آلمان به جمع پنج شریک اول وارداتی ایران بازگشت
روی خوش ژرمنها
روابط تجاری ایران و آلمان سابقهای ۲۰۰ساله دارد و سطح روابط قوی بین دو کشور همواره زبانزد بوده است.
روابط تجاری ایران و آلمان سابقهای 200ساله دارد و سطح روابط قوی بین دو کشور همواره زبانزد بوده است. از جنگ جهانی اول که حدود سال 1917 آغاز شد و تاکنون هم که سال 2016 میلادی است، روابط ایران با آلمانها در تمامی زمینهها از جمله تجاری، صنعتی و سیاسی همواره خوب بوده و این کشور به عنوان یک منطقه پیشرو در صنعت در دنیا به شمار میرود. واقعیت این است که روابط تجاری ایران و آلمان همواره خوب بوده و سابقه تاریخی درخشانی داشته است؛ چه در سالهای قبل از انقلاب و چه پس از آن این روابط همواره در سطح مناسبی پیش رفته است. من به شخصه از سال 1345 که کارت بازرگانی دریافت کردهام تاکنون، ناظر بر این بودم که روابط سیاسی و اجتماعی آلمانها با ایران بسیار خوب بوده و بازرگانان این کشور در صنعت و تجارت، همواره کار با ایران را قبول داشتهاند؛ بعد از انقلاب هم این روابط صنعتی و تجاری تقویت شده و رو به بهبود گذاشته است. خوشبختانه آلمان جزو کشورهای غربی بود که کمتر با ایران مشکل یا تنش سیاسی و اقتصادی داشته و همانطور که میدانید در سالهای اوایل انقلاب و قبل از آن هم، آلمان شریک اول تجاری با ایران بوده و کمکم به رتبه دوم رسیده؛ حتی در دوره دولت نهم و دهم که اوج تحریمها بود، آلمانیها بهرغم میل خود مجبور بودند که در چارچوبهای تحریم عمل کنند و به همین دلیل روابط کم شد؛ به نحوی که شاید چهار سال قبل آلمان جزو 10 شریک اول تجاری ایران شد؛ ولی خوشبختانه اکنون روابط خوب شده است و حرکت رو به جلو دارد. آلمان در بسیاری از رشتههای صنعتی از نظر کیفی و دقت صنعتی، کشور شماره یک دنیاست و به جز در چند رشته که ژاپنیها نیز در دو دهه اخیر رشد یافتهاند؛ در تمام رشتههای صنعتی سنگین، شرکتهای این کشور در فعالیتهای شیمیایی و داروسازی هنوز شماره یک دنیا هستند؛ آلمانها به طور کلی از نظر فن، کشور شماره یک صنعتی دنیا با جمعیت 80 میلیوننفری هستند که از نظر انسانی، اخلاقی و اجتماعی نیز رتبه بالایی را در دنیا به خود اختصاص دادهاند. حتی سال گذشته این کشور بالای یک میلیون پناهجوی عمدتاً سوری را پذیرفت و حتی یک درصد از این عدد را هم سایر کشورها نپذیرفتهاند. نکته حائز اهمیت این است که روابط تجاری با آلمان، البته به نفع آلمانها هم هست؛ ولی بیشتر به نفع اقتصاد و صنعت ایران است. ویژگیهایی که آلمانیها دارند دقت بالا، صنعت پرتکنیک و ارزشمند و نوعی صداقت در روابط تجاری است که برای ما ارزشمند است. میتوانم به عنوان مثال عرض کنم که در 50 سال گذشته تاکنون؛ تا به حال یک مورد هم سوءاستفاده مالی از طرف شرکتهای آلمانی ندیدهام و در ادوار تحریم نیز که ایران مجبور شد از طریق صرافیها و به صورت گمنام، حوالههای مالی بفرستد تا ماشینآلاتی را که تحریم جدی نداشتهاند با واسطه از این کشور دریافت کنیم، حتی پیشپرداختی را که ایران ارسال میکرد تا دینار آخر دقیق و درست محاسبه شده و کالا حمل میشد. با این جملات میخواهم بگویم که به مصلحت ایران است که شریک تجاری اولاً درجه یک فنی داشته باشد و ثانیاً صداقت کشور آلمان را نادیده نگیرد؛ به نحوی که نهتنها حفظ روابط تجاری با این کشور داشته باشد، بلکه روابط را تقویت کند. نکته اینجاست که اصولاً در تجارت بینالمللی، دو طرف سود میبرند و من میخواهم به جرات بگویم که در این زمینه ایران سود بیشتری میبرد؛ به خصوص که جامعه آلمان نسبت به ایران و ایرانیها اصولاً نظر مثبتی دارند. شاید در یک سال اخیر بعد از انعقاد برجام، بیش از 60 تا 70 هیات که به طور متوسط 50 نفر را شامل میشدند، از ایالات مختلف آلمان به ایران سفر کردند و هفته قبل نیز هیاتی به ایران آمد که در شش ماه گذشته، این دومین باری بود که به ایران سفر میکردند و بهطور جدی به دنبال گسترش روابط تجاری و صنعتی هستند و میخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند. در یکی از هیاتها فقط یک فرد میخواست با شرکای ایرانی 100 میلیون یورو سرمایهگذاری در زمینه آیتی و خدمات مرتبط با آن در ایران داشته باشد. آنها بارها اعلام کردهاند که آمدهایم که اینجا بمانیم و سرمایهگذاری کنیم و نیامدهایم که کاری انجام ندهیم. نتیجه این است که جامعه آلمان علاقهمند به روابط تجاری و صنعتی و طبیعتاً سیاسی با ایران است. آلمانها توجهی به مسائل آمریکا ندارند و میگویند این تصمیمات به ما ربطی ندارد و ما علاقهمند به کار با ایران هستیم. مثلاً خبر دارم که قراردادهای بزرگ صنعتی در زمینه خودروسازی و دیگر رشتههای مهم میان دو کشور در حال انعقاد است که میتوان به اسم نیز نام آنها را برد و خلاصه کلام اینکه باید از این فرصت پیشآمده استفاده کنیم. شرکتهای آلمانی به هیج وجه پیششرط سیاسی برای کار با ایران ندارند و دنبال منافع یکطرفه نیستند؛ بلکه به دنبال گسترش برنامههای خود بوده و کار تجاری را پیگیری میکنند؛ البته دولت فعلی آلمان از نظر اخلاقی نیز رتبه بالایی دارد و در یک سال، 3 /1 میلیون نفر پناهجوی خاورمیانه و عمدتاً سوریها را پذیرفته است؛ اگرچه ممکن است بعد اقتصادی این کار را هم مدنظر داشته باشد که در شرایطی که ملت پیری در اختیار دارد، از جوانان سایر کشورها برای آینده استفاده کرده و آنها را تقویت کند؛ اما حتی اگر این موضوع هم درست باشد، کار آنها ارزش اخلاقی دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت. در حالی که همین شرایط را کشورهای بزرگتر اروپایی نیز داشتهاند. در نهایت امر باید استقبال کنیم از این همایش و علاقهای که آلمانها دارند؛ به خصوص اینکه آنها وقعی به پیششرطهای سیاسی کشوری مثل آمریکا که در حال تجدید انتخابات هم هست؛ نمیگذارند و هر حزبی که در این کشور برنده شود؛ روابط با ایران را پرتنشتر خواهد کرد؛ اما آلمانها به این جنبه کاری ندارند. به هر حال امیدواریم که روابط با آلمان رو به رشد و پایدار باشد؛ البته اینکه انتظار داشته باشیم آلمان شریک اول تجاری ایران شود، کمی باید با احتیاط مطرح شود؛ به خصوص اینکه دنیای سیاست کلاً عوض شده است؛ کشور در بستهای مثل چین یکدفعه در 30 سال گذشته از خواب بیدار شده است و سهمیه تجاری و اقتصادی خود را از دنیا طلب میکند؛ البته مردم بافرهنگ و باپشتکار و دارای هوش ذاتی دارد که همین عوامل باعث شده با وجود سیستم سیاسی نهچندان کارآمد بلکه بسیار ناکارآمد خود؛ در 30 سال، از یک کشور در بسته ضعیف تجاری تبدیل به قدرت اقتصادی دنیا شود و پیشبینی میشود در دو دهه اخیر این کشور تبدیل به اقتصاد اول دنیا شود و هیچ جای تعجب هم ندارد. در این میان ایران ممکن است بسیاری از مایحتاج و روابط تجاری خود را با چین برقرار کنند ولی میتوان تصور کرد که چین شریک اول تجاری ایران باشد؛ اما از چین که بگذریم که البته در سالهای تحریم نیز با سودهای بالا به ایران کمک کرده است، میتوان به خوبی تصور کرد که آلمان شریک دوم تجاری ایران باشد؛ چراکه کیفیت تکنولوژی و تکنیک کارهای ایران ارزش این را دارد که شریک خوبی داشته باشد؛ به این معنا که آلمان شایستگی این را دارد که شریک دوم تجاری ایران شود و در زمینههای هایتک و صنایعی که نیاز به دقت و کیفیت بالای مصنوعات صنعتی دارد؛ با این کشور شراکت کند. شاهد مثال هم صنایع خودروسازی ایران است که اگرچه رتبه زیر 20 را در دنیا دارد؛ اما به لحاظ کیفیت عقب است؛ اما با همین شرایط در سایر صنایع ایران از بین 180 کشور دنیا بهطور متوسط رتبههایی بین 130 تا 150 دارد؛ ضمن اینکه در حوزه خودرو هم، از نظر کیفی تولیدات ما پایین است و شریک تجاری مثل آلمان که حرف اول را در کیفیت تولید خودرو میزند و برندهای مطرحی همچون فولکسواگن، بنز، بیامدبلیو و آئودی را دارد، اگر شریک تجاری ایران و همکار سرمایهگذار ما باشد؛ یکدفعه صنعت خودرو ما به لحاظ کیفی متحول میشود و آن موقع میتوان 500 میلیون بازار اطراف را هم بیدردسر قبضه کرد که این کار، خیلی ارزشمند است. پس در مجموع میتوان گفت اگر آلمان شریک تجاری حجمی ایران نباشد و جای خود را به چین بدهد، اما ما به دنبال کیفیت هستیم و آلمان شایستهترین و مناسبترین کشور دنیا برای کار مشترک است و قطعاً باید این روند دنبال شود؛ به خصوص اینکه با روحیه پشتکار و دقتی که آلمانها دارند و به خصوص اشتیاقی که برای کار با ایران از خود نشان میدهند؛ میتوان کارهای بزرگی انجام داد.
دیدگاه تان را بنویسید