سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم تا چه حد پیشبینیپذیر است؟
عبور از مه
شامگاه 27 آذرماه 1389؛ دوربین شبکه یک روی چهره «محمود احمدینژاد» زوم کرده بود و او در لباس رئیس دولت با مردم سخن میگفت. سخنانی که او بر زبان میآورد، این بار فقط روی پاشنه «حاملهای انرژی» میچرخید؛ احمدینژاد مصرف زیاده از حد انرژی توسط برخی دهکها را سرزنش کرد و برای اثبات ناکارآمدی نظام یارانهای ایران دلایلی آورد. او با همان هیجان و البته لبخند کمرنگی که بر چهره داشت، این را هم گفت که اصلاح قیمتها یا همان قانون هدفمندسازی یارانهها از فردا 28 آذرماه اجرا میشود. احمدینژاد به همین سادگی از اجرای طرحی خبر داد که قرار بود تن بیمار اقتصاد ایران را جراحی کند. رئیس دولت، این طرح را «مردمیترین» طرح اقتصادی کشور توصیف کرد اما از میان کنشگران اقتصادی و مردم هیچ کس از فردای اقتصاد ایران خبر نداشت. احمدینژاد البته تاثیر این جملات خود را میدانست که مردم را به آرامش و همدلی دعوت کرد و البته چندین بار از آنان خواست برای برداشت یارانههای نقدی به بانکها هجوم نبرند. اما سخنان آن شب رئیس دولت دهم همان قدر بهتآور بود که بیماری بدون آگاهی و حتی تزریق داروی بیهوشی، تحت جراحی قرار گیرد. او همان گونه که وعده داده بود توانست با اجرای ناگهانی این طرح، اقتصاد ایران را دگرگون کند: «باید برسیم به نقطهای که رفتار تولیدکننده، حمل و نقلکننده، مدیر و مصرفکننده ما کاملاً دگرگون بشود.» اجرای ناگهانی این طرح از سوی احمدینژاد خرق عادت نبود. او در طول هشت سالی که بر مسند ریاستجمهوری تکیه زده بود، نشان داد که راههای غافلگیر کردن فعالان اقتصادی و مردم را خوب میداند. او سه سال پیش از اجرای فاز نخست قانون هدفمندسازی یارانهها نیز بنزین را هم شبانه سهمیهبندی کرد و اینگونه در همان شب خیابانها و پمپبنزینها به بینظمی کشیده شد. احمدینژاد و مردانش ذرهای از مسیر «پیشبینیناپذیر» خویش در حوزه اقتصاد عدول نکردند. اما مردی که با اعمال سیاستهای خلقالساعه، فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و بازرگانان را غافلگیر میکرد دیگر رفته است؛ هرچند سایه سیاستهای هیجانی او و کابینهاش همچنان بر اقتصاد و فضای کسب و کار سنگینی میکند. از یک سال پیش اما، دولتی روی کار آمده است که برقراری آرامش و بازگشت کشور به روی ریل عقلانیت را وعده داده بود. تاکید دکتر حسن روحانی و اطرافیان او بر این کلیدواژهها در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی، مورد اقبال فعالان اقتصادی واقع شد. از نگاه کسانی که دستی بر تولید و تجارت داشتهاند، دولت توانسته است تا حدودی به این وعدههای خود پایبند بماند؛ بدین معنا که ثبات نسبی را بر اقتصاد حاکم کند و دست کم از تصمیمسازیهای ناگهانی و بدون اطلاع نمایندگان بخش خصوصی پرهیز کند. اگرچه آنچه از محافل خصوصی یا عمومی فعالان بخش خصوصی شنیده میشود، نشان میدهد آنان در مورد برخی از سیاستهای دولتی همچنان با شرایطی توام با نااطمینانی و تا حدودی غبارآلود مواجه هستند. اما اکنون که یک سال از آغاز به کار دولت یازدهم سپری شده است شاید زمان مناسبی برای طرح این پرسش باشد که اقتصاد ایران در این دولت تا چه حد عقلانی و پیشبینیپذیر بوده است؟ آیا ابلاغ بخشنامهها و اعمال سیاستهای اقتصادی باز هم صاحبان کسب و کار را غافلگیر میکند؟ این پرسشها را در گفتوگو با فعالان اقتصادی و همچنین صاحبنظران حوزه اقتصاد در میان گذاشتهایم و آنان در این پرونده به قضاوت پیشبینیپذیری رفتار و عقلانیت سیاستگذاران در دولت جدید پرداختهاند.
دیدگاه تان را بنویسید