بررسی توسعه باغداری در گفتوگو با معاون موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی
توقف تولید کشاورزی، توقف اشتغال است
توسعه کشاورزی به ویژه باغبانی، مهمترین عامل در رونق و توسعه مناطق روستایی بوده و نرخ رشد کشاورزی مهمترین شاخص در افزایش تولید ناخالص داخلی، کاهش فقر و کاهش مهاجرت است. رشد باغبانی از طریق تاثیر بر بخش روستایی غیرکشاورزی نیز فقر را کاهش میدهد.
در شرایطی که مساله کمآبی در ایران بیش از گذشته طرح میشود، بخش کشاورزی یکی از بخشهایی است که به مصرف بیش از حد و هدررفت منابع آبی متهم میشود. اما معاون موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی در این گفتوگو چنین مسالهای را رد میکند. مجتبی پالوج میگوید ما در کشوری زندگی میکنیم که در کمربند خشک و نیمهخشک قرار دارد و آب در آن بسیار کمیاب است. اگرچه منابع آبی کم است اما کاهش تولید و زراعت برای جلوگیری از مشکل آب نسخه مناسبی نیست و بیشتر نگاهی تکبعدی است. این عضو هیاتعلمی به مزیتهای بخش کشاورزی و باغداری در ایران اشاره میکند و میگوید: باغبانی یکی از زیربخشهای کشاورزی است و کشاورزی هم در رشد اقتصادی کشور، ایجاد عدالت اجتماعی و توزیع درآمد نقش مهمی دارد. پالوج تاکید میکند توسعه کشاورزی به ویژه باغبانی، مهمترین عامل در رونق و توسعه مناطق روستایی بوده و نرخ رشد کشاورزی مهمترین شاخص در افزایش تولید ناخالص داخلی، کاهش فقر و کاهش مهاجرت است. رشد باغبانی از طریق تاثیر بر بخش روستایی غیرکشاورزی نیز فقر را کاهش میدهد. او میگوید مهاجرت یا ماندن افراد در روستاها تحت تاثیر
عوامل بسیاری است اما تاثیر کشاورزی بر این مساله را نمیتوان کتمان کرد. به همین دلیل است که او در این گفتوگو از توسعه فضای باغداری در کشور استقبال میکند و میگوید ما از توسعه فضای باغداری یا فعالیتهای کشاورزی در کشور به شدت استقبال میکنیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
طبق گزارش اخیر مرکز آمار مساحت باغات و قلمستانهای کشور افزایش یافته و از یک میلیون هکتار سال 1367 به 8 /1 میلیون هکتار در سال 1394 رسیده است و حدوداً دو برابر شده. آیا به نظر شما چنین افزایشی طبیعی است؟ چون اصولاً تصور میشود فضای باغات کشور به نفع ساخت و سازهای مسکونی کاهش یافته اما این گزارش خلاف این موضوع را نشان میدهد.
آماری که مرکز آمار منتشر کرده در کلیت خود مساله افزایش سطح باغها و قلمستانهای کشور را بیان میکند اما ارقام ارائهشده باید به دقت بررسی شود. اما من باید تاکید کنم که افزایش حدود دو برابری فضای باغهای کشور طی 30 سال گذشته کاملاً منطقی بوده و برنامهریزی شده است. البته نمیتوان کتمان کرد که در موارد بسیاری زمینهای کشاورزی و باغها تغییر کاربری داده و فضای آنها در اختیار ساخت و سازهای مسکونی قرار گرفته اما افزایش سطح باغها به مراتب بیشتر از کاهش سطح آنها به دلیل تغییر کاربری بوده و قدر مطلق آن بیشتر است. البته این جمله به مفهوم توجیه تغییر کاربری نیست. سطح باغات کشور از حدود 3 /1 میلیون هکتار در سال 1367 به 3 /2 میلیون هکتار در سال 1394 رسیده است. اما آمارهای
منتشرشده این نکته را یادآور میشود که هرچند سطح دو برابر شده اما تولید طی این دوره سه برابر شده است.
این افزایش فضای باغداری در کشور را باید با دیده مثبت نگاه کرد یا منفی؟ این افزایش چه مزایا و معایبی برای اقتصاد ایران دارد؟
قطعاً افزایش فضای باغداری در کشور را باید به دیده مثبت نگاه کرد، باغبانی یکی از زیربخشهای کشاورزی و دارای مزیتهای بسیار خوبی است. استفاده از این مزایا در کشاورزی حائز اهمیت است و کشاورزی نیز در رشد اقتصادی کشور، ایجاد عدالت اجتماعی و توزیع درآمد نقش مهمی دارد. از طرف دیگر فراموش نکنیم که اقتصاد ایران به کشاورزی وابستگی وثیقی دارد. برای تحقق توسعه و رونق اقتصاد نمیتوان کشاورزی را به نفع بخشهای دیگر نادیده گرفت. نگاه غلط به کشاورزی، مانع توسعه است، برای سرعت بخشیدن به توسعه باید کشاورزی تشویق شود و نقش عمدهای به آن داده شود. کشاورزی فرصتهای بسیار گستردهای برای پیشرفت فراهم میآورد. به همین دلیل است که ما از توسعه فضای باغداری یا فعالیتهای کشاورزی در کشور به شدت استقبال میکنیم.
این سوال را از آن جهت پرسیدم چون زمانی که مساله باغداری و کشاورزی مطرح میشود دو نگاه متفاوت وجود دارد. یکی نگاه مثبتی که میگوید افزایش باغداری موید افزایش کشاورزی و ماندن افراد در مناطق روستایی و عدم تخلیه روستاهاست. اما نگاه دیگر بر مساله بحران آب و عدم صرفه کاشت محصولات باغی تاکید میکند. حال چند سوال وجود دارد؛ اول اینکه باغداری در مناطق روستایی بیشتر وجود دارد یا مناطق شهری و اطراف شهرها؟
ابتدا لازم است دو بحث روشن شود، اولاً باغداری یا باغبانی یکی از زیربخشهای کشاورزی است و در درون آن تعریف میشود همانند زیربخش زراعت، دام و... بنابراین استفاده صحیح از این عبارت حائز اهمیت است. یا مسالهای تحت عنوان «بحران آب» ذکر شده است که استفاده از این عبارت نیز مناسب نیست، ویژگی اقلیمی ایران این است که در اقلیم خشک و نیمهخشک قرار دارد و کمآبی از ویژگیهای ذاتی و طبیعی کشور است و بروز خشکسالی از گذشتههای دور و نزدیک نیز اتفاق افتاده و مشکل کمبود آب در ایران کاملاً محسوس است اما بحران تعریف خاص خود را دارد و به عنوان ترم علمی باید از آن درست استفاده شود هر چند در مدیریت آب مشکل جدی
داریم.
از طرف دیگر تخلیه روستاها دلایل مختلف و متعددی دارد و توسعه روستایی مقولهای چندساختی است و در جای خود باید بحث شود هر چند توسعه باغداری نیز در توسعه روستایی و نگهداشت جمعیت میتواند موثر باشد و منجر به باقی ماندن افراد بیشتری در روستاها شود. در جواب بخش دیگر سوال شما هم باید بگویم که طبیعتاً باغها در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است. دلیل آن هم مشخص است. طبیعی است که مناطق روستایی به دلیل گستردگی و پراکندگی و سطح بیشتر، باغداری بیشتری نسبت به مناطق شهری داشته باشد.
سوال دیگری که در ادامه سوال قبلی دارم این است که آیا افزایش مساحت باغداری به معنای افزایش درآمد حاصل از کشاورزی یا افزایش سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی است و میتواند مانعی برای مهاجرت افراد به شهرها باشد یا خیر؟
ببینید افزایش مساحت باغداری از یک جهت به معنای افزایش درآمد یا افزایش سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی است چرا که افزایش سطح، افزایش تولید را به همراه خواهد داشت، کمااینکه در دورهای که سوال فرمودید (فاصله سالهای 1364 تا 1394) افزایش سطح باغداری در کشور حدود دو برابر شده اما تولید حدود سه برابر افزایش داشته است که بخشی از این افزایش تولید ناشی از افزایش سطح و بخشی نیز مربوط به ارتقای بهرهوری و افزایش عملکرد در واحد سطح است.
توسعه کشاورزی به ویژه باغبانی، مهمترین عامل در رونق و توسعه مناطق روستایی بوده و نرخ رشد کشاورزی مهمترین شاخص در افزایش تولید ناخالص داخلی، کاهش فقر و کاهش مهاجرت است. رشد باغبانی از طریق تاثیر بر بخش روستایی غیرکشاورزی نیز فقر را کاهش میدهد.
یکی از انتقاداتی که به بخش کشاورزی ما وارد میشود این است که شیوههای کاشت و داشت و برداشت محصولات باغی سنتی است و این سبب میشود که ارزشافزوده چندانی ایجاد نشود. آیا روشهای کشاورزی مکانیزه و به روز شده است یا همچنان از شیوههای سنتی استفاده میشود؟
برای مکانیزه کردن کشاورزی و باغداری در ایران تلاشهای زیادی انجام شده. از آن جمله نفوذ دانش و فناوری به عرصه یکی از اهداف وزارت جهاد کشاورزی است و جزو اهدافی است که همواره دنبال شده است. سازمان تخصصی در این خصوص به فعالیت تحقیق، ترویج و آموزش میپردازد. موسسه تحقیقات علوم باغبانی تاسیس و راهاندازی شده است. بنابراین تلاش میشود تا از شیوههای نوین در کاشت و داشت و برداشت استفاده شود و باغات مکانیزه در سطح کلاس یک جهان در کشور وجود دارد و نوسازی باغات قدیمی به عنوان یک هدف در دستور کار وزارت جهاد کشاورزی است و از فناوریهای نوین استفاده میشود و دانشبنیانی یکی از ارکان و تاکیدات اقتصاد مقاومتی است. در باغبانی ورود بیشتر به عرصه گیاهان دارویی ارزشافزوده زیادی ایجاد خواهد کرد.
آیا ارزشافزودهای که محصولات باغی ایجاد میکنند با میزان آبی که استفاده میکنند منطبق هست یا خیر؟
توجه داشته باشید که اساساً آب انفال است و برای تامین احتیاج ضروری در اختیار حکومت اسلامی است. به عبارت دیگر آب برای کشاورزی به منظور تامین امنیت غذایی است و امنیت غذایی نیز کالایی عمومی است که دولت موظف به تامین آن است. در دنیا نیز همین است و آب به کشاورزی اختصاص مییابد، کشاورزی یا از آب سبز استفاده میکند یا آب آبی و... بر اساس آمار منابع رسمی 70 درصد آب در جهان به کشاورزی اختصاص دارد. گونههای مهم باغی نیز نیاز آبی متفاوتی دارند، حتی یک گونه بستگی به اقلیمهای مختلف و ارقام، نوع خاک و... در هر دشت و در هر واحد همگن و میکرواقلیم نیاز متفاوتی دارد که قابل محاسبه است.
عدهای معتقدند برای کاهش بحران کمآبی باید تولید زراعت کاهش یابد. برخی معتقدند محصولاتی که نیاز آبی زیاد دارند نباید تولید شود. برخی معتقدند تجارت مجازی آب داشته باشیم و محصولات با نیاز آبی بالا را از خارج وارد کنیم. برخی معتقدند باید بهرهوری آب را افزایش دهیم نه اینکه کاهش تولید داشته باشیم. نگاه درست کدام است؟
البته ابتدا باید نسبت ارزشافزوده با آب را کامل شفاف کنید و آنگاه بتوانید این نسبت را برای محصولات باغی محاسبه کنید. آب در افزایش تولید نقش دارد و بدیهی است که در ارزش افزوده نیز موثر است اما این مساله ملاک و سنجه و قضاوت مناسبی برای تخصیص آب نیست، مسائل پرشماری وجود دارند که در ارزش افزوده اثرگذار هستند و صفر فرض کردن مختلف عوامل دیگر این سوال را تحتالشعاع قرار میدهد.
باید توجه داشت که وقتی درآمد افزایش مییابد و رفاه بهبود پیدا میکند تقاضا برای محصولات باغی هم افزایش پیدا میکند و برای افزایش رفاه باید برای متقاضی هم میوه مورد نیاز قابل تامین باشد تا به مطلوبیتی که میخواهد دست یابد.
محصولات کشاورزی و باغی به آب زیادی نیاز دارند و یک نگاه این است که تولید آنها را متوقف کنیم. اما از طرف دیگر توقف کشاورزی به تخلیه بیشتر روستاها و مهاجرت روستاییان دامن میزند. به نظر شما آیا باید بهرغم مشکل آب از باغداری حمایت کنیم که مانع مهاجرت افراد شویم؟
ببینید ما در کشوری زندگی میکنیم که در کمربند خشک و نیمهخشک قرار دارد و آب در آن بسیار کمیاب است بنابراین باید از قطرهقطره آب به نحو بهینه و کارآمد با بهرهوری بالا استفاده کنیم. آب نهاده بسیار مهمی برای تامین نیاز حیات یعنی غذا و تامین امنیت غذایی در کنار پارامترهای متعدد دیگر است. اما اگرچه منابع آبی ما کم است اما کاهش تولید زراعت با توجه به تجارت مجازی آب، نسخه مناسبی نیست و بیشتر نگاهی تکبعدی است. ما اگر بخواهیم فعالیتهای کشاورزی و باغداری را کاهش دهیم که میزان مصرف آب کاهش یابد گویا صورت مساله را پاک کردهایم. این در حالی است که ما قطعاً باید درصدد حل اصلی موضوع باشیم. از جمله راهکارهایی که میتوان برای حل مشکل پیشنهاد کرد یکی ایجاد تمهیدات و زیربناهای لازم برای افزایش بهرهوری است. ما باید به جای عدم تخصیص آب به بخش کشاورزی سعی
کنیم بهرهوری این بخش را افزایش دهیم. بدیهی است از طریق نفوذ فناوری در بخش کشاورزی میتوان تولید را افزایش و بهرهوری را ارتقا داد. پس باید درصدد راههایی برای افزایش بهرهوری بخش کشاورزی باشیم. چون پیش از این هم تاکید کردم باغبانی یکی از زیربخشهای کشاورزی است و کشاورزی و تولید محصولات باغی یکی از مزیتهای اقتصاد ایران است. ما باید از این مزیت استفاده کنیم و فراموش نکنیم که اقتصاد ما به کشاورزی وابستگی دارد.
اما اخیراً با توجه به تشدید کمآبی در جهان و البته ایران مساله امنیت غذایی اهمیت خاصی یافته است. برخی با استناد به مصرف زیاد آب توسط بخش کشاورزی میگویند برخی از محصولات نباید تولید یا صادر شوند و برخی از محصولات باید وارد شوند. نگاه شما چیست؟
این نگاه که چون تولید محصولات کشاورزی آب زیادی مصرف میکند، باید متوقف شود نگاه بسیار بدبینانه و افراطی است. اگر قرار باشد آب به مصرف گیاه نرسد و آب به بخش کشاورزی اختصاص نیابد و منجر به تولید محصولات کشاورزی و باغی نشود پس کدام بخش متقاضی این میزان آب کشور است و باید این آب را در چه بخشی به کار برد؟ فراموش نکنیم که توقف تولید در بخش کشاورزی به مفهوم توقف اشتغال و توقف تامین نیاز است. همه میدانیم که توقف تولید در بخش کشاورزی و از بین بردن اشتغالی که در این بخش ایجاد شده چه مشکلات متعددی را میتواند ایجاد کند.
کشور ایران در اغلب محصولات باغی دارای مزیت نسبی است و بخش عمدهای از صادرات غیرنفتی ما را محصولات باغی تشکیل میدهد. ضریب تکاثری اشتغال در باغ زیاد بوده و در اقتصاد کشور و در رونق کسب و کار موثر است. تخلیه روستاها و مهاجرت دلایل بسیار زیادی دارد. نمیتوان این دلایل را صرفاً به توسعه یا عدم توسعه باغداری نسبت داد از طرفی نمیتوان تاثیر فعالیتهای باغی بر ماندن افراد در روستاها را هم کتمان کرد. کشاورزی و از جمله باغبانی در توسعه ملی و افزایش رفاه عمومی، فقرزدایی، تنوع بخشیدن و پایدار کردن الگوی توسعه شهری، توزیع درآمد و عدالت اجتماعی کمک میکند و موثر است.
نقش کشاورزی در کاهش فقر بسیار چشمگیرتر از دیگر بخشهاست و در برقراری الگوی صحیح توسعه شهری موثر است. در صورت عدم توجه به کشاورزی توسعه شهرنشینی الگوی متمرکز و ناسالمی به خود میگیرد که پیدایش شهرهای بزرگ با هزینه زندگی بسیار بالا مثال بارز آن است.
