تاریخ انتشار:
بازتولید قصههای صمد
مهدی هاشمی به زندان رفت
چشم کروبی به بیماری آبمروارید مبتلا بود و وی در بیمارستان چشمپزشکی نور تحت عمل جراحی قرار گرفت و درمان شد. چندی پیش نیز چشم دیگر مهدی کروبی توسط وزیر بهداشت در همین بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفته و درمان شده بود.
تحولات هستهای و پیامدهای توافق ایران و قدرتهای جهانی در هفته پیش نیز مانند هفتههای گذشته سرخط اصلی اخبار و تحلیلهای رسانههای کشور را تشکیل میداد. از دفاعهای دامنهدار محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و تیمش گرفته تا انتقاداتی که پس از بازگشت نمایندگان از تعطیلات تابستانی دوباره در حال شدت گرفتن است. برخی از اعضای دولت گذشته نیز این روزها بیپرواتر از گذشته به انتقاد از تیم دیپلماسی کشور پرداخته و برخی اوقات ایراداتی از مذاکرات میگیرند که انصافاً در قوطی کمتر عطاری یافت میشود.
بهطور مثال «تابناک» در خبری نوشت: «حیدر مصلحی در همایش بسیج استادان و نخبگان حوزههای علمیه قم و خراسان در محل هتل گلشن رضوی با اشاره به ضرورت حضور نخبگان حوزههای علمیه در عرصه جنگ نرم اظهار داشت: دشمن به دنبال عادیسازی برخی مسائل بوده، برای مثال چرا مذاکرات دو سال طول کشید؟ پاسخ این است که دشمن به دنبال عادیسازی بود یعنی اینکه این مساله عادی شود که مسوولان ایرانی و آمریکایی مقابل هم بنشینند و صحبت کنند.» محمدرضا نقدی فرمانده بسیج نیز در حالی که همه شواهد از استقبال غرب برای حضور در اقتصاد ایران سخن میگویند. تاکید کرد: «تحریمها هر لحظه ممکن است برگردد؛ کدام سرمایهدار غربی عاقلی حاضر است در ایران سرمایهگذاری کند؟...»
بهطور مثال «تابناک» در خبری نوشت: «حیدر مصلحی در همایش بسیج استادان و نخبگان حوزههای علمیه قم و خراسان در محل هتل گلشن رضوی با اشاره به ضرورت حضور نخبگان حوزههای علمیه در عرصه جنگ نرم اظهار داشت: دشمن به دنبال عادیسازی برخی مسائل بوده، برای مثال چرا مذاکرات دو سال طول کشید؟ پاسخ این است که دشمن به دنبال عادیسازی بود یعنی اینکه این مساله عادی شود که مسوولان ایرانی و آمریکایی مقابل هم بنشینند و صحبت کنند.» محمدرضا نقدی فرمانده بسیج نیز در حالی که همه شواهد از استقبال غرب برای حضور در اقتصاد ایران سخن میگویند. تاکید کرد: «تحریمها هر لحظه ممکن است برگردد؛ کدام سرمایهدار غربی عاقلی حاضر است در ایران سرمایهگذاری کند؟...»
«جوان»، «کیهان»، «وطنامروز» و... هم در هفته پیش مانند دو سال اخیر در یادداشتهایی که کمتر اطلاعات جدیدی در اختیار مخاطب قرار میدهند، به تکرار انتقادات خود از عملکرد تیم دیپلماسی دولت پرداختند.
در حوزه جهانی طبق اخبار رسیده 29 دانشمند آمریکایی شامل پنج برنده جایزه نوبل فیزیک در نامهای خطاب به باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای با ایران استقبال کردند. به گزارش «عصر ایران» به نقل از «نیویورکتایمز»، پای این نامه امضای کسانی دیده میشود که مسوولیت اقدامات امنیت نظامی را در بالاترین سطح و مشاوره امنیت نظامی در کنگره، کاخ سفید و سازمانهای ملی در آمریکا بر عهده دارند.
در روزهای میانی مردادماه خبری نیز درباره وضعیت جسمانی مهدی کروبی از چهرههای منتقد دولت محمود احمدینژاد در رسانهها منتشر شد. به گزارش «ایرنا» سیدحسن قاضیزادههاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هفته پیش برای دومین بار چشم «مهدی کروبی» را عمل کرد. چشم کروبی به بیماری آبمروارید مبتلا بود و وی در بیمارستان چشمپزشکی نور تحت عمل جراحی قرار گرفت و درمان شد. چندی پیش نیز چشم دیگر مهدی کروبی توسط وزیر بهداشت در همین بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفته و درمان شده بود.
بازتولید قصههای صمد
در روزهای آغازین هفته پیش برخی منتقدان اکبر هاشمیرفسنجانی بهانهای تازه برای حمله به این چهره باسابقه کشور پیدا کردند. ماجرا نیز از سخنرانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع حزب کارگزاران سازندگی در حسینیه جماران کلید خورد. «اعتماد» در یادداشتی به این ماجرا پرداخت و نوشت: «اکبر هاشمی که اتفاقاً هیچگاه اصالت روستایی خود را انکار نکرده است و به فراخور حال از زادگاه خود در نوق بهرمان از توابع رفسنجان سخن گفته و خاطره تعریف کرده است، در این سخنرانی به برخی از منتقدان خود حمله برد و در بخشی از سخنان خود تصریح کرد: «بعضیهایشان انقلابی بودند و وقتی که سختگیریهای حکومتی زیاد شد، دیگر ادامه ندادند.
بعضیها هم اصلاً آن موقعها نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشـتند، ولی الان آمدهاند و انقلابی شدهاند...» این جمله که اتفاقاً نفس بیان آن از سوی هاشمیرفسنجانی بیانگر اصالت روستایی رئیسجمهور اسبق ایران و یکی از مهمترین بازیگران جغرافیای سیاست در چهار دهه اخیر است به یکباره موجی از انتقادها را به راه انداخت. منتقدان هاشمی و دولت یازدهم تلاش کردند که این اظهارات هاشمی را به عنوان توهین به اقشار روستایی کشور ارزیابی کرده و موجی جدید علیه او به راه بیندازند. به یکباره کمپینهای «من یک روستایی هستم» راه افتاد و رسانههای منتقد هاشمی چه به صورت مکتوب و چه در فضای مجازی حملهای گسترده را علیه او آغاز کردند.
حملهای که همچنان ادامه دارد... به نظر میرسد برخی از جریانهای سیاسی کشور که عملاً پایگاه خود را در شهرها از دست دادهاند، به شدت علاقهمند هستند که تا جای ممکن با ایجاد خطکشیهای غیرواقعی پایگاههایی در روستاها برای خود دستوپا کنند. به نظر میرسد نگاه آنان به روستاها بسیار شبیه به سری فیلمهای «صمد» باشد که پیش از انقلاب بسیاری از مخاطبان را به سینماها میکشاند. فیلمهای صمد صحنه چالش شهریها و روستاییها بود... با این حال به نظر میرسد که این عزیزان از تاریخ معاصر نیز درس نگرفته باشند. دو اتفاق بزرگ در سالهای 1376 و 1392 نشان داد دوران فیلمهای صمد به پایان رسیده است... در سال 1392 نیز باز ما شاهد همین رویداد بودیم.
ملت از شهری و روستایی به ائتلاف میانهروها و اصلاحطلبان رای داده و به رادیکالیسم نه گفته بودند. برخی از نامزدهای آن انتخابات علاقه ویژهای داشتند که با خطکشی میان روستایی و شهری رای روستاها را مصادره کرده و اینگونه تبلیغ کنند که خواست اصلاحطلبان و میانهروها لوکس و برای روستاییان کشور غیرجذاب است. با همه این احوال شاهد بودیم که این برنامهریزیها جواب نداد و حسن روحانی به قدرت رسید. به نظر میرسد چهرههایی که علاقهمندند دوقطبی روستایی و شهری را بازتولید کنند، از واقعیتهای روستاهای ایران فرسنگها فاصله دارند و احتمالاً آنها را بتوان روستایینما توصیف کرد. چهرههایی که روستا را در حد کتابهای دبستان دهه 60 با شعر خوشا به حالت ای روستایی و قصه کوکبخانم و پسرش عباس با نیمرو و دوغ محلی میشناسند.
این روزها کمتر روستایی در این سرزمین را مشاهده میکنیم که وسایل ارتباطی اعم از ماهواره، اینترنت، گوشی هوشمند و... نداشته باشد. با نگاهی به توزیع آرای کشور نیز میتوان این ارزیابی را داشت که مطالبات روستانشینان و شهرنشینهای ایران نیز تفاوت معناداری باهم ندارند. با این توضیح باید تاکید کرد بعید به نظر میرسد که روستانشینان ما وارد بازیهای سیاسی برخی گروههای کمنفوذ، اما پرسر و صدای کشور شوند. با توجه به موقعیت اکبر هاشمیرفسنجانی نیز محتمل به نظر نمیرسد که این قبیل بازیها در سرنوشت و نفوذ او تاثیری داشته باشد.»
بعضیها هم اصلاً آن موقعها نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشـتند، ولی الان آمدهاند و انقلابی شدهاند...» این جمله که اتفاقاً نفس بیان آن از سوی هاشمیرفسنجانی بیانگر اصالت روستایی رئیسجمهور اسبق ایران و یکی از مهمترین بازیگران جغرافیای سیاست در چهار دهه اخیر است به یکباره موجی از انتقادها را به راه انداخت. منتقدان هاشمی و دولت یازدهم تلاش کردند که این اظهارات هاشمی را به عنوان توهین به اقشار روستایی کشور ارزیابی کرده و موجی جدید علیه او به راه بیندازند. به یکباره کمپینهای «من یک روستایی هستم» راه افتاد و رسانههای منتقد هاشمی چه به صورت مکتوب و چه در فضای مجازی حملهای گسترده را علیه او آغاز کردند.
حملهای که همچنان ادامه دارد... به نظر میرسد برخی از جریانهای سیاسی کشور که عملاً پایگاه خود را در شهرها از دست دادهاند، به شدت علاقهمند هستند که تا جای ممکن با ایجاد خطکشیهای غیرواقعی پایگاههایی در روستاها برای خود دستوپا کنند. به نظر میرسد نگاه آنان به روستاها بسیار شبیه به سری فیلمهای «صمد» باشد که پیش از انقلاب بسیاری از مخاطبان را به سینماها میکشاند. فیلمهای صمد صحنه چالش شهریها و روستاییها بود... با این حال به نظر میرسد که این عزیزان از تاریخ معاصر نیز درس نگرفته باشند. دو اتفاق بزرگ در سالهای 1376 و 1392 نشان داد دوران فیلمهای صمد به پایان رسیده است... در سال 1392 نیز باز ما شاهد همین رویداد بودیم.
ملت از شهری و روستایی به ائتلاف میانهروها و اصلاحطلبان رای داده و به رادیکالیسم نه گفته بودند. برخی از نامزدهای آن انتخابات علاقه ویژهای داشتند که با خطکشی میان روستایی و شهری رای روستاها را مصادره کرده و اینگونه تبلیغ کنند که خواست اصلاحطلبان و میانهروها لوکس و برای روستاییان کشور غیرجذاب است. با همه این احوال شاهد بودیم که این برنامهریزیها جواب نداد و حسن روحانی به قدرت رسید. به نظر میرسد چهرههایی که علاقهمندند دوقطبی روستایی و شهری را بازتولید کنند، از واقعیتهای روستاهای ایران فرسنگها فاصله دارند و احتمالاً آنها را بتوان روستایینما توصیف کرد. چهرههایی که روستا را در حد کتابهای دبستان دهه 60 با شعر خوشا به حالت ای روستایی و قصه کوکبخانم و پسرش عباس با نیمرو و دوغ محلی میشناسند.
این روزها کمتر روستایی در این سرزمین را مشاهده میکنیم که وسایل ارتباطی اعم از ماهواره، اینترنت، گوشی هوشمند و... نداشته باشد. با نگاهی به توزیع آرای کشور نیز میتوان این ارزیابی را داشت که مطالبات روستانشینان و شهرنشینهای ایران نیز تفاوت معناداری باهم ندارند. با این توضیح باید تاکید کرد بعید به نظر میرسد که روستانشینان ما وارد بازیهای سیاسی برخی گروههای کمنفوذ، اما پرسر و صدای کشور شوند. با توجه به موقعیت اکبر هاشمیرفسنجانی نیز محتمل به نظر نمیرسد که این قبیل بازیها در سرنوشت و نفوذ او تاثیری داشته باشد.»
