شناسه خبر : 6396 لینک کوتاه

گفت‌وگو با کمال تبریزی درباره سریال سرزمین کهن و فیلم جدیدش درباره انرژی‌های پاک

با رئیس بعدی صدا و سیما به توافق می‌رسیم

کمال تبریزی از کارگردانان مطرح سینمای ایران است که همیشه خالق آثار بحث‌برانگیز و جنجالی بوده است. در سال‌های اخیر، تعدادی از ساخته‌های او با مشکلات جدی مواجه شده است.

محمد تاجیک

کمال تبریزی از کارگردانان مطرح سینمای ایران است که همیشه خالق آثار بحث‌برانگیز و جنجالی بوده است. در سال‌های اخیر، تعدادی از ساخته‌های او با مشکلات جدی مواجه شده است. فیلم خیابان‌های آرام او همچنان توقیف است، سریال سرزمین کهن او سال گذشته به دلیل برخی واکنش‌ها، پخش آن متوقف شد. البته فیلم پاداش او قرار است پس از سال‌ها توقیف، به زودی در سینماها اکران شود. کمال تبریزی به تازگی فیلمی ساخته است که در آن به شکل جدی به موضوع محیط زیست و انرژی‌های پاک اشاره شده است.
در گفت‌وگو با کمال تبریزی او به نکته مهمی درباره توقف سریال سرزمین کهن اشاره می‌کند. او می‌گوید اصلاحات و سانسورهایی که از قبل بر سریال سرزمین کهن وارد شده، در ایجاد سوءتفاهم و واکنش‌ها به این سریال تاثیر داشته است.
جالب است بدانید که پس از توقف سریال سرزمین کهن، در یک اقدام غیرحرفه‌ای و خلاف عرف، دکورهای سریال سرزمین کهن در اختیار سریال دیگری قرار گرفته است. در مصاحبه کمال تبریزی با ما، او به این موضوع هم به شدت اعتراض می‌کند.



آقای تبریزی وضعیت سریال سرزمین کهن به کجا کشیده شد؟
اخیراً که خود مسوولان تلویزیون اظهارنظری کرده‌اند که می‌خواهیم فصل زمستان پخش این سریال را شروع کنیم. شروع کردن پخش این سریال یک مقدار مبهم است. چون الان ما در یک وضعیتی قرار گرفتیم که حداقل با اصرار من و قطعاً موافقت تهیه‌کننده تا زمانی که سرنوشت فاز سوم مشخص نشود، هیچ‌وقت راضی نمی‌شویم که فاز 1 و 2 پخش شود و آمادگی این موضوع را نداریم و زیر بار پخش این سریال نمی‌رویم. یعنی اول تلویزیون با تیم سازنده باید تسویه‌حساب کند و وضعیت مالی شفاف شود. یک اختلافاتی وجود دارد که مرتب درباره آن فرافکنی می‌شود و نمی‌روند به آن رسیدگی و آن را حل کنند. در موقع پخش سریال هم این فرافکنی صورت گرفت و نرفتند به سمت اینکه برآوردهای این پروژه چه می‌شود؟ گفتند حالا بروید شما فاز یک را پخش کنید و ما هزینه‌های پروژه را در حد مقدورات‌مان پرداخت می‌کنیم. بنابراین شرط اول ما این است که اول وضعیت مالی پروژه و برآورد فاز 3 و اصلاحاتی که در آن باید صورت گرفته شود انجام شود و ما بتوانیم پیش‌تولید خودمان را شروع کنیم و تاریخ تقریبی زمان فیلمبرداری را مشخص کنیم. بعد بر اساس آن می‌توانیم بگوییم که فاز یک از چه تاریخی قرار است در تلویزیون پخش شود. الان شرایط پخش سریال سرزمین کهن فقط همین است و فرقی نمی‌کند که آقای ضرغامی باشد یا فرد دیگری...
البته اصلاحات این سریال هم تغییر کرده است و اتفاقات خیلی خوبی افتاده است و واقعیت و توانایی‌ها و قابلیت‌های فیلمنامه به خوبی شناخته و کشف شده و معلوم شده که این فیلمنامه، فیلمنامه خوبی است و اصلاحاتی که در گذشته بر سریال وارد شده، اصلاحات درستی نبوده است و به جای اینکه ابروی آن را درست کنند، چشم آن را کور کرده‌اند و در واقع بدتر شده است. شاید یکی از دلایل عمده‌ای که به پخش این سریال اعتراض شد، اصلاحاتی بود که در آن صورت گرفت که این سوءتفاهم را به وجود آورد. البته منظور من بخشی از اعتراضات است که به نظرم غیرسیاسی بود. اگر صحنه‌هایی که در فیلمنامه وجود داشت حذف نمی‌شد، قطعاً این سوءبرداشت‌ها به وجود نمی‌آمد. به نظرم باید این اصلاحات تغییر کند و اصلاحات منطقی بر فیلم وارد شود و اصلاحات سلیقه‌ای و عجیب و غریب نباشد و در مجموع من فکر می‌کنم تا زمانی که آقای ضرغامی و تیمش در تلویزیون حضور دارند، اتفاق جدی در این سریال نمی‌افتد. چون پرونده این پروژه را عملاً بسته‌اند و تلاشی نمی‌کنند که بخواهند مجدداً این سریال را برای پخش، آماده‌سازی کنند. این از رفتارشان مشخص است. از سوی دیگر، وقتی لوکیشنی که زاییده تفکر و تخیل کار هنری تیم سازنده است، وقتی این را کنار می‌گذارند، در واقع یک اقدام خلاف اخلاق و عرف انجام می‌دهند. در حالی که این توقف را خود سازمان صدا و سیما در این سریال به وجود آورده است. بعد می‌خواهند به صورت طفیلی یک پروژه دیگری را بیاورند و وارد این لوکیشن کنند و از امکانات این سریال، برای آن سریال استفاده کنند. در حالی که سریال ما نه‌تنها فیلمبرداری‌اش به اتمام نرسیده است، بلکه پخش هم نشده است.
متاسفانه لوکیشنی که متعلق به پروژه سرزمین کهن است به ویژه لوکیشنی که ساخته و پرداخته گروه ماست توسط این پروژه ساخته شده و وجود خارجی اصلاً نداشته است، اینها می‌خواهند این را از دست ما بگیرند و ما را بیرون کنند و یک پروژه دیگر را بیاورند.
حالا بگذریم که کارگردان و تهیه‌کننده و سایر عوامل آن سریال بسیار غیرحرفه‌ای عمل کرده‌اند. اتفاقاً اولین کسانی که باید اعتراض کنند، همان‌ها هستند و خیلی عادی با این مساله برخورد کرده‌اند. چه‌بسا خوشحال هم شده‌اند که تهیه‌کننده مفت و مجانی و رایگان، یک لوکیشن در اختیارشان گذاشته است. در حالی که در عرف و رفتار حرفه‌ای که بین عوامل هنری وجود دارد، هیچ‌کس نمی‌آید جای دیگری را بدون رضایت اشغال کند. کدام کارگردانی می‌آید که بدون رضایت کارگردان دیگری، جای او را بگیرد. همیشه عرف در سینما و تلویزیون این بوده که رضایت نفر قبلی کسب می‌شده است. مثل اینکه دیگر، این جور اخلاقیات مثل مواردی دیگر دارد به دست فراموشی سپرده می‌شود. هیچ‌کس خودش را مقید نمی‌داند رضایت طرف دیگری را که صاحب مجموعه هنری و خلاقیت‌هایی است که در این مجموعه روی داده است به دست آورد. بنابراین فکر می‌کنم اگر ضرغامی و تیم‌ همراه‌شان تلویزیون را ترک کنند ما با افراد جدیدی که مسوولیت را بر عهده می‌گیرند می‌توانیم برای حل مشکل سریال سرزمین کهن مذاکره کنیم.
به نظرم هر طیف فکری که در تلویزیون مدیریت کنند، می‌توانیم با آنها وارد مذاکره شویم و گفت‌وگو کنیم و به توافق برسیم. من الان شخصاً نگران این نیستم که جای آقای ضرغامی چه کسی می‌آید؟ من تقریباً مطمئن هستم که هر کس دیگری جای آقای ضرغامی بیاید و ما برویم با آنها بنشینیم وارد گفت‌وگو شویم و گذشته این پروژه را برای آنها تعریف کنیم، حتماً به توافق می‌رسیم. چون آنقدر سند وجود دارد که ما بر حقیم و آنقدر مستندات وجود دارد که نشان می‌دهد ما عمل خلافی مرتکب نشده‌ایم و عمل خلاف و در واقع ظلم از طرف سازمان نسبت به این پروژه اتفاق افتاده است. من مطمئن هستم که با مدیران بعدی به توافق می‌رسیم. این مدیران بعدی از هر طیفی که باشند، هیچ فرقی نمی‌کند. من مطمئن هستم اگر تیم آقای ضرغامی بروند و تیم جدید بیایند، سر میز مذاکره با مدیران جدید صدا و سیما برای حل مشکل سریال سرزمین کهن خواهیم نشست. به خاطر اینکه آدم‌ها، بالاخره عقل و منطق و استدلال خود را از دست نمی‌دهند. ممکن است از لحاظ سیاسی، دارای گرایش جناحی باشند ولی از نظر اعتقاد و اصول اخلاقی که خیلی با هم تفاوتی ندارند. بنابراین از نظر منطقی ما می‌توانیم برای حل مشکل این سریال با مسوولان بعدی توافق کنیم. اساساً مشکل این سریال مشکل سیاسی نیست. مشکل این سریال مضمونی و مفهومی و از یک طرف دیگر حسادت و این‌جور چیزهاست. من این سوال را دارم کسانی که راجع به پروژه ما تصمیم می‌گیرند اگر خودشان صاحب پروژه باشند آیا همان‌گونه درباره پروژه ما نظر خواهند داد. متاسفانه در چنین شرایطی هر چقدر پروژه ما قوی‌تر باشد به برخی، حس‌ بدی دست خواهد داد و احساس امنیت نمی‌کنند.

شما در سال‌های اخیر، فعالیت‌های اجتماعی فراوانی داشته‌اید. مثل کمک به زلزله‌زدگان آذربایجان. مقداری در این باره توضیح می‌دهید؟
وقتی که یک ارتباط قلبی بین مخاطبان یک اثر هنری و سازنده آن اثر برقرار می‌شود، در واقع یک جور اعتمادی بین این دو به وجود می‌آید که در واقع هر دو گروه می‌توانند از این امکان استفاده کنند. با توجه به اعتمادی که مردم به هنرمندان دارند، هنرمندان می‌توانند از این اعتماد در جهت یکسری از فعالیت‌های اجتماعی استفاده کنند. هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ عملکرد و اتفاقی که باید رخ بدهد. این اتفاق در همه جای دنیا روی می‌دهد و معمولاً در میان بازیگران بیشتر است. چون چهره بازیگران را بیشتر مردم در میان آثار می‌بینند و با آنها ارتباط برقرار می‌کنند. مثلاً خیلی از بازیگران در دنیا هستند که تمایل زیادی به انجام کارهای خیریه دارند. مثلاً به کودکان آفریقایی کمک می‌کنند یا با سازمان جهانی بهداشت همکاری دارند یا در مقابله با گرسنگی مشارکت می‌کنند. یا سرپرستی کودکان بی‌سرپرست را بر عهده می‌گیرند. بد نیست بدانید که در هندوستان، آنقدر رابطه بازیگران و مردم علاقه‌مند به آنها عمیق است که بازیگران به هیچ‌وجه نمی‌توانند از یک حیطه اخلاقی، پای خود را فراتر بگذارند و اگر اقدامی خارج از اخلاق انجام دهند، از سوی مردم طرد می‌شوند و دیگر اصلاً نمی‌توانند کار کنند. چون این ارتباط وجود دارد و این محبوبیت یک رابطه دوجانبه است و سینما از مردم و مخاطب است که زنده می‌ماند، اگر مخاطب را حفظ کند، سینما می‌تواند به عنوان یک اهرم قوی از مخاطب خود در بسیاری از جاها استفاده کند. به نظرم سینما در زمینه بسیج افکار عمومی بسیار می‌تواند موفق باشد. این اتفاق در خیلی از موضوعات می‌تواند بیفتد. وقتی در آذربایجان زلزله آمد، از طرف خانه سینما ما سه نفر یعنی من، آقای پرستویی و آقای میرکریمی ماموریت یافتیم که فعالیت‌های خود را در زمینه کمک به زلزله‌زدگان آغاز کنیم. با توجه به اینکه ما سه نفر آذری‌زبان بودیم و این اتفاق در آن منطقه افتاده بود، پیشنهاد شد ما سه نفر این کار را انجام دهیم. البته باز هم آذری‌زبان در میان سینماگران وجود دارد؛ ولی خب ما سه نفر انتخاب شدیم. این‌طور شد که ما تصمیم گرفتیم درباره پروژه خانه هنر هریس اقدام کنیم. خوشبختانه استقبال خوبی هم شد و الان هم دارد به سرانجامی می‌رسد و هم‌اکنون پایه‌های احداث بنا شده است و در آینده برنامه‌ای در زمینه پروژه خانه هنر هریس وجود دارد. الان یک «ان‌جی‌او» دیگر را از طریق آقای فرهادی پیگیری می‌کنیم و قرار شد که فعالیت‌هایی در زمینه محیط زیست انجام دهیم. اینها اقداماتی است که می‌تواند به فعالیت‌هایی که در حالت عادی ممکن است در جامعه اتفاق نیفتد کمک کند و از طریق اهرم هنرمندان و دخالت آنان، سهل‌الوصول شود و بتواند به سرانجامی برسد.

سال گذشته هم در مصاحبه‌ای که داشتیم شما پیشنهاد دادید که می‌توان یک کمپین در زمینه آلودگی هوا ایجاد کرد.
به نظرم خیلی می‌شود در چنین زمینه‌هایی فعالیت‌های خوبی کرد و اگر هنرمندان وقت بگذارند برای چنین کارهایی، ما به شدت نیاز داریم. فرض کنید الان یکی از معضلات ما کم‌آبی است، یکی آلودگی هواست، یکی همین پارازیت‌هایی است که برای امواج ماهواره ارسال می‌شود و خیلی مشکل به وجود می‌آورد.
این‌گونه فعالیت‌ها را می‌توان گفت جزو وظایف هنرمندان است و جزو مسوولیت آنهاست. چون اگر چنین کاری انجام ندهند احتمال اینکه چنین اتفاقاتی از طریق رابطه دولت و مردم بیفتد، خیلی ضعیف است. الان می‌دانید که مدت‌هاست می‌گویند آب تهران رو به اتمام است. باز می‌بینید که یکسری شلنگ در دست‌شان است و باغچه خانه‌شان را آب می‌دهند یا حیاط خانه‌شان را می‌شویند. تشویق مردم به صرفه‌جویی در آب، از جمله کارهایی است که هنرمندان می‌توانند برای آن وقت بگذارند. به نظرم اقدامات اینچنینی از سوی هنرمندان تاثیرات فراوانی دارد.
مثلاً من یک دفعه که با آقای میرکریمی صحبت می‌کردم، بحث این شد که چرا در محیط زیست اینقدر آشغال می‌ریزند و چرا لب دریا و در جنگل‌ها اینقدر کثیف است. بحث شد که تیمی از چهره‌های سرشناس درست کنیم و بیاییم مثلاً به جنگل‌های عباس‌آباد حمله‌ کنیم و هر چه آشغال است را در آنجا جمع کنیم و خبرنگاران و عکاسان هم حضور داشته باشند و همه را جمع کنیم و این به نظرم خیلی تاثیر‌گذار است. اگر چنین اتفاقاتی بیفتد، به نظرم جریان‌سازی بسیار خوبی می‌شود که تاثیر زیادی خواهد داشت.

آیا هنرمندان برای ترویج فرهنگ دوچرخه‌سواری، می‌توانند سوار دوچرخه شوند؟
بله، می‌توانند چنین کاری کنند. به نظرم چنین کارهایی خیلی تاثیر می‌گذارد.

فیلم جدید شما هم که به تازگی فیلمبرداری آن به پایان رسیده، گویا درباره محیط زیست است؟
بله، این فیلم مستقیماً درباره محیط زیست است. در این فیلم به این موضوع اشاره شده که زمین دارد به سمت نابودی می‌رود به خاطر رفتارهایی که انسان‌ها با زمین کرده‌اند. این فیلم همچنین درباره استفاده از انرژی‌های نوین که اصطلاحاً به آن انرژی‌های پاک می‌گویند، است. انرژی‌هایی مثل باد و خورشید و یکسری از منابعی که روی کره‌ زمین وجود دارد. انرژی‌های مورد استفاده بشر در سال‌های آینده قطعاً همین انرژی‌ها خواهد بود و این ذخیره وجود دارد. ولی در کشور ما به این موضوع فکر نمی‌شود و روزی می‌رسد که متوجه می‌شویم همه دنیا این ذخیره‌سازی را انجام داده‌اند و ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم. در این فیلم به این موضوعات خیلی اشاره می‌شود. به‌رغم آنکه فیلمنامه‌ای هم دارد که برای مخاطب خیلی جذاب است، ولی تاکیدات این فیلم درباره محیط زیست و نوع خانه‌هایی است که از این به بعد باید ساخته شود. الان این بحث مطرح است که انرژی‌های فسیلی یواش‌یواش باید کنار برود. خیلی پیش از اینها ما باید از انرژی‌های فسیلی خداحافظی می‌کردیم. ولی الان داریم بیشترین استفاده را می‌کنیم.

به نظر می‌رسد که منابع غنی‌ای در زمینه این انرژی‌ها داریم.
بله منابع غنی‌ای داریم. ولی کشورهای دیگر به خوبی توانسته‌اند به سمت استفاده از منابع دیگر بروند. ما الان بهترین نقطه کره زمین را داریم که همان منطقه شهداد کرمان است از نظر جذب حرارت خورشید. یعنی انرژی خورشیدی در آنجا در بهترین وضعیت است.

برای همین است که فیلمبرداری فیلم‌تان هم در همان محل انجام شده است؟
بله ببینید اگر این تمرکزی که در سال‌های اخیر روی انرژی هسته‌ای گذاشته‌ایم روی انرژی خورشیدی گذاشته بودیم بهتر بود. علاوه بر اینکه در انرژی خورشیدی، صلح‌آمیز بودن آن اظهر من الشمس است و هیچ‌کس نمی‌تواند در صلح‌آمیز بودن آن شک کند. اگر این هزینه را در زمینه کسب انرژی خورشیدی متمرکز می‌کردیم الان بر اساس نظرات تخصصی کارشناسان، می‌توانستیم یک‌سوم انرژی مورد نیاز کشور را فقط از طریق استان کرمان تامین کنیم. به خصوص که منطقه کرمان هم بادخیز است و هم حرارت خورشید در آن بالاست.
برای ساخت این فیلم به هر جا که آقای حسین‌نژاد تهیه‌کننده فیلم مراجعه کرد، کمک چندانی به فیلم نکردند. مثلاً می‌دانم که سازمان محیط زیست هم به این فیلم کمک چندانی نکرد. مثلاً جاهایی که وظیفه‌شان چنین حمایت‌هایی است. فقط در استان کرمان کمک‌های خوبی به ما کردند. ولی اینکه جاهای دیگر کمک کنند نه این‌طور نبود. فقط یک حرکت خودجوش بود که طرح آن متعلق به آقای حسین‌نژاد بود.

پروژه خانه هنر هریس به کجا کشید؟
پروژه خانه هنر هریس تا یکی دو ماه دیگر می‌رسد به مرحله‌ای که اسکلت آن بنا کامل می‌شود. اگر آن اسکلت فلزی کامل شود، حالا می‌توانیم با حمایت هنرمندان، در واقع بودجه‌های دیگری را جذب کرده و پروژه را کامل کنیم. مثلاً اگر بنایی داشته باشیم که به مرحله اسکلت‌گذاری رسیده باشد، خیلی از مراکز مثل بانک‌ها و... برای حمایت پا پیش می‌گذارند. فکر می‌کنم این مرحله هم به راحتی پشت‌سر گذاشته می‌شود.

فکر می‌کنید پروژه باغ هنر هریس چه تاثیراتی خواهد داشت؟
فکری که ما برای آنجا داریم از نظر بنا و موقعیت، خیلی خوب است. حداقل موقعیتش از لحاظ دیداری، همیشه یادآور سالی خواهد بود که زلزله در آن اتفاق افتاد و مثل یک بنای یادبود خواهد بود. چون قرار است به تعداد خانواده‌هایی که در زلزله کشته شده‌اند، یک نهالی کاشته شود و اسم این خانواده‌ها روی آن حک شود. از لحاظ تصویری و دیداری، خیلی تاثیرگذار خواهد بود. اگر ساختمان کامل شود، حالا اهالی سینما و هنرمندان رشته‌های مختلف می‌توانند در آنجا کارگاه‌های آموزشی و ورک‌شاپ‌های مختلفی برگزار کنند و این کارگاه‌ها می‌تواند برای جوانان آن شهر باشد و حتی جوانان شهرهای دیگر می‌توانند جذب این مرکز شوند. البته می‌توان از آدم‌های بومی آنجا هم استفاده کرد.

برخلاف برخی پروژه‌های دیگر، مثل فعالیت‌هایی که در ابتدا به خوبی پیگیری می‌شود ولی بعدها فراموش می‌شود ولی گویا گذشت زمان باعث نشده است خانه هنر هریس فراموش شود.
بله، خوشبختانه فراموش نشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها