تاریخ انتشار:
سکان اقتصاد به چه کسانی سپرده میشود؟
مهرهچینی درشطرنج اقتصاد
وقتی در باب اهمیت تیم اقتصادی دولتها سخنی به میان میآید، اهمیت این گروه به نقش «پاروزنان» یک قایق شباهت مییابد که ناخدای آن نیز رئیس دولت است.
وقتی در باب اهمیت تیم اقتصادی دولتها سخنی به میان میآید، اهمیت این گروه به نقش «پاروزنان» یک قایق شباهت مییابد که ناخدای آن نیز رئیس دولت است. بر اساس چنین فرضیهای است که در دورههای مختلف و هنگامی که موسم انتخابات فرا میرسد، رسانهها و البته ناظران، گوش و چشمشان را تیز میکنند تا ببینند کاندیداها چه کسانی را برای نگارش برنامههای اقتصادی به مشورت میگیرند و مهمتر آنکه در آینده، چه مهرههایی را در صفحه شطرنجی اقتصاد ایران خواهند چید. در واقع اهمیت این موضوع نیز بیش از آنکه، قائم به اشخاص و چهرهها باشد، به دلیل اهمیت نقشه راهی است که «دولت» خواهد پیمود. از این رو تحلیلگران حتی یک گام به پیش مینهند و از روی آرایش مشاوران و همفکران فعلی کاندیداها، فرماندهان اقتصادی دولت بعدی را پیشبینی میکنند. «تجارت فردا» هم در این پرونده سعی کرده است با نگاهی به ترکیب تیم اقتصادی کاندیداها به برخی حدس و گمانها در مورد اعضای اقتصادی کابینه دولت آینده اشاره کند. اما به نظر میرسد در هیچ دوره از انتخابات ریاستجمهوری، حساسیتها روی این موضوع به حساسیت این دوره نبوده است؛ گویی همه به انتظار برگزاری انتخابات و انتخاب
دولت یازدهم نشستهاند تا ببینند چه کسانی قرار است جسم «خسته» و «تبدار» اقتصاد را احیا کنند.
همان گونه که دکتر «مسعود نیلی» نیز در جریان یک برنامه تلویزیونی، این تصویر را از چشمانداز فعالیتهای دولت آینده ارائه کرد: «دولت بعدی دشوارترین دولت است. ما دورههای سختی بعد از انقلاب سپری کردیم اما دوره دولت بعدی به خاطر تعدد مسائل و عمق آنها دوره دشواری خواهد بود.» در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که تیم اقتصادی دولت باید واجد چه شرایطی باشد؟ و البته اینکه چه کسانی و با چه خاستگاهی، هدایت کشتی توفانزده اقتصاد ایران را در دست میگیرند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. پایگاه خبری الف وابسته به «احمد توکلی» در گزارشی به تبارشناسی چهرههای اقتصادی دولتها پرداخت که گرایشهای اقتصادی این دولتها را تا ابتدای دولت نهم به سه حلقه فکری «نیاوران» و «حلقه علامه» و «حلقه شهید بهشتی» تقسیم میکند و اینکه مدتی است حلقه امام صادقیها هم اضافه شدهاند. حلقه نیاوران محفل اقتصاددانان لیبرال است و از اواسط دهه ۷۰ در موسسه عالی پژوهشی وابسته به سازمان مدیریت و برنامهریزی سابق شکل گرفت. محور این حلقه با محمد طبیبیان بود. برنامه اول و دوم و سوم توسعه توسط این حلقه فکری تدوین شد. حضور پررنگ این جریان فکری را باید در دولت هاشمی دید که هم فرصت برنامهریزی یافتند و هم اجرا. گرایش اقتصادی این افراد بازار آزاد است و کارکرد دولت را تنها در کارایی و رشد میدانند نه توزیع عدالت. از نظر این جریان دولت یک شر مطلق است که باید پایش را از اقتصاد کوتاه کرد. مشایخی و غنینژاد و طبیبیان و نیلی از سرشناسان این حلقه فکری هستند. گرایش دوم اقتصاد را به حلقه علامه میشناسند. حلقه علامه محفل علمی اقتصاددانان نهادگرا در اقتصاد ایران است. نهادگراها منتقد اقتصاد بازار هستند. این جریان فکری معتقد است هرگونه اصلاح سیستمی در اقتصاد از درون نهادهای اجتماعی باید صورت بگیرد. برای سپردن اقتصاد به دست بازار نیز، ابتدا باید مقدمات نهادی آن شکل بگیرد. به همین منظور نقش دولت را نیز بسیار کلیدی ارزیابی میکنند. حلقه بهشتی طیف دیگری از اقتصاددانان هستند که در راس آنها ناصر شرافتجهرمی قرار دارد. این گروه شاید تنها طیف فکری در اقتصاد ایران است که به جز برخی سالهای محدود، امکان حضور ایدههایشان را در اقتصاد ایران یافتند. البته حضور این گرایش را بیشتر در مناصب اجرایی میتوان دید. به همین دلیل بهترین دوران بسط عقاید فکری یاران ناصر شرافتجهرمی اوایل دولت محمود احمدینژاد است که شاگردان و همفکرانش در پستهای کلیدی کشور جای گرفتند. پرویز داوودی از یاران «حلقه بهشتی» بود. این جریان بیشتر با اقتصاد متعارف شناخته میشود. حالا اما چند سالی است که طیف اقتصادخواندههای دانشگاه امام صادق نیز به بدنه اجرایی کشور راه یافتهاند که گفته میشود، نقدی کردن یارانهها نیز از آبشخور این جریان فکری تغذیه کرده است. حلقه امام صادقیها معتقدند پیامبر اکرم (ص) فرموده است قیمتها در آسمان تعیین میشود و از همین روایت و روایاتی از این دست به عدم دخالت دولت در بازار و عدم قیمتگذاری میرسند. معتقدند که تاویل این روایت که قیمتها در آسمان تعیین میشود همان مقراض دو تکه عرضه و تقاضاست. از سوی دیگر امام صادقیها قائل به منطق الفراغ بسیار گسترده در اقتصاد هستند. اعتقاد دارند اسلام دست بشر را برای جولان عقل در اقتصاد باز گذاشته است و باز هم با همین ابزار به سرمایهداری میرسند، البته سرمایهداری مذهبی. اما اعضای تیم اقتصادی دولت با هر نحله فکری که باشند، باید بدانند که وضعیت بازار ارز (تلاطم ارزی، نظام چندگانه نرخ ارز)، یارانهها و اصلاح قیمت انرژی، بودجه (کمیت و کیفیت خدمات دولتی، کسری بودجه)، نظام تامین مالی بنگاههای اقتصادی (وضعیت سیستم بانکی، وضعیت بازار سرمایه)، شیوه اداره بنگاههای اقتصادی (محیط کسب و کار، واگذاریهای انجامشده)، محیط زیست و تنگناهای منابع طبیعی، تعامل با دنیا، تورم و اشتغال چالشهای اصلی اقتصاد ایران هستند. آنان باید با یکدیگر همگرا شوند و همه حول محور نیازهای نخست اقتصاد ایران به اتفاق نظر برسند...
همان گونه که دکتر «مسعود نیلی» نیز در جریان یک برنامه تلویزیونی، این تصویر را از چشمانداز فعالیتهای دولت آینده ارائه کرد: «دولت بعدی دشوارترین دولت است. ما دورههای سختی بعد از انقلاب سپری کردیم اما دوره دولت بعدی به خاطر تعدد مسائل و عمق آنها دوره دشواری خواهد بود.» در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که تیم اقتصادی دولت باید واجد چه شرایطی باشد؟ و البته اینکه چه کسانی و با چه خاستگاهی، هدایت کشتی توفانزده اقتصاد ایران را در دست میگیرند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. پایگاه خبری الف وابسته به «احمد توکلی» در گزارشی به تبارشناسی چهرههای اقتصادی دولتها پرداخت که گرایشهای اقتصادی این دولتها را تا ابتدای دولت نهم به سه حلقه فکری «نیاوران» و «حلقه علامه» و «حلقه شهید بهشتی» تقسیم میکند و اینکه مدتی است حلقه امام صادقیها هم اضافه شدهاند. حلقه نیاوران محفل اقتصاددانان لیبرال است و از اواسط دهه ۷۰ در موسسه عالی پژوهشی وابسته به سازمان مدیریت و برنامهریزی سابق شکل گرفت. محور این حلقه با محمد طبیبیان بود. برنامه اول و دوم و سوم توسعه توسط این حلقه فکری تدوین شد. حضور پررنگ این جریان فکری را باید در دولت هاشمی دید که هم فرصت برنامهریزی یافتند و هم اجرا. گرایش اقتصادی این افراد بازار آزاد است و کارکرد دولت را تنها در کارایی و رشد میدانند نه توزیع عدالت. از نظر این جریان دولت یک شر مطلق است که باید پایش را از اقتصاد کوتاه کرد. مشایخی و غنینژاد و طبیبیان و نیلی از سرشناسان این حلقه فکری هستند. گرایش دوم اقتصاد را به حلقه علامه میشناسند. حلقه علامه محفل علمی اقتصاددانان نهادگرا در اقتصاد ایران است. نهادگراها منتقد اقتصاد بازار هستند. این جریان فکری معتقد است هرگونه اصلاح سیستمی در اقتصاد از درون نهادهای اجتماعی باید صورت بگیرد. برای سپردن اقتصاد به دست بازار نیز، ابتدا باید مقدمات نهادی آن شکل بگیرد. به همین منظور نقش دولت را نیز بسیار کلیدی ارزیابی میکنند. حلقه بهشتی طیف دیگری از اقتصاددانان هستند که در راس آنها ناصر شرافتجهرمی قرار دارد. این گروه شاید تنها طیف فکری در اقتصاد ایران است که به جز برخی سالهای محدود، امکان حضور ایدههایشان را در اقتصاد ایران یافتند. البته حضور این گرایش را بیشتر در مناصب اجرایی میتوان دید. به همین دلیل بهترین دوران بسط عقاید فکری یاران ناصر شرافتجهرمی اوایل دولت محمود احمدینژاد است که شاگردان و همفکرانش در پستهای کلیدی کشور جای گرفتند. پرویز داوودی از یاران «حلقه بهشتی» بود. این جریان بیشتر با اقتصاد متعارف شناخته میشود. حالا اما چند سالی است که طیف اقتصادخواندههای دانشگاه امام صادق نیز به بدنه اجرایی کشور راه یافتهاند که گفته میشود، نقدی کردن یارانهها نیز از آبشخور این جریان فکری تغذیه کرده است. حلقه امام صادقیها معتقدند پیامبر اکرم (ص) فرموده است قیمتها در آسمان تعیین میشود و از همین روایت و روایاتی از این دست به عدم دخالت دولت در بازار و عدم قیمتگذاری میرسند. معتقدند که تاویل این روایت که قیمتها در آسمان تعیین میشود همان مقراض دو تکه عرضه و تقاضاست. از سوی دیگر امام صادقیها قائل به منطق الفراغ بسیار گسترده در اقتصاد هستند. اعتقاد دارند اسلام دست بشر را برای جولان عقل در اقتصاد باز گذاشته است و باز هم با همین ابزار به سرمایهداری میرسند، البته سرمایهداری مذهبی. اما اعضای تیم اقتصادی دولت با هر نحله فکری که باشند، باید بدانند که وضعیت بازار ارز (تلاطم ارزی، نظام چندگانه نرخ ارز)، یارانهها و اصلاح قیمت انرژی، بودجه (کمیت و کیفیت خدمات دولتی، کسری بودجه)، نظام تامین مالی بنگاههای اقتصادی (وضعیت سیستم بانکی، وضعیت بازار سرمایه)، شیوه اداره بنگاههای اقتصادی (محیط کسب و کار، واگذاریهای انجامشده)، محیط زیست و تنگناهای منابع طبیعی، تعامل با دنیا، تورم و اشتغال چالشهای اصلی اقتصاد ایران هستند. آنان باید با یکدیگر همگرا شوند و همه حول محور نیازهای نخست اقتصاد ایران به اتفاق نظر برسند...
دیدگاه تان را بنویسید