تاریخ انتشار:
صادرات صنعتی متاثر از نبود استراتژی مشخص روند کاهشی داشته است
گرههای کور صادرات صنعتی
نگاهی به آنچه در ادبیات تجارت مرسوم است نشان میدهد که تجارت صنعتی هم دارای دو بعد مصرف داخلی و مصرف خارجی است. یعنی کالایی برای مصرف داخلی تولید میشود و کالایی هم روانه بازارهای بینالمللی میشود. آن دسته از کالاهای تولیدشده با شاخصههای بازار داخلی، به طور قطع بر روی مشتریان داخلی تمرکز دارند و به نحوی تولید میشوند که مشتری نسبت به آن رغبت نشان دهد و توجه به این شاخصهها هم اجتنابناپذیر مینماید. اما کالاهایی که روانه بازارهای خارجی میشوند، باید یک پله بالاتر از کالاهای تولید داخلی، عمل کنند. به هر حال هر کشوری باید در جهت رفع مایحتاج خود و تامین آن، برای تولید بخشی از کالاهای صنعتی مورد نیاز در داخل اقدام کرده و بخشی دیگر را از خارج تامین کند. این طور نمیشود که یک کشور، همه چیز را وارد کند؛ بلکه باید یکسری از مایحتاج خود را نیز تولید کرده و در داخل کشور مصرف کند؛ البته این تولید هم باید دارای مزیتهایی در داخل باشد؛ چراکه اگر برای مایحتاج خود چیزی را تولید کنیم که مقرون به صرفه نباشد یا در تولید آن، به لحاظ دانش فنی و سایر مسائل مزیتی نباشد، کار به درستی پیش نخواهد رفت. همانطور که ایران هیچگاه
در حوزه اتومبیل موفق نبوده؛ ولی همواره سعی داشته که از قبل انقلاب اتومبیلساز شود؛ در حالی که بعد از گذشت دههها، همچنان خودرو را به شکل بدی در داخل به صورت مونتاژ تولید میکنیم یا اینکه به صورت سیکیدی از سایر کشورها وارد کرده و به مونتاژ میپردازیم و از این کار هم دستبردار نیستیم و اقرار هم نمیکنیم که ما خودروسازی بلد نیستیم. این یک نکته منفی در کارنامه تولیدات صنعتی کشور به شمار میرود. در عین حال کشوری همچون اتریش، تمام نیازهای خود به خودرو را از طریق واردات تامین میکند؛ در حالی که در صنعتی همچون ماشینسازی نیز در دنیا برجسته بوده و ید طولایی دارد؛ اما هیچگاه دست به تولید خودرو نزده و تمام مزیتها و تمرکز خود را بر تولید ماشینآلات صنعتی متمرکز کرده است. این کشور، از آلمان خودرو وارد میکند و در مقابل، صادرات ماشینآلات صنعتی خود را به تمام دنیا صورت میدهد و ارزآوری خوبی هم دارد که بسیار بیشتر از میزان ارزی است که بابت واردات خودرو میپردازد. در حالی که ایران تلاش کرده خود را در هر صنعتی وارد کند و متاسفانه در هیچ صنعتی هم سرآمد نشده است. تجربیات اما نشان داده که ایران میتوانسته صنایعی را به شکل
خوبی داشته باشد و هدایت بخشی از بازارهای دنیا را به دست گیرد. هماکنون مروری بر کارنامه صنعتی ایران نشانگر این است که آنقدر تنوع صنعتی در ایران زیاد است که در هر کاری دخالت کرده و همه چیز را هم ناقص تولید کرده است، پس بالطبع نتوانسته موفق باشد و صادرات عظیم صنعتی هم در رشتههایی خاص و محدود داشته باشد. ولی این روش و استراتژی را انتخاب نکرده است. اکنون اما در دوران جدید اقتصاد ایران باید به این نکته توجه داشت که استراتژی قبلی صنعتی ایران، مشکلی را حل نمیکند و به طور قطع، صادرات صنعتی را هم افزایش نخواهد داد. البته این را هم نباید فراموش کرد که محدودیتهای بعد از انقلاب، عاملی برای رشد ایران بوده است و در برخی نقاط و صنایع، آنقدر پیشرفت حاصل شده است که در شرایط آزادی و غیرتحریم، امکان دسترسی به این راحتی به پیشرفتهای صورتگرفته ممکن نبود. اما به هر حال اکنون باید استراتژی خود را مشخص کرده و بر روی صنایعی که مزیت رقابتی داریم و میتوانیم بخشی از بازارهای صادراتی را فتح کنیم، متمرکز شویم. بنابراین خود محدودیت هم میتواند موجب خلاقیت شود و ما این را در ابعاد مختلفی بعد از انقلاب، تجربه کردهایم. اما همه به
این نکته هم واقف هستند که در برخی مسائل هم اعم از صنعت و تولید، محدود شدهایم؛ بنابراین حال که برجام اجرایی شده و رشد اقتصادی، رشد صنعتی و پیشرفتهایی در عرصههای مختلف سرمایهگذاری برای ایران متصور است، باید ارتباط خود با جهان را بیشتر کرده و از تجربیات کشورهای پیشرفته به بهترین شکل استفاده کنیم. در این میان بهروزرسانی صنایع باید در دستور کار قرار گیرد و تمرکز بیشتر بر روی صنایعی باشد که ارزش افزوده بالاتری برای کشور خلق میکنند. اگر فقط بر روی این موضوع متمرکز شویم که همه صنایع خود را بهروزرسانی کرده و فقط منحصر به ورود ماشینآلات از خارج کشور شویم و از ورود دانش فنی استفاده از این ماشینآلات غافل شویم، مثل این است که هتل داشته باشیم اما اصول صنعت توریسم و پذیرایی از مسافران خارجی را ندانیم. یعنی اگر بهترین هتلها را هم با حضور سرمایهگذاران خارجی بسازیم، ولی مدیریت آن را بدون هتلداری مدرنی که اکنون در جهان رایج است، انجام دهیم، به جایی نمیرسیم. صنایع هم درست همینطور باید پیش روند. فرض کنید ما هتل خوبی به لحاظ معماری و طراحی ساخته باشیم که در حد اعلا بوده و همه استانداردهای بینالمللی را نیز رعایت
کرده باشد، اما اگر نتوانیم آن را اداره کنیم، کار به جایی نخواهد رسید، در این میان حتی اگر لازم باشد باید به کمک متخصصان خارجی، صنعت توریسم کشور را هم راه بیندازیم، در غیر این صورت یک پای موضوع ورود ایران به عرصه بینالمللی توریستپذیری، میلنگد. در صنعت هم دقیقاً همینطور است. اگر ماشینآلات را برای تولید صنعتی که منجر به صادرات صنعتی شود، از جایی برای یک صنعت خاص وارد کنیم، ولی ندانیم چطور از آن استفاده کرده یا نیازهای بازارهای هدف را برای تولید صادراتی نشناسیم، یا حتی در بازاریابی کالاهای صادراتی صنعتی خود خوب عمل نکنیم، حتماً به بنبست میرسیم. باید این را مدام به خودمان گوشزد کنیم که اقتصاد، یک سیستم است و باید تمام اجزای آن خوب کار کند. در عین حال، مشتریمداری باید از سوی همه صنایعی که قصد دارند تولید صادراتی داشته باشند، رعایت شود و در کنار آن، صنایع سختافزاری به صورت نرمافزاری مکمل هم قرار گیرند. جمع این دو میتواند ما را به سمت نور و روشنایی ببرد. در حالی که اکنون یک دهه میگذرد و به جای اینکه پول نفت را هزینه کرده و ماشینآلات صنعتی را وارد کشور کرده و در کارخانهها تلنبار کنیم، باید تجربیات را
استفاده کرده و از تکرار خطاها در دوران جدید اقتصاد ایران جلوگیری کنیم. یعنی اگر قرار است تولید صنعتی و صادرات صنعتی در کشور شکل گیرد، باید به تمامی این فاکتورها به صورت همزمان دقت کافی صورت گیرد. نکته حائز اهمیت دیگر این است که باید صادرات صنعتی را در تمامی رشتههایی که مزیت داریم، به عنوان یک اصل پذیرفته و از تولید کالاهایی که توان رقابتی در بازارهای جهانی ندارند، در کارخانههای صنعتی خود جلوگیری کنیم. اگر به این نکته توجه جدی نشود، آنگاه نتیجه انبارهایی خواهد بود که مملو از کالاست و متاسفانه، خریداری ندارد و این دردی است که اکنون صنعت ایران به آن دچار شده است. در حالی که اگر تمرکز اصلی ما روی صادرات صنعتی و استفاده از مزیتهای تولید صنعتی بود، کشور به شکل فعلی با رکود و بحران مواجه نمیشد. در این میان باید توجه داشت که صادرات صنعتی هر رشتهای از فعالیتهای اقتصادی برای خود یک شیوه خاص را دارد و هیچگاه نباید صادرات صنعتی را با روشهای سنتی صورت داد. در مورد صادرات سنتی زمان تولید، نظر به اینکه با انسان مرتبط است یا تجهیزات، با صادرات صنعتی متفاوت است، در حالی که صنایعی که با ماشینآلات مرتبط هستند، امروز
به شکل هوشمند و با استفاده از رایانهها، میتوانند با سرعت بسیار زیادی به تولید بپردازند و بیشتر هم با دانش فنی و علمی مرتبط هستند. اینها با صادرات سنتی متفاوت است و اگرچه همه در یک مسائلی مشترک هستند، اما به هر حال، صادرات به طول کلی قواعدی دارد که مشترک بین رشتههای مختلف صنعتی، تولیدی و تجارتی است، اما ظرافتهای ویژه صادرات صنعتی هم کار را متمایز میکند. بازاریابی آنها باید متمایز باشد و هنگام صادرات به این نکات توجه شود. به هر حال جمعبندی همه بحثهای صادراتی این است که اگر جنس خوب تولید کنیم، صادرات موفقی خواهیم داشت، ضمن اینکه باید کنترل کیفیت در میانه راه هم صورت گیرد و وجدان کاری برای آن کسانی که خود را تولیدکننده میدانند هم باید وجود داشته باشد. ضمن اینکه باید توجه داشت که ما در عرصه تولید و صادرات در بازارهای جهانی در کنار کسانی قرار میگیریم که این ارزشها را رعایت میکنند و ما مجبوریم برای اینکه خود را نشان دهیم، در کنار آنها به رقابت تنگاتنگ پرداخته و مزیتهای بیشتری نسبت به آنها رو کنیم. متاسفانه تجربیات بدی در حوزه صادرات به بازارهای آسیای میانه داشتهایم که اگرچه در شرایط خوبی میتوانستیم
این بازارها را به دست بگیریم، ولی به دلیل عدم رعایت این نکات ریز، آن بازارها را از دست دادهایم. وقتی با تولیدکننده بد شهره آفاق شدیم، به دست آوردن شرایط درست و برگشتن به آنچه باید رخ میداد، بسیار سخت است. متاسفانه تجربه هم نشان داده که ایرانیها در از دست دادن بازارهای صادراتی، ید طولایی داشتهاند که البته عمدتاً در حوزه کالاهای سنتی بوده است، اما اگر بخواهیم در حوزه کالاهای صنعتی به صورت قدرتمند وارد شویم، باید زمینه بروز چنین خطاهایی را به حداقل برسانیم. در این میان دولت اگر میخواهد واقعاً کار خود را سهل کرده و به هدف توسعه صادرات صنعتی و حتی سنتی برسد، اولین قدم این است که قبول کند اقتصاد دولتی این مسیر کنونی را نمیتواند طی کند و اقتصاد ما که با دولت فربه شده است، باید تغییر مسیر دهد. بخش خصوصی واقعی باید میداندار شده و کار را به دست گیرد. تا زمانی که اقتصاد ایران دولتی است، انگیزهای وجود ندارد که این اتفاقات رخ دهد. وقتی کارخانهای دست عدهای است که حقوقبگیر هستند، دلیلی ندارد که فعالیت برای توسعه صادرات و ارزآوری داشته باشد و تلاش کنند که کار را بهتر پیش برند. حتی همین شرکتها مداومتی در تولید
و توزیع کالاهای صادراتی در بازارهای هدف خارجی ندارند و همین باعث بدنامی صادرکنندگان ایرانی در بازارهای جهانی میشود.
دیدگاه تان را بنویسید