کالبدشکافی مشکلات صنعت سیمان در گفتوگو با مرتضی لطفی، مدیرعامل سیمان فارس و خوزستان
حاشیه سود پایین است
اگر ظرفیتهای جدیدی در حوزه صادرات سیمان ایجاد شود، واحدهای در حال تولیدمان با ظرفیت کامل تولید میکنند و در نتیجه حاشیه سود این صنعت هم افزایش مییابد.
با حصول توافق هستهای چشمها به بازار مسکن است تا با رونق معاملات در این بخش، بازار کالاهای بادوام سرمایهای نیز مانند سیمان، فولاد، گچ، کاشی و سرامیک تکان بخورد. این در حالی است که بنا بر پیشبینیهای موجود کارشناسان مسکن، نیمه دوم سال معاملات ساخت و ساز اندکی رونق پیدا میکند و در این صورت تقاضا برای مصالح ساختمانی از جمله سیمان افزایش مییابد. فصل پاییز شاخص گروه سیمانیها رشد 13 /4درصدی را تجربه کرد که این اتفاق نشان میدهد شاخص سیمانیها نسبت به دیگر ماههای سال جاری وضعیت بهتری را تجربه کرده است. گرچه به دلیل رشد قیمت در گروه سیمانی انتظارات از اثرپذیری شرکتهای تولیدکننده سیمان با اجرای بسته خروج از رکود دوم و همچنین شایعات بهبود صادرات به عراق برآورد شده است. تجارت فردا در گفتوگو با مرتضی لطفی که در حال حاضر به عنوان مدیرعامل سیمان فارس و خوزستان با بیش از ۳۳ درصد تولید کشور در این عرصه مشغول است به نقاط ضعف تولید سیمان و چگونگی سرنوشت سهام این کالا در بازار سرمایه پرداخته است. او معتقد است در حال حاضر شکاف بسیار عمیق بین قیمت عرضه و تمام شده سیمان در ارزش سهام سیمانیها بسیار تاثیرگذار
واقع شده است اما ورود منابع مالی جدید و سرمایهگذاری خارجی امیدواریهایی در این صنعت به وجود آورده است.
فعالان بازار سیمان معتقدند دولت هنوز هیچ سناریویی برای استفاده از مازاد تولید سیمان ندارد و راههای صادرات را به هر شکلی بسته است. کارشناسان بر این باور هستند که اولین سناریوی دولت باید روشن کردن موتور طرحهای عمرانی باشد که زیر سایه این طرحها چندین صنایع کشور که تولید کالاهای بادوام سرمایهای دارند به رونق خواهند رسید. اما سناریوی دوم خروج سیمان از رکود، تقویت بسترهای صادراتی آن است که از نگاه صاحبنظران این عرصه از آنجا که تجربه نشان داده برداشتن موانع صادراتی ممکن است سالها به طول بینجامد، اولین سناریو برای برونرفت سیمان از رکود بیشتر پیشنهاد میشود. به نظرتان چرا صنعت سیمان در سالهای اخیر به کما رفته است؟
کاهش ساخت و ساز و عدم تامین اعتبار در حوزه عمران که ناشی از ناتوانی مالی دولت و همچنین افت 58درصدی صدور پروانههای ساختمانی بود، مدتی است بر بازار سیمان سایه افکنده است. علاوه بر این در منطقه هم بازار صادراتی سیمان وضعیت مناسبی ندارد. با توجه به اینکه سیمان کالایی حجیم است و سهم 40درصدی در حمل و نقل دارد، صادرات آن کار آسانی نیست. در سال گذشته چهار میلیارد و 80 میلیون تن سیمان در
جهان تولید شده که سهم ایران از تولید جهانی سیمان حدود دو درصد محاسبه شده است. اگر میبینیم که ایران در سطح جهانی توانسته در سال گذشته و حتی سال جاری رتبه بالایی در صادرات سیمان کسب کند، به این دلیل است که کشورهای اطراف ما یا ظرفیت تولیدشان محدود است یا به دلیل درگیریهای منطقهای اکنون در مسیر نوسازی و رشد قرار گرفتهاند و سهم بسزایی از صادرات کشورمان دارند. سال گذشته 70 میلیون تن تولید سیمان داشتیم که از این میزان 2 /19 میلیون تن صادر، 56 میلیون تنفروش داخلی و 15 میلیون تن مازاد سیمان و کلینکر در پایان سال 1393 داشتهایم که مازاد تولید به سال 1394 وارد شد. صادرات 2 /19 میلیون تن سیمان هم به کشورهای سیآیاس (CIS)، عراق و افغانستان صورت گرفته که دوران ساخت و ساز این کشورها فرا رسیده و پس از استقلال و دوران جنگ تصمیم به نوسازی گرفتند. معتقدم توسعه جهشی صنعت سیمان مدیون دولت اصلاحات و وزیر وقت صنایع مهندس جهانگیری است که اعتبار قابل توجهی از محل صندوق ذخیره ارزی به عنوان خمیرمایه توسعه به صنعت سیمان اختصاص پیدا کرد و همین حمایت مالی سهم قابل توجهی در زیرساختها دارد. اگر امروز سیمان ایران در جهان جایگاه
بالایی دارد، نتیجه چنین توجهی به یک صنعت در گذشته است. حتی پیشبینی میکنم تا سال 1397 تولید سیمان به 100 میلیون تن برسد زیرا برخی واحدهای تولیدی هم در دست احداث است و ظرفیتسازیهایی در این صنعت جریان دارد. معتقدم اگر موضوع رکود جدی نبود و توزیع و مصرف سیمان در کشور روال گذشته خود را طی میکرد، امروز میتوانستیم ادعا کنیم که 90 میلیون تن سیمان در کشور تولید داریم. اما میبینیم که در دوره رکود با توجه به مشکلاتی که واحدهای در حال تولید با آنها مواجه بودند، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران در این بخش فتیله سرمایهگذاری جدیدشان را پایین کشیدهاند. تا جایی که میتوان گفت ظرف یکی دو سال گذشته رشد و پیشرفت پروژههای سیمانی تقریباً به صفر رسیده یا واحدها همچنان معطل ماندهاند.
گروه سیمانی بورس کالا با در اختیار داشتن 18 /2 درصد از ارزش بازار سهام یکی از گروههای مهم بورس تهران محسوب میشود. اغلب شرکتهای این گروه افزایش هزینهها و کاهش تقاضا برای سیمان تولیدی را مهمترین مشکلات خود میدانند. در حال حاضر ارزش سهام سیمانیها تحت تاثیر چه عواملی است؟ با توجه به اینکه صنعت سیمان بیش از 80 سال در ایران قدمت دارد اما چرا قیمتگذاری در این صنعت با تاخیر آزاد شده است؟
یکی از دلایل عمدهای که در سرنوشت ارزش سهام گروه سیمان حائز اهمیت است، سهم هزار میلیون یورویی واحدهای سیمانی از محل حساب ذخیره ارزی است که در دوره رونق صنعت سیمان به واحدهای تولیدی اختصاص پیدا کرد. اما بعد با افزایش نرخهای حاملهای انرژی و متعاقب آن عوامل تولید، مساله حمل و استخراج مواد و نرخ کارگری به شدت افزایش پیدا کرد و در حقیقت تامین قطعات و نیازهای ماشینآلات شرکت به تبع افزایش نرخ دلار بالا رفت و سبب شد هزینههای شرکتهای سیمانی افزایش پیدا کند. در صورتی که در این برهه از زمان اغلب شرکتها افزایش نرخی برای سیمان نداشتند. اما علاوه بر این، بخش زیادی از درآمد واحدها به دلیل تسعیر نرخ ارز از دست
رفت. دلیل آن هم این است که وقتی پروژههای سیمانی آغاز به کار کردند و از صندوق ذخیره ارزی استفاده کردند، نرخ یورو در حدود 900 تومان بوده، اما بعد باید با یورو 1700 تومان باید تسعیر میکردند. از سویی شدت تحریمها سبب شد صنعت سیمان از تکنولوژی جدید عقب بماند و واحدهای سیمانی نتوانند ماشینآلات خود را بهروز کنند چرا که اصلاً به دلیل تحریمها قادر به تامین هزینههای نوسازی نبودند و زیرساختهای آن فراهم نبود. عامل اصلی بعدی هم این است که به دلیل سایه دولت در تعیین قیمتگذاری سیمان همیشه این موضوع باعث شده از سالهای گذشته تا کنون شکاف بسیار جدی بین قیمت عرضه و تمامشده در این کالا ایجاد شود. همین موضوع در ارزش سهام سیمانیها بسیار تاثیرگذار بوده است. در حال حاضر محصولات فولادی توانستهاند متناسب با قیمت تمامشده، افزایش پیدا کنند اما سیمان در سنوات مختلف به دلیل اینکه مشمول سبد کالای حمایتی است، به آن اجازه افزایش قیمت داده نشده است. به همین دلیل از دو سال گذشته تاکنون که رکود در تولید تعمیق یافته، تولیدکنندگان سیمان با سه سناریو مواجه هستند. در وهله اول، کاهش ظرفیت آنها حتی تا 20 درصد به دلیل نبود بازار مصرف،
در وهله دوم آنها با مازاد 20 میلیون تنی سیمان روبهرو هستند و این با وجود این است که واحدهای تولیدی 20 درصد از ظرفیت تولید سیمان را کاهش دادهاند و 80 درصد آن در انبارها مانده است. خصوصاً در سال جاری با توجه به مناقشات سیاسی در منطقه، تحولات سیاسی اوکراین، ناامنیها در عراق و افغانستان بازار صادراتی ایران به هم ریخت. حتی مشاهده میشود که کشورهای سیآیاس هم با توجه به سرمایهگذاری کشورهای خارجی الان به ظرفیتهایی در زمینه تولید سیمان دست پیدا کردهاند و تلاش میکنند تا خودکفا شوند. بنابراین در حوزه صادرات هم با احتساب این موضوع گرچه پتانسیلهایی وجود دارد اما همزمان با رکود بازار داخلی با محدودیت صادرات هم مواجه شدیم. بنابراین به همین دلیل میتوان گفت اگر سیمان نتوانست در بورس رشد لازم را داشته باشد به این دلیل بود که قیمت ذاتی آن با قیمت واقعی فاصله بسیاری داشت. از اینرو فاصله بین قیمت تمامشده و قیمت عرضه یکی از عوامل اصلی کاهش سوددهی سهام سیمان است و همین امر سبب شده حاشیه سود سیمان از 50 درصد به 15 درصد تقلیل پیدا کند. طبیعی است که در بازار سرمایه با ورود اشخاص حقیقی و حقوقی میزان حاشیه سود مهم تلقی
شود. بازیگران بازار سرمایه هم تمایل دارند خریدار سهام صنعتی باشند که حاشیه سود بالایی داشته باشد و در کل نگاه آنها فقط به این سود است. کاملاً امر طبیعی محسوب میشود که با مشاهده مشکلات صنعت سیمان و شرایط سوددهی آن به خرید سهام تمایل نشان نمیدهند و نتیجه این میشود. البته خوشبختانه این موضوع در انجمن مورد بررسی قرار گرفته و کارفرمایان صنعت سیمان در جریان این مسائل هستند. اما اغلب پیشبینیها حاکی از این است که در نیمه اول سال آینده شاهد رونقی در بازار سیمان باشیم.
در شرایط فعلی که فضای روابط تجاری در کشور تغییر چهره داده، به نظرتان دولت برای رفع کمبود نقدینگی بنگاهها باید چه تمهیداتی بیندیشد؟
طبق مذاکراتی که انجمن صنفی سیمان با دولت داشته، مقرر شده سهم مصرف سیمان در بخش ساختمان افزایش و رویه ساختمانسازی تغییر پیدا کند. در واقع یکی از اقداماتی که دولت باید انجام دهد تا بازار سیمان رونق پیدا کند، استفاده کمتر از آهن در ساخت و سازهای خود است. چرا که دولت ناچار است برای تامین آهن مورد نیاز ساختمانسازی میلیاردها خرج کند. شخصاً معتقدم به دلیل اینکه ایران از جمله کشورهایی است که بسیار کم از کشورهای دیگر به دلیل رفع کمبود نقدینگی بنگاهها وام گرفته است، دولت میتواند محرک اساسی را منابعی تلقی کند که از کشورهای خارجی استقراض میکند. با اینروند امنیت اقتصادی کشور هم بالا میرود. در دولت سازندگی هم این اتفاق افتاده و الان هم میتوان به کمک فضای شکلگرفته پس از رفت و آمد هیاتهای تجاری بنگاهها را از ورشکستگی نجات داد. این عاملی است که برای ایجاد امنیت در ارتباط با کشورهای خارجی هم میتواند موثر واقع شود. علاوه بر اینکه با توجه به افت پایه پولی و محدود
بودن ذخایر پولیمان نیاز به چنین سرمایهگذاری خواهیم داشت و اگر از کشورهای دیگر استقراض کنیم، ظرفیت نقدینگی ایجاد میشود. انتظار میرود پس از تحریمها تولید نفت ایران افزایش پیدا کند و طبیعی است که اگر هم قیمت نفت کاهش پیدا کند، با توجه به اینکه صادرات ما دو برابر میشود، باز هم نقدینگی قابل توجهی در کشور ایجاد میشود. ایران ظرفیتهای توسعهای بسیاری برای سرمایهگذاری دارد و از یکسو نوسازی بافتهای فرسوده را در دستور کار دارد و این میتواند تاثیر بسزایی در مصرف داخلی سیمان بگذارد. معتقدم روند رشد هر سهامی در بازار سرمایه نباید همانند گذشته بادکنکی و کاذب باشد زیرا بازار سرمایه باید متعادل با اتفاقات اقتصادی داخل کشور پیش رود و فکر میکنم رشد سهام هر گروهی منطقی و متعادلتر از رشدهای دورههای گذشته شده است.
از نگاه تحلیلگران دو عامل در رشد قیمت سهام سیمانیها در فصل پاییز موثر واقع شده است، بسته خروج از رکود و بهبود بازار صادراتی عراق. اگر صادرات به عراق از سر گرفته شود، چه تاثیری در سهام سیمانیها خواهد گذاشت؟
پیشبینی شده عراق سالانه 25 میلیون تن نیاز به مصرف سیمان دارد و الان میانگین تولید آن 15 میلیون تن است و این به معنای آن است که 10 میلیون تن معادل ظرفیت تولید سالانه 10 کارخانه ما نیاز به واردات سیمان دارد. بنابراین طبیعی است که اگر ظرفیتهای جدیدی در حوزه صادرات سیمان ایجاد شود، واحدهای در حال تولیدمان با ظرفیت کامل تولید میکنند و در نتیجه حاشیه سود این صنعت هم افزایش مییابد. حاشیه سود که بالا میرود، رغبت برای خرید سهام هم افزایش پیدا میکند. یعنی به جای اینکه ما در سهماهه اخیر با صف فروش مواجه شویم با صف خرید روبهرو شده و ایجاد صف به نوبه خود به معنای رونق در حوزه سهام سیمان است. از اسفندماه سال 1393 تا به امروز، حدود 30 درصد ارزش بازار سهام در حوزه سیمان جریان نداشته و شاخص در تمامی حوزهها نفوذ پیدا کرده است. خوشبختانه بازار سرمایه پس از مدتی در قله 89500 واحدی ایستاد و شاخص بورس
در نهایت عدد 61 هزار را به خود دید. در حالی که شاخص در آستانه نزول به زیر 61 بود اما 68 هزار واحد شد. طبیعی است با توجه به شرایط پیش آمده و افزایش مراودات تجاری، میتوان برای بازار سرمایه آینده روشنتری ترسیم کرد. به اعتقاد من عامل محرک بخشهای مختلف در حوزه صنعت و سرمایهگذاری، استقراض از کشورهای خارجی است زیرا در یکی از گزارشهای جدید مرکز تحقیقات بینالمللی گفته شده در سالهای 2016 و 2017 ایران ظرفیت افزایش سرمایهگذاری را در حوزههای بانک، خودرو، پتروشیمی و ساختمان دارد. در واقع اینها عوامل تحریککننده بازار سرمایه خواهند بود و گرایش افرادی که در بازار سرمایه کار میکنند به سمت خرید سهام این صنایع خواهد بود.
کارشناسان معتقدند منابعی که دولت در بسته خروج از رکود در نظر گرفته بسیار ناچیز است و اثر زیادی بر تورم نخواهد گذاشت و تورم ناشی از آن قابل کنترل خواهد بود. برخیها هم بر این باور هستند که تزریق هفت هزار میلیارد تومان قرار است به پروژههای نیمهتمامی که نیاز اولیهشان به فولاد و سیمان برطرف شده و به نوعی روبه پایان هستند، اختصاص یابد. شارژ مالی پروژههای عمرانی توسط دولت با این میزان منابع چقدر در بازار سیمان تقاضا ایجاد میکند؟
هفت هزار میلیارد تومان منابعی نیست که برای شروع پروژههای جدید کافی باشد و از آنجا که دولت در آستانه برنامه ششم توسعه است و قرار است که همراه بودجه سال آتی به برنامه ششم توسعه هم بپردازد، اگر به بخش توسعهای این برنامه نگاه کنیم، متوجه میشویم دولت برنامههای متفاوتی را در بخش عمران و کشاورزی دارد. این هفت هزار میلیارد تومان صرف پروژههای نیمهتمام نمیشود، زیرا در پروژههای نیمهتمامی که روی دست دولت مانده این رقم اصلاً نمیتواند تاثیرگذار باشد. اما با شش هزارمیلیاردی که دولت قرار است اوراق قرضه منتشر کند، قرار است این منابع و اوراق به بانکها اختصاص پیدا کند و
باز هم کمکی به صنعت و بخش خصوصی نخواهد شد. در مقطعی دولت اجازه داد بخش خصوصی به این پروژهها ورود پیدا کند و بخشی از سرمایه بخش خصوصی وارد این پروژهها شد و توانست مقداری تقاضا را تحریک کند اما حال به اندازهای دولت برنامه عمرانی دارد که نیاز به سرمایهگذاری کلانی احساس میشود و شاید این هفت هزار میلیارد تومان تنها بتواند برای پنج ماه یعنی تا اوایل سال آینده پروژهها را شارژ مالی کند. اما با توجه به ورود منابع مالی جدید و سرمایهگذاری خارجی امیدواریهایی در این صنعت به وجود آمده و سال آینده وضعیت بسیار متفاوتتر از این خواهد بود، حتی تاثیرگذاری آن در بورس و بازار سرمایه هم بهبود پیدا میکند. انتظار داریم با توجه به سیاستهای اخیری که دولت در بسته خروج از رکود به کار گرفته و افزایش وامهای مسکن، تقاضا برای سیمان در بازار کمی تحریک شود. چرا که در حال حاضر هفت هزار میلیارد تومان هم قرار است به طرحهای عمرانی کشور اختصاص یابد. از 47 هزار میلیارد تومانی که دولت قبل از بسته خروج از رکود برای بودجه عمرانی پیشبینی کرده بود تنها حدود پنج هزار میلیارد تومان آن تخصیص پیدا کرده که رقم بسیار ناچیزی است. این اتفاق در
حوزه مسکن پروژههای عمرانی و بازارهای وابسته به آن را بسیار تحتالشعاع قرار داده است.
از طرفی بر اساس گزارش اخیر مرکز آمار و بانک مرکزی هم اعلام شده صدور پروانه ساختمانی 8 /5 درصد نسبت به سال گذشته کاهش داشته و از سویی هم کاهش صادرات سیمان در چهار ماه اخیر سال جاری شدت گرفته است و از اینرو فکر میکنم بهتر است وضعیت فعلی را کنار بگذاریم و برای آینده برنامهریزی کنیم. مراوداتی که پس از توافق هستهای کشورهای خارجی را به صنایع ایران جذب کرده، امیدواریهایی در بازار به وجود آورده که در دوران خروج از رکود صنعت سیمان به دلیل مزیتهای مختلفی که نسبت به کشورهای اروپایی دارد، همکاریهای بسیاری آغاز میشود. چرا که تولید سیمان در ایران به دلیل قیمت ارزان حاملهای انرژی و نیروی انسانی توانمند، آیندهدار است. مشکل دیگر صنعت سیمان عدم فرهنگسازی و نبود باور دستگاههای دولتی در ایجاد بازار مصرف جدید است. بیش از 60 سال است که در اغلب کشورهای دنیا جادهها را با استفاده از بتن غلتکی آباد میکنند و پیرو این رویکرد ما هم در انجمن سیمان با پیمانکاران راهسازی و وزارت مسکن از طریق مشارکت بانک مسکن کنسرسیوم مشترکی تشکیل دادیم تا با ترکیب سرمایهگذاران، سهامداران و پیمانکاران عملیاتی در این خصوص داشته باشیم اما
متاسفانه تا الان این موضوع تحقق پیدا نکرده است. با اینکه پیشبینی شده بود که سالانه سه هزار کیلومتر جاده ساخته شود و این علاوه بر توسعه راهسازی به معنای افزایش مصرف سیمان بود. با توجه به بافتهای فرسودهای که در کشور داریم و مزیتهایی که در صنعت سیمان وجود دارد، پیشتازان این صنعت در دنیا از همکاری با ما مطمئناً استقبال میکنند و در این صنعت میتوانند مشارکت کنند.
وضعیت شاخص گروه سیمانیها را در فصل زمستان چطور پیشبینی میکنید؟
با توجه به رکود اقتصادی و سرمای زودهنگام همانند سالهای گذشته که ساخت و سازها محدود میشود، امسال هم رویه همین است اما این مساله تاثیر بسیاری در شاخص نخواهد داشت و به نظر من اتفاقاً شاخص گروه سیمانیها با رشد قیمت هم مواجه خواهد شد زیرا امکان افزایش قیمت سیمان بسیار است و همین خریداران را به خرید ترغیب میکند. چرا که سودآوری در بازار سرمایه اصل مهمی برای بازیگران بازار سرمایه است. آنها معتقدند طرحهای عمرانی کشور قرار است شارژ مالی شوند و همین امر مصرف سیمان را افزایش خواهد داد، پس نتیجه میگیرند الان زمان خرید سهام است.
اوایل امسال قرار بود قیمت سیمان با توجه به افزایش دستمزد، انرژی و هزینههای تولید 17 درصد گران شود اما این افزایش قیمت به تاخیر افتاد. الان هم اغلب کارخانههای سیمان تولیدات خود را با تخفیف عرضه میکنند. به نظرتان این کاهش قیمت از سوی کارخانههای سیمان تا چه زمانی ادامه پیدا میکند؟
با توجه به فاصله جدی بین عرضه و تقاضا فعلاً قیمت سیمان افزایش پیدا نمیکند و در حال حاضر شرکتها در راستای حفظ ظرفیت تولید و تامین نیازهای مالیشان بسیاری از تولیدات خود را با تخفیف هم عرضه میکنند. اما با توجه به اینکه انجمن صنفی سیمان افزایش 17درصدی قیمت سیمان را که امسال اعمال نشد، همچنان مطالبه محفوظشده خود میداند، به نظرم در سال آتی میتوانیم برای گران شدن این کالا زودتر از نیمه دوم سال با دولت و تولیدکنندهها به توافق برسیم. فکر کنم همچنان تا نیمه دوم سال آینده تولیدکنندگان سیمان به تخفیفهای خود ادامه دهند، اما بالاخره این تخفیفها محدودتر از امسال خواهد شد زیرا موضوع افزایش قیمت سیمان در سال آتی سبب میشود مصرفکنندگان به خرید سیمان و ذخیرهسازی آن گرایش پیدا کنند.
دیدگاه تان را بنویسید