احمد روستا از فریبکاری در بازار برندفروشی ایران میگوید
نانی که خلافکاران از اقتصاد ناسالم میخورند
احمد روستا، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی که تاکنون پژوهشهای متعددی را در زمینه بازاریابی و تحلیل رفتارهای مصرفکنندگان و فروشندگان انجام داده است، از دلایل ارائه کالاهای غیراصل بهجای کالای برند در فروشگاههای برندفروشی ایرانی، دلایل بروز رفتارهای فریبکارانه از سوی برخی فروشندگان ایرانی، کماطلاعی مصرفکنندگان از کالاهای مصرفی خود.
احمد روستا، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی که تاکنون پژوهشهای متعددی را در زمینه بازاریابی و تحلیل رفتارهای مصرفکنندگان و فروشندگان انجام داده است، از دلایل ارائه کالاهای غیراصل بهجای کالای برند در فروشگاههای برندفروشی ایرانی، دلایل بروز رفتارهای فریبکارانه از سوی برخی فروشندگان ایرانی، کماطلاعی مصرفکنندگان از کالاهای مصرفی خود، نبودن نظارت کافی بر کار فروشگاههای برندفروش، زیانکاران دغلبازی در برند تقلبیفروشی و راهکارهای موجود برای جلوگیری از افزایش فریبکاری در بازار برندفروشی در ایران سخن گفت.
شواهد حاکی از آن است که بسیاری از کالاهایی که در فروشگاههایی به نام یک برند پوشاک مطرح جهانی در ایران عرضه میشوند؛ «فیک»، یا غیراصل هستند. این در حالی است که در بسیاری از مواقع، در ازای همین کالای غیراصل، هزینه اصل کالا از مصرفکننده دریافت میشود. چه شرایطی بر بازار پوشاک ایران حاکم است که چنین رفتارهای فریبکارانهای از عرضهکنندگان ایرانی سر میزند؟
اولین دلیلی که باعث بروز رفتار غیرحرفهای و فریبکاری و دغلبازی در فروش و فروشندگی میشود، گرایش برخی از خریداران به برندهای معتبر و نبود نظام کنترل در مورد اصالت یا تقلبی بودن کالاهای موجود در بازار است. در شرایطی که عدهای از مصرفکنندگان، چه درست و چه نادرست به پوشیدن برند گرایش دارند، بعضی از فروشندگان و حتی تولیدکنندگان و واردکنندگان، مسیر غیراخلاقی و غیرحرفهای را برای به دست آوردن سودهای کلان انتخاب میکنند و انواع پدیدههای منفی را در بازار شکل میدهند. ما هماکنون در بازار داخلی ایران، شاهد فریبکاری درباره انواع برندهای معتبر جهانی هستیم که خود پدیدهای غیراخلاقی در فعالیتهای بازرگانی و
داد و ستد محسوب میشود. فریبکاری در نوع تبلیغات و فعالیتهای ترویجی، استفادههای غیرقانونی از برندهای معتبر، استفاده از برچسپهای دروغین و برندهای جهانی برای محصولات داخلی، ورود برندهای تقلبی و مشابه برندهای اصل، خلافگویی و دروغگویی در معرفی کالاها از جمله مواردی هستند که هماکنون در بازار ایران رایج شدهاند. این موارد بهویژه در صنایع نساجی و صنایع غذایی بسیار محسوس است.
چقدر میتوانیم فریبکاریهای رایجشده در بازار برند خارجی فروشی ایران را حاصل شرایط نابسامان اقتصادی ایران تلقی کنیم؟ به نظر نمیرسد که در مواقعی این وضعیت راه را برای فریبکاران باز کرده است؟
با توجه به شرایطی که فعلاً در امر فعالیتهای اقتصادی بینالمللی برای فعالان اقتصادی ایران وجود دارد و همچنین وجود تحریمها، بسیاری از صاحبان برندهای معتبر هنوز برای حضور در بازار ایران آمادگی واقعی ندارند؛ بنابراین برای تعیین نماینده و فروش برندهای تابعه خود در ایران نیز اعلام آمادگی نمیکنند و تنها با گروههایی که خواهان استفاده از اینگونه برندها هستند، مذاکراتی را انجام میدهند. در مواردی دیده شده ، بعضی از افراد سودجو که فقط خواهان درآمدهای بالا هستند، پس از انجام مذاکرات و بدون آنکه توافقی صورت گرفته و قراردادی تنظیم شده باشد، از مذاکرات اولیه سوءاستفاده کرده و در بازار خود را نماینده و حتی گاهی نماینده انحصاری برندهای خارجی معرفی میکنند و با نصب بعضی از تابلوها و پلاکاردها، طوری در بازار جلوه میکنند که گویی نمایندگی انحصاری آن برند را دارند.
چگونه است که این فروشگاههای فریبکار به راحتی ادامه بقا میدهند؟ آیا نظارت مناسبی بر کارشان انجام نمیشود؟ آیا پروسه تولید کالای تقلبی در ایران و فروش آنها به جای کالای برند به مردم بدون منع قانونی انجام میشود؟
نبودن هرگونه کنترل از سوی انجمنهای صنفی و حرفهای باعث شده است که متقلبان برای ارائه کالاهای غیراصل خود با مشکل چندانی مواجه نشوند. متاسفانه در شرایط فعلی هیچ سازمانی خود را مسوول و متعهد به جلوگیری از چنین وضعیتی نمیبیند و در نتیجه هر روز شاهد ظهور و حضور برندهای غیرواقعی و بروز رفتارهای فریبکارانه و غیراصولی در بازار برندفروشی ایران هستیم که چنین وضعیتی برای اقتصاد کشور بسیار آسیبرسان و نگرانکننده است.
نقش مصرفکنندگان ایرانی را در این فریب خوردن چطور ارزیابی میکنید؟ آنها چطور میتوانند در زمینه جلوگیری از رفتار فریبکارانه برخی فروشندگان کنشگر باشند؟ آیا مصرفکننده فریبخورده، در صورت آگاه شدن به اینکه کالای تقلبی خریده است، راهی برای استرداد حق خود دارد؟
درباره نقش مصرفکنندگان، لازم به ذکر است که آگاه نبودن مردم از واقعی یا غیرواقعی بودن این برندها و البته وجود برخی از هیجانات گرایش به برند در آنها، بدون بررسی اصالت یا اصالت نداشتن کالایی که میخرند نیز باعث شده سودجویان بتوانند با تقلب برای مدتی در بازار به اهداف خود دست یابند. ولی به هر حال، مصرفکنندگان راههایی برای جلوگیری از گسترش دامنه فعالیت فریبکاران دارند. هرگونه حرکت قانونی علیه متقلبان و برخورد خریداران با برندهای دروغین میتواند در کاهش سوءاستفاده سوءاستفادهگران نقشآفرین باشد. از سوی دیگر، همه مصرفکنندگان شبیه به هم نیستند. مصرفکنندگان را میتوان به دو گروه تقسیم کرد، بعضی از آنها کاملاً حرفهای هستند و برندها را به خوبی تشخیص داده و کالاهای اصل را از کالاهای غیرواقعی تمیز میدهند. در نتیجه مصرفکنندگان حرفهای،
فریب اینگونه افراد را نمیخورند و با شناسایی کالای اصل زیر بار خریدن کالای تقلبی نمیروند. ولی به هر حال، اغلب مصرفکنندگان در دسته حرفهایها قرار نگرفته و توانایی تشخیص این را که یک برند واقعی است یا خیر، ندارند. واقعیت این است که افراد فریبخورده مدتی پس از آنکه کالا را خریداری کرده و متوجه تقلبی بودن کالای مصرفی خود میشوند، راهی جز تسلیم شدن برایشان نمیماند چون نه فروشندگان خود را ملزم به برگرداندن حق آنها میدانند و نه سازمانهایی به نام سازمان حمایت از حقوق مصرفکننده فعالانه به حمایت از آنها میپردازد. به همین دلیل مصرفکننده فریبخورده که پول خود را از دست داده است، جز افسوس خوردن کار دیگری نمیتواند بکند. البته راههایی برای جلوگیری از گسترش فعالیت برندفروشهای فریبکار وجود دارد. به این صورت که سازمانهایی مانند سازمانهای حمایت از مصرفکننده، مسوولان وزارت صنعت، معدن و تجارت و گروههای بازرسی صنفی میتوانند با همکاری یکدیگر و به صورت یکپارچه برای جلوگیری از این موضوع عمل کنند تا حداقل از افزایش اینگونه فعالیتها جلوگیری کنند. همچنین این نهادها میتوانند در آینده با خواستن مدارک و اسناد معتبر
مربوط به گرفتن نمایندگی از افرادی که میخواهند برای فروش اینگونه کالاها مبادرت کنند، این امکان را فراهم کنند که فریبکاران شناسایی شوند و از ادامه فعالیت آنها جلوگیری شود.
به نظر میرسد زیانکاران اصلی بازار برند تقلبیفروشی در ایران مصرفکنندگان هستند، آیا چنین وضعیتی بازندگان دیگری هم دارد؟
زیانکاران چنین وضعیتی علاوه بر مصرفکنندگان، تولیدکنندگان داخلی و در واقع تولیدکنندگان واقعی هستند. تولیدکنندگان با هجوم برندهایی که واقعی نیستند ولی مورد پذیرش قرار میگیرند، با کاهش تقاضا روبهرو میشوند و در نهایت، در نتیجه اینگونه رفتار غیراخلاقی؛ هم مصرفکننده و هم تولیدکننده آسیب میبینند و در سطح کلانتر نیز به مجموعه اقتصاد کشور آسیب وارد میشود. به هر حال لازم به ذکر است که بهطور کلی چنین نابسامانیهایی در اقتصادهایی وجود دارد که فضای اقتصادی آن، هنوز سالم، پویا و واقعی نیست و البته در چنین اقتصادهایی میتوان از راههای خلاف به درآمدهای کلان رسید.
دیدگاه تان را بنویسید