تاریخ انتشار:
آنچه دولتها در بازار کار به دنبالش بودند و نشد
رویای تکرقمی
حدود چهار دهه اخیر جمعیت بیکاران گاهی کم شد و گاهی زیاد و نرخ بیکاری کمتر رنگ تکرقمی شدن به خود دید. به جز سال ۷۵ گویی تکرقمی شدن نرخ بیکاری تنها روی کاغذ مانده است. در این سالها گاهی نرخ مشارکت به پایینترین حد ممکن یعنی تا مرز ۳۴ درصد رسید و گاهی این نرخ به بالاترین حد ممکن یعنی ۴۱ درصد رسید و نرخ بیکاری دیگر تکرقمی نشد.
حدود چهار دهه اخیر جمعیت بیکاران گاهی کم شد و گاهی زیاد و نرخ بیکاری کمتر رنگ تکرقمی شدن به خود دید. به جز سال 75 گویی تکرقمی شدن نرخ بیکاری تنها روی کاغذ مانده است. در این سالها گاهی نرخ مشارکت به پایینترین حد ممکن یعنی تا مرز 34 درصد رسید و گاهی این نرخ به بالاترین حد ممکن یعنی 41 درصد رسید و نرخ بیکاری دیگر تکرقمی نشد. نرخ رشد اقتصادی تا مرز 9 درصد هم رسید و باز همچنان نرخ بیکاری دیگر تکرقمی نشد. دولتها به نرخ تورم کمتر توجه کردند تا شاید با افزایش آن، رابطه الاکلنگی تورم-بیکاری (منحنی فیلیپس) عمل کند و طرف مقابلش یعنی بیکاری به پایینترین حد ممکن برسد و باز هم نرخ بیکاری دیگر تکرقمی نشد. حتی در برنامه چهارم توسعه صراحتاً اشاره شد که نرخ بیکاری به هشت درصد برسد تا بار دیگر در این چهار دهه نرخ بیکاری تکرقمی شود، اما باز هم نشد.
دولت اصلاحات طرح ضربتی اشتغال و دولت احمدینژاد طرح بنگاههای زودبازده را اجرا کردند و باز هم نرخ بیکاری دیگر تکرقمی نشد. آن یکی هزار میلیارد تومان و این یکی 27 هزار میلیارد تومان صرف اشتغالزایی کردند و این بار هم نرخ بیکاری رنگ واقعیت به خود ندید. در دولت هشتم 700 هزار شغل جدید ایجاد شد و در دولت نهم و دهم حدود یک میلیون شغل جدید، اما باز هم نرخ بیکاری دیگر تکرقمی نشد. خواستهای که مطالبه و بعد برنامه شد و باز هم به منصه ظهور نرسید. حال دولت یازدهم هم که نرخ بیکاری را تا مرز 5 /10 درصد رسانده آیا میتواند نرخ بیکاری سالانه را برای اولین بار تکرقمی کند؟ در این مورد آنطور که علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مطرح کرده، تنها در صورتی که اقتصاد ایران بتواند سالانه 800 هزار تا 900 هزار شغل جدید ایجاد کند، رویای تکرقمی شدن را محققشده خواهد دید. این در حالی است که طبق گفته اولین وزیر کار دولت نهم اگر سالانه یک میلیون شغل جدید در بازار کار ایران ایجاد میشد، نرخ بیکاری به میزان مدنظر برنامه چهارم میرسید.
این سخن یعنی نرخ بیکاری ایران باید در پایان سال 1390 به زیر 10 درصد میرسید اما نه آن میزان شغل جدید ایجاد شد و نه آن نرخ بیکاری هدفگذاریشده. شاید به همین دلیل هم بود که 17 آذرماه سال 1390 آن هنگام که نرخ بیکاری دو درصد ناگهان کاهش یافت، عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر کار وقت بار دیگر از تکرقمی شدن نرخ بیکاری سخن گفت. اما باز هم در پایان آن سال نرخ بیکاری تکرقمی نشد. حتی آن زمان که در سال 1387 نرخ بیکاری در فصل پاییز برای اولین بار در دولت نهم تکرقمی شد خیلیها فکر میکردند تا پایان آن سال نرخ بیکاری زیر 10 درصد ثبت میشود اما این اتفاق نیفتاد. حال این بار نیز نرخ بیکاری به آستانه تکرقمی شدن رسیده است. آخرین گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد این نرخ در پاییز سال گذشته 5 /10 درصد بوده اما آیا این بار دولت میتواند این نیاز اقتصاد ایران را تامین کند؟ نیازی که در دولتهای گذشته هر کدام به نحوی برای تامین آن اقدام کردند اما در نهایت حاصل آن نشد که پیشبینی شده بود. آن دولتها چها کردند و چها نکردند که امروز همچنان اقتصاد ایران درگیر مساله بیکاری است و تکرقمی شدن آن همچنان در حد یک رویا؟
و در آینده نیز دولتهای آینده برای کاهش نرخ بیکاری باید چه سیاستهایی را اتخاذ کنند که دیگر تجربه شکست دولتهای گذشته در بازار کار را تکرار نکنند؟ شاید بهترین الگو برای دولتهای آینده توجه به سیاستهایی است که تا کنون در اقتصاد ایران اجرا شده و هزینههای بسیاری بابت این اجرا صرف شده است.
دیدگاه تان را بنویسید