تاریخ انتشار:
ضریب فزاینده پولی مهمترین عامل رشد قیمتها شد
ظهور نقدینگی با عبور از انتظارات
«آمارها دروغ میگویند». این گزاره را حدود یک ماه دیگر بیشتر خواهیم شنید. زمانی که بانک مرکزی آمار تورم آذرماه را اعلام میکند و میگوید نرخ تورم در آخرین ماه پاییز، به حدود ۱۷ درصد(احتمالاً ۲/۱۷ درصد) رسیده و نسبت به آبانماه، یک واحد درصد دیگر کاهش یافته است. آن هم در شرایطی که در آذرماه، رسانهها از «توقف مسیر کاهشی تورم» سخن گفتهاند، قیمت دلار تا حدودی افزایش یافته و احتمالاً در گام نخست و در نیمه دوم آذر، بهای کالاهای با منشاء واردات را با خود بالا کشیده است و به صورت عجیبی، در بحبوحه این رویدادها مجوز اصلاح ۳۰درصدی قیمت نان نیز صادر شده است.
«آمارها دروغ میگویند». این گزاره را حدود یک ماه دیگر بیشتر خواهیم شنید. زمانی که بانک مرکزی آمار تورم آذرماه را اعلام میکند و میگوید نرخ تورم در آخرین ماه پاییز، به حدود 17 درصد (احتمالاً 2/17 درصد) رسیده و نسبت به آبانماه، یک واحد درصد دیگر کاهش یافته است. آن هم در شرایطی که در آذرماه، رسانهها از «توقف مسیر کاهشی تورم» سخن گفتهاند، قیمت دلار تا حدودی افزایش یافته و احتمالاً در گام نخست و در نیمه دوم آذر، بهای کالاهای با منشاء واردات را با خود بالا کشیده است و به صورت عجیبی، در بحبوحه این رویدادها مجوز اصلاح 30درصدی قیمت نان نیز صادر شده است. به هر حال، موضوعی که مشخص است این است که مسیر کنترل تورم، مدتی است متوقف شده و احتمالاً در برخی از ماههای ابتدایی سال آینده، سطح تورم تا حدودی افزایش جزیی نیز خواهد داشت. «تجارت فردا» پیش از این در شماره 108 خود پروندهای را با عنوان «برخورد تورم به هسته سخت» تهیه کرده و به بررسی دلایل توقف مسیر کاهشی تورم پرداخته بود. البته، بررسیها نشان میدهد مسیر کاهشی در شاخص تورم تا اسفندماه و رسیدن این شاخص به حدود 15 تا 16 درصد ادامه خواهد داشت. اما از ابتدای سال
آینده، روند کاهشی حداقل تا مدتی متوقف خواهد شد.
اما چه موضوعی موجب کاهش مسیر کاهشی تورم شده است؟ واقعیت این است که هنوز در نظریات اقتصادی، اجماع کاملی در مورد ریشههای دقیق شکلگیری تورم وجود ندارد و هر مکتب اقتصادی، نگاه متفاوتی نسبت به این موضوع دارد. ولی به نظر میرسد حداقل روی یک موضوع اجماع وجود دارد و آن موضوع این است که در بلندمدت، رشد نقدینگی به رشد تورم منجر میشود. البته در اقتصادهای توسعهیافتهتر معمول این است که وقتی از رشد نقدینگی و رشد تورم صحبت میشود، نرخهای نهایتاً پنجدرصدی در ذهن گوینده است و شرایط اقتصاد ایران با میانگینهای رشد نقدینگی بالای 20 درصد و میانگین 40ساله تورم 15درصدی، برای این نظریهپردازان کاملاً غریب است. کما اینکه در چند گفتوگویی نیز که «تجارت فردا» با برخی از نظریهپردازان مطرح اقتصاد جهان داشته است، نخستین موضوعی که از سوی آنان به عنوان یک راهکار برای اقتصاد ایران مطرح میشد، ضرورت بالای کنترل تورم بوده است. به گفته کارشناسان، عامل اصلی افول تورم در یک سال و نیم گذشته «انتظارات کاهشی» فعالان اقتصادی بوده است و با «منطقی» شدن انتظارات، تورم به مسیر معمول خود بازگشته و منعکسکننده تغییرات نقدینگی شده است.
بنابراین، بعید است در دو گزاره تردیدی وارد شود: نخست اینکه تا زمانی که تورم دورقمی و حتی بالای پنج درصد است، هیچ موضوعی به اندازه کنترل تورم در اولویت اقتصاد ایران وجود ندارد. موضوع دوم نیز این است که نرخهای بالای رشد نقدینگی مهمترین علت ایجاد تورم در اقتصاد ایران بوده است. اما نکته قابل توجه این است که به نظر میرسد سیاستگذار پولی -به عنوان مرجع تصمیمگیر برای رشد نقدینگی- تلاش خود را برای کنترل رشد نقدینگی انجام داده است. مطابق آمارها، رشد پایه پولی به عنوان عامل اصلی رشد نقدینگی، در هفت ماه گذشته «منفی» بوده است و برخی از صاحبنظران با اشاره به این موضوع معتقدند بانک مرکزی سیاست انقباضی پولی را به اجرا گذاشته است. در نتیجه، به نظر میرسد اقتصاد ایران در حال حاضر با پدیده جدیدی روبهروست: ظهور «ضریب فزاینده» به عنوان موتور پیشران نقدینگی و تداوم تورم، درنتیجه این موضوع.
دیدگاه تان را بنویسید