اجازه دهید سوال را به گونه دیگری عنوان کنم. از نظر شما سهم باغداری در ایجاد بحران آب چیست؟ آیا واقعاً کشاورزی و محصولات زراعی و شیوه نادرست آن مهمترین عامل هدررفت آب است، آیا اقداماتی مانند تولید محصولات فولادی در مناطق کویری با توجه به مصرف بالای آب در هدررفت آب موثر نیست؟
نگاه تقلیلگرایانه به باغ، نگاه ناشی از عدم شناخت دقیق است. باغ به دلیل پوشش مناسبی که دارد در ترسیب کربن، در تولید اکسیژن و تلطیف هوا، در ایجاد چشماندازهای زیبا، در نگهداری و نفوذ آب در زمین، در جلوگیری از تبخیر، در جلوگیری از انواع فرسایش نقش منحصربهفردی دارد و در کنار آن نقش آن در تولید و اشتغال و رونق کسب و کار حائز اهمیت است.
امنیت غذایی صرفاً به مفهوم سیری شکمی نیست. مصرف محصولات باغی منافاتی با امنیت غذایی ندارد، اتفاقاً در سیر سلولی محصولات باغی نقش بسزایی دارند و بهویژه در تامین انواع ویتامینهای مورد نیاز و در سلامت انسان ایفای نقش میکنند.
ظرفیت منابع پایه اعم از آب، خاک، اقلیم و همچنین ظرفیت دانشی کشور امکان افزایش تولید را دارد و دستیابی به خودکفایی در اغلب محصولات راهبردی امکانپذیر است. برنامهریزی اصولی برای استفاده از تمامی ظرفیتهای داخلی و افزایش تولید با مشارکت و همفکری و عدم هجمه به این مساله به بهانههای واهی، به هر حال توسعه زیربناهای فیزیکی و استفاده از منابع انسانی فکور برای رشد و توسعه کشاورزی ضروری است.
آینده باغداری در ایران چه خواهد شد؟
زیربخش باغبانی یکی از مهمترین زیربخشهای بخش کشاورزی است که از نظر مقدار و تنوع تولید و همچنین ارزش غذایی محصولات تولیدی و جایگاه صادراتی دارای اهمیت زیادی است. محصولات باغی به دلیل چندساله یا دائمی بودن گونههای مورد کشت، سطح زیر کشت آن کمتر دستخوش تغییرات شدید افزایشی یا به ویژه کاهشی (به دلیل ارزش اقتصادی بالای باغ) قرار میگیرد.
محصولات باغی تقاضای خودش را دارد و با افزایش سطح زندگی متقاضیان آن نیز بیشتر خواهد شد. امکان افزایش تولید در واحد سطح با استفاده از فناوریهای نوین در استفاده از انواع نهال و در فرآیند تولید و زنجیره ارزش وجود دارد. توسعه باغات در اراضی شیبدار و نوسازی باغات از جمله سیاستهای اجرایی دستگاه ذیربط است بنابراین آیندهای بسیار روشن و امیدوارکننده در باغداری ایران در انتظار باغداران و سرمایهگذاران این عرصه است. باید تاکید کنم کشور در تولید محصولات باغی مزیت نسبی دارد و در تعداد زیادی از محصولات باغی رتبه 1 تا 10 را حائز است و اندیشمندان و متفکران توسعه چون ویلیامز ملر برای ایران توسعه باغات را توصیه میکنند.
باغبانی با توجه به کسب درآمد برای تولیدکنندگان، حفظ و توسعه منابع آب و خاک و بهرهبرداری بهینه از منابع، تامین میوه مورد نیاز کشور، کمک به تامین سلامت تغذیهای و توسعه صادرات محصولات غیرنفتی و تامین ارز و ایجاد اشتغال مولد با هزینه کمتر نسبت به اشتغال ایجادشده در سایر فعالیتها آیندهای روشن دارد. عواملی چون جذابیت سرمایهگذاری و بهرهوری بالا، تهیه و تامین به موقع نهال مناسب، اعطای تسهیلات و ایجاد انگیزه در باغداران، کششپذیر بودن بازار مصرف و رونق صادرات از جمله عوامل موثر برای آینده روشن آن است.
دیدگاه تان را بنویسید