تاریخ انتشار:
مردان اقتصادی حسن روحانی چه کسانی هستند؟
شیفته نهادگراها
«به نظرم بهترین کسی که میتواند یک رئیسجمهور در حد و توان آقای هاشمی باشد، دکتر حسن روحانی است.
«به نظرم بهترین کسی که میتواند یک رئیسجمهور در حد و توان آقای هاشمی باشد، دکتر حسن روحانی است. همه فاکتورهای ایشان خوب است اما یک عیب هم دارند. قدری مغرورند و این غرور ذاتی ایشان باعث میشود که افراد در همکاری با ایشان جلو نیایند.» چهار سال پیش هنگامی که انتخابات 88 میرفت برگزار شود، یکی از وزرای اقتصادی اکبر هاشمیرفسنجانی این مطلب را میگفت. آن زمان کمتر کسی به روحانی فکر میکرد. شاید خودش هم هرگز این پیشبینی را نمیکرد که چهار سال بعد به یکی از اصلیترین گزینهها به عنوان جانشین هاشمی و خاتمی تبدیل شود. حال که شانس او به عنوان گزینه خروجی ائتلاف با محمدرضا عارف بیشتر شده است میتوان از گفتههای چهار سال پیش وزیری که خصوصیات روحانی را در دو محور «غرور و توان» تبیین کرده بود، سخن گفت. غرور روحانی (غرور به معنای ذاتی آن که به شخصیت برمیگردد و نه غرور مذموم) شاید به این خاطر باشد که در بین مردان ردیف دوم جمهوری اسلامی کمتر کسی را در رده خود میبیند. او سیاستمداری با سابقه مبارزه قبل از انقلاب است که پستهایی کلیدی را در 34 سال گذشته عهدهدار بود و محرمی است که اصرار نظام را میداند. به دو زبان عربی و
انگلیسی مسلط است و علاوه بر تحصیلات حوزوی و دانشگاهی در اروپا نیز تحصیل کرده است. شاید غرور او در همین تواناییها نهفته است. شاید همین غرورش باعث دفع افرادی چون اسحاق جهانگیری شده باشد (در پی تماس «تجارت فردا» با جهانگیری، او اعلام کرد هیچگونه فعالیتی در ستاد روحانی ندارد) و در عین حال توانش محمدرضا نعمتزاده از تکنوکراتهای باسابقه را به همکاری واداشته است.
امیدواری تکنوکراتها
روحانی پس از اعلام آمادگیاش برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری، محمدرضا نعمتزاده را به عنوان ریاست ستاد خود برمیگزیند. چهرهای اقتصادی و تکنوکرات که از بدو انقلاب در دولتهای مختلف عهدهدار مسوولیت بخشهایی از صنعت ایران بوده و عمدتاً در آنها نیز کارنامه موفقی داشته است. نعمتزاده را میتوان به عنوان نمادی از طرز تفکر اقتصادی روحانی به شمار آورد. او صنعتگرزادهای است که از کارخانه پدرش وارد فعالیتهای دولتی شد و در دوره ریاستجمهوری محمدعلی رجایی به عنوان وزیر صنایع به کار گرفته شد. در دولت سازندگی هم وزیر صنایع شد و در دولت اصلاحات مدیرعاملی شرکت ملی صنایع پتروشیمی را بر عهده گرفت و عسلویه را به رونق رساند. عملکرد او در سالهای اول انقلاب نشان میدهد با دولتی شدن اقتصاد مخالف بوده و اصرار میکرده زودتر تکلیف اصل44 قانون اساسی مشخص شود. نعمتزاده سیاستزدگی را در عرصه صنعت به صلاح تولید ملی نمیدانسته است. با روی کار آمدن دولت احمدینژاد مدیرعامل شرکت پالایش و پخش شد و طرح کارت سوخت را اجرایی کرد اما به خاطر انجام مصاحبهای درباره تفاوت احمدینژاد و رجایی به یکباره از پستش کنار گذاشته شد. او در بین فعالان اقتصادی فردی موجه و کاردان به شمار میرود و به نظر میرسد در صورت انتخاب روحانی دوباره تکنوکراتها برای مدیریت بخشهای مختلف اقتصادی کشور، به کار گرفته شوند و بخش خصوصی بیشتر میداندار عرصه تولید و تجارت باشد.
محمدباقر نوبخت
دو سال از روحانی کوچکتر است. محمدباقر نوبختحقیقی در سال 1329 در رشت متولد شد. او دکترای تخصصی مدیریت از دانشگاه آزاد اسلامی تهران را دارد و دکترای تخصصی اقتصاد از دانشگاه Paisley،U.K را نیز اخذ کرده است. هنگام بررسی بودجه که میشد مردم او را به عنوان مخبر کمیسیون برنامه و بودجه از صفحه تلویزیونهای لامپ تصویری 14 و 21 اینچ ناسیونال و سونی نگاه میکردند و تحلیلهایش را درباره تدوین بودجه میشنیدند. آخرین حضور جدی او در تلویزیون به وقتی برمیگردد که نسل تلویزیونهای لامپ تصویری از رده خارج میشد و السیدیها عرضاندام میکردند. یکی از شبهای اوایل تیرماه 1384 وقتی که با محمد خوشچهره، نماینده محمود احمدینژاد به مناظره نشسته بود، مردم را به انتخاب اکبر هاشمیرفسنجانی تشویق میکرد. حالا پس از هشت سال دوری از مسوولیتهای اجرایی، مسوول اقتصادی ستاد حسن روحانی شده است.
او همه کاره است
تمامی شواهد از ستاد حسن روحانی نشان میدهد، مغز متفکر اقتصادی دولت او کسی جز نوبخت نخواهد بود. در صورت انتخاب روحانی، نوبخت هم در انتخاب تیم اقتصادی دولت به او مشاوره خواهد داد و هم به نظر میرسد، رئیس اقتصاد ستاد روحانی شاید در دولت او یکی از گزینههای اصلی تصدی وزارت اقتصاد شود، شاید هم روسای بانک مرکزی و سازمان برنامه را او به روحانی پیشنهاد دهد. نوبخت هماکنون دبیر کل حزب اعتدال و توسعه است. همان حزبی که حسن روحانی خود را متعلق به آن میداند. آنچنان که سایت پویش مردمی روحانی نوشته از نظر نوبخت الگوی اسلامی ایرانی، راه رسیدن به جامعه آرمانی است. او که اکنون معاونت اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارد، معتقد است اقتصاد را نباید صرفاً به عنوان ابزاری برای تولید ثروت پنداشت بلکه توزیع عادلانه ثروت نیز در مفهوم اقتصاد میگنجد و این دو را باید حلقههای یک زنجیر محسوب کرد. وی نام الگوی اقتصادی پیشنهادی خود را «تولید رقابتی دانشبنیان» میگذارد که دو الگوی جانبی عدالتگرا و استراتژی اقتصاد باز مبتنی بر توسعه صادرات آن را تکمیل میکنند.
من نهادگرا هستم
بنا به گفته نوبخت، از بین 10، 12 مکتب اقتصادی که از سال 1776 تا الان مطرح شده، نوع مبانی نظری نهادگرایان جدید یعنی کینزیهای جدید به تفکرش نزدیکتر است. او میگوید: «نهادگرایی یک مکتب اقتصادی است که اگر بخواهیم وجه تمایز آن را نسبت به دیگر مکاتب مطرح کنیم، این مکتب در برابر مکتب کاپیتالیستی و تفکر سرمایهداری که به مالکیت خصوصی توجه دارد و مکاتب سوسیالیستی که بر مالکیت دولتی تمرکز دارند، عمدتاً به مالکیت عمومی توجه دارد. یعنی نهادگرایی سعی میکند یک حالت بینابین میان دو مکتب یادشده ایجاد کند. در این مکتب دولت نقشی موثر خواهد داشت تا بتواند حقوق ذینفعان را مدیریت کند. مطالعات ما نشان داده که شاید نوع مکتب نهادگرای جدید که به مساله اهداف اجتماعی و اهداف عدالتخواهانه خیلی نزدیکتر است برای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مناسب باشد. در این مکتب و در بحث مالکیت خصوصی و عدالت، چگونگی توزیع درآمد، خیلی از وظایف مشخصه دولت نیست.»
یک تکنوکرات دیگر
پشت صحنه مناظره هشت کاندیدا که از تلویزیون پخش میشد (حالا دیگر نسل السیدیها هم رو به انقراض است) اکبر ترکان نیز با تیم روحانی به صدا و سیما رفته بود تا او را در این مناظره اقتصادی همراهی کند. او قائممقام و معاون ستاد انتخاباتی حسن روحانی است. این تکنوکرات باسابقه که سالها رئیس سازمان گسترش بوده، در دولت اول هاشمی وزیر دفاع شد و در دولت دوم او تصدی وزارت راه و ترابری را عهدهدار شد. در انتخابات دوم خرداد 76 از ناطقنوری حمایت کرد. در دولت اول احمدینژاد او به همراه نعمتزاده به وزارت نفت رفت و معاونت این وزارتخانه را بر عهده گرفت. حالا به همراه نعمتزاده دوباره همکار شده و در صورت انتخاب روحانی باید با دوست قدیمی خود بنشیند و برای دولت آینده نقشه بکشد. در تماسی هم که با اکبر ترکان داشتیم گفت: درست است که بنده با ستاد دکتر روحانی کار میکنم اما تمامی برنامههای اقتصادی ایشان زیر نظر نوبخت طراحی میشود و بهتر است از ایشان بپرسید که با کدام اقتصاددان قرار است کار کند و اگر آقای روحانی رئیسجمهور شدند چه شخصی را برای ریاست بانک مرکزی و وزارت اقتصاد انتخاب میکنند. از ترکان درباره سیاست روحانی در قبال سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور میپرسیم که پاسخ میدهد: نظر آقای روحانی احیای سازمان برنامه است. اما اینکه در صورت ریاستجمهوری ایران چه کسی را به عنوان رئیس این سازمان انتخاب میکنند پرسشی است که پاسخ آن در دست آقای نوبخت است.
امیدواری تکنوکراتها
روحانی پس از اعلام آمادگیاش برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری، محمدرضا نعمتزاده را به عنوان ریاست ستاد خود برمیگزیند. چهرهای اقتصادی و تکنوکرات که از بدو انقلاب در دولتهای مختلف عهدهدار مسوولیت بخشهایی از صنعت ایران بوده و عمدتاً در آنها نیز کارنامه موفقی داشته است. نعمتزاده را میتوان به عنوان نمادی از طرز تفکر اقتصادی روحانی به شمار آورد. او صنعتگرزادهای است که از کارخانه پدرش وارد فعالیتهای دولتی شد و در دوره ریاستجمهوری محمدعلی رجایی به عنوان وزیر صنایع به کار گرفته شد. در دولت سازندگی هم وزیر صنایع شد و در دولت اصلاحات مدیرعاملی شرکت ملی صنایع پتروشیمی را بر عهده گرفت و عسلویه را به رونق رساند. عملکرد او در سالهای اول انقلاب نشان میدهد با دولتی شدن اقتصاد مخالف بوده و اصرار میکرده زودتر تکلیف اصل44 قانون اساسی مشخص شود. نعمتزاده سیاستزدگی را در عرصه صنعت به صلاح تولید ملی نمیدانسته است. با روی کار آمدن دولت احمدینژاد مدیرعامل شرکت پالایش و پخش شد و طرح کارت سوخت را اجرایی کرد اما به خاطر انجام مصاحبهای درباره تفاوت احمدینژاد و رجایی به یکباره از پستش کنار گذاشته شد. او در بین فعالان اقتصادی فردی موجه و کاردان به شمار میرود و به نظر میرسد در صورت انتخاب روحانی دوباره تکنوکراتها برای مدیریت بخشهای مختلف اقتصادی کشور، به کار گرفته شوند و بخش خصوصی بیشتر میداندار عرصه تولید و تجارت باشد.
محمدباقر نوبخت
دو سال از روحانی کوچکتر است. محمدباقر نوبختحقیقی در سال 1329 در رشت متولد شد. او دکترای تخصصی مدیریت از دانشگاه آزاد اسلامی تهران را دارد و دکترای تخصصی اقتصاد از دانشگاه Paisley،U.K را نیز اخذ کرده است. هنگام بررسی بودجه که میشد مردم او را به عنوان مخبر کمیسیون برنامه و بودجه از صفحه تلویزیونهای لامپ تصویری 14 و 21 اینچ ناسیونال و سونی نگاه میکردند و تحلیلهایش را درباره تدوین بودجه میشنیدند. آخرین حضور جدی او در تلویزیون به وقتی برمیگردد که نسل تلویزیونهای لامپ تصویری از رده خارج میشد و السیدیها عرضاندام میکردند. یکی از شبهای اوایل تیرماه 1384 وقتی که با محمد خوشچهره، نماینده محمود احمدینژاد به مناظره نشسته بود، مردم را به انتخاب اکبر هاشمیرفسنجانی تشویق میکرد. حالا پس از هشت سال دوری از مسوولیتهای اجرایی، مسوول اقتصادی ستاد حسن روحانی شده است.
او همه کاره است
تمامی شواهد از ستاد حسن روحانی نشان میدهد، مغز متفکر اقتصادی دولت او کسی جز نوبخت نخواهد بود. در صورت انتخاب روحانی، نوبخت هم در انتخاب تیم اقتصادی دولت به او مشاوره خواهد داد و هم به نظر میرسد، رئیس اقتصاد ستاد روحانی شاید در دولت او یکی از گزینههای اصلی تصدی وزارت اقتصاد شود، شاید هم روسای بانک مرکزی و سازمان برنامه را او به روحانی پیشنهاد دهد. نوبخت هماکنون دبیر کل حزب اعتدال و توسعه است. همان حزبی که حسن روحانی خود را متعلق به آن میداند. آنچنان که سایت پویش مردمی روحانی نوشته از نظر نوبخت الگوی اسلامی ایرانی، راه رسیدن به جامعه آرمانی است. او که اکنون معاونت اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارد، معتقد است اقتصاد را نباید صرفاً به عنوان ابزاری برای تولید ثروت پنداشت بلکه توزیع عادلانه ثروت نیز در مفهوم اقتصاد میگنجد و این دو را باید حلقههای یک زنجیر محسوب کرد. وی نام الگوی اقتصادی پیشنهادی خود را «تولید رقابتی دانشبنیان» میگذارد که دو الگوی جانبی عدالتگرا و استراتژی اقتصاد باز مبتنی بر توسعه صادرات آن را تکمیل میکنند.
من نهادگرا هستم
بنا به گفته نوبخت، از بین 10، 12 مکتب اقتصادی که از سال 1776 تا الان مطرح شده، نوع مبانی نظری نهادگرایان جدید یعنی کینزیهای جدید به تفکرش نزدیکتر است. او میگوید: «نهادگرایی یک مکتب اقتصادی است که اگر بخواهیم وجه تمایز آن را نسبت به دیگر مکاتب مطرح کنیم، این مکتب در برابر مکتب کاپیتالیستی و تفکر سرمایهداری که به مالکیت خصوصی توجه دارد و مکاتب سوسیالیستی که بر مالکیت دولتی تمرکز دارند، عمدتاً به مالکیت عمومی توجه دارد. یعنی نهادگرایی سعی میکند یک حالت بینابین میان دو مکتب یادشده ایجاد کند. در این مکتب دولت نقشی موثر خواهد داشت تا بتواند حقوق ذینفعان را مدیریت کند. مطالعات ما نشان داده که شاید نوع مکتب نهادگرای جدید که به مساله اهداف اجتماعی و اهداف عدالتخواهانه خیلی نزدیکتر است برای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مناسب باشد. در این مکتب و در بحث مالکیت خصوصی و عدالت، چگونگی توزیع درآمد، خیلی از وظایف مشخصه دولت نیست.»
یک تکنوکرات دیگر
پشت صحنه مناظره هشت کاندیدا که از تلویزیون پخش میشد (حالا دیگر نسل السیدیها هم رو به انقراض است) اکبر ترکان نیز با تیم روحانی به صدا و سیما رفته بود تا او را در این مناظره اقتصادی همراهی کند. او قائممقام و معاون ستاد انتخاباتی حسن روحانی است. این تکنوکرات باسابقه که سالها رئیس سازمان گسترش بوده، در دولت اول هاشمی وزیر دفاع شد و در دولت دوم او تصدی وزارت راه و ترابری را عهدهدار شد. در انتخابات دوم خرداد 76 از ناطقنوری حمایت کرد. در دولت اول احمدینژاد او به همراه نعمتزاده به وزارت نفت رفت و معاونت این وزارتخانه را بر عهده گرفت. حالا به همراه نعمتزاده دوباره همکار شده و در صورت انتخاب روحانی باید با دوست قدیمی خود بنشیند و برای دولت آینده نقشه بکشد. در تماسی هم که با اکبر ترکان داشتیم گفت: درست است که بنده با ستاد دکتر روحانی کار میکنم اما تمامی برنامههای اقتصادی ایشان زیر نظر نوبخت طراحی میشود و بهتر است از ایشان بپرسید که با کدام اقتصاددان قرار است کار کند و اگر آقای روحانی رئیسجمهور شدند چه شخصی را برای ریاست بانک مرکزی و وزارت اقتصاد انتخاب میکنند. از ترکان درباره سیاست روحانی در قبال سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور میپرسیم که پاسخ میدهد: نظر آقای روحانی احیای سازمان برنامه است. اما اینکه در صورت ریاستجمهوری ایران چه کسی را به عنوان رئیس این سازمان انتخاب میکنند پرسشی است که پاسخ آن در دست آقای نوبخت است.
دیدگاه تان را بنویسید