بیکاری پنهان

مشکل اقتصاد ایالات متحده، که به طور عمده در رقم مربوط به بیکاری و تورم نمود پیدا می‌کند، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور دوباره داغ شده است. بیشترین مشکلی که بانک مرکزی و رئیس آن جنت یلن با آن روبه‌رو است، تخمین درست نرخ بیکاری در اقتصاد است. در سال‌های بعد از بحران اقتصادی سال 2008، دو مشکل برای محاسبه نرخ بیکاری در اقتصاد ایالات متحده به وجود آمد: اول افرادی که به دلیل ناامیدی از یافتن شغل، از بازار نیروی کار خارج شده بودند و طبیعتاً در صورت بهبود اوضاع دوباره قصد داشتند به دنبال شغل بگردند و دوم عده‌ای که تنها به دلیل آنکه نتوانسته بودند شغل تمام‌وقتی بیابند، در مشاغل نیمه‌وقت به کار مشغول بودند. همین دو دلیل است که به نامزدهای حزب جمهوریخواه انگیزه می‌دهد تا با مانور روی آن بعضاً ارقام عجیبی را به عنوان نرخ بیکاری واقعی مطرح کنند.
البته این تنها جمهوریخواهان نیستند که در مورد ابعاد پنهان بیکاری نگران هستند. جنت یلن، رئیس فدرال‌رزرو هم در شش ماه گذشته هیچ کنفرانس خبری یا سخنرانی را بدون اشاره به مشاغل نیمه‌وقت، به پایان نبرده است. آمار رسمی نشان می‌دهد حدود شش میلیون نفر در ایالات متحده در حالی شغل نیمه‌وقت دارند که تمایل آنها، داشتن کاری تمام‌وقت است. اگرچه این رقم نسبت به دوران اوج آن در سال ایجاد رکود کاهش یافته، اما همچنان بسیار بیشتر از ارقام نرمال است. بررسی‌های دانشگاهی نشان می‌دهد حدود 25 درصد از کسانی که شغل نیمه‌وقت دارند در شرایط فقر زندگی می‌کنند. این رقم در مورد مشاغل تمام‌وقت تنها پنج درصد است. این بدان معناست که بیکاری پنهان (یعنی شخص توان و تمایل دارد ساعت بیشتری کار کند، اما امکان یافتن شغل را ندارد) به راحتی و سرعت، می‌تواند تبدیل به ناهنجاری‌های اجتماعی شود و حتی روی آینده فرد و خانواده‌اش تاثیر بگذارد. همچنین مشاغل نیمه‌وقت، معمولاً حقوق ساعتی کمتری دارند در حالی که از نظر مسوولیت شغلی مشابه مشاغل تمام‌وقت هستند. همچنین افرادی که شغل نیمه‌وقت دارند، بیشتر در معرض از دست دادن شغل خود هستند و همین امر می‌تواند باعث ناامنی روانی و ناهنجاری رفتاری شود. اگرچه عوامل زیادی می‌توانند در ایجاد این شرایط دخیل باشند، اما بسیاری کارشناسان در حال حاضر مسوولیت افزایش مشاغل نیمه‌وقت را به گردن اوباما می‌اندازند. استدلال آنها در این مورد این است که کارفرمایان، طبق این قانون باید بیمه سنگینی برای کارمندان خود پرداخت کنند و در نتیجه با کاهش ساعت کار، از زیر پرداخت بیمه شانه خالی کرده و هزینه‌های خود را کاهش می‌دهند.
همه این بحث‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که بازار نیروی کار ایالات متحده ظاهراً در بهترین شرایط ممکن به سر می‌برد. نرخ بیکاری مدتی است به طور باثباتی در نرخ پنج درصد قرار دارد. اما این ارقام روی کاغذ هستند. در واقع اگر از مردم بپرسید، به‌رغم این همه آمار خوب و مثبت، احساس خوبی در مورد شرایط اقتصادی ندارند، بخشی از آن به شرایط نیروی کار نیمه‌وقت و کسانی که بازار را ترک کرده‌اند، بازمی‌گردد و مسوول بخش دیگری از آن هم رشد اندک دستمزدهاست.