تاریخ انتشار:
نظریهپردازان اقتصادی گروه سعید جلیلی چه کسانی هستند؟
حلقه مقاومت
«عدالت»، «محرومیتزدایی»، «ارتقای رفاه و معیشت عمومی» و «حل مشکلات اقتصادی مردم» همه کلیدواژههای برنامه اقتصادی «سعید جلیلی» هستند.
«عدالت»، «محرومیتزدایی»، «ارتقای رفاه و معیشت عمومی» و «حل مشکلات اقتصادی مردم» همه کلیدواژههای برنامه اقتصادی «سعید جلیلی» هستند. واژههایی آشنا که مردم ایران آن را از سال 1384 بارها شنیدهاند. حالا تکرار این «آرمانهای انقلابی» از زبان جلیلی تداعیکننده راه «محمود احمدینژاد» است. اگرچه جلیلی و یارانش این روزها از هر ریسمان سیاه و سفیدی که آنان را به احمدینژاد متصل کند، واهمه دارند. اما چه بسیارند کسانی که احمدینژاد را در سیمای جلیلی میبینند و گفتمانش را به گفتمان رئیسجمهور مردمی سال 1384 شبیه میدانند. در حالی که این شباهت ممکن است به قیمت ریزش آرای جلیلی تمام شود. این شائبه البته پس از پخش نخستین مناظره کاندیداها از صدا و سیما تقویت شد؛ اما اعضای ستاد این کاندیدای یازدهمین انتخابات ریاستجمهوری، در واکنش به این نوع تحلیلها سعی کردهاند این شباهتها را از چهره و برنامههای جلیلی پاک کنند. آن گونه که «محمدهادی زاهدیوفا» مسوول کمیته اقتصادی ستاد جلیلی، چنین موضعی گرفت: «هیچ نسبتی بین برنامههای جلیلی و دولت احمدینژاد وجود ندارد.» اما نکته جالب این است که کسی، وجود چنین نسبتی را رد میکند که در
نگارش برنامه اقتصادی احمدینژاد در سال 1384 دست داشته است و خود را به عنوان یکی از تئوریسینهای طرح هدفمندسازی یارانهها معرفی میکند. ماجرای ارتباط زاهدیوفا و ایده نقدی کردن یارانهها نیز به یک همایش بازمیگردد. همایشی با عنوان «اقتصاد یارانه» که در سال 1383 و چند ماه پیش از روی کار آمدن دولت نهم توسط دانشگاه امام صادق برگزار شد. ماههای پایانی سال 1383 در حال سپری شدن بود و «محمود احمدینژاد» و شهردار وقت تهران نیز خود را برای ورود به صحنه انتخابات مهیا میکرد. در دانشگاه امام صادق همایشی برگزار کرد که بسیاری از اقتصاددانان مطرح ایرانی در آن مقاله ارائه کردند. حتی مهدی هاشمیرفسنجانی هم در این همایش مقالهای داشت. محمدهادی زاهدیوفا که امروز به عنوان مسوول تدوین برنامههای اقتصادی سعید جلیلی در محافل ظاهر میشود، دبیر آن همایش بود و چهرههای مطرحی همچون «داوود دانشجعفری»، «حسن سبحانی»، «احمد توکلی» و «اکبر کمیجانی» به ارائه مقاله پرداختند. محمدهادی زاهدیوفا اگرچه در دوره کوتاه ریاست داوود دانشجعفری بر کمیسیون اقتصادی مجلس به واسطه غلامرضا مصباحیمقدم با او آشنا شد اما در همایش اقتصاد یارانه دوستیاش
را تحکیم بخشید به گونهای که چند ماه پس از پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات و انتخاب داوود دانشجعفری به عنوان وزیر اقتصاد، به معاونت اقتصادی او در وزارت اقتصاد رسید. اما اگر بخواهیم به نخستین تجربه همکاری جلیلی و زاهدیوفا بپردازیم به «ژنو» میرسیم. به سال 1388 که او نیز در زمره همراهان سعید جلیلی بود. زمانی که این استاد دانشگاه امام صادق، رودرروی مقامات مذاکرهکننده گروه 1+5 نشست.
زاهدیوفا، اکنون رئیس دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد است. همان دانشگاهی که «سعید جلیلی» و «علی باقری» رئیس ستاد جلیلی نیز دانشآموخته آن هستند. گفته میشود او گزینه نخست جلیلی برای انتخاب وزیر اقتصاد است. اما نمیتوان در این مورد بااطمینان سخن گفت؛ وقتی نام علی باقری نیز به میان میآید، باید در مورد وزارت زاهدیوفا تردید کرد. باقری نیز که اکنون ریاست ستاد جلیلی را بر عهده دارد، اقتصاد خوانده و البته مدتی را هم به تدریس این رشته پرداخته است. آنگونه که از شواهد و قرائن پیداست، در دولت جلیلی، اغلب اقتصادخواندههای دانشگاه امام صادق افسار اقتصاد ایران را در دست گیرند، پرسشی که به ذهن خطور میکند این است که خط فکری آنان چه نسبتی با سایر مکاتب اقتصادی دارد؟ اگر تاکنون مدیران اقتصادی ایران اغلب در لباس یک لیبرال یا نهادگرا ظاهر شدهاند، نوع تفکرات امام صادقیها را نمیتوان به این دو مکتب اقتصادی نسبت داد. همین بس که آنان عدالت را مقدم بر پیشرفت میدانند، در پی ایجاد تحول بنیادین در اقتصاد سرمایهداری فعلی و پیادهسازی اقتصاد اسلامی هستند. اگرچه، در تیم مشاوران اقتصادی جلیلی، چهرههای دیگری نظیر «پرویز داوودی» نیز دیده میشود. پرویز داوودی که استاد دانشگاه شهید بهشتی است، معاون اول دولت نهم بود. کسی که در صورت پیروزی جلیلی، ممکن است در راس بانک مرکزی قرار گیرد یا به دومین مقام عالیرتبه دولت، یعنی معاون اولی جلیلی دست یابد. داوودی یار و دوست «ناصر شرافتجهرمی» است؛ یکی از تئوریسینهای پشت پرده دولت نهم و دهم بوده است و با افرادی چون «حسین نمازی» و «پرویز داوودی»، دمخور بوده است. پرویز داوودی نیز اقتصاددانی نهادگرا و مدافع سرسخت اقتصاد دولتی با تاثیرپذیری از انگارههای اقتصاد اسلامی است. در این تیم، نام «حسین صمصامی» نیز دیده میشود. صمصامی در دولت نهم پس از عزل داوود دانشجعفری، سرپرستی وزارت اقتصاد را بر عهده گرفت. او زاده نجف است.
او که شاگرد داوودی و شرافت است تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی به تحصیل پرداخت اما هنگامی که این فرصت را مییابد که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کند به دلیل بحران شدید ارزی از این سفر باز میماند و به این ترتیب به یکی از منتقدان سیاستگذاری ارزی در دولت سازندگی تبدیل میشود. او پیش از دستیابی به سرپرستی وزارت اقتصاد، دبیر کمیسیون اقتصادی دولت بود. صمصامی ایجاد تحول در مثلث مالیات، گمرک و بانکها را ضروری میداند و از آنجا که حوزه تخصصی خود را «پول و بانکداری» قرار داده است، به نظر میرسد، یکی از گزینههای جلیلی برای ریاست بانک مرکزی باشد. البته به نظر میرسد صمصامی برای تصاحب کرسی ریاست بانک مرکزی رقبای دیگری هم داشته باشد.
افرادی نظیر «اصغر ابوالحسنی» معاون فعلی بانک و بیمه وزارت اقتصاد و «حسین عیوضلو» مسوول قسمت بانکی طرح تحول اقتصادی که هر دو از دانشآموختگان دانشگاه امام صادق هستند. اما افزون بر این چهرهها، «مسعود درخشان»، بنیانگذار دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق و «رحیم دلالی» عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان نیز در این تیم پرجمعیت حضور دارند. شاید بتوان اکنون در مورد انتخاب وزیر نفت دولت جلیلی نیز دست به یک پیشبینی زد. «مسعود میرکاظمی» وزیر بازرگانی و نفت دولت نهم و دهم که اکنون رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی است میتواند یکی از گزینههای محتمل برای وزارت نفت باشد. پس از وزارت نفت، شاید وزارت ارتباطات و فناوری نیز یکی دیگر از وزارتخانههایی باشد که کلیددارش از حالا مشخص است؛ یعنی به واسطه حمایتهای «محمد سلیمانی» - وزیر ارتباطات دولت نهم- از جلیلی این احتمال نیز چندان بیراه نیست. میرکاظمی و سلیمانی، جزو مغضوبین دولت احمدینژاد هستند که با محوریت «محمدتقی مصباحیزدی» اکنون زیر سقف «جبهه پایداری» گرد هم آمدهاند.
زاهدیوفا، اکنون رئیس دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد است. همان دانشگاهی که «سعید جلیلی» و «علی باقری» رئیس ستاد جلیلی نیز دانشآموخته آن هستند. گفته میشود او گزینه نخست جلیلی برای انتخاب وزیر اقتصاد است. اما نمیتوان در این مورد بااطمینان سخن گفت؛ وقتی نام علی باقری نیز به میان میآید، باید در مورد وزارت زاهدیوفا تردید کرد. باقری نیز که اکنون ریاست ستاد جلیلی را بر عهده دارد، اقتصاد خوانده و البته مدتی را هم به تدریس این رشته پرداخته است. آنگونه که از شواهد و قرائن پیداست، در دولت جلیلی، اغلب اقتصادخواندههای دانشگاه امام صادق افسار اقتصاد ایران را در دست گیرند، پرسشی که به ذهن خطور میکند این است که خط فکری آنان چه نسبتی با سایر مکاتب اقتصادی دارد؟ اگر تاکنون مدیران اقتصادی ایران اغلب در لباس یک لیبرال یا نهادگرا ظاهر شدهاند، نوع تفکرات امام صادقیها را نمیتوان به این دو مکتب اقتصادی نسبت داد. همین بس که آنان عدالت را مقدم بر پیشرفت میدانند، در پی ایجاد تحول بنیادین در اقتصاد سرمایهداری فعلی و پیادهسازی اقتصاد اسلامی هستند. اگرچه، در تیم مشاوران اقتصادی جلیلی، چهرههای دیگری نظیر «پرویز داوودی» نیز دیده میشود. پرویز داوودی که استاد دانشگاه شهید بهشتی است، معاون اول دولت نهم بود. کسی که در صورت پیروزی جلیلی، ممکن است در راس بانک مرکزی قرار گیرد یا به دومین مقام عالیرتبه دولت، یعنی معاون اولی جلیلی دست یابد. داوودی یار و دوست «ناصر شرافتجهرمی» است؛ یکی از تئوریسینهای پشت پرده دولت نهم و دهم بوده است و با افرادی چون «حسین نمازی» و «پرویز داوودی»، دمخور بوده است. پرویز داوودی نیز اقتصاددانی نهادگرا و مدافع سرسخت اقتصاد دولتی با تاثیرپذیری از انگارههای اقتصاد اسلامی است. در این تیم، نام «حسین صمصامی» نیز دیده میشود. صمصامی در دولت نهم پس از عزل داوود دانشجعفری، سرپرستی وزارت اقتصاد را بر عهده گرفت. او زاده نجف است.
او که شاگرد داوودی و شرافت است تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی به تحصیل پرداخت اما هنگامی که این فرصت را مییابد که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کند به دلیل بحران شدید ارزی از این سفر باز میماند و به این ترتیب به یکی از منتقدان سیاستگذاری ارزی در دولت سازندگی تبدیل میشود. او پیش از دستیابی به سرپرستی وزارت اقتصاد، دبیر کمیسیون اقتصادی دولت بود. صمصامی ایجاد تحول در مثلث مالیات، گمرک و بانکها را ضروری میداند و از آنجا که حوزه تخصصی خود را «پول و بانکداری» قرار داده است، به نظر میرسد، یکی از گزینههای جلیلی برای ریاست بانک مرکزی باشد. البته به نظر میرسد صمصامی برای تصاحب کرسی ریاست بانک مرکزی رقبای دیگری هم داشته باشد.
افرادی نظیر «اصغر ابوالحسنی» معاون فعلی بانک و بیمه وزارت اقتصاد و «حسین عیوضلو» مسوول قسمت بانکی طرح تحول اقتصادی که هر دو از دانشآموختگان دانشگاه امام صادق هستند. اما افزون بر این چهرهها، «مسعود درخشان»، بنیانگذار دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق و «رحیم دلالی» عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان نیز در این تیم پرجمعیت حضور دارند. شاید بتوان اکنون در مورد انتخاب وزیر نفت دولت جلیلی نیز دست به یک پیشبینی زد. «مسعود میرکاظمی» وزیر بازرگانی و نفت دولت نهم و دهم که اکنون رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی است میتواند یکی از گزینههای محتمل برای وزارت نفت باشد. پس از وزارت نفت، شاید وزارت ارتباطات و فناوری نیز یکی دیگر از وزارتخانههایی باشد که کلیددارش از حالا مشخص است؛ یعنی به واسطه حمایتهای «محمد سلیمانی» - وزیر ارتباطات دولت نهم- از جلیلی این احتمال نیز چندان بیراه نیست. میرکاظمی و سلیمانی، جزو مغضوبین دولت احمدینژاد هستند که با محوریت «محمدتقی مصباحیزدی» اکنون زیر سقف «جبهه پایداری» گرد هم آمدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید