تاریخ انتشار:
معامله سهام عدالت در فرابورس دشوار اما سودمند
توانمندیهای بازار سرمایه را فراموش نکنیم
آزادسازی خرید و فروش برگههای سهام عدالت از برنامههای مهم دولت دهم بود که در روزهای پایانی عمر این دولت فرآیند معاملات آن در شورای عالی اصل ۴۴ تصویب و ابلاغ شد.
آزادسازی خرید و فروش برگههای سهام عدالت از برنامههای مهم دولت دهم بود که در روزهای پایانی عمر این دولت فرآیند معاملات آن در شورای عالی اصل ۴۴ تصویب و ابلاغ شد. بدین جهت است که در روزها و هفتههای اخیر مسوولان سازمان بورس در تلاشند تا هرچه سریعتر با پذیرش و عرضه سهام حداقل یکی از شرکتهای سرمایهگذاری استانی، پروژه آزادسازی و معامله برگههای سهام عدالت را حتی به صورت نمادین در بازار سرمایه کشور اجرایی شود. مصطفی امیدقائمی مدیر عامل سابق شرکت فرابورس که در حال حاضر در یکی از شرکتهای سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی نفت با سمت مدیر عامل فعال است، نگاه مثبتی به اجرای این طرح و آزادسازی سهام عدالت برای معامله در فرابورس دارد.
جناب قائمی به نظر شما بازار فرابورس با عمر کوتاه و عمق کمی که دارد میتواند پذیرای جمعیت ۴۵ میلیوننفری سهامداران عدالت باشد؟
به نظر من مشکلی با آزادسازی سهام عدالت و معامله آن برای فرابورس پیش نمیآید، بلکه این موضوع به توسعه هرچه بیشتر این بازار کمک هم میکند. فرابورس امتحان خود را در جریان پذیرش و عرضه شرکتهای بزرگ پس داده و نگرانی از بابت توانایی و کشش این بازار وجود ندارد.
با وجود نگاه مثبت شما به فرابورس، آیا این بازار میتواند پاسخگوی سهامداران عدالتی باشد که بخش قابل توجهی از این جمعیت فروشنده بالقوه هستند و امید دارند با فروش سهام خود در بازار بتوانند به پول نقد آن دست پیدا کنند؟ این بازار آمادگی زیرساختی نیز برای پذیرش چنین جامعه فروشندهای دارد؟
ببینید قرار نیست همه برگههای سهام عدالت استانها یک دفعه آزاد شود، بلکه این آزادسازی به مرور زمان خواهد بود. علاوه بر این در حال حاضر از سه هزار میلیارد تومان سهام عدالت، حدود ۱۴ درصد آن آزاد شده و باقی وثیقه است. علاوه بر این قرار است سرمایهگذاریهای استانی به مرور در فرابورس پذیرش شوند، پس ورود آنها به بازار طی یک فرآیند طولانی خواهد بود و فشاری به بازار نمیآید. حتی اگر سهامداران با مراجعه به تعاونیهای سهام عدالت برای آزادسازی سهام خود مابهالتفاوت پول سهام را پرداخت کنند، دولت این مبالغ را بابت بدهی خود به نهادهای سرمایهگذاری که از دولت مطالباتی دارند مثل صندوقهای بازنشستگی، پرداخت خواهد کرد که در این صورت پیشبینی میشود این نهادها به عنوان طرف تقاضا برای خرید سهام عدالت در بازار حاضر شوند و از سهام حمایت کنند.
پس به نظر شما پورتفوی سهام عدالت برای سرمایهگذاران حقوقی آنقدر ارزشمند و جذاب هست که اقدام به خرید سهام آن کنند؟
قطعاً ارزشمند است. با بررسی وضعیت سبد شرکتهای سرمایهگذاری میبینیم که هیچ شرکت سرمایهگذاری در بازار سرمایه پورتفویی به تنوع و ارزشمندی پورتفوی سرمایهگذاریهای سهام عدالت ندارد چرا که تمام پورتفوی این گروه شرکتهای دولتی بزرگ هستند که سهام آنها برای حضور در سبد سهام عدالت گزینش شدهاند.
جناب قائمی به نظر شما زیرساختهای بازار سرمایه ما توانایی صدور ۴۵ کد سهامداری برای سهامداران عدالت را دارد؟
در هر صورت برای صدور ۴۵ میلیون کد سهامداری دشواریهایی از لحاظ مسائل فنی وجود دارد که حل آنها قطعاً دشوار است. این موضوع به سیستم معاملاتی بازار و کارگزاران فشار مضاعفی وارد میکند اما تبعات مثبت این اتفاق بیشتر از مشکلات و تبعات منفی آن است.
مشکل دیگری که در این خصوص مطرح میشود، نحوه جداسازی سهام وثیقه از بخش آزادشده آن است. نظر شما در این مورد چیست؟
برنامه شورای اصل ۴۴ به این شکل بود که هر برگه سهام عدالت یک میلیون تومان بدهی به دولت است. در این شرایط هر چقدر که بابت سود سهام شرکتهای این گروه بابت بدهی از طرف دولت دریافت شده است، آزاد میشود. همچنین برخی گروهها مثل دهک اول از تخفیفهایی برخوردارند که آن هم از مبلغ اولیه کسر میشود به این ترتیب بعد از محاسبه مبالغ پرداختشده و کسر آن از یک میلیون تومان بخش وثیقه از بخش آزادشده سهام، جدا و مشخص میشود. در خصوص ترکیب سهامداری این گروه هم باید گفت مردم به طور مستقیم سهامدار شرکتهای سرمایهگذاری استانی میشوند و به ازای یک میلیون تومان سهام عدالت، سهام این شرکتها را دریافت میکنند. علاوه بر اینها مردم نمیتوانند هر زمان که تمایل داشتند اقدام به آزادسازی سهام کنند، بلکه قرار است به طور سالیانه یک یا دو بار امکان پرداخت مابهالتفاوت و آزادسازی سهام توسط شرکت سپردهگذاری مرکزی وجود داشته باشد.
پس شما معتقدید ساختار بازار سرمایه کشور ما از هر حیث توانایی اجرای کامل این پروژه را دارد؟
قابلیت اجرا و امکان معامله سهام عدالت در بازار سرمایه با دشواریهای زیادی همراه است اما انجامشدنی است. این کار در بلندمدت برای بازار سرمایه نیز سودمند است و باعث آشنایی مردم با فرهنگ سهامداری میشود. علاوه بر اینها آزادسازی سهام عدالت روزنه امیدی برای اقشار آسیبپذیر است. گذشته از همه این مباحث، نباید فراموش کرد که این سهام متعلق به مردم بوده و در نهایت باید به مردم واگذار شود پس بهتر است هرچه سریعتر این کار انجام شود. تا همین الان هم تعداد قابل توجهی از سهامداران عدالت فوت کردند پس بهتر است با اجرای این موضوع هرچه سریعتر وجوه این سهام به دست گروهی که نیاز دارند، برسد.
نظر شما درباره مدیریت دولتی سهام عدالت چیست؟
نمیتوان گفت مدیریت سهام عدالت دولتی است. کانون شرکتهای سرمایهگذاری سهام عدالت مدیریت را تعیین میکند و نحوه تعیین آن ساختار خاصی دارد البته دولت هم در آن سهیم است اما مردم عادی به طور مستقیم سهامدار شرکتهای سرمایهگذاری استانی میشوند.
مساله دیگری که در این طرح مورد توجه است نگرانی از حضور برخی سرمایهگذاران حقوقی برای جمعآوری سهام شرکتهای سرمایهگذاری استانی از بازار برای کسب کرسی هیات مدیره و در اختیار گرفتن مدیریت این شرکتهاست. نظر شما در این خصوص چیست؟
نگرانی در این خصوص وجود ندارد. هر شرکت سرمایهگذاری استانی تعداد مشخصی سهامدار دارد و فقط بخشی از سهام آن قابل معامله در بورس است و باقی سهام وثیقه به مرور زمان آزاد میشود. اگر سرمایهگذاری قصد داشته باشد اقدام به جمعآوری سهم برای کسب کرسی هیاتمدیره کند باید چند سال هزینه سنگینی را متقبل شود تا طی زمان سهام مردم را از بازار جمعآوری کند. پس از جمعآوری سهام نیز هیات مدیره شرکتی را در اختیار میگیرد که در نهایت درصد اندکی از سهام شرکتهای بزرگ را دارد. به این ترتیب که مثلاً یک درصد از سهام ملی مس، نیم درصد از سهام چادرملو یا دیگر شرکتهای دولتی در سبد این سرمایهگذاریهای استانی قرار دارند. پس سهامدار این شرکتها، سهام مدیریتی شرکتهای بزرگ دولتی را در اختیار نمیگیرد اما برای حضور در هیات مدیره یک شرکت سرمایهگذاری استانی باید هزینه زیادی را بپردازد پس چنین سرمایهگذاریای قطعاً مقرون به صرف نیست.
جناب قائمی به نظر شما بازار فرابورس با عمر کوتاه و عمق کمی که دارد میتواند پذیرای جمعیت ۴۵ میلیوننفری سهامداران عدالت باشد؟
به نظر من مشکلی با آزادسازی سهام عدالت و معامله آن برای فرابورس پیش نمیآید، بلکه این موضوع به توسعه هرچه بیشتر این بازار کمک هم میکند. فرابورس امتحان خود را در جریان پذیرش و عرضه شرکتهای بزرگ پس داده و نگرانی از بابت توانایی و کشش این بازار وجود ندارد.
با وجود نگاه مثبت شما به فرابورس، آیا این بازار میتواند پاسخگوی سهامداران عدالتی باشد که بخش قابل توجهی از این جمعیت فروشنده بالقوه هستند و امید دارند با فروش سهام خود در بازار بتوانند به پول نقد آن دست پیدا کنند؟ این بازار آمادگی زیرساختی نیز برای پذیرش چنین جامعه فروشندهای دارد؟
ببینید قرار نیست همه برگههای سهام عدالت استانها یک دفعه آزاد شود، بلکه این آزادسازی به مرور زمان خواهد بود. علاوه بر این در حال حاضر از سه هزار میلیارد تومان سهام عدالت، حدود ۱۴ درصد آن آزاد شده و باقی وثیقه است. علاوه بر این قرار است سرمایهگذاریهای استانی به مرور در فرابورس پذیرش شوند، پس ورود آنها به بازار طی یک فرآیند طولانی خواهد بود و فشاری به بازار نمیآید. حتی اگر سهامداران با مراجعه به تعاونیهای سهام عدالت برای آزادسازی سهام خود مابهالتفاوت پول سهام را پرداخت کنند، دولت این مبالغ را بابت بدهی خود به نهادهای سرمایهگذاری که از دولت مطالباتی دارند مثل صندوقهای بازنشستگی، پرداخت خواهد کرد که در این صورت پیشبینی میشود این نهادها به عنوان طرف تقاضا برای خرید سهام عدالت در بازار حاضر شوند و از سهام حمایت کنند.
پس به نظر شما پورتفوی سهام عدالت برای سرمایهگذاران حقوقی آنقدر ارزشمند و جذاب هست که اقدام به خرید سهام آن کنند؟
قطعاً ارزشمند است. با بررسی وضعیت سبد شرکتهای سرمایهگذاری میبینیم که هیچ شرکت سرمایهگذاری در بازار سرمایه پورتفویی به تنوع و ارزشمندی پورتفوی سرمایهگذاریهای سهام عدالت ندارد چرا که تمام پورتفوی این گروه شرکتهای دولتی بزرگ هستند که سهام آنها برای حضور در سبد سهام عدالت گزینش شدهاند.
جناب قائمی به نظر شما زیرساختهای بازار سرمایه ما توانایی صدور ۴۵ کد سهامداری برای سهامداران عدالت را دارد؟
در هر صورت برای صدور ۴۵ میلیون کد سهامداری دشواریهایی از لحاظ مسائل فنی وجود دارد که حل آنها قطعاً دشوار است. این موضوع به سیستم معاملاتی بازار و کارگزاران فشار مضاعفی وارد میکند اما تبعات مثبت این اتفاق بیشتر از مشکلات و تبعات منفی آن است.
مشکل دیگری که در این خصوص مطرح میشود، نحوه جداسازی سهام وثیقه از بخش آزادشده آن است. نظر شما در این مورد چیست؟
برنامه شورای اصل ۴۴ به این شکل بود که هر برگه سهام عدالت یک میلیون تومان بدهی به دولت است. در این شرایط هر چقدر که بابت سود سهام شرکتهای این گروه بابت بدهی از طرف دولت دریافت شده است، آزاد میشود. همچنین برخی گروهها مثل دهک اول از تخفیفهایی برخوردارند که آن هم از مبلغ اولیه کسر میشود به این ترتیب بعد از محاسبه مبالغ پرداختشده و کسر آن از یک میلیون تومان بخش وثیقه از بخش آزادشده سهام، جدا و مشخص میشود. در خصوص ترکیب سهامداری این گروه هم باید گفت مردم به طور مستقیم سهامدار شرکتهای سرمایهگذاری استانی میشوند و به ازای یک میلیون تومان سهام عدالت، سهام این شرکتها را دریافت میکنند. علاوه بر اینها مردم نمیتوانند هر زمان که تمایل داشتند اقدام به آزادسازی سهام کنند، بلکه قرار است به طور سالیانه یک یا دو بار امکان پرداخت مابهالتفاوت و آزادسازی سهام توسط شرکت سپردهگذاری مرکزی وجود داشته باشد.
پس شما معتقدید ساختار بازار سرمایه کشور ما از هر حیث توانایی اجرای کامل این پروژه را دارد؟
قابلیت اجرا و امکان معامله سهام عدالت در بازار سرمایه با دشواریهای زیادی همراه است اما انجامشدنی است. این کار در بلندمدت برای بازار سرمایه نیز سودمند است و باعث آشنایی مردم با فرهنگ سهامداری میشود. علاوه بر اینها آزادسازی سهام عدالت روزنه امیدی برای اقشار آسیبپذیر است. گذشته از همه این مباحث، نباید فراموش کرد که این سهام متعلق به مردم بوده و در نهایت باید به مردم واگذار شود پس بهتر است هرچه سریعتر این کار انجام شود. تا همین الان هم تعداد قابل توجهی از سهامداران عدالت فوت کردند پس بهتر است با اجرای این موضوع هرچه سریعتر وجوه این سهام به دست گروهی که نیاز دارند، برسد.
نظر شما درباره مدیریت دولتی سهام عدالت چیست؟
نمیتوان گفت مدیریت سهام عدالت دولتی است. کانون شرکتهای سرمایهگذاری سهام عدالت مدیریت را تعیین میکند و نحوه تعیین آن ساختار خاصی دارد البته دولت هم در آن سهیم است اما مردم عادی به طور مستقیم سهامدار شرکتهای سرمایهگذاری استانی میشوند.
مساله دیگری که در این طرح مورد توجه است نگرانی از حضور برخی سرمایهگذاران حقوقی برای جمعآوری سهام شرکتهای سرمایهگذاری استانی از بازار برای کسب کرسی هیات مدیره و در اختیار گرفتن مدیریت این شرکتهاست. نظر شما در این خصوص چیست؟
نگرانی در این خصوص وجود ندارد. هر شرکت سرمایهگذاری استانی تعداد مشخصی سهامدار دارد و فقط بخشی از سهام آن قابل معامله در بورس است و باقی سهام وثیقه به مرور زمان آزاد میشود. اگر سرمایهگذاری قصد داشته باشد اقدام به جمعآوری سهم برای کسب کرسی هیاتمدیره کند باید چند سال هزینه سنگینی را متقبل شود تا طی زمان سهام مردم را از بازار جمعآوری کند. پس از جمعآوری سهام نیز هیات مدیره شرکتی را در اختیار میگیرد که در نهایت درصد اندکی از سهام شرکتهای بزرگ را دارد. به این ترتیب که مثلاً یک درصد از سهام ملی مس، نیم درصد از سهام چادرملو یا دیگر شرکتهای دولتی در سبد این سرمایهگذاریهای استانی قرار دارند. پس سهامدار این شرکتها، سهام مدیریتی شرکتهای بزرگ دولتی را در اختیار نمیگیرد اما برای حضور در هیات مدیره یک شرکت سرمایهگذاری استانی باید هزینه زیادی را بپردازد پس چنین سرمایهگذاریای قطعاً مقرون به صرف نیست.
دیدگاه تان را بنویسید