«خورخه ماریو برگوگلیو» متفاوتترین پاپی است که کلیسا تاکنون به خود دیده است
شگفتیهای کاردینال آرژانتینی
پاپ فرانسیس اول که این روزها با نقد خود از سیستم اقتصادی جای خود را به مباحثاقتصادی نیز باز کرده، یک سال پیش در چنین روزهایی یک کاردینال آرژانتینی بود.
پاپ فرانسیس اول که این روزها با نقد خود از سیستم اقتصادی جای خود را به مباحث اقتصادی نیز باز کرده، یک سال پیش در چنین روزهایی یک کاردینال آرژانتینی بود. او در مدت نسبتاً کوتاه 9ماههای که از پاپ شدنش میگذرد، بیش از همه پاپهای قبلی مورد توجه قرار گرفته و با اظهارنظرهای جنجالی، توجه رسانهها را به خود جلب کرده است. «خورخه ماریو برگوگلیو» که رهبر معنوی جمعیت 2/1 میلیارد نفری مسیحیان کاتولیک محسوب میشود، از همان زمان پاپ شدن نیز مورد متفاوتی به شمار میرفت. او نخستین پاپ غیراروپایی محسوب میشود و همچنین نخستین کشیش «یسوعی» به شمار میرود که به این درجه رسیده است. او برخلاف اغلب پاپهای پیشین، از عناوین تکراری مثل «ژان پل» یا «بندیکت» (آخرین پاپ، عنوان بندیکت شانزدهم را اختیار کرده بود) استفاده نکرد و عنوان جدید «فرانسیس» را برای خود برگزید. مورد آخری که باعث شد بحث در مورد عقاید او عمومی شود، اظهارات او در خصوص نقد سرمایهداری بود. اما او در موضوعات دیگر نیز تاکنون موضعگیریهای عجیبی داشته که خصوصاً با رویکرد نسبتاً سختگیرانهتر پاپهای پیشین، در تضاد به نظر میرسد. به عنوان مثال وقتی از او پرسیده شد که
«آیا همجنسگراها نیز میتوانند کشیش باشند؟» پاسخ داد: «اگر کسی همجنسگرا باشد ولی با قلبی نیک خدا را جستوجو کند، من چه کسی هستم که بخواهم قضاوت کنم؟» یا در خصوص افراد با گرایشهای جنسی متفاوت، او تلویحاً خواستار «باز شدن قلبها و ذهنها» به سوی آنان شد. او همچنین در پیامی به آتئیستها (خداناباوران) خواستار اتحاد آنها برای برقراری صلح در جهان شده است. مجموعه مواضع جدید «خورخه ماریو برگوگلیو»، کاردینال سابق و پاپ کنونی، باعث شد که مجله تایم عنوان «شخصیت سال 2013» را به او انتساب دهد. انتخابی که این مجله در توضیح آن، از عبارت «صدای جدیدی از وجدان» و دمیدن روحی تازه در کالبد کلیسا استفاده کرده است. هر چند این مواضع جدید پاپ از جانب احزاب و گروههای مذهبی دست راستی با انتقاداتی مواجه شده، اما هنوز نتوانسته اعتماد گروههای مخالف کلیسا را نیز به خود جلب کند. تداوم بروز مواردی از کودکآزاری در برخی از کلیساهای کاتولیک، ممانعت از پذیرش کشیش شدن زنان و مخالفت سرسخت با سقط جنین، مواردی است
که باعث شده هنوز نتوان خورخه ماریو را یک لیبرال تمامعیار به شمار آورد. (به جز موضعگیری مبهم اقتصادی، باقی موارد در جامعه آمریکایی به عنوان مانیفست جدید حداقل طیفی از لیبرالها در مقابل محافظهکارها شناخته میشود. هر چند انتقاد از اوضاع کنونی «نابرابری اقتصادی» نیز، رفتهرفته دارد به عنوان یکی از مشترکات اقتصاددانهای لیبرال و منتقد آمریکایی تبدیل میشود.) به عنوان مثال او بر نگرانی کلیسا نسبت به حق حیات کودکان متولد نشده، « بیدفاعترین و بیگناهترینها در میان ما» تاکید شدیدی کرده است. علاوه بر این با وجود این که مجله «ادووکیت»، ارگان همجنسگراها نیز مانند مجله «تایم»، پاپ فرانسیس اول را به عنوان شخصیت سال خود انتخاب کرده بود، اظهار نظر او در خصوص قانونی شدن همجنسگرایی در آرژانتین در سال 2010، یکی از مشهورترین نقل قولهای او محسوب میشود. جایی که او چنین اقداماتی را تحت عنوان «حملهای مخرب علیه طرح خداوند» نام نهاده بود.
واتیکان: چرخش از ضدکمونیسم به ضدکاپیتالیسم
موضعگیری پاپ فرانسیس علیه نظم اقتصادی کنونی، حرکتی رادیکال در تاریخ کلیسا محسوب میشود. 50 سال پیش رهبران کلیسا اقتصادی کاملاً متفاوت را دشمن خود میدانستند: کمونیسم. پیام جدید پاپ نشان میدهد کلیسا طی پنج دهه چه تغییراتی کرده است. در 1962 اروپا کاملاً دوتکه بود. سادهترین ارتباط بین اروپای غربی و شرقی غیرممکن شده بود. دستگیری و محاکمه کاردینال «ژوزف میندزنتی»، اسقف مجارستان، موضع رژیم کمونیسم علیه کلیسا را آشکارا نشان داد. 13 سال پیش از این تاریخ، دفتر واتیکان به صورت رسمی قطع ارتباط کمونیستها از کلیسا را اعلام کرد و ایدئولوژی کمونیسم را بر ضد تعالیم مسیحیت دانست. اما پاپ وقت در این دوره چنین بیانیهای را صادر نکرد. «جان بیست و سوم»، متنی را منتشر کرد که توجه اصلی آن بر لزوم «صلح جهانی» بود و محکومیت کمونیسم در آن دیده نمیشد، هر چند مضمون آن کاملاً در تایید دموکراسی قرار داشت. او نوشته بود: «این
حقیقت که اقتدار از جانب خداست، به این معنا نیست که انسان قدرت این انتخاب را که چه کسی حکومت کند یا این که چه نوع دولتی میخواهد، نداشته باشد.» سال بعد، جانشین او، «پاپ پل یازدهم»، بیانیهای آشکارتر علیه کمونیسم منتشر کرد. او نوشت: «ما موظفیم ایدئولوژیهایی را که منکر خدا شده و به کلیسا ظلم میکنند، محکوم کنیم. این ایدئولوژیها اکنون با رژیمهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود حاکم شدهاند و کمونیسم ملحدانه، نمونهای بارز از آنهاست. سالها بعد جانشین او، «پاپ ژان پل دوم» از لهستان، اعتبار زیادی را به دلیل کمک به تشکیلات زیرزمینی ضدکمونیستی در کشور خود به دست آورده بود. او کمک کرده بود کلیساهای مسیحی به مکانی برای هنرمندان و متفکران ضدکمونیست برای بحث و توزیع نوشتههایی علیه رژیم، تبدیل شود.
دیدگاه تان را بنویسید