طرح آمارگیری باغداریهای کشور بیانگر چیست؟
حامیان باغستان
در بخش کشاورزی موضوع باغ و باغداری از دیرباز مورد مداقه سیاستگذاران بوده و اهمیت اقتصاد آب و بازار مصرف محصولات باغی در بازار جهانی و مسائل زیستمحیطی بالا بوده است.
در بخش کشاورزی موضوع باغ و باغداری از دیرباز مورد مداقه سیاستگذاران بوده و اهمیت اقتصاد آب و بازار مصرف محصولات باغی در بازار جهانی و مسائل زیستمحیطی بالا بوده است. ارزشافزوده در اقتصاد باغداری طی دو دهه اخیر در نتیجه توجه به ماهیت طبیعی و بیولوژیک و گردش مالی روبه تزاید و قابل توجه و موضوع حفظ و بهینهسازی کاربری اراضی تبدیل به یکی از گفتمانهای غالب در بخش کشاورزی شده است.
نگرانی از حفظ کاربری اراضی کشاورزی و استفاده از اراضی شیبدار که از زمینههای مهم در توسعه باغات بوده است، منجر به صدور بخشنامهها و دستورالعملهای گسترده برای ساماندهی مبانی توسعه باغات در جهاد کشاورزی شده است. افزایش کمی و کیفی در بهرهبرداری از سطوح زیرپوشش در مبادی مرتبط بخشی علیالخصوص مدیریتهای تخصصی در حوزه کشاورزی به دلیل تنوع و تکثر و حجم فوقالعاده در هر زیربخش از تقسیمبندیهای ادواری رو به تزاید برخوردار شده است. بهگونهای که تقریباً تمام زیربخشهای بخش کشاورزی و حتی دامداری در تدوین برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت خود سهمی از فعالیتهای خود را متمرکز کرده و به جمعآوری دادههای آماری پرداختهاند. تعداد قابل توجهی از نهادها و بخشها و زیربخشها در موضوع توسعه و ارتقای کمی و کیفی باغات دارای برنامه و دستور کار هستند که بهعنوان مثال برخی از آنها در زیر ذکر میشود.
1- سازمان جنگلها و منابع طبیعی در تمام سطوح مدیریتی با ورود به موضوع آمایش سرزمینی با گرایش به موضوع توسعه باغات غیر مثمر و طرحهای جنگلکاری
2- شهرداریها در تمام شهرها با ورود به موضوع سرانه فضای سبز در توسعه باغات غیرمثمر و الگوی توسعه شهری
3- جهاد کشاورزی در تمامی سطوح مدیریتی در توسعه کمی و کیفی باغات از نظر رسالت و حجم برنامهریزی گستردهترین نهاد در این زمینه است که با تدوین برنامه و تشکیلات سازمانی (در قالب معاونتها و مدیریت و ادارات) به این مهم پرداخته و ساختار سازمانی مناسب این زیربخش را به اقتضای آمایش سرزمین و اقلیم فراهم کرده است که با تدوین برنامه و تعمیم آن به سایر زیربخشهای زیر به توانایی بالقوه در صنعت باغداری عینیت بخشیده است.
الف- معاونتها و مدیریتهای امور اراضی در سطوح سازمانی برای تدوین ضوابط مالکیتی و حفظ کاربری اراضی طرحهای باغی
ب- طرح و برنامه در تمام سطوح مدیریتی برای تامین اعتبارات دولتی و بانکی جهت اجرای طرحهای باغی و مدیریت آمار فعالیتهای باغی
ج- معاونتها و مدیریتها و ادارات تولیدات گیاهی برای تدوین و مطالعه و اجرای سیاستهای تدوینشده بر اساس آمایش سرزمینی و اقلیمی و مبارزه با آفات و خسارات و کنترل ریسکهای بیولوژیک و زیستمحیطی
د- تنظیم بازار در سطوح مختلف سازمانی به موضوع بازاریابی و بازرگانی و تجارت داخلی و خارجی محصولات باغی
ه- تشکیلات سازمانی آب و خاک و سامانههای آبیاری در سطوح مختلف برای توسعه بهینهسازی سیستمهای آبیاری و افزایش راندمان مصرف آب
و- تعاونی روستایی برای مدیریت بازرگانی و خرید تضمینی محصولات و ساماندهی تشکلهای مرتبط
ز- مراکز تحقیقات در سطوح مختلف سازمانی برای بررسی و مطالعات آمایشی و اقلیمی و یافتههای تحقیقی و ارائه نتایج آن با مبادی مرتبط
ح- تشکیلات ترویج در سطوح مختلف سازمانی برای ارتقای سطح آگاهی و ترویج و آموزش باغداری
ط- تشکیلات نظام صنفی برای سازماندهی ارتباطات و مطالبات صنفی زیربخش باغداری
4- نهادهای دولتی و خصوصی در صنایع تبدیلی و انبارداری محصولات
5- گمرک و وزارت صنعت، معدن و تجارت در امر واردات و صادرات و تراز تجاری محصولات باغی
هر کدام از مبادی ذکرشده بالا در مورد باغ و باغداری دارای دستور کار و ضوابطی هستند که به مقتضای ماهیت ارتباط به انجاموظیفه مشغولاند. ولی فرهنگ مصرف بهینه و تولید سودآور صنعتی پارامترهایی بسیار مهم هستند که در ساختارهای اقتصاد و فرهنگ مصرف در کشور از نقطه ایدهآل فاصله معنیداری با کشورهای پیشرفته دارند و جا دارد که با توجه به ماهیت تولیدات کشاورزی که عموماً فسادپذیر بوده و ریسکهای بازاریابی در این بخش را دارند به حلقه صنایع مرتبط تبدیلی و انبارداری در این زنجیره اقتصاد توجه ویژه شود کمااینکه کشورهایی که در اقتصاد محصولات باغی در دنیا دارای برندهای شناخته شده هستند به این موضوع توجه ویژه دارند.
وضعیت فعلی ایران
در نرم آمایش اقلیم در دنیا، ایران میزبان 11 نوع اقلیم است و در تولید 14 محصول باغی رتبههای اول تا 10 را در اختیار دارد. 18 درصد محصولات کشاورزی را گروه باغی تشکیل میدهد اما 80 درصد صادرات کشاورزی در اختیار محصولات باغی است که از کیفیت بسیار خوبی در مقایسه با همتاهای خارجی بهره میبرد. در تولید محصولات جالیزی در دنیا رتبههای خوبی وجود دارد اما با توجه به هزینهها و مقدار تولید محصولات باغی فعالیتهای توسعهای در این بخش توجیه اقتصادی بالایی دارد و در برخی مواقع باغداران در هر هکتار میتوانند 150 تا 160 میلیون تومان درآمد کسب کنند. تنوع اقلیمی مهمترین مزیت برای تولید و صادرات کشاورزی و باغی ایران است و سالانه حدود هفت میلیون تن انواع مرکبات از باغهای کشور برداشت میشود. محصولات باغی ایران به ویژه سیب به کشورهای هند، پاکستان، افغانستان، ترکیه، عراق، آسیای میانه، کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای اروپایی صادر میشود. سیب ایرانی در بازارهای اروپایی از جایگاه خاصی برخوردار است و بازار کشورهای منطقه در چهار طرف فرصت خوبی برای ماست و باید به خوبی تامین شود.
سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد «فائو» تاکید کرده است مزیت نسبی بخش کشاورزی ایران برای تامین همه نیازهای کشورهای منطقه خلیجفارس کافی است. با توجه به بیش از 11 اقلیم متنوع و متمایز برای تامین امنیت غذایی و صادرات محصولات کشاورزی، ایران در تولید بیشتر محصولات باغی و زراعی رتبههای تکرقمی را در جهان دارد و میتوان همچنان این جایگاه را ارتقا داد. در بخش محصولات باغی در رتبههای تکرقمی قرار داریم و رتبه ایران در تولید پسته و خرما معمولاً اول و دوم است و در تولید سیب رتبه سوم را داریم و ایران در تولید چای رتبه یازدهم است. ایران با یک میلیون و 648 هزار کیلومترمربع وسعت، 5 /14 میلیون هکتار جنگل، 5 /84 میلیون هکتار مرتع، 5 /32 میلیون هکتار بیابان و 5 /2 میلیون هکتار بیشهزار دارد که حدود 83 درصد عرصه کشور را دربر گرفته است. ایران در تولید 19 میوه رتبه تکرقمی و در محصولات پسته، زعفران، انار، خرما، گردو، بادام، کیوی، گیلاس و زردآلو رتبههای اول تا سوم را در جهان دارد. در رویکردهای سیاسی در حدفاصل سالهای 1380 تا 1393 ساختار اقتصادی در کشور تحت فشارهای داخلی و خارجی مجبور به تغییرات قابل توجهی در ترازهای تجاری
در محصولات کشاورزی شد که در میان کلیه محصولات مصرفی متاسفانه به محصولات باغی و بهطور مشخص میوه آسیب بیشتری وارد شد.
طرح آمارگیری چه میگوید؟
در طرح آمارگیری انجامشده در سال 1394 که با تفاهمنامه بین سازمان مدیریت و وزارت جهاد کشاورزی شکل گرفت بررسی آمار باغات موجود و توسعه آن طی سالهای 1367 تا 1393 مورد تحلیل قرار گرفته است و آنالیز و جداول و نمودارهای تولید و سطح توسعه محصولات مختلف باغی نشانگر اجرای برنامهای توسعهمحور برای توسعه بوده است. البته افزایش کمی محصولات باغی موضوعی است که در نظام ارزشی اقتصاد و بهینهسازی مصرف آب و اراضی دارای ارزشافزوده است اما از نظر نگارنده پارامترهای مهمی از جمله بررسی ساختار هزینه توسعه و الگوی هزینهکرد در این آمارگیری لحاظ نشده و این در حالی است که ساختار هزینه اجرای طرحهای تولیدی و عمرانی از الگوهای مناسبی در کشور برخوردار نیست که البته این عارضه منحصر به کشور ما نیست بلکه اغلب کشورهای در حالتوسعه گرفتار آن هستند. در کشور ما این عارضه به دلیل ساختار غیرتولیدی نظام بودجهریزی در حد بالایی موجب اتلاف سرمایه شده است. در ایران الگوی مصرف اعتبارات توسعهای در حد قابل ملاحظه و معنیداری از نقطه ایدهآل فاصله دارد که البته به دلیل تابعیت ساختار
اقتصادی از ساختار سیاسی از الگوی مناسب توسعه بیبهره است و این موضوع موجب اتلاف نسبی سرمایههای حاصل از توسعه است. البته این عارضه در تمام بخشهای کشور بهطور یکسان اتفاق نیفتاده است و میزان مشارکت سرمایهای باغداران در توسعه سطح باغات موضوعی است که جای بحث و تحلیل دارد. ارتقای فرهنگ مدیریت توسعه تولیدات باغی در ایران به دلیل ساختار نامناسب اقتصادی و نظام بودجهای و خصوصیتهای بازار سرمایه تجربهمحور است در حالی که باید برنامهمحور یا حداقل الگومحور باشد و این اشتباه ساختاری در پی علتهای زنجیرهای و سیستمی موجب بالاتر بودن قیمت تمامشده محصول نسبت به نرمهای متوسط بازار جهانی است و محدودیت هدف توسعه به فقط بازار داخلی چیزی است که در عمل حاصل شده است و این نقیصهای قابل توجه در الگوهای توسعه است. البته سیاستهای حمایتی در قالب یارانه تولید میتواند بخشی از این اشتباه سیستمی را جبران کند اما آنچه از نظر دیدگاههای ساختارگرا در اقتصاد تولید مهم و اساسی و غیرقابل چشمپوشی است توان رقابت در بازار جهانی فروش محصولات است که جز با برنامهمحوری در ساختار توسعه امکانپذیر نیست.
دیدگاه تان را بنویسید