حجم انبوه مشکلات، نظام بانکی را به کدام سو میبرد؟
دومینوی بیپایان
قطعاً مشکلات نظام بانکی در کشور ما بیش از آن است که بخواهیم در کوتاهمدت به رفع تمامی آنها بپردازیم.
قطعاً مشکلات نظام بانکی در کشور ما بیش از آن است که بخواهیم در کوتاهمدت به رفع تمامی آنها بپردازیم. اکنون نیز هرگاه صحبت از مشکلات نظام بانکداری ایران به میان میآید، پای مطالبات معوق و بدهیهای دولت به بانکها، بحث بنگاهداری بانکها و شرکت در فعالیتهای اقتصادی، عدم شفافیت صورتهای مالی، نرخهای بالای سود، مدیریت دولتی بر نظام بانکی و... پیش کشیده میشود. اما در میان تمامی این مشکلات، بحث مطالبات معوق در صدر مشکلات نظام بانکی قرار دارد. بسیاری از مسوولان نیز بر این باورند که نسبتهای مطالبات معوق در بانکها بالا رفته و این موضوع در شرایط کنونی بسیار نگرانکننده است.
تاکنون اقداماتی در خصوص کاهش مشکلات نظام بانکی صورت گرفته است، همچنین برنامههایی برای حل این مشکلات در دست اجراست. سالهاست که بحث اصلاح ساختار نظام بانکی نیز در میان است و گفته میشود که اجرای این طرح تا حدودی مشکلات نظام بانکی را حل خواهد کرد. در واقع اصلاح ساختار نظام بانکی از اقداماتی به شمار میرود که به گفته بسیاری از کارشناسان میتواند به رفع تنگنای اعتباری بانکها نیز کمک کند. در واقع هدف اصلی فاز نخست برنامه اصلاح بانکی، «بهبود وضعیت سلامت نظام بانکی، بهبود رابطه بانک و دولت، تقویت نقش نظارتی و قدرت سیاستگذاری پولی بانک مرکزی» است و این مرحله، در سه بسته «حل معضل جریان نقد و انجماد داراییها»، «ساماندهی بدهیهای دولت» و «افزایش سرمایه بانکها» تعریف شده است.
از اقدامات دیگری که در ماههای اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته، کاهش سود سپردههای بانکی است. در سال گذشته نرخ سودهای بانکی طی دو دوره از 22 درصد به 18 درصد کاهش پیدا کرد و در سال 95 نیز شاهد کاهش سود سپردههای بانکی به 15 درصد بودهایم، اما با این حال باز هم مشاهده میکنیم که برخی از موسسات غیرمجاز سودهایی بیش از سود تعیینشده را برای سپردههای خود در نظر گرفتهاند. در واقع این موسسات یکی از مشکلات موجود محسوب میشوند. اما از آن مهمتر مساله دخالت دولت در نظام بانکداری کشور است و در این میان کاهش دستوری سود سپردههای بانکی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
با وجود تمام مشکلات نظام بانکی و با وجود تمام اقداماتی که تاکنون صورت گرفته و همچنین اقداماتی که اکنون در حال انجام است، میتوان به این نتیجه رسید تا زمانی که دخالت مستقیم دولت در نظام بانکی کمرنگ نشود، تا زمانی که معوقات بانکی و بدهی دولت به بانکها تسویه نشود و همچنین تا زمانی که برای سایر مشکلات چارهای اندیشیده نشود، نمیتوانیم نظام بانکی شفاف و کارایی داشته باشیم. اما این مشکلات تا چه اندازه ساختاری هستند؟ با توجه به اینکه مشکلات زیادی بر سر راه تامین مالی بانکها وجود دارد، در حال حاضر چه اقدامات جدیدی باید انجام شود تا زمینه برای افزایش سرمایه بانکها فراهم شود؟ نقش بانک مرکزی در افزایش سرمایه بانکها چیست؟ تامین مالی بانکها در اقتصاد در سالهای قبل چگونه بوده است؟ و به طور کلی برای برونرفت از مشکلات فعلی چه باید کرد؟
در این راستا در پرونده پیشرو محمدابراهیم مقدم مدیرعامل بانک تجارت طی گفتوگویی به این سوالات پاسخ میدهد. او معتقد است که استقلال سیاستگذاری از جانب بانک مرکزی و اعتقاد به خصوصی بودن بانکهای خصوصیشده و توجه بیشتر به حاکمیت شرکتی میتواند کمک موثری در جهت بهبود وضعیت شبکه بانکی باشد، البته در این میان تقویت عملکردهای نظارتی بانک مرکزی نیز بسیار مهم است.
دیدگاه تان را بنویسید