شناسه خبر : 5089 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دنیا برای رفع مشکل اشتغال چه کرد؟

درمان‌های بیکاری در سایر کشورها

در بحثاشتغال عمومی چندین مساله را باید به صورت همزمان مدنظر قرار داد، اشتغال عمومی از طریق ایجاد درآمد، از یک سو تقاضا را افزایش می‌دهد و از سوی دیگر برنامه‌های اشتغال عمومی، عرضه را بالا می‌برد و افزایش متوازن و هماهنگ آن می‌تواند رشد اقتصادی را افزایش دهد

سید‌محمد مجیدی
کشورهای مختلف راهکارهای متفاوتی برای رفع مشکلات بیکاری دارند، از اشتغال عمومی گرفته که راه‌حلی کوتاه‌مدت برای رفع این مشکل است تا رفع موانع تولید و استفاده از ظرفیت‌های اشتغال که در طولانی‌مدت برای حل این مشکل کاربرد دارد. در بحث اشتغال عمومی چندین مساله را باید به صورت همزمان مدنظر قرار داد، اشتغال عمومی از طریق ایجاد درآمد، از یک سو تقاضا را افزایش می‌دهد و از سوی دیگر برنامه‌های اشتغال عمومی، عرضه را بالا می‌برد و افزایش متوازن و هماهنگ آن می‌تواند رشد اقتصادی را افزایش دهد. اشتغال عمومی راه‌حل موقتی برای حل‌گذر از بحران بیکاری در اقتصاد است و به‌عنوان راه‌حل اساسی و ساختاری قابل اتکا نیست، طرح‌های اشتغال عمومی غالباً نیروی‌های کم‌مهارت و پروژه‌های زودبازده و کار‌های ساده را هدف قرار می‌دهد. با توجه به ماهیت اشتغال و بیکاری در ایران که عمدتاً نیرو‌های فارغ‌التحصیل، ماهر و مدرک‌دار در حال ورود به بازار کار ایران هستند بحث اشتغال ضربتی مشکل اشتغال در کشور را حل نخواهد کرد و قطعاً شامل کسانی خواهد شد که مهارت کم، توقع کم و مدارک پایین دارند ولی اشتغال عمومی در استان‌های فقیر می‌تواند تا حدودی برای رفع این مشکل راهگشا باشد. در این رابطه تجربه چند کشور را در رفع مشکل بیکاری که در این زمینه موفق بودند و تا حدودی زیرساخت‌های یکسان با کشور ما داشتند، بررسی کردیم.

آرژانتین و اشتغال عمومی
از سال 2000 تا 2010 تعداد زیادی از کشورها از سیاست‌های اشتغال ضربتی و عمومی بهره می‌برند و حدود 50 کشور جهان برنامه‌ریزی کاملاً مدون و برنامه‌ریزی‌شده برای حوزه مشاغل عمومی با تمرکز بر مساله فقرا دارند. اجرای طرح مشاغل عمومی در آرژانتین از اواسط دهه 90 شروع شد، تورم در اواسط دهه 90 میلادی به حدود 47 درصد رسید، رشد GDP به‌طور مداوم روبه کاهش بود، نام‌نویسی در مدارس نیز به شدت کاهش یافته بود، بیکاری به حدود 17درصد رسید، در دهک‌های پایین جامعه بیکاری به حدود 40 درصد هم رسیده بود. پژوهش‌هایی که در آرژانتین انجام شده رابطه بین فقر و بیکاری را کاملاً معنادار و قوی نشان داده است،
این طرح در دو مرحله اجرا شد که فاز اول آن بین سال‌های 1997 تا 2001 بود. در این فاز، جامعه هدف جمعیت بیکار شهری که زیرخط فقر قرار داشتند و جمعیت روستایی که محروم از نیاز‌های اساسی بودند، مدنظر قرار گرفتند. در سال 2002 جامعه هدف طرح تغییر کرد و متمرکز بر سرپرست خانوار شد. خانوارهایی که فرزند کوچک دارند و اگر زن باردار عضو خانوار بود در اولویت قرار گرفتند. برای اجرای این پروژه‌ها در کشورهایی که ظرفیت اجرایی پایینی دارند و به لحاظ اداری سیستم اداری ضعیف دارند، بهینه‌ترین حالت‌ این است که پروژه‌های با نیروی کار کمتر و در اندازه کوچک‌تری اجرا کنند. در این نوع طرح‌ها میزان کمی از بودجه و منابع مالی صرف عوامل اداری و مدیریتی پروژه می‌شود.
در این نوع طرح‌ها باید ملاحظات اساسی در نظر گرفته شود. یکی از این ملاحظات تعیین دقیق دستمزد، فاصله دستمزد پیشنهادی با حداقل دستمزد رسمی در بازار آزاد و همین‌طور ارزیابی نیاز‌های خانوار و میزان سختی کار برای تعیین دستمزد است. نکته دوم که در فاز دوم این طرح در آرژانتین مدنظر قرار گرفت، حساس بودن به نسبت شاغلان زن به سرپرستان زن خانوار بود که در این پروژه میزان بالایی بود، همین‌طور دستمزدهای زنان و مردان تقریباً برابر بود. مساله دیگر در حوزه طرح اشتغال عمومی آرژانتین، جذاب کردن و الزام نیروی کار برای جوانان است، یعنی شرایط ادامه کار برای کارگران مشروط باشد و بخشی از ساعات کار روزانه به افزایش مهارت و کارآموزی اختصاص یابد. حداقل دستمزد که در این برنامه تعیین شده بود، حدود 75 درصد درآمد کارگر معمولی در پایتخت آرژانتین بود. همین‌طور بیمه درمانی و بیمه حادثه نیز برای کارگران در نظر گرفته شده بود. در فاز اول زیرساخت‌های آب‌رسانی، برق‌رسانی، شبکه‌های جمع‌آوری فاضلاب و زیرساخت‌های آموزشی و فرهنگی مورد توجه قرار گرفت و در فاز دوم خدمات اجتماعی، تاسیس نوانخانه‌ها و غذاخوری‌ها برای افراد فقیر مورد نظر قرار گرفت. در فاز دوم طرح اشتغال عمومی منطقه تحت پوشش گسترده‌تر و از افراد با تحصیلات بالاتر بیشتر استفاده شد. مانند مشاوره دادن این افراد به خانواده‌ها و استفاده از تحصیل‌کردگان علوم انسانی در مباحث اجتماعی. اندازه پروژه‌ها در فاز دوم کوچک بودند که حداکثر 100 هزار دلار بودجه برای هر طرح در نظر گرفته شد. تقریباً 68 درصد منابع صرف نیروی کار مستقیم شده است و مابقی آن مربوط به نیروی کار غیرمستقیم بوده است، تقریباً کل اعتبارات صرف نیروی کار شد، میانگین نیروی کار پروژه‌ها 20 نفر و مدت‌زمان اجرای هر پروژه 5 /4 ماه بود. هدف‌گذاری اولیه این طرح این بود که در قالب 16 هزار پروژه غیرمتمرکز، 350 هزار شغل ایجاد بکنند. این طرح موفق و بیش از 350 هزار شغل ایجاد شد. این روند ادامه داشت و در اواخر سال‌های 2003 به یک میلیون شغل در سال هم رسید. مهم‌ترین کارگزار برای اجرای این پروژه‌ها شهرداری‌های شهر‌های کوچک بودند که عملاً به‌عنوان نماینده دولت‌ها محسوب می‌شدند. همزمان با اجرای این طرح هدفمندی اجتماعی مخارج حوزه اجتماعی هم سهمش از GDP کل کاهش پیدا کرد. مجموع منابع مالی مصرف‌شده 1200 میلیون دلار است که 22 میلیون دلار آن هزینه اداری بوده و مابقی هزینه اجرای پروژه. 180 میلیون دلار از این بودجه را بانک جهانی از طریق وام در اختیار دولت آرژانتین قرار داده بود، 800 میلیون دلار صرف دستمزد مشاغل شده بود و هزینه اداره پروژه‌ها کمتر از دو درصد از بودجه کل پروژه بود که نشان‌دهنده کارآمدی طرح بوده است. بر اساس مطالعه بانک جهانی که در سال 2006 منتشر شد در بین 122 طرح اشتغال در بین کشورهای مختلف، حدود 80 درصد از منابع مالی برنامه سمت دهک‌های پایین هدایت شد. به علت محلی بودن طرح‌ها امکان واکنش سریع و بازخورد سریع وجود داشت. برنامه‌های مشابه در کشورهای مختلف اجرا شد ولی به علت فساد گسترده در مراحل اجرای طرح مانع ایجاد شغل شد، این طرح به دلیل شفافیت مالی موفق‌تر از سایر طرح‌های مشابه بود. از نقاط ضعف طرح می‌توان مواردی را بیان کرد: زمان بحران اقتصادی، تامین مالی طرح با دشواری‌هایی مواجه می‌شود. همچنین برای شهرداری‌ها که موظف به تامین مصالح برای طرح‌ها بودند حالت فرسایشی پیدا کرد، از این طرح‌ها مالیات دریافت نمی‌شود و در طولانی‌مدت کارآمدی این طرح‌ها کاهش می‌یابد.

طرح‌های اشتغال‌زا در هند
طرح‌های ایجاد اشتغال از طریق سیاست‌های اشتغال خانوارهای روستایی در هند به اجرا گذاشته شد و اجرای این طرح حمایت سیاسی جدی را طلب می‌کرد. بر اساس این طرح، اشتغال برای افرادی که حاضرند با حداقل مزد رسمی کار کنند، تضمین می‌شود و همین‌طور اشتغال بر اساس انتخاب فردی ایجاد می‌شود، به دلیل اینکه حداقل دستمزد نرخ پایینی است و افرادی درخواست این کار را می‌کنند که نیازمند این حداقل مزد پیشنهادی هستند. اصل اول که در مورد اجرای این طرح‌ها باید مورد توجه قرار بگیرد این است که این اشتغال و پرداخت دستمزد برای افزایش سطح رفاه عمومی نیست بلکه برای افراد به شدت فقیر است که نیازهای اولیه خود را نمی‌توانند برآورده کنند، اصل دوم این است که این طرح یک سیاست همگانی است، این سیاست به افراد منطقه شغل را پیشنهاد می‌کند و دولت حق ندارد افرادی را که می‌خواهند در این طرح مشارکت کنند انتخاب یا غربالگری کند. اصل این طرح برای فقرا و برای جذب فقراست. همین‌طور باید توجه شود که اجرای این طرح نباید جاه‌طلبانه باشد، باید دولت تصمیم بگیرد پوشش این برنامه چه میزان باشد و نباید در سراسر کشور به صورت یکجا اجرا شود، اجرای همزمان برنامه در کل کشور می‌تواند مشکلات بسیاری ایجاد کند. بزرگ‌ترین مشکل برای اجرای این پروژه، کمبود بودجه است، همچنین دستگاه‌های اجرایی توانایی نظارت بر اجرای این پروژه‌ها در کل کشور را نخواهند داشت.
مهم‌ترین معیار برای اجرای این پروژه‌ها این است که مزد پایین باشد و نباید دولت مداخله بکند چه کسی و تحت چه شرایطی برای کار باید انتخاب شود. بحث مهم دیگر بحث انتخاب مناطقی است که این طرح‌ها اجرا می‌شوند. مناطقی که بسیار فقیر هستند و مناطقی که دچار خشکسالی هستند، در اولویت قرار دارند. اگر پروژه‌ها، طرح‌های کشاورزی یا دامداری باشند، زمان مناسب برای این پروژه‌ها مهم است و مسائل مختلفی مدنظر قرار می‌گیرد. سوالاتی که پیش از شروع این طرح باید پرسیده شود این است که آیا زمان اجرای طرح، مدارس باز است؟ چه فصلی است؟ زمان اجرای طرح زمان خوبی برای اجرای کارهای کشاورزی است؟ ابزاری وجود دارد که نشان دهد آیا این پروژه‌ها موفق بوده یا خیر؟
برای سنجش میزان موفقیت این طرح‌ها باید دیده شود که میزان مهاجرت در آن منطقه چه تغییری کرده است. زیرا عملکرد اقتصادی افراد به این صورت است که مردم فقیر برای کار به مناطق دیگری برای کارهای ساختمانی مهاجرت می‌کنند. اگر این پروژه‌ها موفق باشد مهاجرت کاهش می‌یابد.
از مهم‌ترین مشکلات اجتماعی و مخرب در تمامی کشورها مهاجرت‌های برنامه‌ریزی‌نشده و ناخواسته است، یکی از نتایج مهم برنامه‌های اشتغال عمومی، کاهش مهاجرت‌های ناخواسته است. طبق محاسبات، هزینه‌های مهاجرت‌های اجباری سه برابر کل بودجه برنامه‌های اشتغال عمومی در مناطق خاص است. در ارتباط با نحوه اجرای طرح‌های عمومی، باید تعیین شود کدام فاز اجرایی طرح در مرکز سیاسی توسط دولت تصمیم‌گیری شود و برای چه قسمت‌هایی از طرح باید در مناطق محلی که کار در آن انجام می‌شود، تصمیم‌گیری کرد. در مرحله اول، تصمیم به تقسیم کار بین مناطق محلی و مرکز کار دشواری است و از نظر سیاسی عزم راسخی برای اجرای طرح می‌خواهد. طرحی باید برای افراد اجرا شود که به نظر مردم منطقه اولویت اول آنهاست، قبل از اجرای طرح باید بررسی شود اولویت آنها چیست، آیا جاده‌ها باید سر و سامان داده شود؟ سیستم آبیاری منطقه مشکل دارد؟ از نظر جامعه‌شناسی اگر مردم اولویت پروژه‌ها را تعیین بکنند در موفقیت طرح تاثیر بسیاری دارد، مساله دوم این است که باید پروژه‌ها در زمان کوتاهی به پایان برسند. پروژه‌های بزرگ و طولانی می‌تواند مردم را از اتمام پروژه ناامید بکند، تفاوت بین پروژه‌های زیربنایی و پروژه‌های خدمات اجتماعی این است که پروژه‌های زیربنایی زمانبر است و بعد از مدت زمانی باید منفعت آن را افراد محلی حس کنند در غیر این صورت از اجرای طرح ناامید می‌شوند، ولی پروژه‌های خدمات اجتماعی به طور روزانه قابل‌لمس است. زمان‌بندی در اجرای این طرح‌ها بسیار اهمیت دارد و پروژه‌ها‌ باید انضباط زمانی داشته باشد. دولت باید با اختصاص بودجه بر مناطقی که طرح اجرا می‌شود و بر مصرف بودجه نظارت داشته باشد و در صورت خارج شدن اجرای طرح از زمان‌بندی معین تعریف‌شده، طرح را متوقف کند. به طور مثال بعد از جنگ دوم جهانی به خانوارها در کره جنوبی مصالح برای ساخت مسکن داده می‌شد، اگر طرح در زمان معین پیش‌بینی‌شده پیشرفت لازم را داشت، پرداخت بودجه ادامه پیدا می‌کرد، در غیر این صورت بودجه اختصاصی به افراد متوقف می‌شد. در پایان می‌توان پروژه‌های اشتغال عمومی را به سمت بهبود خدمات اجتماعی سوق داد و با بهبود خدمات اجتماعی سطح رفاه مردم را بالا برد بدون اینکه سطح افزایش مزد وجود داشته باشد.

الگوی حل معضل بیکاری در چین
در چین حقوق بیکاری به افرادی که توانایی کار کردن داشته باشند، تعلق نمی‌گیرد. افرادی که قابلیت کار کردن دارند به مراکز کاریابی مراجعه می‌کنند، به آ‌نها حداقل دستمزد برای شغلی پیشنهاد می‌شود که با این دستمزد افراد نیاز‌های اولیه خود را تامین می‌کنند. کارهای موقتی بسیاری در چین وجود دارد مانند پلیس چهارراه‌ها که در صورت عملکرد درست این افراد قرارداد آنها تمدید می‌شود. این الگوها قابل استفاده در ایران است مانند پارکبان‌ها در تهران که شهرداری از چین الگو گرفته است، البته این مشاغل برای نیروی ساده کاربرد دارد.

همبستگی ملی برای رفع بیکاری در افغانستان
دو طرح اشتغالی در افغانستان اجرا شده است، اول همبستگی ملی با کمک بانک جهانی و دوم طرح غذا در مقابل کار. برنامه اول حدود چهار میلیارد دلار هزینه داشته است و در آن مردم روستایی برای بازسازی روستاهای خود به کار گرفته شدند، به گفته بانک جهانی این طرح یکی از موفق‌ترین پروژه‌ها بوده است. در طرح غذا در مقابل کار به ازای کار مشخصی غذای یک روز انسان پرداخت می‌شد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها