تاریخ انتشار:
بررسی سهم چاههای غیرمجاز از بحران آب
چرا چاه؟
دیگر چند سالی است که بحران آب از زمینهای کشاورزی، دشتهای نشستکرده و کم شدن حجم آب رودخانهها، به روی میز مسوولان رسیده است. شاید برای همین هم بوده که کارشناسان و پژوهشگران فرصت بیشتری یافتهاند تا هرکدام بهزعم خود به واکاوی علل وقوع این بحران بپردازند و امیدوار شوند روزی این یافتهها با اجرایی شدن آن توسط مسوولان بخشی از بحران آب را التیام دهند.
دیگر چند سالی است که بحران آب از زمینهای کشاورزی، دشتهای نشستکرده و کم شدن حجم آب رودخانهها، به روی میز مسوولان رسیده است. شاید برای همین هم بوده که کارشناسان و پژوهشگران فرصت بیشتری یافتهاند تا هرکدام بهزعم خود به واکاوی علل وقوع این بحران بپردازند و امیدوار شوند روزی این یافتهها با اجرایی شدن آن توسط مسوولان بخشی از بحران آب را التیام دهند. از نگاه یکی روش ناصحیح سدسازی دخیل بوده، از نگاه دیگری سنتی بودن شکل کشاورزی تاثیر چشمگیر داشته، یکی دیگر فرهنگ مصرفگرایی را مقصر دانسته و دیگری هم برداشتهای بیحدوحصر از منابع زیرزمینی را علت اصلی عنوان کرده است. حتی عدهای معتقدند مشکل بحران آب در کشور بیشتر از آنکه به آبهای سطحی مربوط باشد به منابع زیرزمینی آب ارتباط دارد. به همین دلیل هم معمولاً از بیلان منفی سخن میگویند. بیلان منفی به زبان ساده به معنای برداشت اضافه از منابع آبی کشور است. آبهایی که شاید حکم تیرخلاصی برای شرایط بحرانی کمآبی را دارند اما در شرایطی که ایران هنوز به آن مرحله نیاز و ضرورت نرسیده بود، از زیر زمین به روی زمین کشیده شدند و مانند آبهای سطحی با آنها رفتار شده است. احتمالاً
این آبها هم مثل خیلی از آبهای سطحی صرف آبیاری محصولات کشاورزیای شدند که در نهایت کل محصول آن قطعه زمین ارزشی کمتر از کل آب مصرفی برای کشت آن محصولات را داشته است؛ موضوعی که کارشناسانی چون حبیبالله بیطرف، وزیر اسبق نیرو تایید میکنند. با این حال برخی از پژوهشگران حوزه کشاورزی هم این چنین فکر نمیکنند و از صنایع آببری سخن میگویند که بهزعم آنها چندین برابر بیشتر از کشت یک محصول کشاورزی نیاز دارد، به همین دلیل آنها یادآور میشوند که ممکن است چهبسا سهم صنعت در مصرف آب بیشتر از میزانی باشد که تاکنون اعلام شده و سهم کشاورزی کمتر از میزانهای اعلامشده باشد. در عین حال آنچه همه آنها بر سر آن توافق دارند استفاده بیش از حد از این منابع زیرزمینی است، حال میخواهد صرف هر چیزی شده باشد. اما همزمان با افزایش میزان بیلان منفی منابع آبی ایران در سالهای اخیر آن طور که منابع دولتی و بررسی و اعلام پژوهشگران نشان میدهد تعداد چاههای آب هم رشد قابل توجهی داشته است. به همین دلیل هم همین رابطه همزمانی این دو عامل باعث شده خیلیها ظهور و رشد چشمگیر چاههای آب را عامل موثری در وقوع بحران کمآبی بدانند. حتی کار به جایی
رسیده که از نگاه برخی منابع زیرزمینی دیگر آنقدر صدمه دیدهاند که شاید در سالهای دیگر، این سفرههای زیرزمینی در جذب آبهای جدید مانند بارش باران با مشکلاتی مواجه شوند. و در این شرایط یکی از متهمان اصلی، چاههای غیرمجازی هستند که در پایان دولت اصلاحات تعداد آنها توسط وزیر وقت نیرو 100 هزار حلقه چاه اعلام شده بود اما اکنون طبق آمار اعلامی وزارت نیرو این میزان به 300 هزار حلقه چاه رسیده است. چاههایی که عیسی کلانتری، مشاور معاون اول رئیسجمهور تخمین میزند سالانه 17 میلیارد مترمکعب از طریق آنها آب برداشت میشود. اما در دیگرسو همین چاههایی که مجوزی هم ندارند قیمتهای نجومی و میلیاردی دارند که هزینه مسدود کردن آنها را به شدت افزایش میدهد. با این حال شاید بهتر باشد ابتدا به صورت مشخصتر سهم چاههای آب از بحران آب و در مرحله بعدی سهم چاههای غیرمجاز از بحران آب مشخص شود، سپس آسیبشناسی شود که چرا این چاهها این چنین گسترش یافتهاند و چرا دولت به معنای حاکمیت یارای مقابله با آنها یا مسدود کردن آنها را ندارد و در وهله پایانی بهترین نسخه برای مواجه شدن با آنها چیست؟
دیدگاه تان را بنویسید