احمدینژاد سفیر صلح شود
از دیگر خبرهای جذاب رسانهها میتوان به اظهارات فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی درباره آینده رئیساش اشاره کرد. به گزارش «انتخاب» او در گفتوگویی پیشنهاد کرد: «ما باید کشور را از بنبست مدیریتی نجات دهیم و بهتر است احمدینژاد فعالیتش را بهعنوان NGO ادامه دهد و بهصورت سفیر صلح باشد. دولت یازدهم میتواند از احمدینژاد برای منطقه آمریکای جنوبی استفاده کند یعنی بهعنوان سفیر همکاری ایران با این کشورها انتخاب شود همچنین دولت میتواند ستادی را در اختیار احمدینژاد قرار دهد و منابعی را برای آنها اختصاص دهد تا از ظرفیت هر کس در کشور بهخوبی استفاده شود و نباید اینگونه باشد که افراد را قلع و قمع کنیم...» پیشنهاد این عضو کابینه دهم قابل تامل است، اما یک پرسش اساسی مطرح میشود که این عزیز چرا هنگامی که در مصدر امور بود از رئیس خود نخواست تا مثلاً از ظرفیتهای روسای جمهوری پیشین، نخستوزیر سابق و روسای مجلس ادوار قبل استفاده شود؟
زمینهچینی برای استیضاح وزیر اقتصاد
هفته پیش برای علی طیبنیا وزیر اقتصاد که اتفاقاً شاگرد اول کابینه از نظر تعداد رای اعتماد است، هفته سختی بود. از سویی رسماً کارت را از نمایندگان گرفت و از سوی دیگر خبر امضای نامه استیضاح او به خبر یک بسیاری از رسانهها بدل شد.
«قانون» در این زمینه و در گزارشی با تیتر «انتقام هستهای از اقتصاد» مینویسد: «روزی که علی طیبنیا به عنوان وزیر اقتصاد و دارایی در مجلس رای اعتماد گرفت، نمایندگان دوره نهم قوه مقننه به خود میبالیدند که بیشترین رای اعتماد پس از انقلاب را به نام خود ثبت کردند اما نمیدانستند بعد از دو سال رکورد دیگری در کارت زرد دادن با همین وزیر ثبت و تاریخ را متعجب خواهند کرد. طیبنیا که در دو ماه اخیر بیشترین حضور را در صحن علنی داشت و به هر بهانهای برای پاسخ به نمایندگان به هرم سبز بهارستان میآمد در نهایت سومین کارت زرد خود را گرفت و دولت دوساله تدبیر و امید را با 13 کارت، بهتزده کرد. در حالی مجلس نهم دولتی را که تلاش داشت بیشترین همراهی را با آن داشته باشد 13کارته کرد که در دوران دولت احمدینژاد برای اعلام وصول هر سوال کلی با تامل و باید و نباید اقدام میکرد.
البته این نشاتگرفته از نگاه از بالای احمدینژاد به نمایندگان بود و از آنجا که جایگاه و شأنی برای وکلای مردم در نظر نمیگرفت باعث میشد نمایندگان یک قدم عقب بنشینند و کاری نکنند. اما برعکس این دوره هر چه دولت با روی خوش و احترام با مجلس برخورد میکند، اقلیتی از مجلس نسبت به قوه مجریه واکنشی تندتر نشان میدهد. این نوع رفتار به شخصیت وزرای کابینه نیز برمیگردد، هر وزیری که در مقابل سوالهای بحق و ناحق نمایندگان با متانت بیشتری رفتار کرد، نمایندگان بیشتر به این سمت رفتند که وزیر را بیشتر زیر سوال ببرند و تا یک قدمی عزل او پیش بروند. هر چه ظریف و زنگنه با نمایندگان از در قدرت وارد میشوند، طیبنیا هر باری که به مجلس آمد سعی کرد با ارائه دلایل و آرامش آنها را متقاعد کند. هرچند این روش عاقلانهتر است اما نتیجهای که روش طیبنیا داشت و دارد، به مظلومکشی در مجلس منتهی شد. اگر وزیر اقتصاد و دارایی کشور کمی مقتدرانهتر و از جایگاهی بالاتر با وکلای مردم برخورد میکرد، سومین کارت زرد به او نشان داده نمیشد.» «فارس» نیز فردای سهکارته شدن طیبنیا به نقل از مهرداد بذرپاش عضو هیاترئیسه مجلس از قرار گرفتن طرح استیضاح وزیر اقتصاد در اولویتهای هیات رئیسه خبر داد.
البته این نشاتگرفته از نگاه از بالای احمدینژاد به نمایندگان بود و از آنجا که جایگاه و شأنی برای وکلای مردم در نظر نمیگرفت باعث میشد نمایندگان یک قدم عقب بنشینند و کاری نکنند. اما برعکس این دوره هر چه دولت با روی خوش و احترام با مجلس برخورد میکند، اقلیتی از مجلس نسبت به قوه مجریه واکنشی تندتر نشان میدهد. این نوع رفتار به شخصیت وزرای کابینه نیز برمیگردد، هر وزیری که در مقابل سوالهای بحق و ناحق نمایندگان با متانت بیشتری رفتار کرد، نمایندگان بیشتر به این سمت رفتند که وزیر را بیشتر زیر سوال ببرند و تا یک قدمی عزل او پیش بروند. هر چه ظریف و زنگنه با نمایندگان از در قدرت وارد میشوند، طیبنیا هر باری که به مجلس آمد سعی کرد با ارائه دلایل و آرامش آنها را متقاعد کند. هرچند این روش عاقلانهتر است اما نتیجهای که روش طیبنیا داشت و دارد، به مظلومکشی در مجلس منتهی شد. اگر وزیر اقتصاد و دارایی کشور کمی مقتدرانهتر و از جایگاهی بالاتر با وکلای مردم برخورد میکرد، سومین کارت زرد به او نشان داده نمیشد.» «فارس» نیز فردای سهکارته شدن طیبنیا به نقل از مهرداد بذرپاش عضو هیاترئیسه مجلس از قرار گرفتن طرح استیضاح وزیر اقتصاد در اولویتهای هیات رئیسه خبر داد.
مهدی هاشمی به اوین رفت
در روزهای میانی هفته مهدی هاشمی فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه خود در فیسبوک نوشت: «آخرین پست فیسبوک را در شرایطی مینویسم که تا ساعاتی دیگر با وجود عدم دریافت اجراییه، خود را به اجرای احکام زندان اوین معرفی میکنم... این درگاه ارتباطی با شما باز خواهد ماند و پرینت همه پیامها و نظرات توسط یکی از اعضای خانواده در ملاقاتهای هفتگی به اطلاعم خواهد رسید و به فراخور ضرورت پاسخ هم خواهم داد... از صدا و سیما میخواهم که متن کامل دادگاه مرا پخش کند...» در پایان این استاتوس نیز آمده بود: «گاهی هم عکس یا موضوعی خاص که به ذهنم میرسد یا خاطرهای از زندان را میدهم ...»
ساعاتی بعد فیلمی از وداع فرزند با پدر در فضای مجازی منتشر شد و عکسهایی از بدرقه خانواده و دوستان مهدی در مقابل اوین روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. فردای آن روز هم بسیاری از رسانهها به صور مختلف این ماجرا را پوشش دادند. متفاوتترین روزنامهها در پوشش این خبر «آرمان امروز» و «وطنامروز» بودند. وطنامروز از تیتری با عنوان «حقش بود» به استقبال حضور هاشمی در اوین پرداخت و «آرمانامروز» با انتشار تصاویر گرافیکی پدر و پس از توصیههای هاشمی به فرزند هنگام وداع خبر داد.
ساعاتی بعد فیلمی از وداع فرزند با پدر در فضای مجازی منتشر شد و عکسهایی از بدرقه خانواده و دوستان مهدی در مقابل اوین روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. فردای آن روز هم بسیاری از رسانهها به صور مختلف این ماجرا را پوشش دادند. متفاوتترین روزنامهها در پوشش این خبر «آرمان امروز» و «وطنامروز» بودند. وطنامروز از تیتری با عنوان «حقش بود» به استقبال حضور هاشمی در اوین پرداخت و «آرمانامروز» با انتشار تصاویر گرافیکی پدر و پس از توصیههای هاشمی به فرزند هنگام وداع خبر داد.
به نظر میرسد چهرهها و رسانههای منتقد دولت تلاش دارند این رویداد قضایی را به نفع خود مصادره کنند. بهطور نمونه سعید قاسمی شامگاه در یادواره شهدای پایگاه مقاومت شهید یوسفی همدان با تسلیت فرارسیدن سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) اظهار کرد: امروز قوه قضائیه دل مردم را شاد کرد، هرچند این اتفاق دیر رخ داد و حبس 10 تا 15 سال برای فرزند آقای خاطره، کم بوده اما دلشاد شدیم. ...کمترین میزان مجازات برای این افراد، اعدام است...
حال باید منتظر ماند و دید اکبر هاشمی در آینده چه واکنشی به این اقدام نشان خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید