تاریخ انتشار:
محمد غرضی تنها آمده و به تنهایی برای اقتصاد ایران نسخه میپیچد
من مرد تنهای شبم
پس از آغاز تبلیغات نامزدهای ریاستجمهوری، حضور یک چهره در میان کاندیداهای عبورکرده از شورای نگهبان، شگفتی ناظران را به همراه داشت و او کسی نبود جز مهندس «سیدمحمد غرضی».
پس از آغاز تبلیغات نامزدهای ریاستجمهوری، حضور یک چهره در میان کاندیداهای عبورکرده از شورای نگهبان، شگفتی ناظران را به همراه داشت و او کسی نبود جز مهندس «سیدمحمد غرضی». چهرهای که با وجود سابقه اجرایی قابل توجه در سالهای نخست بعد از انقلاب، بیش از دو دهه از سطوح بالای سیاسی کشور به دور بوده است. شگفت اینکه این ناشناس، در روزهای بعدی به یکی از خبرسازترین چهرههای حاضر در رقابت ریاستجمهوری ایران تبدیل شد. اما سابقه غرضی چه بود که توانست تحت لوای یک رجل سیاسی، مجوز رقابت در انتخابات ریاستجمهوری را کسب کند و او چگونه توانست با ارائه یک شمایل منحصربهفرد، در میان بحثهای مردم، جایی برای خود باز کند؟
دهه 60
با اینکه محمد غرضی زندگی سیاسی خود را از دهه 40 و با عضویت در «سازمان مجاهدین خلق ایران» آغاز کرد، اما سوابق اجرایی وی با وقوع انقلاب و مسوولیتهایی در سپاه و پس از آن در استانداری خوزستان و کردستان شکل گرفت؛ دو استانی که با تغییر دولت بعد از وقوع انقلاب، بیشترین چالشها را برای مدیریت سیاسی و اجرایی کشور به همراه داشتند. او بعدها پس از اسیر شدن و شهادت «محمدجواد تندگویان»، به عنوان وزیر نفت معرفی شد. پس از مدتی و در همین دوره، محمد غرضی از سوی آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت کشور، به عنوان نخستوزیر به مجلس معرفی شد ولی رای نیاورد تا گزینه بعدی یعنی میرحسین موسوی، نخستوزیر کشور در دوره دفاع باشد. غرضی سمتهای دیگری نیز مثل نمایندگی مجلس را در این دوره پرتنش بر عهده داشت. روایتی از وی نیز به تازگی در مطبوعات کشور منتشر شده که با پیروزی انقلاب، حکم تاسیس سپاه پاسداران را از امام میگیرد و عضو شورای چهارنفره فرماندهی سپاه در ابتدای انقلاب بوده است. فرزند غرضی نیز این روایت را بازگو میکند. گفته میشود محمد غرضی مسوولیتهای ابتدایی خود در سالهای نخست بعد از انقلاب را بیشتر با اتکا به روابط و نزدیکیهایی که با بیت امام در سالهای پیش از انقلاب داشت، به دست آورد.
آقای ضدتورم
پس از نزدیک به دو دهه دور بودن از سطح اول سیاسی کشور، غرضی 72ساله که میرفت کمکم به عنوان یکی از رجال دهه 60 از اذهان فراموش شود، مجوز شرکت در رقابتهای انتخاباتی را به دست آورد. در تصویری که این کهنسالترین نامزد انتخابات از خود ارائه داده، خطوطی است که او را به عنوان یکی از چهرههای ویژه یازدهمین انتخابات ریاستجمهوری، بر سر زبانها انداخته است. نخست، اصرار شدید او بر مبارزه با تورم به عنوان اصلیترین مشکل کشور است. شاهبیت برنامههای انتخاباتی غرضی و شاید تنها دغدغه وی در حال حاضر، بیارزش شدن پول ملی به خاطر تورم بوده است. او در این میان تمرکز خود را بر روی هزینههای بیش از حد دولت میگذارد و«کسری بودجه دولت» را به عنوان عامل اصلی افزایش تورم معرفی میکند. غرضی در این رویکرد تا جایی پیش میرود که حتی در یکی از برنامههای تبلیغاتی خود که اخیراً منتشر شده، اجرای طرحی مانند «گشت ارشاد» را نیز از منظر کاملاً متفاوت «تورمزایی» نقد کرده و به جوانان توصیه میکند «حرکات فرهنگی انجام ندهند که از ناحیه آن هزینه برای دولت تراشیده شود و به تورم دامن بزند». اصرار او بر تاکید بر تورم به حدی بوده که نام او را به تورم در بحثهای انتخاباتی گره زده است. ویژگی دوم او را باید نگاه تاریخی بلندمدت او به عملکرد دولتها در ایران دانست. به طوری که هر زمان که او به نقد عملکرد دولتهای گذشته مینشیند، با ترسیم یک افق صد ساله، همه دولتهای ایران از مشروطه به بعد را در ایجاد تورم در ایران مقصر دانسته است. داستان معروف و دنبالهدار او از سقوط ارزش ریال از مشروطه به بعد را تقریباً هر کسی که اخبار انتخاباتی ایران را دنبال میکند اکنون شنیده است. طبق گزارش یک سایت خبری، در تمامی جلساتی که غرضی در یک هفته اول تبلیغات پس از اعلام تایید صلاحیتشدهها برگزار کرده بود، روایت معروف او از سقوط ارزش ریال «از مشروطه تا امروز» تکرار شد. بدین ترتیب، شاید بتوان رویکرد غرضی را در مواجهه با مسائل اقتصادی به نوعی با دیدگاه اقتصاد لیبرالی مورد تطبیق قرار داد. تاکید او بر دولت حداقلی که کارها را به مردم میسپارد و وزیرانی که نقش نظارتی و نه اجرایی دارند، از این زاویه قابل بررسی است. یا نقشی که برای هر منطقه کشور در خصوص تصمیمگیریها و مدیریت درآمدها و هزینههای آن منطقه قائل میشود نیز، از جنبه کاهش اختیارات دولتی، موید این نظر است.
تمایل به تکنوکراتها؟
خصوصیت منحصر به فرد دیگر او، یکتنه به میدان انتخابات وارد شدن است. او که به روایت خودش «نه تیم، نه ستاد و نه پولی برای تبلیغات» دارد، تصمیم گرفته بدون تیم تبلیغاتی در انتخابات شرکت کند و از هیچکس نیز به عنوان همکار در دولت مورد نظر خود نام نبرده است. زهیر غرضی، فرزند نامزد انتخابات ریاستجمهوری یکی از دلایل استفاده نکردن محمد غرضی از کارشناسان در تبلیغات پیش از ریاستجمهوری را این عنوان کرده که «مهندس نمیخواهد با این کار تعهدی برای بهکارگیری کسی در دولتش ایجاد کند.» اما وی دلیل اینکه چهرههایی مثل عباس آخوندی، اکبر ترکان، عیسی کلانتری، بیژن نامدارزنگنه و دیگر مدیرانی که قبلاً در مقاطعی سابقه همکاری با غرضی در دولت داشتهاند، هماکنون از وی حمایت علنی نمیکنند را این میداند که «به دلیل برخی از مسائل خاص که نمیتوان بازگو کرد، این افراد برای اعلام حمایت از پدر ملاحظاتی دارند.» علاوه بر زهیر غرضی که خود را تنها فرد در ستاد این نامزد انتخابات مینامد، شخص دیگری نیز به عنوان نماینده اقتصادی وی در برنامههای تلویزیونی حاضر شده است. این شخص «بابک حاجیان»، دارنده دکترای مدیریت از دانشگاهی در اسپانیاست و چهره شناختهشدهای در فضای اقتصادی کشور به شمار نمیرود. مراجعه به وبسایت او نشان میدهد بیش از سوابق اجرایی و اقتصادی، او در زمینه ورزش فعال بوده و عناوین و سمتهایی مثل «عضو هیاترئیسه انجمن شالبندان مشکی کونگفو تو آ»، «دان چهار سبک کیکبوکسینگ» و «طراحی، تدوین و تاسیس کانون پیشکسوتان فنون ورزشهای رزمی ایران» را داراست. با این حال زهیر غرضی، به «تجارت فردا» گفته که «رویکرد مهندس غرضی به تکنوکراتها بیش از گروههای دیگر است.» زهیر غرضی از این نیز پیشتر میرود و میگوید «پدر در تاسیس حزب کارگزاران سازندگی که اولین گروه منسجم از تکنوکراتها در جمهوری اسلامی است، نقش محوری داشته و حتی آمدن معروفترین فرد این گروه، غلامحسین کرباسچی، از استانداری اصفهان به شهرداری تهران، با ابتکار و حمایت مهندس غرضی صورت گرفته است.» با این حال خود محمد غرضی تاکنون از هیچ چهره اجرایی به عنوان فرد مورد قبول برای همکاری، نامی به میان نیاورده است. نکته دیگر نیز عملکرد او در حوزههای فنی بوده و تاکید او بر نقشی که در گسترش تکنولوژیهایی نظیر تلفن، موبایل و توسعه شبکه گاز در دوران وزارتش داشته که میتواند به عنوان شاهدی برای این مدعا استفاده شود که با توجه به این تمایلات، قاعدتاً مدیران دولت مورد نظرش افراد آشنا و متخصص در حوزههای صنعتی و تکنوکراتها خواهند بود. اما به نظر میرسد فارغ از تمایل به نظر طبیعی او به رویکرد تکنوکراتها، برخی مسائل شخصی که این کاندیدای ریاستجمهوری با مدیران دورههای مختلف داشته، کار را برای پیشبینی دولتی که میخواهد تشکیل دهد، دشوارتر کند. وی چندی پیش اعلام کرده بود نه اصلاحطلبان در دولت خود از او دعوت کردهاند و نه اصولگراها، و او نیز ضرورتی نمیبیند از آنها در دولتش استفاده کند. غرضی از دست دادن مسوولیت سازمان نظام مهندسی در سال 1390 را نیز از چشم احمدینژاد میداند. فرزندش این موضوع را این طور نقل میکند که «دولت احمدینژاد، حمایتهای آشکار و نهان بسیاری برای «برگزیده کردن» جانشین مهندس غرضی در سمت ریاست سازمان نظام مهندسی، انجام داد.» علاوه بر این نقل شده که در دورهای که محمد غرضی ریاست سازمان نظام مهندسی را بر عهده داشت، در جلسهای از جلسات شورای شهر، بین او و قالیباف، شهردار وقت تهران بحثهایی در زمینه تعیین مهندس ناظر مقیم در پروژههای ساختمانی درگرفته و حتی بالا هم میگیرد، طوری که به نظر میرسد در حال حاضر نیز این چهره انتخابات ریاستجمهوری، میانه خوبی با رقیب مشتاق به پیروزی خود نداشته باشد. اما شاید جدیترین و صادقانهترین حرفی که در مورد دولت احتمالی غرضی زده شده را خود او گفته باشد. وقتی در واکنش به پرسشی در مورد ترکیب کابینه مورد نظرش پاسخ داد: «هنوز که نه به دار است و نه به بار است. وقتی رئیسجمهور شدم، کابینه را هم انتخاب خواهم کرد.»
دهه 60
با اینکه محمد غرضی زندگی سیاسی خود را از دهه 40 و با عضویت در «سازمان مجاهدین خلق ایران» آغاز کرد، اما سوابق اجرایی وی با وقوع انقلاب و مسوولیتهایی در سپاه و پس از آن در استانداری خوزستان و کردستان شکل گرفت؛ دو استانی که با تغییر دولت بعد از وقوع انقلاب، بیشترین چالشها را برای مدیریت سیاسی و اجرایی کشور به همراه داشتند. او بعدها پس از اسیر شدن و شهادت «محمدجواد تندگویان»، به عنوان وزیر نفت معرفی شد. پس از مدتی و در همین دوره، محمد غرضی از سوی آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت کشور، به عنوان نخستوزیر به مجلس معرفی شد ولی رای نیاورد تا گزینه بعدی یعنی میرحسین موسوی، نخستوزیر کشور در دوره دفاع باشد. غرضی سمتهای دیگری نیز مثل نمایندگی مجلس را در این دوره پرتنش بر عهده داشت. روایتی از وی نیز به تازگی در مطبوعات کشور منتشر شده که با پیروزی انقلاب، حکم تاسیس سپاه پاسداران را از امام میگیرد و عضو شورای چهارنفره فرماندهی سپاه در ابتدای انقلاب بوده است. فرزند غرضی نیز این روایت را بازگو میکند. گفته میشود محمد غرضی مسوولیتهای ابتدایی خود در سالهای نخست بعد از انقلاب را بیشتر با اتکا به روابط و نزدیکیهایی که با بیت امام در سالهای پیش از انقلاب داشت، به دست آورد.
آقای ضدتورم
پس از نزدیک به دو دهه دور بودن از سطح اول سیاسی کشور، غرضی 72ساله که میرفت کمکم به عنوان یکی از رجال دهه 60 از اذهان فراموش شود، مجوز شرکت در رقابتهای انتخاباتی را به دست آورد. در تصویری که این کهنسالترین نامزد انتخابات از خود ارائه داده، خطوطی است که او را به عنوان یکی از چهرههای ویژه یازدهمین انتخابات ریاستجمهوری، بر سر زبانها انداخته است. نخست، اصرار شدید او بر مبارزه با تورم به عنوان اصلیترین مشکل کشور است. شاهبیت برنامههای انتخاباتی غرضی و شاید تنها دغدغه وی در حال حاضر، بیارزش شدن پول ملی به خاطر تورم بوده است. او در این میان تمرکز خود را بر روی هزینههای بیش از حد دولت میگذارد و«کسری بودجه دولت» را به عنوان عامل اصلی افزایش تورم معرفی میکند. غرضی در این رویکرد تا جایی پیش میرود که حتی در یکی از برنامههای تبلیغاتی خود که اخیراً منتشر شده، اجرای طرحی مانند «گشت ارشاد» را نیز از منظر کاملاً متفاوت «تورمزایی» نقد کرده و به جوانان توصیه میکند «حرکات فرهنگی انجام ندهند که از ناحیه آن هزینه برای دولت تراشیده شود و به تورم دامن بزند». اصرار او بر تاکید بر تورم به حدی بوده که نام او را به تورم در بحثهای انتخاباتی گره زده است. ویژگی دوم او را باید نگاه تاریخی بلندمدت او به عملکرد دولتها در ایران دانست. به طوری که هر زمان که او به نقد عملکرد دولتهای گذشته مینشیند، با ترسیم یک افق صد ساله، همه دولتهای ایران از مشروطه به بعد را در ایجاد تورم در ایران مقصر دانسته است. داستان معروف و دنبالهدار او از سقوط ارزش ریال از مشروطه به بعد را تقریباً هر کسی که اخبار انتخاباتی ایران را دنبال میکند اکنون شنیده است. طبق گزارش یک سایت خبری، در تمامی جلساتی که غرضی در یک هفته اول تبلیغات پس از اعلام تایید صلاحیتشدهها برگزار کرده بود، روایت معروف او از سقوط ارزش ریال «از مشروطه تا امروز» تکرار شد. بدین ترتیب، شاید بتوان رویکرد غرضی را در مواجهه با مسائل اقتصادی به نوعی با دیدگاه اقتصاد لیبرالی مورد تطبیق قرار داد. تاکید او بر دولت حداقلی که کارها را به مردم میسپارد و وزیرانی که نقش نظارتی و نه اجرایی دارند، از این زاویه قابل بررسی است. یا نقشی که برای هر منطقه کشور در خصوص تصمیمگیریها و مدیریت درآمدها و هزینههای آن منطقه قائل میشود نیز، از جنبه کاهش اختیارات دولتی، موید این نظر است.
تمایل به تکنوکراتها؟
خصوصیت منحصر به فرد دیگر او، یکتنه به میدان انتخابات وارد شدن است. او که به روایت خودش «نه تیم، نه ستاد و نه پولی برای تبلیغات» دارد، تصمیم گرفته بدون تیم تبلیغاتی در انتخابات شرکت کند و از هیچکس نیز به عنوان همکار در دولت مورد نظر خود نام نبرده است. زهیر غرضی، فرزند نامزد انتخابات ریاستجمهوری یکی از دلایل استفاده نکردن محمد غرضی از کارشناسان در تبلیغات پیش از ریاستجمهوری را این عنوان کرده که «مهندس نمیخواهد با این کار تعهدی برای بهکارگیری کسی در دولتش ایجاد کند.» اما وی دلیل اینکه چهرههایی مثل عباس آخوندی، اکبر ترکان، عیسی کلانتری، بیژن نامدارزنگنه و دیگر مدیرانی که قبلاً در مقاطعی سابقه همکاری با غرضی در دولت داشتهاند، هماکنون از وی حمایت علنی نمیکنند را این میداند که «به دلیل برخی از مسائل خاص که نمیتوان بازگو کرد، این افراد برای اعلام حمایت از پدر ملاحظاتی دارند.» علاوه بر زهیر غرضی که خود را تنها فرد در ستاد این نامزد انتخابات مینامد، شخص دیگری نیز به عنوان نماینده اقتصادی وی در برنامههای تلویزیونی حاضر شده است. این شخص «بابک حاجیان»، دارنده دکترای مدیریت از دانشگاهی در اسپانیاست و چهره شناختهشدهای در فضای اقتصادی کشور به شمار نمیرود. مراجعه به وبسایت او نشان میدهد بیش از سوابق اجرایی و اقتصادی، او در زمینه ورزش فعال بوده و عناوین و سمتهایی مثل «عضو هیاترئیسه انجمن شالبندان مشکی کونگفو تو آ»، «دان چهار سبک کیکبوکسینگ» و «طراحی، تدوین و تاسیس کانون پیشکسوتان فنون ورزشهای رزمی ایران» را داراست. با این حال زهیر غرضی، به «تجارت فردا» گفته که «رویکرد مهندس غرضی به تکنوکراتها بیش از گروههای دیگر است.» زهیر غرضی از این نیز پیشتر میرود و میگوید «پدر در تاسیس حزب کارگزاران سازندگی که اولین گروه منسجم از تکنوکراتها در جمهوری اسلامی است، نقش محوری داشته و حتی آمدن معروفترین فرد این گروه، غلامحسین کرباسچی، از استانداری اصفهان به شهرداری تهران، با ابتکار و حمایت مهندس غرضی صورت گرفته است.» با این حال خود محمد غرضی تاکنون از هیچ چهره اجرایی به عنوان فرد مورد قبول برای همکاری، نامی به میان نیاورده است. نکته دیگر نیز عملکرد او در حوزههای فنی بوده و تاکید او بر نقشی که در گسترش تکنولوژیهایی نظیر تلفن، موبایل و توسعه شبکه گاز در دوران وزارتش داشته که میتواند به عنوان شاهدی برای این مدعا استفاده شود که با توجه به این تمایلات، قاعدتاً مدیران دولت مورد نظرش افراد آشنا و متخصص در حوزههای صنعتی و تکنوکراتها خواهند بود. اما به نظر میرسد فارغ از تمایل به نظر طبیعی او به رویکرد تکنوکراتها، برخی مسائل شخصی که این کاندیدای ریاستجمهوری با مدیران دورههای مختلف داشته، کار را برای پیشبینی دولتی که میخواهد تشکیل دهد، دشوارتر کند. وی چندی پیش اعلام کرده بود نه اصلاحطلبان در دولت خود از او دعوت کردهاند و نه اصولگراها، و او نیز ضرورتی نمیبیند از آنها در دولتش استفاده کند. غرضی از دست دادن مسوولیت سازمان نظام مهندسی در سال 1390 را نیز از چشم احمدینژاد میداند. فرزندش این موضوع را این طور نقل میکند که «دولت احمدینژاد، حمایتهای آشکار و نهان بسیاری برای «برگزیده کردن» جانشین مهندس غرضی در سمت ریاست سازمان نظام مهندسی، انجام داد.» علاوه بر این نقل شده که در دورهای که محمد غرضی ریاست سازمان نظام مهندسی را بر عهده داشت، در جلسهای از جلسات شورای شهر، بین او و قالیباف، شهردار وقت تهران بحثهایی در زمینه تعیین مهندس ناظر مقیم در پروژههای ساختمانی درگرفته و حتی بالا هم میگیرد، طوری که به نظر میرسد در حال حاضر نیز این چهره انتخابات ریاستجمهوری، میانه خوبی با رقیب مشتاق به پیروزی خود نداشته باشد. اما شاید جدیترین و صادقانهترین حرفی که در مورد دولت احتمالی غرضی زده شده را خود او گفته باشد. وقتی در واکنش به پرسشی در مورد ترکیب کابینه مورد نظرش پاسخ داد: «هنوز که نه به دار است و نه به بار است. وقتی رئیسجمهور شدم، کابینه را هم انتخاب خواهم کرد.»
دیدگاه تان را بنویسید