تاریخ انتشار:
استفاده از ظرفیتهای اوراق مشارکت در جامعه
حجم اوراق مشارکت باید افزایش یابد
علی مزیکی، عضو هیات علمی موسسه عالی آموزش و پژوهش، مدیریت و برنامهریزی، ظرفیت استفاده از اوراق مشارکت را در جامعه بیشتر از شرایط فعلی دانسته و تاکید میکند برای کنترل سیاست پولی و کاهش نوسانات کوتاهمدت از سوی بانک مرکزی، حجم این اوراق باید افزایش یابد.
علی مزیکی، عضو هیات علمی موسسه عالی آموزش و پژوهش، مدیریت و برنامهریزی، ظرفیت استفاده از اوراق مشارکت را در جامعه بیشتر از شرایط فعلی دانسته و تاکید میکند برای کنترل سیاست پولی و کاهش نوسانات کوتاهمدت از سوی بانک مرکزی، حجم این اوراق باید افزایش یابد. او انتشار اوراق مشارکت را تهدیدی برای سایر بازارها نمیداند و بر تداوم سیاستهای انقباضی در راستای کنترل تورم تاکید میکند. علی مزیکی از دانشجویان سابق همین موسسه بوده که پس از اخذ دکترای اقتصاد از دانشگاه گوته فرانکفورت آلمان، حال به امر تدریس در حوزه اقتصاد مشغول است.
در شرایطی که کشور در رکود تورمی قرار دارد، عدهای معتقدند انتشار اوراق مشارکت نقدینگی را از جامعه جمع میکند و فضای کسب و کار را با مشکل روبهرو میکند، گروهی در مخالفت گروه اول به رقم بالای تورم در کشور اشاره کرده و بر استفاده از سیاستهای انقباضی تاکید میکنند، نظر شما چیست؟ آیا در شرایط فعلی انتشار اوراق به اقتصاد کمک میکند؟
اصولاً انتشار این اوراق میتواند اثر انقباضی داشته باشد اما نسبت حجم این اوراق آنقدر نیست که بتوان چنین گفت که فضای کسب وکار جامعه با مشکل روبهرو شود، بنابراین به دلیل حجم پایین اوراق مشارکت در ایران نمیتوان چنین اظهارنظری کرد. انتشار این اوراق البته ترجیحاً به شیوه اصولی عملیات بازار آزاد کار خوبی است؛ چرا که موجب افزایش حجم این اوراق شده و در نتیجه ابزاری در دست بانک مرکزی ایجاد خواهد شد که به وسیله آن میتوان با سیاستهای پولی به کنترل نوسانات کوتاهمدت تولید پرداخت. اما همه اینها به شرطی است که حجم بزرگی از این اوراق در بازار مبادله شود. در نتیجه به طور کلی فعلاً باید تا حد امکان انتشار این اوراق را افزایش داد و مکانیسم انتشار آن را به عملیات بازار آزاد تغییر داد تا در آینده بتواند مفید باشد. بیشک با افزایش حجم اوراق مشارکت از سوی بانک مرکزی، ابزاری قدرتمند برای خود ایجاد خواهد کرد که سیاستهای پولی را در اقتصاد کنترل کند. در خصوص رکود نیز به نظر نمیرسد انتشار این حجم اوراق بر تشدید رکود حال حاضر تاثیر شگرفی بگذارد.
درباره نحوه چگونگی توزیع اوراق، با توجه به اینکه این اوراق دارای سود دستوری و ثابتی است، و همچنین نبود بازار ثانویه برای داد و ستد اوراق مشارکت، آیا این شرایط از جذابیت اوراق میکاهد؟ شرایط اوراق مشارکت در کشورهای اروپایی و کشورهایی نظیر آمریکا با کشور ما چه تفاوتهایی دارد؟ نحوه و زمان انتشار آن چگونه است؟
بله، این یک ایراد در انتشار این اوراق است و باید نرخ آنها از طریق مکانیسم بازار تعیین شده و قابل مبادله باشند. همانطور که در سوال قبل نیز اشاره شد حجم این اوراق در کشورهای اروپایی و آمریکا به حدی زیاد است که سیاستگذار میتواند با تغییرات حجم آنها از طریق سیاستهای پولی بر نوسانات تورم اثرگذار باشد. از سوی دیگر انتشار اوراق مشارکت نوعی مکانیسم تامین مالی نیز هست که با توجه به نیازهای صادرکنندگان (نهادهایی که اقدام به توزیع اوراق مشارکت میکنند) آن به جذب سرمایه میپردازد. بنابراین انتشار اوراق کارکردهای متفاوتی دارند و بانک مرکزی، دولت یا شهرداریها با انگیزههای متفاوتی اقدام به این کار میکنند. درباره نحوه انتشار باید گفت مکانیسمها در برخی کشورها به صورت الکترونیکی انجام میشود که این امر جذابیت اوراق را افزایش میدهد، و زمان آن نیز بستگی به سیاستهای پیشبینیشده در آینده خواهد داشت.
چندی پیش صندوق بینالمللی پول در بیانیهای از تصمیمگیریهای اقتصادی دولت جدید حمایت کرد و بر سیاستهای انقباضی تاکید کرد، به نظر شما این حرکت نیز مورد تایید کارشناسان برجسته قرار میگیرد؟
قطعاً همینطور است، صندوق بینالمللی پول کارشناسان مجربی دارد که هدفش را توسعه اقتصاد پولی در کشورهای مختلف بنا نهاده است، ما چنانچه بخواهیم با کشورهای دیگر به مبادله تجاری بپردازیم داشتن تورم بالا نوعی عیب برای کشور محسوب میشود. همچنین تورم بالا بسیاری از سیاستها را از دست بانک مرکزی گرفته و اجازه نمیدهد دولت با کمک تورم به کنترل بیکاری بپردازد. همانطور که در ایران نیز افزایش تورم همواره وضع بیکاری را بدتر کرده است. در سایر کشورها یکی از راهحلهای مشکل بیکاری افزایش تورم و سیاستهای انبساطی است، اما این سیاست در ایران کار نمیکند چرا که ما تورم بالایی داریم و تورم بالا سیگنالی از عدم کارایی مملکت بوده و افزایش آن وضع را بدتر خواهد کرد. این سناریویی است که ما سالها در این مملکت داشتهایم و دیگر باید آن را تغییر داد. بنابراین من فکر نمیکنم کارشناسی با آن مخالف باشد و رای به ادامه سیاستهای انقباضی ندهد.
بعضی معتقدند انتشار اوراق مشارکت و جمع نقدینگی از کشور با توجه به عدم استقلال بانک مرکزی از دولت، از نظر اقتصادی توجیهی ندارد، زیرا اگر درآمد حاصل از فروش اوراق جزو مخارج دولت قرار گیرد، به تورم دامن خواهد زد، نظر شما در این خصوص چیست؟
مسلماً بسیار مهم است که با وجه به دست آمده از فروش اوراق چه کاری باید صورت پذیرد. اگر برای سرمایهگذاری استفاده شود و انجام آن سرمایهگذاری بر اساس مطالعه درستی باشد حتی در صورت وجود آثار تورمی در نهایت مفید خواهد بود. اما اگر جزو مخارج بیدلیل دولت شود اثر تورمی را تشدید میکند. اگر هم در بانک مرکزی نگهداری شود اثر انقباضی خواهد داشت. بنابراین برای استفاده از منابع حاصل از اوراق مشارکت به یک نگاه بلندمدت و برنامهریزی صحیح نیاز داریم، زیرا تجربه نشان داده سیاستهای بیحساب و کتاب در اقتصاد کشور، چه تاثیرات مخربی در پی خواهد داشت.
آیا اوراق مشارکت تهدیدی برای بازارهای سرمایه دیگر نظیر بورس خواهد بود؟
ممکن است در کوتاهمدت اثراتی در بازار بورس و سایر بازارهای موازی داشته باشد اما به دلیل آثار مفیدی که افزایش حجم این اوراق در بلندمدت دارند میتوان انتشار آن را پذیرفت؛ چرا که همانطور که عنوان شد حجم این اوراق بسیار کم بوده و مناسب است که افزایش یابد. حتی ایجاد بازار ثانویه در بورس اوراق بهادار میتواند به جای تهدید یک فرصت را برای بازار سرمایه ایجاد کند. به نظر میرسد اگر بازار بورس کارایی خود را داشته باشد، انتشار اوراق مشارکت نمیتواند تهدیدی برای آن باشد، زیرا نوع مشتریان آن نیز با هم تفاوت دارند. اصولاً افرادی که پرریسک بوده و در جستوجوی سود بالا هستند، به خرید اوراق مشارکت تمایلی نداشته، یا افرادی که به دنبال بازار امن با سود قطعی برای سرمایهگذاری هستند، در بازارهای با ریسک بالا مانند بورس اوراق بهادار سرمایهگذاری نخواهند کرد. البته در این بین همپوشانی نیز وجود دارد، که با توجه به این حجم اوراق مشارکت، تهدیدی برای بازار سرمایه به وجود نخواهد آمد.
اصولاً انتشار این اوراق میتواند اثر انقباضی داشته باشد اما نسبت حجم این اوراق آنقدر نیست که بتوان چنین گفت که فضای کسب وکار جامعه با مشکل روبهرو شود، بنابراین به دلیل حجم پایین اوراق مشارکت در ایران نمیتوان چنین اظهارنظری کرد. انتشار این اوراق البته ترجیحاً به شیوه اصولی عملیات بازار آزاد کار خوبی است؛ چرا که موجب افزایش حجم این اوراق شده و در نتیجه ابزاری در دست بانک مرکزی ایجاد خواهد شد که به وسیله آن میتوان با سیاستهای پولی به کنترل نوسانات کوتاهمدت تولید پرداخت. اما همه اینها به شرطی است که حجم بزرگی از این اوراق در بازار مبادله شود. در نتیجه به طور کلی فعلاً باید تا حد امکان انتشار این اوراق را افزایش داد و مکانیسم انتشار آن را به عملیات بازار آزاد تغییر داد تا در آینده بتواند مفید باشد. بیشک با افزایش حجم اوراق مشارکت از سوی بانک مرکزی، ابزاری قدرتمند برای خود ایجاد خواهد کرد که سیاستهای پولی را در اقتصاد کنترل کند. در خصوص رکود نیز به نظر نمیرسد انتشار این حجم اوراق بر تشدید رکود حال حاضر تاثیر شگرفی بگذارد.
درباره نحوه چگونگی توزیع اوراق، با توجه به اینکه این اوراق دارای سود دستوری و ثابتی است، و همچنین نبود بازار ثانویه برای داد و ستد اوراق مشارکت، آیا این شرایط از جذابیت اوراق میکاهد؟ شرایط اوراق مشارکت در کشورهای اروپایی و کشورهایی نظیر آمریکا با کشور ما چه تفاوتهایی دارد؟ نحوه و زمان انتشار آن چگونه است؟
بله، این یک ایراد در انتشار این اوراق است و باید نرخ آنها از طریق مکانیسم بازار تعیین شده و قابل مبادله باشند. همانطور که در سوال قبل نیز اشاره شد حجم این اوراق در کشورهای اروپایی و آمریکا به حدی زیاد است که سیاستگذار میتواند با تغییرات حجم آنها از طریق سیاستهای پولی بر نوسانات تورم اثرگذار باشد. از سوی دیگر انتشار اوراق مشارکت نوعی مکانیسم تامین مالی نیز هست که با توجه به نیازهای صادرکنندگان (نهادهایی که اقدام به توزیع اوراق مشارکت میکنند) آن به جذب سرمایه میپردازد. بنابراین انتشار اوراق کارکردهای متفاوتی دارند و بانک مرکزی، دولت یا شهرداریها با انگیزههای متفاوتی اقدام به این کار میکنند. درباره نحوه انتشار باید گفت مکانیسمها در برخی کشورها به صورت الکترونیکی انجام میشود که این امر جذابیت اوراق را افزایش میدهد، و زمان آن نیز بستگی به سیاستهای پیشبینیشده در آینده خواهد داشت.
چندی پیش صندوق بینالمللی پول در بیانیهای از تصمیمگیریهای اقتصادی دولت جدید حمایت کرد و بر سیاستهای انقباضی تاکید کرد، به نظر شما این حرکت نیز مورد تایید کارشناسان برجسته قرار میگیرد؟
قطعاً همینطور است، صندوق بینالمللی پول کارشناسان مجربی دارد که هدفش را توسعه اقتصاد پولی در کشورهای مختلف بنا نهاده است، ما چنانچه بخواهیم با کشورهای دیگر به مبادله تجاری بپردازیم داشتن تورم بالا نوعی عیب برای کشور محسوب میشود. همچنین تورم بالا بسیاری از سیاستها را از دست بانک مرکزی گرفته و اجازه نمیدهد دولت با کمک تورم به کنترل بیکاری بپردازد. همانطور که در ایران نیز افزایش تورم همواره وضع بیکاری را بدتر کرده است. در سایر کشورها یکی از راهحلهای مشکل بیکاری افزایش تورم و سیاستهای انبساطی است، اما این سیاست در ایران کار نمیکند چرا که ما تورم بالایی داریم و تورم بالا سیگنالی از عدم کارایی مملکت بوده و افزایش آن وضع را بدتر خواهد کرد. این سناریویی است که ما سالها در این مملکت داشتهایم و دیگر باید آن را تغییر داد. بنابراین من فکر نمیکنم کارشناسی با آن مخالف باشد و رای به ادامه سیاستهای انقباضی ندهد.
بعضی معتقدند انتشار اوراق مشارکت و جمع نقدینگی از کشور با توجه به عدم استقلال بانک مرکزی از دولت، از نظر اقتصادی توجیهی ندارد، زیرا اگر درآمد حاصل از فروش اوراق جزو مخارج دولت قرار گیرد، به تورم دامن خواهد زد، نظر شما در این خصوص چیست؟
مسلماً بسیار مهم است که با وجه به دست آمده از فروش اوراق چه کاری باید صورت پذیرد. اگر برای سرمایهگذاری استفاده شود و انجام آن سرمایهگذاری بر اساس مطالعه درستی باشد حتی در صورت وجود آثار تورمی در نهایت مفید خواهد بود. اما اگر جزو مخارج بیدلیل دولت شود اثر تورمی را تشدید میکند. اگر هم در بانک مرکزی نگهداری شود اثر انقباضی خواهد داشت. بنابراین برای استفاده از منابع حاصل از اوراق مشارکت به یک نگاه بلندمدت و برنامهریزی صحیح نیاز داریم، زیرا تجربه نشان داده سیاستهای بیحساب و کتاب در اقتصاد کشور، چه تاثیرات مخربی در پی خواهد داشت.
آیا اوراق مشارکت تهدیدی برای بازارهای سرمایه دیگر نظیر بورس خواهد بود؟
ممکن است در کوتاهمدت اثراتی در بازار بورس و سایر بازارهای موازی داشته باشد اما به دلیل آثار مفیدی که افزایش حجم این اوراق در بلندمدت دارند میتوان انتشار آن را پذیرفت؛ چرا که همانطور که عنوان شد حجم این اوراق بسیار کم بوده و مناسب است که افزایش یابد. حتی ایجاد بازار ثانویه در بورس اوراق بهادار میتواند به جای تهدید یک فرصت را برای بازار سرمایه ایجاد کند. به نظر میرسد اگر بازار بورس کارایی خود را داشته باشد، انتشار اوراق مشارکت نمیتواند تهدیدی برای آن باشد، زیرا نوع مشتریان آن نیز با هم تفاوت دارند. اصولاً افرادی که پرریسک بوده و در جستوجوی سود بالا هستند، به خرید اوراق مشارکت تمایلی نداشته، یا افرادی که به دنبال بازار امن با سود قطعی برای سرمایهگذاری هستند، در بازارهای با ریسک بالا مانند بورس اوراق بهادار سرمایهگذاری نخواهند کرد. البته در این بین همپوشانی نیز وجود دارد، که با توجه به این حجم اوراق مشارکت، تهدیدی برای بازار سرمایه به وجود نخواهد آمد.
دیدگاه تان را بنویسید