۳۶ درصد از بیکاران فعلی ایالات متحده، بیش از ۲۷ هفته مداوم بیکار بودهاند
تجربه سوئدی
بیکاری برای مدت طولانی، مشکلی است که ایالات متحده همیشه با آن درگیر بوده و میتوان گفت از زمان رکود بزرگ به بعد، نتوانسته راهحل موثر و کارا و مهمتر از همه دائمی برای آن پیدا کند.
بیکاری برای مدت طولانی، مشکلی است که ایالات متحده همیشه با آن درگیر بوده و میتوان گفت از زمان رکود بزرگ به بعد، نتوانسته راهحل موثر و کارا و مهمتر از همه دائمی برای آن پیدا کند. به عنوان مثال در سال 2002، ایالات متحده بین کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، از نظر کمترین نرخ بیکاری بلندمدت، رتبه چهارم را به خود اختصاص داد. در آن زمان تنها 10 درصد از افراد بیکار، بیش از 27 هفته بود که شغلی نداشتند اما حالا و با گذشت 10 سال، حدود 36 درصد از بیکاران ایالات متحده بیش از 27 هفته است که شغلی ندارند. بیکاری طولانیمدت بیشتر به این دلیل کانون توجه است که تبعات مخرب دیگری نیز برای بازار نیروی کار به همراه خواهد داشت. مهارت کارگران کاهش خواهد یافت و همچنین بررسیها نشان داده کارفرمایان عدم تمایل غیرمنطقی اما شدیدی برای استخدام کارگرانی دارند که برای مدت طولانی بیکار بودهاند و در نتیجه هرچه فرد برای مدت طولانیتری بیکار باشد، شانس یافتن کار برای وی کمتر خواهد شد (در مورد کارگران با مهارت پایین، بیکاری بیش از 27 هفته میتواند منجر به بیخانمانی و سقوط آنها به زیر خط فقر شود). اما نقطه روشن بحث اینجاست که بعضی از کشورهای ثروتمند توانستهاند این مساله را کنترل کنند و این نشان میدهد سیاستگذاری درست میتواند اوضاع بازار نیروی کار را بهبود بخشد. به عنوان مثال دولت سوئد، بعد از پشت سر گذاشتن بحرانی مالی همراه با بیکاری بلندمدت، برنامههای مختلفی را برای کنترل بیکاری اجرا کرد. بررسی که در سال 2007 در این کشور انجام شد، نشان داد از بین تمام برنامههای اجرا شده مانند کمک به کارکنان برای برقراری ارتباط با همکاران قدیمی یا کارفرمایان، استخدام مستقیم نیمهوقت و تماموقت توسط دولت و برقراری سوبسید برای کارکنان، تنها مورد آخر واقعاً منجر به کاهش بیکاری بلندمدت شده بود. برنامه یارانه دستمزد (یا همان سوبسید کارکنان) برنامهای بود که طبق آن، دولت پرداخت بخشی از حقوق شاغلان بخش خصوصی را تقبل میکرد. با اجرای این برنامه هم درآمد افراد افزایش مییافت و هم کارفرمایان اشتیاق بیشتری به استخدام افراد جدید نشان میدادند. البته یارانه دستمزد پیش از این توسط اقتصاددانان آمریکایی به عنوان جایگزینی برای EITC پیشنهاد شده بود (EITC برنامهای است که به موجب آن پرداختی اضافی به خانوارهایی که دارای درآمد زیر حداقل درآمد سالانه هستند صورت میگیرد و در محاسبات مربوط به آن تعداد، سن و... فرزند یا فرزندان خانواده مورد توجه قرار میگیرد) که البته مورد استفاده قرار نگرفت. دولت سوئد، این برنامه را به این صورت اجرا کرد که نصف حقوق پرداختی به کارکنان تازهاستخدام شده تا شش ماه، توسط دولت تامین اعتبار میشد. این مساله کارفرمایان را تشویق به استخدام نیروهای جدید میکرد و این اطمینان را به آنان میداد که در صورت کارا نبودن شخص استخدامشده تا شش ماه با هزینهای اندک میتوانند عذر وی را بخواهند. به نظر میرسد حالا ایالات متحده باید سوبسید دستمزد را نه به عنوان جایگزینی برای حداقل دستمزد و EITC که به عنوان برنامهای برای کاهش بیکاری بلندمدت در دست بررسی دوباره قرار دهد.
دیدگاه تان را بنویسید