تاریخ انتشار:
روایتی درباره تئوریپردازان و سیاستگذاران اقتصاد دولتی در صدر انقلاب اسلامی
دولتیسازان
چه آن را اشتباهی از روی خیرخواهی بدانیم، یا تصمیمی عاقلانه و بر مبنای تئوریپردازی بنامیم، یا معتقد باشیم که تصمیم در اصل درست بود و در اجرا به گونهای دیگر رفتار شد، یا حتی از جبر تاریخی و اجتماعی دوران دم بزنیم؛ در آنچه «دولتیسازی» بر سر اقتصاد ایران آورد تغییری حاصل نخواهد شد
چه آن را اشتباهی از روی خیرخواهی بدانیم، یا تصمیمی عاقلانه و بر مبنای تئوریپردازی بنامیم، یا معتقد باشیم که تصمیم در اصل درست بود و در اجرا به گونهای دیگر رفتار شد، یا حتی از جبر تاریخی و اجتماعی دوران دم بزنیم؛ در آنچه «دولتیسازی» بر سر اقتصاد ایران آورد تغییری حاصل نخواهد شد، اموال مصادرهشده به صاحبان پیشینشان بازنخواهد گشت و احتمالاً هیچکس عملکرد خود را در این ماجرا اشتباه نخواهد خواند. با این تفاسیر، بازخوانی نظرات آنان که مدافع اقتصاد دولتی بودند و مرور سخنان نمایندگانی که در مجلس خبرگان قانون اساسی به افزایش نسبی سهم دولت در اقتصاد کشور رای دادند. چه فایدهای خواهد داشت؟
البته سوال اخیر را میتوان به کل تاریخ تعمیم داد و پرسید اصلاً خواندن تاریخ چه فایدهای دارد. پاسخ به این سوال، توضیح چرایی پرداختن به داستان دولتی شدن اقتصاد ایران است:
■برای اینکه مشخص شود دقیقاً چه کسانی از اقتصاد دولتی دم میزنند و درباره نتیجه اقدامات آنها قضاوت کرد.
■برای اینکه بدانیم حتی در دوران تسلط دیدگاههای چپگرایانه، افرادی بودند که نه از منظر راستگرایی اقتصادی، که از منظر دفاع از حقوق مالکیت، با افزایش سهم دولت در اقتصاد مخالف بودند.
■به منظور بررسی کارنامه و عملکرد کارآفرینان و صاحبان کسبوکاری که نامشان به اشتباه با برخی متهمان و مجرمان فعالیتهای ناسالم اقتصادی درهم آمیخت و اموال، کارخانهها و در یککلام حاصل عمرشان مصادره شد.
■با هدف شناخت بیشتر نظریهپردازان و پیشروانی که اقتصاد ایران، به آزمایشگاه اندیشههای آنان تبدیل شد و امروز، تاریخ دربارهشان داوری میکند.
این لیست را میتوان تا بینهایت ادامه داد؛ اما احتمالاً مهمترین هدف مندرج در آن چیزی نیست جز «پرهیز از تکرار اشتباهات». متاسفانه آنچه در کتابهای روشنفکران، سخنان سیاستمداران و کارنامه اجرایی دولتمردان «دولتپرور» آن دوران دیده و اکنون معمولاً نادرست ارزیابی میشود، هنوز در حال تکرار است. شناخت دقیق و درس گرفتن از نتایج آن اشتباهات که میتوان گفت اکثریت قریب به اتفاق آنها از سر دردمندی و دلسوزی برای اجتماع و کاهش فقر بوده است، بهترین مانع در مقابل تکرار آنهاست..
دیدگاه تان را بنویسید