نگاهی به تاثیر کاهش قیمت نفت بر وضعیت اقتصادی آمریکا
تیغ دولبه
دلیل توقف هواپیمای «سعودالفیصل» در فرودگاه وین در جریان مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱ + ۵ و دیدار وزیر امور خارجه عربستان سعودی با «جان کری»، همتای آمریکاییاش هنوز به تمامی روشن نیست.
دلیل توقف هواپیمای «سعودالفیصل» در فرودگاه وین در جریان مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 و دیدار وزیر امور خارجه عربستان سعودی با «جان کری»، همتای آمریکاییاش هنوز به تمامی روشن نیست. ولی به نظر میرسد در آن دیدار کوتاه تصمیمی گرفته شد که نهتنها در همان روزها در سرنوشت پرونده هستهای ایران اثرگذار بود، که چند روز بعد نقش مهمی در به نتیجه نرسیدن اجلاس نوامبر 2014 اوپک و شتاب بخشیدن به روند کاهشی قیمت نفت در بازارهای جهانی ایفا کرد. اما چرا ایالات متحده با کاهش قیمت نفت موافق است؟ پایین بودن قیمت نفت چه تاثیری در اقتصاد این کشور و زندگی خانوادههایی دارد که هر روز به نحوی با موضوع سوخت و انرژی درگیرند؟ در نگاهی کوتاه، به نظر میرسد همهچیز به نفع خانوادههایی است که بخش بزرگی از درآمدشان را صرف هزینههای مربوط به انرژی میکنند؛ یعنی خانوادههایی با درآمدهای پایین. آنها بیشترین نفع را از پایین رفتن قیمت نفت میبرند. البته به شرطی که بعضی از اعضایشان مستقیماً در صنایع استخراج نفت و یا صنایع وابسته مثل لوله و متهسازی مشغول به کار نباشند. در شرایطی که کم نیستند خانوادههایی که میزان قابل توجهی از درآمد سالانهشان به سبب کاهش بهای نفت و بنزین، ذخیره یا صرف بهبود وضعیت معیشتشان میشود، کارگران و کارکنان صنایع نفت و گاز هر لحظه در هراس بیکار شدن به سر میبرند. شرکتهای بزرگ نفتی در این چند ماه یکی پس از دیگری دست به تعدیل نیرو زدهاند و این به سبب اقتصادی نبودن حفاری در بسیاری از میادین جهانی با قیمتهای فعلی است. به گزارش بلومبرگ، تا امروز بیش از 100 هزار نفر در جهان به سبب کاهش قیمت نفت کارشان را از دست دادهاند و این شامل حال کارکنان شرکتهای بزرگ و معتبری مثل Baker Hughes، Halliburton و Schlumberger هم میشود. تاثیر کاهش قیمت نفت در بُعد جغرافیایی نیز یکپارچه نیست. ساکنان ایالتهایی مثل تگزاس، داکوتای شمالی و نیومکزیکو که در تامین انرژی ایالات دیگر فعال هستند از این کاهش قیمت ضرر میکنند و در عوض ساکنان ایالات سردسیرتر یا ایالتهایی که به سبب وجود صنایع انرژیبر مصرف بالاتری دارند، وضعیت بهتری را تجربه میکنند. با وجود اینکه بخش عمده خانوادههای آمریکایی از اینکه باک اتومبیلشان ارزانتر پر میشود و هزینه کمتری بابت گرم کردن خانههایشان میپردازند خوشحالاند، ساکنان خیابان والاستریت خیلی دل خوشی از شرایط موجود ندارند. صنایع نفت و گاز جزو پرسودترین صنایع و اصلیترین منابع سرمایهگذاری در اقتصاد جهانی محسوب میشوند و از رونق افتادن این صنایع و بالا رفتن ضریب ریسک سرمایهگذاری در آنها، اثری ناگهانی در اقتصاد کلان کشورها، از جمله ایالات متحده خواهد داشت. سرمایهگذارانی که در اتاقهای بورس، سهام این یا آن شرکت نفتی را رصد میکنند، این روزها تردید بیشتری در صرف پولهایشان به خرج میدهند و این یعنی کاهش رونق بازار، لااقل در کوتاهمدت. از سوی دیگر ادامه روند موجود ممکن است اقتصادی بودن تولید نفت شیل که آمریکا را از واردات طلای سیاه بینیاز میکند زیر سوال برده، سبب چرخش نگاه این کشور به سمت صادرکنندههای دیگر شود و به موقعیت بالادستش در صنعت انرژی صدمه وارد کند. با مرور همه این تاثیرات بعضاً متضاد، اگر ایالات متحده را در این کاهش قیمت بزرگ سهیم بدانیم، باز هم پرسش اصلی این خواهد بود که انگیزه اصلی سیاستگذاران این کشور در لمس تیغ دولبه قیمت نفت چیست؟ چرا بهرغم تاثیر مبهم و دوگانه این کاهش قیمت بر رونق اقتصاد و وضعیت معیشت خانوادههای آمریکایی، باز هم این کشور طرفدار شکلگیری و حفظ وضع موجود بوده و هست؟ اینجاست که مثل بسیاری از سوالات درباره تحولات به ظاهر اقتصادی جهان، باید پاسخ را کمی دورتر، در زمین بازی خاکستری سیاست جستوجو کرد.
دیدگاه تان را بنویسید