شریل سندبرگ کیست و چرا کتاب او تبدیل به برند مدیریتی شده است؟
فمینیست فیسبوکی
شریل سندبرگ را حالا به دو عنوان میشناسند: مدیر اجرایی فیسبوک و نویسنده کتاب Lean In. او همانقدر که برای رشد در محیط مردانه صنایع ایالات متحده مورد تشویق قرار گرفته، برای پیگیری حقوق زنان و حذف نگرشهای جهتدار مورد ستایش بوده است.
شریل سندبرگ را حالا به دو عنوان میشناسند: مدیر اجرایی فیسبوک و نویسنده کتاب Lean In. او همانقدر که برای رشد در محیط مردانه صنایع ایالات متحده مورد تشویق قرار گرفته، برای پیگیری حقوق زنان و حذف نگرشهای جهتدار مورد ستایش بوده است. مرور مسیر کاری او که در چهل و چند سالگی چنین دستاوردهایی برای او داشته و در نهایت به برندسازی مدیریتی در حوزه زنان ختم میشود بسیار جالب توجه است.
شریل سندبرگ در 28 آگوست 1969 در واشنگتن به دنیا آمد و در دوسالگی همراه خانواده به میامی رفت. پدر او چشمپزشک و مادرش معلم زبان فرانسه بود. هوشمندی او در مدرسه، سندبرگ را به دانشگاه هاروارد روانه کرد، جایی که دستیار وزیر آینده خزانهداری، لری سامرز و با نمراتی عالی از آن فارغالتحصیل شد. وقتی سامرز به وزارت خزانهداری ایالات متحده رفت، سندبرگ را رئیس دفتر خود کرد. اما با شکست دموکراتها در انتخابات سال 2000، سندبرگ به «سیلیکون ولی»، نماد صنعت فناوریهای پیشرفته آمریکا رفت و به گوگل، که شرکتی کوچک بدون درآمد پایدار بود، پیوست.
سندبرگ با وجود آنکه از برخی دیگر شرکتها پیشنهاد مدیرعاملی داشت در سال 2001 به عنوان مدیر عمومی واحد کسبوکار به گوگل پیوست و این او بود که این غول برخط را پلهپله رشد داد. رشد گوگل در دوره مدیریت او، سندبرگ را به معاونت عملیات و فروش برخط جهانی رساند. اما او پس از هفت سال رشد پیوسته در گوگل، تصمیم گرفت چالش جدیدی را بیازماید.
در این مقطع بود که او شروع به ملاقات با مارک زوکربرگ، بنیانگذار فیسبوک کرد. (این ملاقاتها در کافهای انجام شد که سندبرگ در سال 2013 برای مصاحبه با اپرا وینفری، مجری نامدار آمریکایی به آنجا بازگشت.) نتیجه این دیدارها پیشنهاد مدیریت امور اجرایی فیسبوک از سوی زوکربرگ برای سندبرگ بود. مارک زوکربرگ که خود از نوابغ فناوری به شمار میآید در مصاحبهای با نیویورکر گفته است: «افرادی هستند که واقعاً مدیران خوبی هستند، افرادی که میتوانند سازمانی بزرگ را مدیریت کنند. افرادی هم هستند که خیلی تحلیلی و متمرکز بر استراتژی هستند. این دو نوع مدیر معمولاً در یک نفر جمع نمیشود، اما شریل سندبرگ اینطور است.»
اینگونه بود که او به فیسبوک، غول ارتباطی جهان پیوست. جالب اینجاست که او در این راه دشوار، زندگی شخصی خود را نیز به بهترین نحو سامان داده است. او در کنار همسر و دو فرزند خود تبدیل به یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین زنان جهان شده است، اگرچه چنان که در کتاب Lean In (به معنای پا به میدان گذاشتن) نیز میبینیم او به شدت پیگیر زندگی شاد برای زنان و دختران مجرد نیز است.
از چنین شخصیتی بعید نیست که حامی حقوق زنان در محل کار باشد. او از سال 2011 بهطور جدیتر وارد میدان پشتیبانی از رشد زنان در سلسلهمراتب کاری شد. جرقه گسترش فعالیتهای او بازدید چهار میلیوننفری از سخنرانی او درباره زنان کارمند در «تد تاک» بود که سندبرگ را به فکر نوشتن کتابی در این حوزه انداخت.
کتاب Lean In که در ایران با عنوان «زنان به پیش» با ترجمه حمیدرضا آریانپور، روزنامهنگار و مترجم، روانه بازار کتاب شده است دربردارنده تجارب شخصی نفر دوم فیسبوک و پندهایی برای زنانی از هر طبقه اجتماعی، مالی و فرهنگی است. این کتاب در مارس 2013 منتشر و به سرعت تبدیل به سوژه مباحثی داغ حتی میان هواداران حقوق زنان شد. توجه فوقالعاده به این کتاب، Lean In را تبدیل به پرفروشترین کتاب سال کرد، فروشی که در سال 2014 نیز ادامه یافت و حتی تا این مقطع این کتاب را یکی از پرفروشترین کتابهای مدیریتی کرده است.
سندبرگ با نوشتن و انتشار Lean In جنبشی حامی زنان را آغاز کرده که امید دارد در سراسر جهان گسترش پیدا کند. هدف او ارائه مهارتهای عملی مورد نیاز به زنان برای رسیدن به اهداف آنها همزمان با تشویق آنان به حمایت از یکدیگر است. کتاب چنان سروصدایی به پا کرده که «سونیپیکچرز» تهیه فیلمی از آن را در دست دارد. اما آموزههای این کتاب چیست که چنین طرفدارانی پیدا کرده است؟
ممکن ساختن توازنبخشی همزمان به زندگی و کار برای زنان از مهمترین درسهای این کتاب است. شاید مرور 10نکتهای که سوزان آدامز، نویسنده فوربس در مورد مطالب این کتاب آورده، بهترین چکیده ممکن باشد: 1- هواداران حقوق زنان باید متوجه باشند که بر شانههای کسانی ایستادهاند که قبلاً مسیر را هموار کردهاند، پس استفاده از رهنمودهای گذشته ضمن داشتن ابتکارات جدید ضروری است. 2-سندبرگ در کتاب خود تاکید میکند این هنوز مرداناند که جهان را اداره میکنند و این امر باید تغییر کند. او اشاره میکند که از 197 کشور جهان تنها 22 کشور رهبر زن دارند و از 500 شرکت پردرآمد هم تنها 21 شرکت تحت هدایت زنان هستند. 3- سندبرگ میگوید نباید از داشتن رفتارهای جدی ترسید. درآمد زنان نسبت به مردان کمتر است و آنان خود باید برای حقوق بیشتر بهطور جدی مذاکره کنند. سندبرگ در کتاب خود شرح میدهد که هنگام مذاکره با مارک زوکربرگ در مورد پیوستن به فیسبوک ابتدا پیشنهاد اولیه را رد کرده است، اما بعد همسرش او را ترغیب کرده موضع سختتری بگیرد و او با رد پیشنهاد کار در فیسبوک موقعیت خود را مستحکمتر کرده است. (البته سندبرگ در کتاب اشاره میکند که در کنار
رد پیشنهاد زوکربرگ متذکر شده این اولین و آخرین باری است که او و بنیانگذار فیسبوک در دو طرف مخالف میز هستند.) 4- نویسنده کتاب «زنان به پیش» معتقد است جنبش زنان «در گل فرو رفته است». او بر این باور است که زنان همچنان در محل کار با موانعی مانند جنسیتزدگی، تبعیض و آزار جنسی روبهرو هستند و در این موارد باید فکر دوبارهای کرد. او هم به لزوم انعطاف محیطهای کاری و هم به پژوهشهایی اشاره میکند که نشان میدهند برخلاف مردان که بر اساس پتانسیل خود ترفیع میگیرند، زنان بر اساس دستاوردهای خود رشد میکنند. 5- مدیر اجرایی فیسبوک ما را متقاعد میکند که بخش مهمی از مشکلات زنان ناشی از سدهای درونی زنان است. این شاید مهمترین بحث کتاب سندبرگ باشد، بخشی که باعث انتقاد برخی فمینیستها از او و کتاب او شده است. او میگوید زنان خود را از پیشرفت بازمیدارند چراکه اعتماد به نفس کافی را که باعث انگیزش مردان است ندارند: «زنان انتظارات خود را پایین میآورند.» سندبرگ موافق است که انتظارات تحت تاثیر عوامل مختلفی هستند، اما اصرار میکند زنان خود باید برای خود و دیگر زنان به جلو گام بردارند. 6- او نکات بسیار مهمی را درباره مشاوران
راهنما یادآوری میکند. او تاکید میکند که زنان به جای آنکه مدام به دنبال مشاوری باشند که آنها را رشد دهد باید چنان عملکردی داشته باشند که یافتن مشاور برای آنها ساده باشد. او همینطور بر لزوم برقراری رابطه حرفهای اما نزدیک با مشاور پافشاری میکند. 7- نویسنده کتاب «زنان به پیش» در بخشی از کتاب هم بر لزوم تقسیم کارهای خانه میان زوجین تاکید میکند. نکتهای که در این بخش بسیار جالب توجه است اشاره او به وضعیت «دروازهبانی مادرانه» است. برخی زنان با اصرار بیش از اندازه بر انجام شدن همه کارها توسط خودشان به دلیل وسواس زیاد، مردان را از مشارکت در امور خانه بازمیدارند. سندبرگ در بخشی دیگر نیز به «افسانه همه کار کردن» اشاره میکند و با دلایل علمی خاطرنشان میسازد همه کار کردن و همه چیز داشتن برای هیچ کسی ممکن نیست. 8- شریل سندبرگ، یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین زنان جهان در کتاب خود از اهمیت صحبت کردن از این موارد میگوید. او ضمن احترام به خواست برخی زنان بر نداشتن کار و خانواده در کنار یکدیگر و به رسمیت شناختن دشواریهای مالی زندگی برخی زنان میگوید با بحث درباره این مسائل باید به رسیدن تعداد بیشتری از زنان به
مناصب ارشد مدیریتی کمک کند. 9- دیگر نکتهای که مورد تاکید نویسنده پرفروشترین کتاب سال 2013 میلادی است این است که دوره بارداری دوره سختی برای کار کردن است که به جای هراس از آن باید برایش برنامهریزی کرد. 10- اما آخرین نکتهای که در نوشته فوربس مورد تاکید قرار گرفته به سادگی این است که کتاب Lean In یا «زنان به پیش» یک کتاب واقعاً خواندنی است. نویسنده فوربس نوشته کتاب سندبرگ میتوانست موعظهگرانهتر باشد، اما سندبرگ با برشمردن آسیبپذیریهای خود همه را آماده حرکت در مسیری دشوار میکند. او هم از طلاق خود در سن 20سالگی میگوید و هم از «رئیس» خوانده شدنش در سنین کودکی.
سندبرگ در کتابش به واکنش خود به اعلام سال 2011 فوربس مبنی بر پنجمین زن قدرتمند بودن او نیز اشاره میکند. سندبرگ از قرار گرفتن در مقامی بالاتر از میشله اوباما و سونیا گاندی میترسد که نشان میدهد برخی مسائل درون زنان بهگونهای درونی شده که حذف آن نیاز به تفکر و تمرین بیشتری دارد.
البته همه موافق مباحث مطرحشده در کتاب نیستند. برخی منتقدان میگویند اینکه به زنان بگویید اعتماد به نفس داشته باشند کافی نیست و برخی دیگر میگویند الگو کردن زنی که از موقعیت مالی و اجتماعی بالایی برخوردار است درست و عادلانه نیست.
دیدگاه تان را بنویسید