تاریخ انتشار:
تحلیلی بر نگرش جامعه «۴۰ساله» ایران به آثار برجام
پیروزی اعتدال
برنامه جامع اقدام مشترک برای حل و فصل چالش هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی حاصل مذاکرات طولانی و پرحاشیهای است، که نزدیک به ۱۲ سال به طول انجامید.
نگاه کلی به برجام را میتوان در دو سطح تحلیل کرد، یک نگاه به برجام به عنوان یک سند حقوقی تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک و فرآیند دستیابی به آن است که اکنون جزیی از اسناد حقوقی بینالمللی و شاید یکی از مهمترین آنها در سالهای اخیر است. از این منظر میتوان به ارزیابی سطح تعهدات طرفین و میزان پایبندی آنها به مفاد این سند حقوقی و حرکت در مسیرهای اجرایی توافق بر اساس زمانبندی موجود در این سند پرداخت و دستاوردهای عملی آن را آزمون کرد.
اما نگاه کلانتر به برجام را میتوان از منظر یک رهیافت و الگوی تعامل با دنیا بلکه الگویی برای تعامل سیاسی در میان جریانهای سیاسی داخلی صورت داد. با این توصیف که در مباحث حقوقی و اجرایی برجام ممکن است اختلافنظرهایی وجود داشته باشد، اما این اصل باید مورد پذیرش همگانی باشد که سند حقوقی برجام با توجه به آنکه از مجرای تمامی مراجع تصمیمگیری در ساختار سیاسی و حقوقی نظام گذشته است، در حکم قانون کشور است و خوب یا بد تمام ارکان حقوقی متعهد به اجرای آن هستند.
نقدهایی که به سند حقوقی برجام وارد میشود، نمیتواند در رسمیت این سند تاثیرگذار باشد. در نگاه کلانتر اما برجام رهیافتی است که نظام جمهوری اسلامی و نه فقط دولت روحانی آن را اتخاذ کرده است. در مرحله انعقاد برجام اجماعی در سطوح عالی تصمیمگیری صورت گرفت و همگان به این نتیجه رسیدند که برجام در ایفای نقش بینالمللی ایران و حل و فصل گرههای کشور سازنده است.
الگوی برجام رهاورد یک پارادایم سهمرحلهای از سوی سیاستگذاران داخلی شامل تنشزدایی با جهان، اعتمادسازی و تعامل و نقشآفرینی است، و در حقیقت این همان چیزی است که به آن برجام اطلاق میشود.
طبیعی است که آلترناتیوهای دیگری را هم میتوان برای برجام مطرح کرد که یکی بر مبنای پارادایم سهمرحلهای «تنشزایی با جهان بیرون، انزواطلبی و تقابل» ساخته میشود و دیگر الگو منبعث از پارادایم «رعب از قدرتهای جهانی، نفوذ و سلطه» است که میتوانند جایگزین برجام شوند. حال آنکه برجام حد اعتدال این دو پارادایم است.
به نظر میرسد که دو الگو دیگر درجامعه امروز ایران از طرفدارانی بسیار کمشمار برخوردار است اگر چه در فضای رسانهای پرسر و صدا باشند.
در حالی از یکسالگی این توافق بزرگ و گذر ششماهه از اجرای آن عبور کردهایم که آثار و نتایج سیاسی و اقتصادی این توافق آرامآرام نمایان میشود و همانطور که در روح این توافق نهفته است جایگاه ایران در جامعه جهانی از یک عنصر تهدیدکننده به سمت یک شریک موثر در معادلات اقتصادی و سیاسی در مناسبات جهانی در حال تغییر است و به نظر میرسد که اگر اطراف این توافق به نقشه راه ترسیمشده در آن پایبند باشند بسیار سریعتر از زمانبندی مندرج در این سند به نقطه عطف اعتمادسازی و همکاری متقابل خواهند رسید.
با وجود این در مناسبات داخلی ایران و میان جریانهای موثر سیاسی «برجام» کماکان محل منازعه و رویارویی سیاسی است.
تا جایی که همراهی یا مخالفت با برجام به یکی از مهمترین شکافهای سیاسی بدل شده است. جناحهای سیاسی میکوشند با اعلام رضایت از فرآیندهای پیش و پس از برجام یا مخالفت با آن، به بسیج و سازماندهی پایگاه هواداران خود مبادرت بورزند. در حالی که دولت روحانی و جناحهای حامی او از دستاوردهای برجام به عنوان محوریترین دستاورد چند سال اخیر کشور یاد کرده و تلاش میکنند که حل مسائل در هم پیچیده اقتصاد و سیاست و روابط بینالملل را به اشکال مختلف به تعهدات موجود در برجام موکول و موقوف کنند. در این میان، جریانهای مخالف میکوشند تا با تحریک اذهان عمومی و ایجاد سوال در ذهن مخاطبان خود به سست بودن پایههای توافق در برجام و عدم توفیق آن در حل مسائل و مشکلات جاری کشور اقدام کنند. حال سوال اینجاست که در آستانه ماههای پایانی دولت روحانی و آغاز مراحل انتخابات ریاست جمهوری و طبعاً کلید خوردن کار کمپینهای انتخاباتی آیا طرفداران برجام میتوانند آن را مبنای قطببندیهای سیاسی کنند و رایدهندگان را متقاعد سازند که بر اساس این دستاورد بزرگ، کارنامه دولت یازدهم را ارزیابی کرده و بار دیگر به برنامهها و شعارهای روحانی اعتماد کنند و
عنان اداره کشور را به او بسپارند؟
برای پاسخ به این سوال الگوهای مختلف تحلیلی را میتوان به کار بست. شاید آسانترین راه برای آگاهی از موضع افکار عمومی در مورد آثار برجام در روند زندگی و معیشت مردم و اثر آن در اعتماد و همراهی با برنامههای آتی دکتر حسن روحانی انجام پیمایش اجتماعی با استفاده از نمونههای ملی باشد. در اندازههای کوچکتر این نوع پیمایشها صورت گرفته است و نتایج آن به اشکال مختلف منتشر شده و تقریباً همگی گویای رضایت اکثریت جامعه از فرآیندهای پیش و پس از برجام بوده است. اما طبعاً برای دستیابی به یک نتیجه قابل اتکا و تعمیمپذیر نیاز است که با نمونهای ملی این پیمایش صورت بگیرد و نتایج آن در اختیار تحلیلگران قرار داده شود. به غیر از آن میتوان الگوهای تحلیلی دیگری را نیز مورد اتکا قرار داد و به ارزیابی آثار برجام در ایجاد انگیزههای سیاسی در عموم جامعه پرداخت. آنچه مراد این نوشتار است در حقیقت پیشنهاد این الگوی تحلیلی است.
نقطه ورود به این چارچوب تحلیلی از نظرگاه عناصر روانشناسی اجتماعی جامعه ایران در نیمه پایانی دهه آخر قرن اخیر است. نقطه پیک جمعیتی ایران که متولدین دهه 60 شمسی هستند و به دلیل کثرت و اثرگذاری آنان در برساختن مطالبات و تقاضاهای عمومی به دماسنج جامعه ایران معروف شدهاند و اکنون در آستانه ورود به میانسالگی هستند. دورهای از عمر آدمی که عقلانیت، دوراندیشی و عملگرایی جانشین احساس و هیجان و زودباوری و آرمانطلبی دوره جوانی میشود. به تعبیری جامعه ایران «40سالگی» را تجربه میکند. میانه سنی جمعیت ایران در سال ۱۳۹۵ از مرز ۳۰ سال گذشته است و بیشترین فراوانی جمعیتی درسالهای ۳۸ تا ۴۲سالگی به سرمیبرند.
براین اساس میتوان انتظار داشت که طبع جامعه ایران محافظهکارتر و میانهروتر شده است. با این نگاه همچنین میتوان انتظار داشت که گفتمانی که برجام ماحصل آن است و بر مبنای عقلانیت، هزینه و فایده، مدارا و گفتوگو و دوراندیشی صورتبندی شده است از مطلوبیت اجتماعی بیشتری برخوردار باشد. میتوان نشان داد گفتمانی که رهاورد آن صلح و امنیت و دور شدن سایه جنگ و خشونت از کشور است در اکثریت میانسالی که کودکی و نوجوانی خود را در سالهای جنگ تحمیلی هشتساله تجربه کرده است و در طول دوره زندگی خود همواره درگیر با تبعات اقتصادی و اجتماعی آن جنگ بوده است برانگیزانندهتر و مطلوبتر خواهد بود.
روحانی اگر بتواند نشان دهد که منطق و روح حاکم بر برجام که منطبق با طبع عمومی جامعه «چهلساله» ایران بوده است، کماکان الگوی عمل و محور برنامه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اوست میتواند به حمایت اکثریت این جامعه امیدوار باشد. اگرچه در شش ماه آینده نشان دادن دستاوردهای عینی و ملموس این توافق نیز میتواند راه را برای تداوم گفتمان تدبیر و امید هموارتر کند. کاربست الگوهای تبلیغاتی برمبنای دستاوردهای برجام و نمودار ساختن رهاوردهای میانهروی و اعتدال بر مدار و منطق صلحطلبی و اصلاحات اردوگاه روحانی را به پیروزی با آرایی بسیار بیشتر از دوره یازدهم امیدوار خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید