شناسه خبر : 14672 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

صنعت کلیدی نفت در آمریکا، با کاهش شدید سرمایه‌گذاری مواجه شده است

شکستِ شیل

نفت و گاز، برای اقتصاد ایالات متحده اهمیتی ساختاری دارند. کاهش شدید قیمت‌ها قبل از آنکه اثر مثبت کاهش هزینه‌های مصرف‌کنندگان بتواند اثر خود را نشان دهد و در کوتاه‌مدت، اثری منفی بر سرمایه‌گذاری کسب و کار خواهد داشت.

جان کمپ / تحلیلگر ارشد بازار در رویترز / ترجمه: ایما موسی‌زاده

نفت و گاز، برای اقتصاد ایالات متحده اهمیتی ساختاری دارند. کاهش شدید قیمت‌ها قبل از آنکه اثر مثبت کاهش هزینه‌های مصرف‌کنندگان بتواند اثر خود را نشان دهد و در کوتاه‌مدت، اثری منفی بر سرمایه‌گذاری کسب و کار خواهد داشت. بنا بر اطلاعات جدید منتشر‌شده از طرف اداره آمار، در سال 2013، از هر هشت دلار سرمایه‌گذاری جدید انجام‌شده در بخش کسب و کار، یک دلار آن به تولیدکنندگان نفت و گاز تعلق داشته است. همچنین بنا بر آخرین نسخه منتشر‌شده از گزارش سالانه مخارج سرمایه‌گذاری که در 5 فوریه امسال منتشر شد، کسب و کارهایی که در بخش نفت و گاز فعال هستند در سال 2013، حدود 159 میلیارد دلار در چاه‌ها، سازه‌ها و تجهیزات نفتی در این بخش سرمایه‌گذاری کرده‌اند. علاوه بر این، شرکت‌های فعال در این صنعت از بیش از 20 میلیارد سرمایه‌گذاری دیگر در این بخش حمایت کرده‌اند که باعث شده است سهم سرمایه‌گذاری جدید در صنعت نفت و گاز، از کل سرمایه‌گذاری جدید انجام‌شده در اقتصاد به 5/13 درصد برسد. در سال 2003، سهم استخراج و سایر بخش‌های این صنعت از کل مخارج سرمایه‌ای کسب و کار اقتصاد، تنها 3/5 درصد بود. سرمایه‌گذاری انجام‌شده در بخش نفت و گاز در سال 2013، برابر مجموع سرمایه‌گذاری انجام‌شده در سه بخش بزرگ بعدی بود. این سه بخش عبارتند از الکتریسیته (86 میلیارد دلار)، بیمارستان (51 میلیارد دلار)، مخابرات سیمی و تامین‌کنندگان کابل و پهنای باند (49 میلیارد دلار). به نظر می‌رسد سال 2014 نیز حداقل تا قبل از کاهش قیمت‌ها در نیمه دوم سال، از این نظر وضعیتی مشابه سال قبل داشته است. از نظر اقتصاددانان و سیاستگذاران، سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز، به دلیل تاثیرات در تغییرات آب و هوا و ایجاد آلودگی در محیط‌زیست، مطلوبیتی کمتر از سرمایه‌گذاری در بخش‌های مدرن و مد روزی مانند صنعت فیلم، انرژی‌های پاک و کامپیوتر دارد. اما همچنان نفت و گاز و زنجیره توزیعی وابسته به آن، تعداد زیادی مشاغل با پرداختی حقوق بالا را در خود جای داده‌اند و در نتیجه کاهش ناگهانی در پرداخت‌ها به دلیل کاهش قیمت نفت، اثرات منفی قابل توجهی بر اقتصاد خواهد داشت.

سهم غیر‌معمول
از مجموع 140 میلیون‌نفری که در بخش‌های غیر‌کشاورزی در ایالات متحده مشغول به کارند، سهم صنعت نفت و گاز کمتر از 500 هزار نفر است. یعنی کمتر از نیم‌درصد شاغلان کشور، در این بخش مشغول به کارند. اما سرمایه‌گذاری مستقیم در این بخش، از سایر قسمت‌های محبوب اقتصاددانان و سیاستگذاران، مانند تولید و ساخت موتور (27 میلیارد دلار) و هوافضا (هفت میلیارد دلار) و طراحی سیستم‌های کامپیوتری (10 میلیارد دلار) بسیار بیشتر است. علاوه بر این، شاغلان در صنعت نفت و گاز، در هر رده شغلی (ماهر، نیمه‌ماهر یا موقت) بالاترین حقوق‌ها را در اقتصاد ایالات متحده دریافت می‌کنند. در سال 2013 بر اساس آمار اداره تحلیل اقتصادی، متوسط دستمزد در بخش استخراج نفت و گاز، 160 هزار دلار در سال بوده است که تقریباً سه برابر متوسط دستمزد پرداختی در بخش خصوصی کشور بوده است. حتی در بخش‌های وابسته نیز متوسط حقوق شاغلان،50 درصد بیشتر از متوسط حقوق کشور است.

زنجیره گسترده عرضه
بررسی آمار خام حقوق و دستمزد، باعث می‌شود نتوانیم اهمیت و اثر این بخش را بر کل اقتصاد کاملاً درک کنیم. نفت و گاز باعث ایجاد شغل‌های بسیاری در بخش‌های دیگر اقتصاد از فولادسازی (لوله‌های مورد استفاده در صنعت) و مهندسی سنگین (ساخت پمپ فشار و تجهیزات آن) تا حمل و نقل (جاده، هواپیمایی و کامیون) و ساخت‌وساز (جاده‌سازی و لوله‌کشی) می‌شود. به عنوان مثال در سال 2013 صد هزار مسافر از طریق فرودگاه بین‌المللی کوچک اسلولین فیلد (Sloulin Field) در ویلیستون داکوتای شمالی، که درست در قلب حوزه نفت شیل باکن (Bakken) قرار گرفته است جابه‌جا شدند در حالی ‌که تعداد مسافران این فرودگاه در سال 2012، 40 هزار و در سال 2008 تنها 12 هزار نفر بوده است. آمار مذکور، باعث شده فرودگاه اسلولین یکی از سریع‌ترین سرعت‌های رشد در بین فرودگاه‌های ایالات متحده را به خود اختصاص دهد. تعداد کل مسافرانی که از فرودگاه‌های داکوتای شمالی استفاده می‌کنند بین سال‌های 2008 تا 2013، بر اساس آمار اداره هواپیمایی فدرال آمریکا، حدود دوسوم افزایش یافته و از حدود 700 هزار نفر به بیش از 2/1 میلیون نفر رسیده است. این به معنای افزایش تعداد مشاغل، چه در داخل فرودگاه و بخش زمینی و چه در کادر پرواز است. در بخش راه‌آهن نیز، افزایش محموله‌های نفت خام تولیدی حوزه باکن، باعث تراکم شدید استفاده از خطوط راه‌آهن توسط شرکت‌های حمل و نقل در ایالت‌های شمالی آمریکا شده است. به همین دلیل شرکت راه‌آهن برلینگتون نورترن سانتافه (شرکت راه‌آهن متعلق به وارن‌بافت) که اکثر خطوط آهن این منطقه را در اختیار دارد، اعلام کرد در سال 2015 قصد دارد سرمایه‌گذاری 5/1 میلیارد‌دلاری در مناطق شمالی را انجام دهد. بر اساس اعلام شرکت، بخش اعظمی از این سرمایه‌گذاری صرف افزایش ظرفیت در داکوتای شمالی و ایالت‌های همجوار آن خواهد شد. تعداد زیادی صنایع دیگر هم به بخش نفت و گاز وابسته هستند. بر اساس یک بررسی انجام‌شده در داخل این صنعت با همکاری وزارت بازرگانی آمریکا در سال 2012، ارزش لوله‌های حفاری و جداری و سایر لوله‌های حمل‌شده از کارخانجات ایالات متحده، 5/6 میلیارد دلار بوده است. در بخش تولید لوله‌ها حدود 7500 نفر با متوسط حقوق ساعتی 30 دلار به کار مشغول هستند. دستمزدی که حدود 20 درصد بیشتر از متوسط دستمزد ساعتی در بخش خصوصی ایالات متحده است.

کاهش سرمایه‌گذاری
با کاهش 50‌درصدی قیمت نفت که از ابتدای نیمه دوم سال 2014 آغاز شده است، تمام شرکت‌های تولیدکننده نفت و گاز، بودجه سرمایه‌ای خود را برای سال 2015 به شدت کاهش داده‌اند. تعداد دکل‌های حفاری نفت، بر اساس آمار بیکر هیوز، در طی چهارماه بیش از 30 درصد کاهش یافته است. Continental Resources یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های حفاری فعال در حوزه باکن، اواخر سال گذشته میلادی اعلام کرد تعداد دکل‌های در حال استفاده خود را از 50 در پایان سال 2014 به 34 تا پایان ماه مارس 2015 خواهد رساند و احتمالاً تعداد دکل‌های در حال استفاده در سال 2015 به طور متوسط 31 عدد خواهد بود. اگر فرض کنیم وضعیت مشابهی در کل صنعت اتفاق بیفتد، تعداد دکل‌ها و میزان اشتغال در حوزه‌های نفتی در سال 2015 در مقایسه با سال قبل از آن بین 35 تا 40 درصد کاهش را تجربه خواهد کرد. اخراج‌های انبوه همین حالا هم توسط بسیاری از شرکت‌های اکتشاف و تولید نفت و همچنین پیمانکاران دکل‌ها انجام شده است و حالا از طریق زنجیره عرضه، روند اخراج کارکنان در حال رسیدن به تولیدکنندگان تجهیزات و عرضه‌کنندگان شن‌های نفتی است. در نهایت، کاهش قیمت نفت باعث ایجاد انگیزه‌ای در ایالات متحده می‌شود تا این کشور همچنان به طور خالص واردکننده پنج میلیون بشکه نفت در روز باقی بماند. نفت ارزان‌تر به معنای گازوئیل ارزان‌تر برای مردم، سوخت دیزل ارزان‌تر برای شرکت‌های حمل و نقل و راه‌آهن و سوخت جت ارزان‌تر برای شرکت‌های هواپیمایی است. تشویق به افزایش مخارج و سرمایه‌گذاری فرآیندی زمان‌بر است و در نتیجه اثرات مثبت کاهش مخارج مصرف‌کنندگان به دلیل کاهش قیمت نفت، به زمان نیاز دارد تا به تمام اقتصاد سرایت کند. اما در این بین، اثر منفی ناشی از کاهش ناگهانی سرمایه‌گذاری و اشتغال در بخش نفت و گاز، اثر خود بر اقتصاد را فوراً نمایش خواهد داد. جرمی گرانتام در یادداشتی که منتشر کرده است در این باره می‌گوید: «شرکت‌های نفتی شکست دردناکی را متحمل شده‌اند که آنها را مجبور کرده نه‌تنها مخارج جاری خود را کاهش دهند که از برنامه‌های خود برای آینده هم فعلاً صرف‌نظر کنند.» در مقابل، کسانی که از کاهش قیمت نفت منتفع می‌شوند (مصرف‌کنندگان) ممکن است مخارج پرداختی خود برای سایر هزینه‌ها یا سرمایه‌گذاری را افزایش دهند، اما ممکن هم هست این کار را نکنند و در هر صورت، افزایش هزینه و پرداختی فرآیندی زمان‌بر خواهد بود. از نظر مقایسه ایستایی، کاهش قیمت نفت و گاز در نهایت به نفع ایالات متحده خواهد بود. اما با در نظر گرفتن شرایط پویا، تغییر رویه از سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز به سمت مخارج و سرمایه‌گذاری در بخش‌های دیگر اقتصاد، فرآیندی زمان‌بر و احتمالاً مشکل است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها