مدیرعامل پتروشیمی نوری میگوید اکتانافزای تولیدی پتروشیمیها آلاینده نیست
نباید بنزین را متهم کنیم
حمیدرضا رستمی، مدیرعامل پتروشیمی نوری(برزویه سابق) است. او حدود ۲۳ سال است در صنعت پتروشیمی فعالیت میکند و در راهاندازی بسیاری از واحدهای آروماتیک مشارکت داشته است.
حمیدرضا رستمی، مدیرعامل پتروشیمی نوری (برزویه سابق) است. او حدود 23 سال است در صنعت پتروشیمی فعالیت میکند و در راهاندازی بسیاری از واحدهای آروماتیک مشارکت داشته است. شرکت تحت مدیریت او در شرایط تحریم از اصلیترین تامینکنندگان مواد اکتانافزا بوده است. رستمی میگوید اکتانافزای تولیدی در پتروشیمیها، از مواد مشابه تولیدی در پالایشگاهها دارای درصد بنزن کمتری هستند و در نتیجه به آلودهکننده بودن آنها اعتقادی ندارد. مشروح گفتوگوی تجارت فردا با رستمی را در ادامه میخوانید.
آقای رستمی شما به عنوان مدیرعامل پتروشیمی نوری شاید یکی از بهترین گزینهها برای بررسی وضعیت تولیدات اکتانافزا در پتروشیمیها باشید. نوری در حالت عادی چه کار میکند؟
پتروشیمی نوری، روزانه 120 هزار بشکه در روز میعانات گازی دریافت میکند. از این مقدار تقریباً عملکرد واقعی خودمان این است که خوراکهای مایع پتروشیمیهایی مانند جم را بعد از تفکیک و جداسازی از میعانات، تامین میکنیم. همچنین روزانه تقریباً 1200 تن بنزن به پتروشیمی پارس میدهیم. در وضعیت عادی اورتوزایلین و پارازایلین را برای صادرات تولید میکنیم. 120 هزار بشکه میعانات گازی میگیریم، حدود 270 هزار تن در سال بنزین پیرولیز از پتروشیمی جم میگیریم، و متناسب با اینها، محصولات اصلی ما بنزن، اورتوزایلین و پارازایلین است که هر کدام در واقع کاربرد خودشان را دارند. محصولات جانبی دیگری تولید میکنیم به اسم هوی اند که در واقع بخشیاش گازوئیل است و این را هم از سال 86 حسب نیاز کشور به عنوان سوخت تحویل میدهیم و محصولاتی مانند رافینیت، الپیجی، پنتن و امثالهم تولید میشود که اینها را به عنوان خوراک مایع به پتروشیمیهای همجوار
میدهیم. بنزن در واقع ترکیبی است که کاربردهای خیلی ویژهای از شویندههایی مانند مایع و جامد و صابون و ... تا داروسازی دارد. پارازایلین هم در واقع یکی از محصولات اصلی آروماتیکی است که تولید میشود.
خب تا 89 این کار را میکردید، از 89 به بعد از شما خواسته شد بنزین تولید کنید؟ در این دورانی که تولید پتروشیمی هم کم شد باز دو پتروشیمی کماکان بنزین تولید میکردند، با چه توجیهی این اتفاق صورت گرفت؟
اسم آن طرح را هم نمیتوانیم بگذاریم طرح تولید.
یک ابتکار بود؟
اصلاً نه اسماش طرح بود و نه ابتکار بود، نه چیز دیگری. فقط یک تصمیم بود. ریفرمیتی که قرار است پالایشگاه اصفهان به پتروشیمی اصفهان بدهد، تصمیم میگیریم که پتروشیمی اصفهان بسته بماند، چرا؟ چون دیگر نیازی به آروماتیکها نداریم، این را میبریم تبدیل میکنیم به بنزین معمولی و سوپر. در رابطه با پتروشیمی نوری، پتروشیمی بوعلیسینا و پتروشیمی آروماتیک بندر امام همین تصمیم واقع شد. یعنی همانطوری که در سال 1374 در راهاندازی بندر امام بخش آروماتیکسازیمان آماده نبود، رفتیم در جهت کمک به سوخت کشور و خروجیاش را به عنوان سوخت دادیم؛ این دفعه هم در سال 89 تصمیم بر این گرفته شد که این پتروشیمیها بخش آروماتیکشان را تعطیل کنند، خروجیشان را به عنوان ریفرمیت تحویل پخش و پالایش دهند که ببرد به عنوان اکتانافزا، که در واقع این به عنوان اکتانافزا میآید.
نه به عنوان بنزین؟
بله، آنچه که خروجی پالایشگاه هست به عنوان ریفرمیت، مانند این سه تا آروماتیکی که خدمتتان اسم بردم، اینها عدد اکتان بالای 100 دارند، پس در نتیجه قرار است که روی این پردازشی انجام شود، چیزهایی به آن اضافه یا کم شود، مخلوط شود تا این بشود بنزین معمولی یا بنزین سوپر قابل استفاده. بنابراین پایه و اساساش کاملاً مشابه آن چیزی است که در پالایشگاه تولید میشود، به هیچ عنوان این را نمیتوانیم آلاینده محسوب کنیم. حالا برای این هم دلایل منطقی دارم که خدمتتان عرض میکنم. پتروشیمی برزویه بنزن را جداسازی میکند و روزانه 1200 تا 1300 تن بنزن به پتروشیمی پارس تحویل میدهد چرا که پتروشیمی پارس خوراکاش بنزن است؛ و این امکان جداسازی در پالایشگاههای کشور مطلقاً تا الان وجود خارجی نداشته است. اکنون در واقع پالایشگاه اراک و پالایشگاه تبریز بعد از اینکه پروژههایی را برایشان تعریف کردند، تازه توان جداسازی بنزن را پیدا کردند. سایر پالایشگاههایمان هنوز این توان را ندارند.
چقدر بنزن جدا میکنند؟
محصولی که به پالایش و پخش تحویل میدهیم با اکتان بالای 95، حدود یک درصد بنزن است. در کل دنیا فقط کانادا، آمریکا، آفریقای جنوبی، اروپا و استرالیا بنزن یک درصد دارند و آنچه را که ما به بخش پالایش تحویل دادیم با اکتان 100، یک تا 5/1 درصدی بوده است که آنها ترکیبات دیگری به این باید اضافه کنند که قطعاً اگر خودشان اقدام دیگری را انجام نداده باشند و در مسیری که جنس را از ما تحویل میگرفتند باید بیاید زیر یک. چون ما اکتان 95 به بالا تحویل میدهیم، یعنی 10 تا 15 درصد باید چیزهای دیگر اضافه شود. بنزن در آسیای جنوب شرقی یک تا پنج درصد است، پالایشگاههای ما هم در همین مقیاس کار میکنند. بخش خاورمیانه، هند و امثالهم یک تا چهار درصد است، خود آمریکای جنوبی هم یک تا سه درصد است.
یعنی مقصر اول آلودگی پالایشگاهها هستند؟
نه، نباید بنزین را متهم کنیم. بنزین ترکیبی از اجزای مختلف است این اقدامات را روی آن انجام میدهند. میخواهم این را عرض کنم که اگر در مقوله آلودگی میخواهیم بحث کنیم، آلودگی در شهرهای بزرگ ناشی از فقط بنزین و آن هم فقط پتروشیمیها نیست، دلیل میآورم، برای من به عنوان یک شهروند معمولی وقتی به این قضیه فکر میکنم این است که: یک، آلودگی در شهرهای بزرگ ناشی از انواع سوختها، بنزین، گازوئیل و گاز خانگی است. دو، کیفیت سوخت شامل بنزین و گازوئیل است. این میتواند یک عامل باشد. من معتقدم عوامل مرتبط با آلایندگی را باید شناسایی کنیم، برای هر کدام از آنها برنامه داشته باشیم، فقط یک نفر را متهم نکنیم. چون ثابت میکنم آن یک نفری که مورد اتهام است، متهم نیست. سه، برنامه آنی، بلندمدت و کوتاهمدت برایش داشته باشیم و در جهت آن اقدامات عملی انجام دهیم. خب خود موتور که در اتومبیلهای سبک و سنگین مورد استفاده قرار میگیرد، اعم از اینکه بنزینسوز باشند یا گازوئیلسوز، اینها باید استانداردی در آنها رعایت شود. اگر در خروجی اگزوز اینها باید کاتالیزوری استفاده کنیم،
استفاده کنیم. من باز توضیح میدهم که این چه دلایلی دارد: اول اینکه وسایل نقلیه عمومی ما با چه استانداردی مواجه هستند؟ تاکسی، اتوبوس، مینیبوس و کامیونهایی که حمل بار انجام میدهند آیا به استانداردی مجهزند یا نه اینها مستهلکترین وضعیت ممکن را دارند، دوم اینکه نحوه مدیریت شهری ما دارد چگونه انجام میشود؟ خب بالاخره فرهنگ ترافیکی روی استهلاک ماشینها اثرگذار است، ماشینهایی که برای شهروندان، تعدادشان در حال زیاد شدن است، لنت مصرف میکنند. مثلاً شما وقتی از فردی بپرسید که لنتهای ترمزتان را چند وقت به چند وقت عوض میکنید، ایشان میگوید مثلاً هر 40 هزار کیلومتر یک بار عوض میکنم. کلاچ همینطور، لاستیک همینطور. به دلیل فرهنگ بد ترافیکی ما تردد ماشینهای زیاد نابهنگام در شهرها باعث میشود ضرورتاً اینها مستهلک شوند. حالا آیا ترمزها و کلاچها هم استاندارد هستند؟ آیا در اینها آزبست به کار نمیرود؟ آیا این آزبستی که در اینها استفاده میشود، ما اصلاً آن را از کنار حاشیههای جادهها، درست جمعآوری میکنیم؟ من عرض میکنم درست جمعآوری نمیکنیم. اینها را از حاشیه خیابانها و بزرگراههایمان جمع میکنیم و در واقع
پخششان میکنیم در فضای بالا سر.
به بحث تولید بنزین در پتروشیمی برگردیم. ششتا پتروشیمی آن زمان تولید میکردند... درست است؟
نه، شش تا تولید نمیکردند، حالا من آن موقع را کاری ندارم. فرض کنیم که این بوده است. الان از دو سال گذشته به این طرف حداقل فقط پتروشیمی نوری، پتروشیمی بوعلیسینا و بندر امام درگیر هستند. هر سه تا پتروشیمی هم عرض کردم پتروپالایشگاهی هستند.
چقدر تولید میکنند؟
فقط در مورد برزویه که خودم آنجا هستم 10 درصد از بنزین و 10 درصد از گازوئیلهای کشور را به تنهایی داریم تولید میکنیم. اینها را ما تحویل پخش و پالایش میدهیم عمدتاً به بندرعباس میرود و آنجا در واقع مخلوطسازی را انجام میدهند و ترکیبات دیگر را به آن اضافه میکنند. حدود سه تا پنج میلیون لیتر در واقع اکتانافزا تحویل میدهیم.
عدد دیگری از پتروشیمی دارید؟
سرجمع 10 تا 14 میلیون لیتر در روز.
کیفیت این بنزین چگونه است؟
بنزین و سوخت از حملونقل یعنی از زمانی که در تانکر بارگیری میشود و میآید تخلیه میشود در پمپ بنزینها و بارگیری میشود، باید شرایطی داشته باشد که بخار نکند و به صورت خودبهخود در فضا پخش نشود. این را با یک چیزی کنترل میکنیم که به آن میگوییم RVP. پس بنابراین یک مشخصه تعریفشده برای این است. این بنزین باید یک اکتاننامبری داشته باشد که بتواند نیاز موتور را رفع کند و خروجی کند که این موتور بتواند کار انجام دهد. بعد در واقع یک شرایط دیگری داشته باشد که راننده بتواند راحت با این کار کند، قابل حمل و نقل باشد، شرایطش مناسب باشد. علاوه بر این سوختها یک الزامات زیستمحیطی و قانونی را هم باید پوشش دهند. مثلاً اینکه این سوخت چقدر بنزن داشته باشد، چقدر ترکیبات اکسیژنه داشته باشد، چقدر داخلاش ترکیبات سولفوره هست. من میخواهم عرض کنم بنزینی که از پالایشگاههای کشور و پتروپالایشگاههای کشور تولید میشود، اصلاً سولفوری در آن وجود خارجی ندارد و در حد یک پیپیام است. در پالایشگاهها نفت خام را میگیرند، یک فرآیند تصفیه روی آن انجام میگیرد میرسند به یک نقطهای که به
آن میگوییم نفتا، در این سه تا پتروشیمی که من عرض کردم میعانات گازی را انجام میدهیم، ترکیبات سبکاش را جدا میکنیم، ترکیبات سنگیناش را جدا میکنیم میرسیم به یک نقطهای که به این هم میگوییم نفتا. ایضاً مشخصات یکسان دارد. منتها آن با نفت خام و یکسری فرآیندهای بیشتر به این نقطه میرسد، در پتروپالایشگاهی که خوراک مواد دارند خیلی سریعتر سبکها میرود سنگینهایش گازوئیل میشود و بلافاصله میرسد به این نقطه. خب درون این ترکیب چه هست؟ در این ترکیب سولفور هست، ترکیبات اکسیژنه هست، فلزات سنگین هست و ترکیبات نیتروژنه هم هست. این را میآوریم از یک واحدی میگذرانیم، ما به این میگوییم یونیفاینر، در پالایشگاه به آن یونیفاینر میگویند، ما پتروشیمیها به آن میگوییم واحد سولفورزدا. این واحد سولفورزدا یا یونیفاینر در واقع یکی از قدیمیترین واحدهای عملیاتی در پالایشگاههاست که خروجیاش نفتای تصفیهشده است. یعنی این ورودیاش نفتای تصفیهنشده است خروجیاش میشود نفتای تصفیهشده. این نفتای تصفیهشده حالا به لحاظ هیدروکربنی همان ترکیب را دارد اما یک چیزهایی را ندارد. مثلاً ترکیبات گوگردی در حد یک پیپیام، ترکیبات آمونیاکی
فلزات سنگین حامل نفتها شامل مس، سرب، کروم همه اینها را جذب سطحی خودش میکند ما به این میگوییم نفتای تصفیهشده. اگر این کار را نکند واحد بعدی که در واقع واحد ریفرمینگ هست مجتمعهای پالایشگاهی این کاتالیزورها را درجا مسموم میکند و از بین میبرد و این کاتالیزور هم 3/0 درصد و هم 5/0 درصد پلاتین دارد و بسیار گرانقیمت است. بنابراین طبیعت این اقدام ما را مجبور میکند که این ترکیبات را جدا کنیم میشود نفتای تصفیهشده. این وارد واحد ریفرمینگ میشود. خروجی واحد ریفرمینگ ما میشود ریفرمیت که این یکسری ترکیبات سبک هم دارد میآییم ترکیبات سبک را به صورت الپیجی جدا میکنیم، این محصول در پتروشیمیها میآید بنزناش را هم جدا میکنند بعد از آن میرود به عنوان اکتانافزا تحویل پخش و پالایش میدهد که این سکشن جدا سازی بنزن عرض کردم در پالایشگاه اراک و پالایشگاه تبریز هم اخیراً راهاندازی شده است. پس ما به اینجا که رسیدیم آن چیزی که از ریفرمیت به عنوان بنزین درمیآید به هیچ عنوان ترکیبات اکسیژندار و گوگرددار ندارد چون کاملاً از آن جدا شده است. بنزن هم، عرض کردم استاندارد طبیعی در کل دنیا یک تا پنج درصد است و بعضیها
با امکانات و تجهیزاتی که نصب کردهاند به یک رسیدهاند. با این تفسیری که از فرآیند تولید بنزین و اکتانافزایی در پخش و پالایش ما میدهیم، منصفانه است بگوییم این آلوده است؟ من میگویم آلاینده نیست، من به عنوان مدیرعامل پتروشیمی نوری میخواهم این را عرض کنم که اگر ما در مسیر تولیدات خودمان قرار بگیریم اتفاقاً سوددهی مجتمع به شدت افزایش خواهد یافت، ما صادرات خواهیم داشت، ارزآوری خواهیم داشت و ارزش بیشتری به ما خواهند داد. اما پخش و پالایش یک کمبودی برای بنزین دارد، یک چیز دیگری را باید از یک جای دیگر وارد کند، آن چیزی که قرار است وارد کند اسماش در دنیا چیست؟ اکتانافزاست و دوباره فرآیند تولیدش همان چیزی است که الان در پتروشیمی و پالایش داریم انجام میدهیم. واردات هم همان چیزی است که پتروشیمیها تحویل خواهند داد. آن کسانی که مدعی هستند پتروشیمیها باعث آلودگی است، انشاءالله با رفع تحریمها ما در مسیر و مدار خودمان قرار خواهیم گرفت و امیدواریم در مردادماه سال آینده در گرمای شدید و زمستان سال آینده دیگر شاهد آلودگی نباشیم.
پس در مجموع میتوان به این نتیجه رسید که بنزین پتروشیمیها چندان آلودهکننده نیست.
بنزین ذاتاً ترکیبی است از هیدروکربنهای مختلف و برخی مواد دیگر. اما چرا میآیند این پنج درصد بنزن را به سمت یک میدهند؟ برای اینکه بنزن خودش به تنهایی از طریق استنشاق و از طریق پوست جذب بدن میشود و سرطانزاست. اتفاقاً امتیبیئی هم اینگونه است. امتیبیئی اگر در مسیر جریان آبهای زیرزمینی قرار بگیرد، به شدت آلاینده است. خود مایع بنزین حتی بنزناش را شما بیاورید به یک درصد، امتیبیئی را بیاورید 10 درصد، اتانولاش را بیاورید 10 درصد، ذاتاً ترکیب شیمیایی آلایندهای است اگر مستقیم و در تماس استنشاق انسان قرار بگیرد. اما در واقع با محدودیتهایی که ایجاد میکنیم آنچه را که آسیبرسان به سلامت انسان است به مینیمم برسانیم.
کنترل کیفیت هوای تهران گفته است نمونه گازوئیلی که گرفتهاند، 9 هزار پیپیام گوگرد دارد.
درست است. حالا سوال این است که آیا آن سازمان کنترل کیفیت هوای تهران درست میگوید یا پالایشگاه؟ من میگویم پالایشگاه. چون اسپک مشخصه تعریفشده خروجی پالایشگاه 10 هزار پیپیام است.
البته پخش و پالایش میگوید این رقم باید زیر 50 باشد.
تا آنجایی که من مطلع هستم، گوگرد گازوئیل 10 هزار پیپیام است. آنچه که ما به عنوان گازوئیل تحویل میدهیم، هزار تا 1500 پیپیام گوگرد دارد.
استاندارد جهانی زیر 50 پیپیام است.
استاندارد جهانی به پالایشگاه ما چه ربطی دارد؟ تجهیزات نصبشده و تولیدی پخش و پالایش و پالایشگاههای ما، یک خروجی استانداردی دارد که آن زمان برایش طراحی شدهاند. مثلاً فرض کنید، آنچه که به عنوان گازوئیل میدهیم، 1500 پیپیام گوگرد دارد. این گازوئیل ما را روی هوا دارند میبرند. به شدت طلب میکنند که صادر کنیم. حالا شما میفرمایید که در اروپا 50 پیپیام است، خب آنها با یک تجهیزاتی به آن رسیدهاند. اگر قرار است من به 50 برسم، باید واحد جدیدی طراحی، بررسی و ساختوساز کنم.
این ظرفیت در پالایشگاههای ما وجود ندارد که به 50 برسیم؟
من فکر میکنم پالایشگاههای جدیدمان این توان را دارند. اراک، شاید بندرعباس و تبریز. تهران معمولاً گازوئیل دیگری تولید میکند که گوگردش پایین است.
پس یک بخش عمده مشکل ما احتمالاً مربوط به گازوئیل است تا بنزین.
بله، از گازوئیل هم هست. در مورد آنچه که به صورت برجستهشده در روزنامهها درآمده است در مورد محصولات پتروشیمیها، باید عرض کنم که پتروشیمیها مقصر نیستند. بلکه توانایی جداسازی مواد آلایندهشان از تمام پالایشگاههای کشور بیشتر است؛ چون برای آن منظور طراحی شدهاند و دارند اقدام میکنند. بنزین، یک فاکتور است، گازوئیل یک فاکتور است. اما آیا کسی به گاز خانگی توجه کرده است؟ این همه شرکت گاز تبلیغ میکند، حواستان باشد که این لوله بخاریتان در نیاید. چندین مرگ خاموش داشتهایم در کشور. آیا آن چیزی که به عنوان مرگ خاموش در اتاق خانه دارد مردم را میکشد، آلاینده نیست؟ اتفاقاً اینها آلایندگی خیلی زیادی دارد.
در مورد بنزین پیرولیز توضیح میدهید؟ آیا در زمان اوج تحریم، با بنزین معمولی مخلوط شد؟
بنزین پیرولیز یکی از خوراکهای ماست. در پالایشگاهها که اصلاً تولید نمیشود. تنها در واحدهای اولفینی پتروشیمیها تولید میشود. هر چیزی که در الفاظ فارسی ما به عنوان بنزین ذکر شود، مفهومش این نیست که باید در باک ماشین برود. بنزین پیرولیز ترکیبی است که حدود 60 تا 65 درصد بنزن دارد، بهعلاوه ترکیبات سبک رافینیت. مثلاً در برزویه، بنزین پیرولیز پتروشیمی «جم» را میآوریم، وارد بخش تصفیه بنزن میکنیم و ترکیبات آلاینده را از آن میگیریم. چون اگر این کار را نکنیم، حلال و کاتالیست فرآیند بعدی مسموم میشود و از دست میرود و هزینه کلانی را به ما تحمیل میکند.
هیچ وقت با بنزین معمولی مخلوط نشده است؟
تا آنجایی که من مطلع هستم، نباید میشد. در جلساتی که حضور داشتم، من همواره توصیهام این بود که هرگز این کار انجام نشود.
دیدگاه تان را بنویسید