تاریخ انتشار:
پیروزی عقلانیت بر شعارزدگی
بازیکن چپ در جناح راست
تحولات اخیر یونان از زوایای مختلف اقتصادی و تصمیمگیری سیاسی دارای ظرفیتهای متنوع یادگیری است. مرور جزییات و نحوه اصلاحات اقتصادی که بهویژه بر بخشهای عمومی و دولتی در حال اعمال است میتواند تجارب تطبیقی قابل اعتنایی را برای هر کشور و دولت دیگری فراهم آورد.
تحولات اخیر یونان از زوایای مختلف اقتصادی و تصمیمگیری سیاسی دارای ظرفیتهای متنوع یادگیری است. مرور جزییات و نحوه اصلاحات اقتصادی که بهویژه بر بخشهای عمومی و دولتی در حال اعمال است میتواند تجارب تطبیقی قابل اعتنایی را برای هر کشور و دولت دیگری فراهم آورد. در عین حال دلایل بروز و استمرار بحران اقتصادی یونان و راهحلهای مختلفی که در مواجهه با مساله مطرح میشود مانند بقا در حوزه یورو یا خروج از حوزه و رواج مجدد واحد پول قدیمی (دراخما) نیز مباحث تخصصی خود را طی میکند. بخش مهمی از منابع مالی یونان تحت روابط مشکوک با شرکتهای بزرگ آلمانی در صنایع نظامی، مخابراتی و سایر تجهیزات زیرساختی از کشور خارج شده، فرار مالیاتی کلیسای ارتدوکس و صاحبان خطوط بزرگ کشتیرانی بدل به یک مساله بزرگ شده و ناکارایی شدید و فساد در نظام خدمات دولتی لاینحل باقی مانده است. با وجود این، تغییرات سریع و غیرقابل پیشبینی چند هفته گذشته حاوی یک نکته با اهمیت است و آن چگونگی بلوغ سیاستمداران ایدئولوژیک در مواجهه با واقعیات اداره دولت و محدودیتهای اقتصادی یک کشور است.
نخستوزیر 40ساله یونان که از نوجوانی در جناح سیاسی کاملاً چپ فعالیت داشته و با شعار تغییر شرایط و مخالفت با سیاستهای احزاب راست به قدرت رسیده، هماکنون و در آستانه پذیرش سومین بسته نجات اقتصادی و بهرغم مخالفت عمومی تحت همهپرسی اخیر، با پیششرطهایی از سوی وزرای اقتصادی اروپا موافقت کرده است که حتی در نئولیبرالترین اقتصادها نیز غلیظ محسوب میشود. دولت یونان مانند یک بنگاه ورشکسته، میبایست داراییهای خود به ارزش 55 میلیارد یورو را تحت نظارت یک صندوق معین در معرض واگذاری و خصوصیسازی قرار دهد، سن بازنشستگی مجدداً تغییر خواهد کرد، مالیات بر ارزش افزوده افزایش خواهد یافت، نظام چانهزنی و اعتراضات اتحادیهها محدود خواهد شد و هزینههای عمومی دولت به شدت کاهش خواهد یافت. اما این نرمشها لزوماً یک خیانت سیاسی محسوب نمیشود. در واقع سیپراس که تا پیش از این تحت مشورت وزیر دارایی خود، مسیر تقابل را طی میکرد، در نهایت با دوگانه بسیار حساسی روبهرو شد و در آستانه فروپاشی نظام بانکی و بروز ناآرامیهای وسیع اجتماعی راهحل عقلایی و میانه را انتخاب کرد. او اگرچه دیرهنگام و با تردید اما سرانجام در عمل دریافت که
نسخههای ایدهآلیستی و خواستههای نامتمرکز جبهه سیاسی پشتیبان خود یعنی سیریزا (که طیف عجیبی از مائوئیستها تا طرفداران محیط زیست را در خود جا داده) نمیتواند به عنوان راهحل مشکلات کشور به کار برده شود. وی متوجه این نکته مهم بود که همحزبیهای رادیکال (از جمله وزیر دارایی) نه برنامه مشخصی برای خروج از حوزه یورو تدوین کردهاند که بتوانند به اتکای آن در مذاکرات مانور دهند و نه حاضر به تحمل ریاضت بیشتر برای توافق با اروپا هستند. تردیدی که از ناحیه حزب به وی القا شد و فشاری که از سوی افکار عمومی متوجه او بود فقط در فاصله سه هفته 30 میلیارد یورو برای اقتصاد یونان هزینه دربر داشت به طوری که میزان بسته نجات را به 86 میلیارد یورو رساند. لذا پس از 14 ساعت مذاکره بین وزرای اقتصادی و 17 ساعت مذاکره بین رهبران اروپا نهایتاً نخستوزیر که تیم بسیار محدودی از مشاوران او را همراهی میکردند، بدون هیچ پشتیبانی از سوی حزب و افکار عمومی و با تحمل یک ریسک سیاسی بسیار بالا، حاضر به پذیرش شرایط جدید شد. سیپراس میدانست بهرغم نتیجه 61 درصد مخالفت با بسته حمایتی، نظرسنجیها نشانگر آن است که بیش از 80 درصد مردم یونان خواستار
ادامه عضویت در اروپا هستند و کماکان منافع عضویت بیش از خروج از آن است. وی پیشبرد طرح سومی را مطرح کرده است که در آن یا ایالات متحده به عنوان رکن جدید وام، وارد عرصه شود یا آنکه پیشنهاد صندوق بینالمللی پول برای وقفه 30ساله در بازپرداخت بخشی از اقساط مورد پذیرش وامدهندگان قرار گیرد. سپیراس در سومین سال مسوولیت متحول شد، هماکنون وی با مجلس، حزب و حتی افکار عمومی به تنهایی روبهرو شده زیرا لزوماً مسیر پوپولیستی را انتخاب نکرده است. حزب شکاف برداشته و 39 همحزبی در مجلس علیه او رای دادهاند و برخلاف انتظار بخشی از احزاب راست به نفع او رای دادهاند. او تغییرات مهمی در کابینه اعمال کرده که فاصله او را از حزب بیشتر کرده است. انتظار میرود او بتواند ائتلاف جدیدی از چپ و راست میانه ایجاد کند. او باید همزمان با اروپا در جزییات بسته نجات مذاکره و هم مساله ریاضت اقتصادی را در آستانه تحمل مردم مدیریت کند. سیپراس به شدت سیاسی و فاقد تجربه مدیریتی و اقتصادی لازم بوده و هست اما عینیات و واقعیات تدبیر امور کشور او را به سرعت به سمت عقلانیت هدایت کرده است. وی هنوز راهحل دقیقی مطرح نکرده است اما متوجه شد که نسخههای
سیاسی قبلی راه به جایی نمیبرد. موفقیت او هنوز با ابهام روبهرو است و نخستوزیر تا موفقیت در موضوع بسته نجات کراوات نخواهد زد اما وی تیشرت چهگوارا را از تن به در آورده است.
دیدگاه تان را بنویسید