بنیادی یا تکنیکی مورد توجه برخی فعالان بازار قرار میگیرد و رشد چشمگیری مییابد، نشاندهنده لیدر بودن آن نیست. لیدرها هم باید سهم بزرگی از بازار را به خود اختصاص دهند و هم محرک کل بازار باشند. در صورتی که نه خودروسازیها چنین خاصیتی دارند و نه پالایشگاهها.
پالایشگاهها دو مزیت عمده دارند، یکی اینکه رکود حاکم بر اقتصاد به میزان سایر صنایع، بر این صنعت اثرگذار نیست و همواره این پالایشگاهها در حال فعالیتند و دوم اینکه سازوکار و چگونگی قیمتگذاری محصولات آنها بهگونهای است که بر مبنای بهای تمامشده بوده و ریسک زیان ندارند. البته به همین دلیل هم احتمال افزایشهای انفجاری در سود آنها نیز زیاد نیست.
دستورالعمل جدید بانک مرکزی مبنی بر خرید و فروش ارز به نرخ آزاد که به تازگی به بانکها ابلاغ شد روی گروه بانکی چه اثراتی دارد؟
این دستورالعمل در بلندمدت باعث رونق عملیات ارزی بانکها و لذا افزایش درآمد حاصل از کارمزد آنها میشود و از این رو سود بانکها را افزایش خواهد داد. بهطور کلی هر چقدر سازوکار بازار آزاد بر عملیات بانکها به ویژه در بخش ارزی حاکم شود، میتوان به بهبود وضعیت بانک امیدوار بود که البته از نوع بلندمدت است و در کوتاهمدت نمیتوان انتظار چندانی داشت.
با توجه به زمزمههای تکنرخی شدن ارز کدام صنایع پیشرو خواهند شد؟
صنایعی که صادراتمحور هستند مانند پتروشیمیاییها و سنگآهنیها از یک سو و صنایعی که وارداتمحور هستند مانند داروسازیها و بهداشتیها قطعاً در اثرپذیری از تکنرخی شدن ارز پیشرو خواهند بود.
با این اوصاف رشد اخیر بازار سرمایه تا کجا ادامه خواهد داشت؟ در مجموع چه عواملی میتوانند پیشران رشد بورس در ماههای آینده باشند؟ کدام عوامل میتوانند بورس را از مسیر رشد منحرف کنند؟
بورس تهران جای رشد بسیاری دارد. ارزش ذاتی بسیاری از شرکتها به مراتب بالاتر از ارزش بازار آنهاست و این بهطور طبیعی اصلاح خواهد شد. پذیرش بیشتر شرکتها در بورس عامل مهم دیگری در رشد بازار است، افزایش بهرهوری شرکتها هم عامل دیگری است که به افزایش سود و در نتیجه افزایش قیمت سهام و لذا شاخص منجر میشود. تعیین درست تکلیف سهام عدالت و همچنین اصلاح ساختار سهامداری شرکتهای بزرگ بازار سرمایه، رشد بازار در درازمدت را تضمین خواهد کرد. در پاسخ به قسمت دوم پرسشتان باید عرض کنم که یکی از مهمترین عوامل انحراف در بازار، توجه انتزاعی و مجرد مدیران به شاخص است. اینکه رشد شاخص هدف اولیه سیاستگذاران بازار باشد، آنها را از اصلاحات ساختاری و بهبود عملکرد دور نگه میدارد، در حالی که شاخص یک موضوع پسینی است و نه پیشینی، به این معنی که شاخص نتیجه عملکرد فعالان بازار و معاملهگران است و نه اینکه دلیلی برای فعالیت آنها باشد. فعالان
بازار باید برای سود بردن از معاملات دست به خرید و فروش بزنند نه برای بالا بردن شاخص. افزایش حجم شایعات و دامن زدن برخی از فعالان به آنها عامل دیگری است که بازار را از مسیر درست رشد منحرف میکند.
دیدگاه تان را بنویسید