تاریخ انتشار:
اثرات توافق بر اقتصاد دو کشور آمریکا و کوبا
قلعه مخالفان تجارت آزاد فرو ریخت
فاصله بین کشور آمریکا با جزیره کوبا تنها ۱۵۰ کیلومتر است اما بیش از ۵۰ سال است که بهواسطه تحریمهای وضعشده حکومت آمریکا بر کوبا، تجارت رسمی و مستقیم بین دو کشور متوقف شده است. این تحریمها در سال ۱۹۶۰ یعنی حتی پیش از احداثدیوار برلین وضع شد.
فاصله بین کشور آمریکا با جزیره کوبا تنها 150 کیلومتر است اما بیش از 50 سال است که بهواسطه تحریمهای وضعشده حکومت آمریکا بر کوبا، تجارت رسمی و مستقیم بین دو کشور متوقف شده است. این تحریمها در سال 1960 یعنی حتی پیش از احداث دیوار برلین وضع شد. دیوار برلین سالهاست که برچیده شده است اما پس از مهر تایید گذاشتن پیدرپی 11 رئیسجمهور آمریکا از هر دو حزب مخالف بر تحریمها، اینک تازه بنا شده که تحریمها برداشته شود. تجارت خارجی معمولاً با خود، رشد و رفاه اقتصادی ملتها را به همراه میآورد. رشد کشورهایی کوچک و بدون منابع مثل سنگاپور یا هنگکنگ و دوبی تماماً بر همین اساس بوده است. اما اقتصاد دولتی و سوسیالیستی و سیاست خودکفایی رهبران کوبا بهعلاوه تحریمهای اقتصادی آمریکا اجازه نداد اقتصاد 11 میلیوننفری کوبا رشدی مناسب و شایسته مردمانش را داشته باشد.
زمانی که کاسترو در سال 1959 میلادی انقلاب کمونیستی را در کوبا به راه انداخت میزان سرمایهگذاری مستقیم آمریکا در این کشور 360 میلیون دلار بود (آن مبلغ به ارزش امروزی معادل 8 /2 میلیارد دلار میشود) که بیش از سه برابر سرمایهگذاری بقیه آمریکای لاتین بود. در دهه ۱۹۵۰ حدود دوسوم اقتصاد کوبا از جمله آب، برق و تلفن در مالکیت شرکتهای آمریکایی بود. آمریکاییها تا 85 درصد از زمینهای قابل کشت و نیز صنایع شکر آن کشور را بهرهبرداری میکردند. کاسترو با هدف کسب استقلال اقتصادی کسب و کارهای در مالکیت آمریکاییها و سایر کشورها را به سرعت ملی اعلام کرد. سپس شروع به حذف سرمایهگذاری خصوصی در انتهای دهه ۱۹۶۰ کرد. عملیات ایدئولوژیک بعدی در سال ۱۹۸۶ رخ داد که کوبا به فروش بازار آزاد محصولات کشاورزی پایان داد و شبکه توزیع محصولات را از کشاورزان به دولت منتقل کرد به طوری که هیچ واسطه بخش خصوصی بر پایه قیمتهای بازار وجود نداشته باشد.
این پیشینه پیچیده سیاسی و اقتصادی است که کوبای امروز را شکل میدهد. چون سالهای طولانی بدون هیچ رابطهای بین آمریکا و کوبا سپری شده است ایجاد رابطه یکشبه رخ نخواهد داد. شرکتهای آمریکایی که مایلاند به موفقیت در کوبا برسند باید وقت بگذارند تا این بازار نوظهور، دولت و مردمانش را درک کنند. قطعاً تا زمانی هم که مسائل حقوقی حل نشود شرکتهای کشاورزی آمریکایی برای ورود به بازار کوبا احتیاط به خرج میدهند. از سوی دیگر بهدلیل وابستگی بسیار شدید اقتصاد کوبا به آمریکا در گذشته، این احتمال وجود دارد که کوبای جدید درباره وابستگی بیش از حد به آمریکا یا هر ابرقدرت دیگری احتیاط به خرج دهد. همچنان که وابستگی افراطی کوبا به کشور شوروی در دوران جنگ سرد نیز مشکلاتی پس از فروپاشی شوروی برای این کشور به وجود آورد. حالا گذشت زمان باعث شده است افکار عمومی آمریکا و حتی مخالفان کاسترو که به شکل تبعید در آمریکا به سر میبرند هم سرانجام به صف مخالفان تحریم بپیوندند. اینک یکی دیگر از آخرین قلعههای مبارزه با اصل تجارت آزاد هم فرو میریزد و این طرفداران تجارت هستند که پیروز میشوند. همچنین کوبا را در کنار ایران میتوان یکی از آخرین
بازارهای نوظهور دستنخورده برای ورود شرکتهای آمریکایی در نظر گرفت. ناگفته نماند که کوبا در همه این سالهایی که از سوی آمریکا تحریم شده بود با بسیاری از کشورهای جهان روابط تجاری داشت که مهمترین آنها چین، روسیه، برزیل، ونزوئلا و اسپانیا بودند. کوبا در کل دهه ۱۹۹۰ موفق به جذب تنها چهار تا پنج میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی شده بود. اما این کشور در عصر جدید آزادسازی اقتصاد خود توسط رائول کاسترو اهداف بلندپروازانهای دارد مثل اینکه هر سال دو تا سه میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب کند. وزیر سرمایهگذاری و تجارت خارجی کوبا در سال گذشته گفته بود کوبا برای اینکه به رشد اقتصادی هفت درصد در سال برسد باید این مبلغ سرمایه را وارد کند.با اینکه در کوبا برخی تغییرات اساسی و اصلاح قوانین صورت گرفته است وجود پارهای از سیاستهای قدیمی نامناسب باعث ناخرسندی سرمایهگذاران خارجی خواهد شد. برای نمونه شرکتهای تولیدی مجبورند کارکنان خود را از طریق دولت کوبا استخدام کنند. همچنین هنوز هم نظام ارزی دوگانه در این کشور حاکم است که پزو کوبایی و پزوی قابل تبدیل نام دارند. این دونرخی بودن ارزها باعث پیچیدگی معاملات میشود و
بازار سیاه به وجود میآورد و قیمتگذاری بازار آزاد را سخت میکند. اگر کوباییها میخواهند سرمایههای خارجی به کشورشان سرازیر شود باید سیاست تکنرخی ارز را اجرا کرده و اجازه تبدیل آزادانه ارزها را بدهند.
تاثیر اقتصادی عادی شدن روابط بین دو کشور بهطور بالقوه زیاد خواهد بود و بخشهای گوناگون اقتصاد آمریکا و کوبا را متاثر میسازد. بخشهایی که بهویژه تاثیر میپذیرند عبارتند از:
گردشگری: تاکنون هر آمریکایی که میخواست به کوبا برود به دشواری ویزا تهیه میکرد یعنی ابتدا باید به بخش حافظ منافع کوبا در سفارت سوئیس در واشنگتن میرفت. این گردشگران آمریکایی باید با پروازهای چارتر گرانقیمت و پرداخت 800 دلار برای یک پرواز یکطرفه از میامی به هاوانا میرفتند. همچنین تنها گروههای مذهبی، آموزشی و فرهنگی با مجوز وزارت خارجه آمریکا اجازه سفر به کوبا داشتند. راه دیگر از طریق رفتن به کشوری سوم مثل کانادا یا مکزیک بود تا به کوبا سفر کنند. تعداد گردشگران آمریکایی که سال گذشته ۹۰ هزار نفر بود پیشبینی میشود امسال به 100 هزار نفر برسد. انتظار میرود پس از برداشته شدن تحریمها تعداد گردشگر آمریکایی به چهار میلیون افزایش یابد در کنار سه میلیون گردشگری که از سایر کشورها به کوبا میروند. گردشگران میتوانند تا 100 دلار سیگار و مشروبات کوبایی با خود به آمریکا بیاورند.
هوانوردی: در سالهای دور گذشته این شرکتهای معتبر آمریکایی پانامریکن و ایسترن بودند که به کوبا از طریق شهر میامی پرواز داشتند. خیلی راحت قابل پیشبینی است که شرکتهای هواپیمایی آمریکایی که به منطقه کارائیب پرواز دارند بهسرعت به بازار کوبا برگشته و پروازهایی مستقیم از نیویورک و سایر شهرهای آمریکا به هاوانا و سایر نقاط مهم کوبا برقرار شود.
هتلداری: به دلیل رشد صنعت گردشگری در کوبای سالهای تحریم، هتلداری پرجاذبه بود که در غیاب آمریکا توسط شرکتهای هتلداری اروپایی و آمریکای جنوبی توسعه یافتند. اکنون میتوان منتظر ورود شرکتهای آمریکایی مثل هتلهای زنجیرهای هیلتون و ماریوت بود که وارد این بازار شوند.
بانکداری: بانکهای آمریکایی که تاکنون مجبور بودند از طریق کشوری سوم با مشتریان کوبایی معامله کنند و نقل و انتقال پول صورت دهند مستقیم وارد معامله میشوند. بنابراین فرستادن پول از آمریکا برای اعضای فامیل در کوبا بسیار آسانتر خواهد شد و استفاده از کارتهای اعتباری آمریکا در کوبا رایج میشود.
بیوتکنولوژی (زیستفناوری): جالب است که کاسترو تصمیم گرفت کوبا یک بخش بیوتک و دانشبنیان داشته باشد. این بخش خیلی خوب گسترش یافت. اما آنها نیازمند شرکای معتبر و دارای برند و حق مالکیت فکری در سطح جهان هستند تا سودآوری بالایی داشته باشند. این از جمله بخشهایی است که بهسرعت میتوان یک نوع تعامل فکری و روابط اقتصادی سودآور بین دانشمندان آمریکایی و شرکتهای دارویی و بخش پزشکی در کوبا شکل داد.
کشاورزی: شکست کوبا در خودکفایی محصولات کشاورزی با وجود تعداد زیادی نیروی انسانی که در این بخش شاغل است، نشاندهنده اشتباه بودن سیاستهای اقتصادی این کشور است. کوبا را از گذشته به خاطر شکر و صنعت تنباکو و سیگار برگ معروفش میشناختند. زمانی کوبا بزرگترین تولیدکننده شکر جهان بود. حالا هم شکر خام یکچهارم صادرات کوبا را تشکیل میدهد اما ارزش مطلق آن کمتر از نیم میلیارد دلار میشود. سیگار برگ چهارمین قلم صادراتی است و مشروبات نیز یکدهم صادراتش را تشکیل میدهد. کالاهای کوبایی عمدتاً به کشور چین صادر میشود که متحد سنتی کوبا محسوب میشود. کوبا جذابیت سرمایهگذاری بالایی برای شرکتهای مواد غذایی از قبیل گوشت، شیر، غلات، پرورش میوه و سایر محصولات کشاورزی دارد.
خودرو: یکی از تصاویر ثابت از کوبا تعداد زیاد خودروهای کلاسیک مدل دهه 1950 میلادی است که برخی جنبه تزیینی و نمایشی پیدا کرده است. اقتصاد بسته و فقیر کوبا باعث شده بود تعداد بسیار محدودی خودروهای قدیمی از روسیه و ژاپن در این کشور دیده شود. کوبا میتواند مقصدی برای شرکتهای خودروسازی باشد که قطعات منفصله خودرو را به این کشور حمل کرده و در آنجا سرهم میشود. روابط گرم کوبا با ونزوئلا باعث شد بنزین ارزان دریافت کند.
املاک و مستغلات: ساختمانهای فرسوده کوبا به ویژه املاکی که در کنار سواحل بکر و گردشگرپذیر کوبا قرار دارد میتواند مقصد خوبی برای انبوهسازان و بساز و بفروشهای بزرگ باشد.
دیدگاه تان را بنویسید