چرا معلمان به شرایط معیشتی خود اعتراض دارند؟
انزوای یک میلیوننفری
یک خانواده پرجمعیت را در نظر بگیرید که پدر خانواده هر ماه مبلغی از درآمد خودش را بین فرزندان خود تقسیم میکند؛ اما به هر دلیلی، به یکی از بچهها کمتر از بقیه میرسد و اتفاقاً آن بچه هم از همه خانواده پرهزینهتر است و همیشه هم به این کمپولی خود معترض است و هر بار هم وعده ماه دیگر را میشنود و هر ماه هم این چرخه تکرار میشود.
یک خانواده پرجمعیت را در نظر بگیرید که پدر خانواده هر ماه مبلغی از درآمد خودش را بین فرزندان خود تقسیم میکند؛ اما به هر دلیلی، به یکی از بچهها کمتر از بقیه میرسد و اتفاقاً آن بچه هم از همه خانواده پرهزینهتر است و همیشه هم به این کمپولی خود معترض است و هر بار هم وعده ماه دیگر را میشنود و هر ماه هم این چرخه تکرار میشود.
فرهنگیان و معلمان میگویند رفتار دولت با آنها، مثل رفتار پدر این خانواده پرجمعیت است. معتقدند بخش آموزش و پرورش همواره در نگاه دولت، اولویت نداشته و هیچگاه اعداد و ارقام حقوق و مزایای آنها چنگی به دل نزده که انگیزه کار را نزد آنها بالا ببرد و حالا هم به این موضوع معترضاند و هفته معلم که میآید این اعتراضها را بیشتر میکنند. تعداد آنها کم نیست. یک میلیون و 13 هزار و 655 نفر معلم یا کارمند آموزش و پرورش هستند و اتفاقاً تعداد زنان در این بخش (برخلاف بیشتر وزارتخانههای ایران) بیشتر از مردان است.
دولت میگوید «هر چقدر آموزش و پرورش بتواند از بخش غیردولتی در مدیریت مدارس استفاده کند موفقتر است، البته تعارض با نوعی تحمیل هزینه به خانوادهها به وجود میآید. اما با توجه به علاقهای که خانوادهها به فرزندانشان دارند حاضرند از برخی از مخارج بزنند اما فرزندشان در یک مدرسه مناسب تحصیل کند.» به همین دلیل به صراحت از «نداری دولت» نام برده شده که «میزان سهمی که به وزارت آموزش و پرورش تخصیص یافته است به خاطر بیمهری دولت نیست بلکه دولت در شرایط نداری است و همچنان همانند پدر که درآمد ناکافی دارد باید میان فرزندانش این درآمد را تقسیم کند».
همین «درآمد ناکافی» موجب شده فرهنگیان معترض باشند و معترض بمانند. حالا هم که قرار است «رتبهبندی فرهنگیان» از سال تحصیلی جدید اعمال شود؛ شرایط را برای خود سختتر میبینند. رتبهبندی معلمان میراث آموزش و پرورش دولت دهم است که یکبار به مجلس رفت و با اعتراضهایی مواجه شد و در بار دوم تصویب و همین چند وقت پیش از سوی معاون اول ابلاغ شد تا دستورالعملهای آن نگاشته شده و از سال تحصیلی 95-94 به اجرا درآید. اما فرهنگیان میگویند این طرح، نوعی «توهین» به معلمان است و بسیاری از جزییات آن برای معلمان روشن نشده است. رتبهبندی با توجه به سوابق حرفهای و تحصیلی معلمان، امتیازات مالی و حرفهای برای آنها در نظر گرفته اما معلمان میگویند این طرح، دقیقاً کاری است که دولت در دانشگاهها انجام داده و آموزش عالی با نظام آموزش و پرورش قابل مقایسه نیست. دولت میگوید هدف از رتبهبندی معلمان، ارتقای سطح کیفی نظام آموزشی است و البته معلمان و فعالان صنفی فرهنگیان این دیدگاه را «یکجانبهنگری» مینامند و معتقدند دولت برای افزایش کیفیت آموزش باید دست به تجدید ساختار نظام آموزشی بزند و برخی از زیرساختها را آماده کند. جامعه هدف فرهنگیان،
حدود 14 میلیون دانشآموز است و همین موضوع نوعی گستردگی در روابط میان معلم-جامعه ایجاد کرده و شرایط را برای فرهنگیان سختتر میکند. با اینکه دولت همواره وعده بهبود شرایط معیشتی معلمان را میدهد؛ اما به نظر میرسد کلاف سردرگم فرهنگیان و دولت هر روز پیچیدهتر میشود و حال باید در انتظار تداوم اعتراضها به نظام رتبهبندی معلمان نیز بود که همین امروز نیز سر و صداهای زیادی را برانگیخته است. با توجه به شرایط حاضر اقتصاد ایران و «خشکسالی مالی» که به گفته تیم اقتصادی دولت فعلاً تداوم خواهد داشت؛ چشمانداز روشنی را نمیتوان برای فرهنگیان تصور کرد. مگر آنکه، پدر خانواده تصمیم بگیرد، اولویتها را تغییر دهد و این بار برای فرزندی که سالها به سوءتغذیه دچار شده، آستین بالا بزند و فکر دیگری بکند. تا آن زمان، باز هم منتظر اعتراضهای دامنهدار معلمان باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید