ضرری که برندپوشهای ایرانی میکنند
بازار داغ برندهای تقلبی
مانگو، بنتون، دیزل، دلچهگابانا، ماسیمو دوتی و… انواع برندهای اروپایی پوشاک و اقلام وابسته به آن هستند که آرمشان بر سردر فروشگاههای بزرگی در تهران خورده است. طبعاً کالاهای ارائهشده در این فروشگاهها نیز نام همین برندها را یدک میکشند. قیمتهایشان هم قابل توجه است، از کیف و کفشهای میلیونی که بگذریم، جورابهای ۱۷۰ هزارتومانی، جاکارتیهای ۳۰۰ هزارتومانی و شالگردنهای ۵۰۰ هزارتومانی هم جالب است.
مانگو، بنتون، دیزل، دلچهگابانا، ماسیمو دوتی و... انواع برندهای اروپایی پوشاک و اقلام وابسته به آن هستند که آرمشان بر سردر فروشگاههای بزرگی در تهران خورده است. طبعاً کالاهای ارائهشده در این فروشگاهها نیز نام همین برندها را یدک میکشند. قیمتهایشان هم قابل توجه است، از کیف و کفشهای میلیونی که بگذریم، جورابهای 170 هزارتومانی، جاکارتیهای 300 هزارتومانی و شالگردنهای 500 هزارتومانی هم جالب است.
فروشگاههای لوکس در محلههای لوکس
همانطور که از قیمتهای این اجناس هم مشخص است، قطعاً محل این فروشگاهها در محلههای جنوب شهر تهران نیست. تعداد معدودی از این فروشگاهها در مرکز شهر تهران و اغلب آنها در مناطق گرانقیمت تهران قرار دارند. مثلاً تعدادی از آنها را میتوان در راستای خیابان جردن، خیابان فرشته و البته مراکز خریدی مانند مرکز خرید تندیس واقع در خیابان تجریش و مرکز خرید گلستان واقع در خیابان ایرانزمین تهران دید.
و اما سوال اینجاست که چقدر میتوان به اصالت این کالاهای لوکس واقع در فروشگاههای لوکس اعتماد کرد؟ آیا در ارائه این کالاها حقوق معنوی صاحبان این برندهای تجاری رعایت میشود؟
این کالاها اصل هستند؟
نبودن نمایندگیهای معتبر برندهای خارجی در ایران همواره یکی از مشکلات خرید از برندهای خارجی در ایران بوده است. برندهای خارجی نظارت مستقیمی روی فروشگاه برند خود در ایران ندارند و در صورت ارائه اجناس تقلبی در این فروشگاهها هم دستشان از شکایت کردن کوتاه است و علاوه بر این اهرمهای نظارتی قوی هم بر کار این فروشگاهها وجود ندارد، بنابراین همیشه دست این فروشگاهها برای ارائه اجناس تقلبی باز است.
آنها میتوانند اجناس اصل را از نمایندگیهای این برندها خریداری و وارد کنند و میتوانند یک نمونه از جنس برند را وارد کرده و آنها را در ایران کپی کرده و بفروشند. در نهایت شواهد حاکی از آن است که بسیاری از این فروشگاهها دومین راه را انتخاب میکنند و با توجه به اینکه نظارت مناسبی هم روی کار آنها وجود ندارد، این فروشگاهها در صورت انجام تخلف هم با مشکل جدی روبهرو نمیشوند.
یکی از فروشندگان این فروشگاههای برند با قاطعیت میگوید: هیچیک از اجناس این فروشگاهها، اصل نیستند و همه پوشاکی که در این فروشگاهها فروخته میشوند، تولیدات داخلی هستند.
او میافزاید: صاحبان این فروشگاهها سعی میکنند کیفیت کالاهایی را که عرضه میکنند بالا ببرند تا رضایت مشتریان را جلب کرده، آنها به اصالت کالا شک نکرده و شکایت نکنند.
شاید به نظر برسد وجود سایتهای متعلق به این برندها و معرفی شناسنامهای از هر نوع کالای این نشانههای تجاری سبب شده مصرفکنندگان از فریب خوردن مصون بمانند. ولی این مصونیت حداقل در مورد ایرانیان خریدار برندهای پوشاک خارجی صحت ندارد.
یکی از فروشندگان این فروشگاههای برند میگوید: گرچه اغلب مصرفکنندگان این کالاها، از امکان جستوجوی کالای ارائهشده در این فروشگاهها در سایت برند خود، مطلع نیستند ولی همان تعدادی هم که این موضوع را میدانند، با جستوجوی کالای موردنظر خود در سایت برندش متوجه نمیشوند که کالایی که میخرند، اصل نیست چون این کالاها از روی کالاهای اصلی کپی شدهاند.
او میافزاید: صاحبان این فروشگاهها کارکنان خود را به نمایندگیهای این برندها در کشورهای آسیای شرقی میفرستند تا یک نمونه از اصل جنس را خریداری کرده و سپس آنها را به ایران آورده و سفارش میدهند که دوزندگان ایرانی از روی جنس اصل چندین مورد بدوزند.
او میافزاید: کپیکارها در کپی کردن جنس استاد هستند و به اصطلاح اجناس را «هایکپی» میکنند. گاهی کیفیت جنس غیراصل آنقدر بالا و آنقدر شبیه به کالای اصل است که نهتنها مشتریان بلکه ما هم بهعنوان فروشندههایی که حرفهمان خرید و فروش لباس است فریب میخوریم.
تقلب با احتساب قیمت دلار!
در مواردی مقایسه قیمت جنس ارائهشده در این فروشگاهها با جنسی که در سایت برند مزبور معرفی شده است، نشان میدهد قیمت نهایی جنس با حساب کردن قیمت دلار بر حسب پول ایران و اضافه کردن هزینه گمرک و... در نظر گرفته میشود و اگر فرضیه کپی بودن اغلب این اجناس صحت داشته باشد، مشتریان این فروشگاهها، هزینه دلار و گمرک پرداختنشده را به صاحبان این فروشگاهها میپردازند.
همچنین یکی دیگر از فروشندگان، از هماهنگی این فروشگاهها با فروشگاههای اصلی برند در دنیا خبر میدهد و میگوید: ما مجبوریم مطابق با سایت برندی که مثلاً کالاهایش را در فروشگاه خود میفروشیم، قیمت کالاهای خود را بالا و پایین کنیم! و در زمان حراجیهای هماهنگ برند به میزان اعلامشده از قیمت اجناس خود بکاهیم در غیر این صورت، مشتریان ممکن است شک کنند و اعتماد خود را به اصل بودن کالاهای ما از دست بدهند.
با این همه از میان فروشندگان این فروشگاهها کسانی هم هستند که بیان میکنند همه کالاهای ارائهشده در این فروشگاهها غیراصل نیستند.
یکی از آنها میگوید: یک نمونه کانادایی از این برندها در کشورهای آسیای شرقی نمایندگی دارد و اجناس درجه سه خود را به این کشورها میفرستد. صاحبان فروشگاهی که من در آن کار میکنم نیز اجناس خود را از آن نمایندگیها وارد میکنند. البته این موضوع شامل حال همه کالاهای این فروشگاهها نمیشود و همواره بخشی از این کالاها در ایران دوخته میشوند.
چه کسانی این به اصطلاح برندها را میخرند؟
اغلب فروشندههای این فروشگاهها بر داشتن عدهای مشتری ثابت و البته «خاص» تاکید میکنند و میگویند کسانی هستند که در هر فصل مشتری اجناس مختلف این فروشگاهها از انواع کیف و کفش و البسه هستند و پیگیرانه کالاهای جدید این فروشگاهها را دنبال میکنند.
فروشنده یکی از این فروشگاههای واقع در خیابان جردن میگوید: ما مشتریانی داریم که ماهانه به ما سر زده و پوشاک مورد نیاز خود را از ما میخرند. این افراد مطابق با هر فصل، از هر کالایی که مد میشود گاه چند مدل را خریداری کرده و میبرند. به طور کلی معمولاً برای این مشتریان قیمت اجناس مطرح نیست و بیش از هر چیزی به کیفیت، جذابیت و یونیک بودن کالاها توجه میکنند و با توجه به اینکه این فروشگاهها، با پول این مشتریان میچرخند، برای حفظ این مشتریان هم تلاش زیادی میکنند و همواره سعی فروشگاه بر این است که بتواند مطابق با مد روز در دنیا اجناسی عرضه کند، که میل تنوعطلبی این مشتریان را ارضا کند.
یکی دیگر از این فروشندهها نیز اظهار میکند: فروشگاهی که من در آن کار میکنم به تعداد مشخص و برای عده مشخصی کالا عرضه میکند. مثلاً ما به طور میانگین هفتهای سه جفت کفش میفروشیم و اغلب مشتریان این کفشها نیز همان تعداد معدودی هستند که همیشه از ما خرید میکنند. البته کسانی نیز هستند که به صورت گذری از کفشهای ما خوششان آمده و خرید میکنند ولی صاحب فروشگاه معمولاً روی خریدهای گذری حساب باز نمیکند.
همچنین فروشندههای این فروشگاهها بخشی از مشتریان خود را هم متعلق به طبقه متوسط میدانند و معتقدند این افراد که اغلب برای تماشا به این فروشگاهها سر میزنند در مواقعی در برابر جذابیت یک کالا اغوا شده و به صورت موردی از این فروشگاهها خرید میکنند. البته به نظر میرسد تعداد زیادی از مشتریان طبقه متوسط این فروشگاهها معمولاً در حراجیهای آخر فصل، یعنی زمانی که این فروشگاهها اقدام به فروش اجناس فصل گذشته، با تخفیفهای 40، 50 و 70 درصد میکنند، سر و کلهشان پیدا میشود تا از این به اصطلاح برندها بیبهره نمانند.
یکی از فروشندههای این فروشگاهها میگوید: ما مشتریان «معمولی» هم داریم! این افراد اغلب برای تماشا یا حتی تفریح به این فروشگاهها سر میزنند و بهندرت خرید میکنند. در صورت خرید هم در مواقع زیادی، تا هنگام واریز پول و تحویل گرفتن جنس دودل هستند و به نظر میرسد دلشان نمیآید پول خود را صرف کالای مورد علاقه خود کنند. در مواردی هم پیش میآید که حتی بعد از خرید، پشیمان شده و برمیگردند و میخواهند کالای خریده شده را پس دهند.
او میافزاید: البته باید در نظر داشت که این مشتریان معمولی، همیشه در حراجیهای فروشگاه حضور دارند و اغلب کالاهایی که نشان میکنند و در طول فصل امکان خرید آن را ندارند، در زمان به اصطلاح «آف» فروشگاه میخرند. حضور این افراد در حراجیهای فصلی این مراکز خرید آنقدر پررنگ است که باعث میشود این فروشگاهها که در طول سال خلوتاند، مملو از مشتری شده و حتی در مواقعی افراد به نوبت مجال حضور در فروشگاه را پیدا کنند.
این فروشنده همچنین بیان میکند: البته صاحبان این فروشگاهها برای مشتریان «معمولی» خود هم برنامههایی دارند مثلاً اینکه به پرسنل خود گفتهاند در طول سال شماره تلفن آنها را گرفته و زمان حراجیها را به آنها خبر دهند. این افراد نیز بلافاصله پس از اعلام زمان حراجی فروشگاه برای خرید جنس حراج شده در محل فروشگاه حاضر میشوند و دیده میشود که گاه طی چند روز حراج، فروشگاه خالی میشود!
مشتریان چه میگویند؟
به نظر میرسد، اغلب مشتریان این فروشگاهها کمتر احتمال میدهند که کالایی که از این فروشگاهها میخرند اصالتاً متعلق به برندی نباشد که آرم آن را یدک میکشد. همچنین برای بیشتر مصرفکنندگان، تولید داخل بودن این اجناس، بیش از هر چیزی، دور از ذهن مینماید.
یکی از مشتریان این فروشگاهها میگوید: من همیشه از این برند و از این فروشگاه خرید میکنم و از لباسهایی که میخرم راضی هستم و فکر نمیکنم این اجناس تقلبی و ایرانی باشند چون جنسی که در داخل تولید میشود نمیتواند اینقدر مرغوب باشد.
او همچنین بیان میکند: من تاکنون اجناس این فروشگاه را در سایت چک نکردهام و البته وقت این کار را ندارم و نیازی هم به این کار ندیدهام چون همیشه از طرح و کیفیت چیزی که خریدهام راضی بودم.
یکی دیگر از آنها نیز اظهار میکند: من هرگز به اصالت این کالاها شک نکردم و فکر نمیکنم فروشگاهی به این بزرگی بتواند کالای تقلبی عرضه کند. حتماً فعالیتهای این فروشگاهها بررسی میشود و اگر تخلفی صورت بگیرد جلوی کارشان گرفته میشود. این فروشگاه سالهاست که محصولات این برند را میفروشد. اگر تاکنون تخلف کرده بود، حتماً نمیتوانست این همه سال دوام بیاورد.
همچنین یکی دیگر از خریداران که با دیده تردید به اصالت این اجناس مینگرد، میگوید: من گمان نمیکنم این کالاها تقلبی باشند، هرچند این موضوع روی خرید من از این فروشگاه تاثیرگذار نخواهد بود. به هر حال این فروشگاه کالاهای شیکی دارد که کیفیت قابل قبولی هم دارند و من اگر از اینجا خرید نکنم، انتخابهای بهتری پیش روی من قرار ندارد. حداقل مزیت این فروشگاه این است که تلاش میکند کالاهایی مشابه با کالاهای برند را عرضه کند و همین باعث میشود کالایی که در اختیار مشتریانش قرار میدهد دوخت تمیز و پارچه باکیفیتی داشته باشند. علاوه بر این من ترجیح میدهم کالایی که مصرف میکنم نام یک برند مطرح را داشته باشد، ولو اگر این کالا «فیک» باشد.
بنا بر آنچه گفته شد به نظر میرسد این فروشگاهها قادر بودهاند تا حد زیادی اعتماد مشتریان خود را جلب کنند.
از مشتریان ثابت این فروشگاهها که ظاهراً سالانه میلیون میلیون پول خود را صرف کالاهای غیراصل این فروشگاهها میکنند بگذریم، به نظر میرسد در این میان بیشترین ضرر را مشتریانی میدهند که بخش قابل توجهی از حقوق ماهانه خود را صرف خرید یک کالای مثلاً برند میکنند! همانهایی که گاهی برای تفریح سر به این فروشگاهها زده و نمیتوانند در برابر رنگ و لعاب این کالاهای غیراصل مقاومت کنند.
دیدگاه تان را بنویسید