تاریخ انتشار:
رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی از فرآیند شکلگیری ایده کارت اعتباری میگوید
فراگیری کارت اعتباری در گرو پایداری اقتصاد است
کارت اعتباری در اقتصاد ایران قرار است چه مشکلی را حل کند و آیا زیرساختهای فنی و اقتصادی برای عمومی شدن این کارت معروف در سطح جهانی در نظام بانکداری الکترونیکی کشور فراهم است؟ اینها پرسشهایی است که رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت صنعت، معدن و تجارت طی این گفتوگو به آنها پاسخ میدهد.
کارت اعتباری در اقتصاد ایران قرار است چه مشکلی را حل کند و آیا زیرساختهای فنی و اقتصادی برای عمومی شدن این کارت معروف در سطح جهانی در نظام بانکداری الکترونیکی کشور فراهم است؟ اینها پرسشهایی است که رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت صنعت، معدن و تجارت طی این گفتوگو به آنها پاسخ میدهد. اگرچه محمد گرکانینژاد معتقد است که فراگیر شدن کارت اعتباری، نیازمند یک اقتصاد نسبتاً پایدار است و هر وقت بتوانیم به نزدیک تورم ثابت و نزدیک به تکرقمی برسیم، در این صورت نیاز به کارت اعتباری در جامعهمان پدیدار میشود، چراکه پایداری اقتصادی با خود این نیاز را میآورد.
آقای مهندس فرآیند شکلگیری ایده کارت اعتباری که در بسته ضد رکود در نظر گرفته شده است و بخشنامه آن نیز از سوی بانک مرکزی در هفته گذشته اعلام شد بر چه مبنایی است؟ چرا پیش از این نظام بانکی کشورمان زمینه توسعه ابزار اعتباردهی و کارتهای اعتباری را فراهم نکرده بود؟
اینکه الان از این ابزار برای کمک به خروج از رکود استفاده بشود، یک موضوع است که مربوط به تکنولوژی است. اینکه چرا در دنیا این ابزار مختص تکنولوژی بانکداری الکترونیک موجود و بسیار فراگیر است و در ایران هنوز فراگیر نشده، یک موضوع دیگر است. ببینید، به هر حال ریشه کارت اعتباری، به همان اعتبار دادن بازمیگردد. اعتبار دادن، به معنی عام وام دادن در دنیا موضوع خیلی جدیدی نیست. اما اینکه این مناسبات قبلی، حالا تبدیل به یک کارت شده و در قالب آن بروز کند و مردم از آن استفاده کنند، ماحصل تکنولوژی است که اجازه میدهد، شما یک عملیات مالی را در یک فضای امن ارتباطی بخوانید، منتقل کنید و پردازش کنید، جوابش را بدهید. این زیرساخت فنی، اگر در کشوری ایجاد شده باشد، طبیعتاً قابل استفاده است. در کشور ما زیرساخت تکنولوژیک، از حدود سال 80 ایجاد میشود. سپس با فراگیر شدن آن، بانکهای مختلف تلاش کردند به عنوان یک ابزار آن را به عنوان یک محصول عرضه کنند. کار بانک هم اساساً عرضه کردن خدماتی از همین جنس است. پس ما هماکنون یعنی سال 1394 از منظر زیرساختی، کاملاً امکان تکنیکی و فنی این را داریم. اما برای اینکه یک ابزار مالی بتواند مستقل از
زیرساختهای فنی فراگیر شود، شرایط خاص خودش را دارد. کارت اعتباری، ابزاری با کارکرد خاص است. به این معنا که شما نمیتوانید انتظار داشته باشید صرفاً به جهت توسعه بانکداری الکترونیک، کارت اعتباری هم جا بیفتد. زیرساختهای فنی، باعث توسعه بانکداری الکترونیکی میشود. در ایران هم اوضاع به همین منوال پیش رفته است. ولی توجه کنید که ابزارهای مالی مورد استفاده میتواند یکی نباشد. چون شرایط اقتصادی ما با دنیا متفاوت بوده است. این یک اشتباه است که ما فراگیر شدن کارت اعتباری را معادل فراگیر شدن بانکداری الکترونیک بدانیم. ما هماکنون بانکداری الکترونیک فراگیر در کشور داریم. ولی ابزار کارت اعتباری در کشور ما فراگیر نشده است. بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، زودتر از بقیه به سمت کارت اعتباری رفتند، چراکه اصولاً برای جا افتادن کارت اعتباری، نیازمند یک اقتصاد نسبتاً پایدار هستیم. پس کارت اعتباری در ایران، حداقل در سالهای اخیر فراگیر نشده است، چون در وضعیت اقتصادی ما کارکرد خود را نداشته است.
البته بانکهای ما هم تلاش زیادی در این زمینه نداشتهاند و به جای بهکارگیری روشهای مختلف در تسهیلاتدهی بیشتر بر روشهای سپردهگیری متمرکز شدهاند.
من قصد ورود به این مطلب را ندارم. چون در تخصص من نیست. عرض من این است که کارکرد کارت اعتباری در ایران مشابه آنچه در سایر کشورها میبینیم، نیازمند شرایط اقتصادی نسبتاً پایدار و مشابه است.
منظور شما از شرایط اقتصادی مشابه چیست؟
یعنی سطح حداقلی از پایداری اقتصادی و اینکه تورم تقریباً در حد تکرقمی وجود داشته باشد. در اقتصاد پایدار اعتبار شما برایتان مهم است ولی در اقتصاد ناپایدار، اعتباردهی تقریباً بیمفهوم است. درشرایطی که تورم بالاست و ارزش پول افت میکند بازپرداخت دیرتر پول، بهتر است. چراکه احتمالاً شما میتوانید بخشی از این افت ارزش را با بازپرداخت دیرتر پول، به نفع خودتان ذخیره کنید. در ایران به عقیده من، عدم فراگیر شدن کارت اعتباری موضوعی است که کاملاً به شرایط و کارکرد اقتصادی آن ربط دارد و ما نباید به بحثهای فنی ربطش دهیم. بانکهای ما به لحاظ فنی، چند سال است که این آمادگی را دارند. اما چرا تاکنون از آن استفاده نشده است؟ چون شرایط اقتصادی ما، این نیاز را به بیراهه برده است. در اقتصادی که نرخ بهره دو یا سه درصد است، اعتبار بسیار مهم و معنیدار است. اینکه چرا کارت اعتباری را در ایران فراگیر نکردهایم، از نظر من به بانکداری الکترونیکی مربوط نیست. بانکداری الکترونیک، یعنی آماده کردن زیرساخت برای انتقال تراکنش، پردازش و جواب که اتفاقاً در این زمینه خیلی خوب هم جلو رفتهایم. اینکه چرا یک ابزار نسبت به یک ابزار دیگر بهتر یا
بدتر جا افتاده است، به شرایط فرهنگی و اقتصادی جامعه بازمیگردد. شرایط فرهنگی و اقتصادی ما به گونهای ایجاب میکرد که کارت اعتباری جا نیفتد. هر وقت بتوانیم به نزدیک تورم ثابت و نزدیک به تکرقمی برسیم، به نظر من آرام آرام باید نیاز به کارت اعتباری پدیدار شود. چراکه پایداری اقتصادی با خود این نیاز را میآورد.
در شرایط کنونی که هنوز اقتصاد چندان پایداری نداریم، کارتی که قرار است ارائه کنید، چه مشکلی از اقتصاد کشور را حل میکند؟
من فکر میکنم اولاً ما از یک تورم حدود 40درصدی الان به تورم 14 یا 15درصدی رسیدهایم و کمکم به اقتصاد پایدار نزدیک میشویم. الان وقتی است که مستقل از سایر ابزارها، نیاز به کارت اعتباری دیده میشود. اگر فرض کنیم با شیب حرکت رو به جلو، تورم ما به تورم یکرقمی و پایدار برسد، آن وقت کارکرد کارت اعتباری معنیدار میشود. کارت اعتباری محصولی است که بانکها علاقهمند به عرضه آن هستند و مردم هم طبیعتاً نیاز به آن را حس میکنند. در شرایط پایدار دارندگان کارت اعتباری انگیزهای هم ندارند که به عنوان وام از کارت استفاده کنند و یک دفعه کل آن را تبدیل به نقد کنند و بانکها هم امید بیشتری به وصول مطالبات خود از محل کارتهای اعتباری دارند. این نقطه تعادلی است که به فراگیر شدن کارت اعتباری خواهد انجامید.
در شرایط پایدار دارندگان کارت اعتباری انگیزهای هم ندارند که به عنوان وام از کارت استفاده کنند و یک دفعه کل آن را تبدیل به نقد کنند و بانکها هم امید بیشتری به وصول مطالبات خود از محل کارتهای اعتباری دارند. این نقطه تعادلی است که به فراگیر شدن کارت اعتباری خواهد انجامید.
با این حساب فکر میکنید کارت اعتباری، میتواند ابزاری برای خروج از رکود باشد؟
این بحث اقتصادی میشود و تخصص من خیلی اقتصادی نیست. اما همانطور که توضیح دادم بر اساس مطالعات و تجارب کاری شخصی، دلیل اینکه ما تا امروز برخلاف بقیه کشورها کارت اعتباری فراگیر نداشتهایم، محصول شرایط اقتصادی ما بوده و ربطی به بانکداری الکترونیک و مسائلی از این دست نداشته است. بخش تکنولوژیک و فنی قضیه یعنی زیرساختها آماده است و بانکهای ما میتوانند آن را صادر کنند. ولی شرایط اقتصادیمان این نیاز را تاکنون نمیطلبیده یا به بیراهه میبرده است. کمااینکه نتیجه هم نشاندهنده عدم توسعه کارتهای اعتباری در شرایط قبلی در کشور است.
پس آیا هماکنون این کارت میتواند کارکرد مناسبی در سطح اقتصادی کشور داشته باشد؟ کارتهای نقدی کنونی که بسیار فراگیر شده و کاربرد زیادی دارند.
اجازه دهید پاسخ این سوال را از منظر تجارت الکترونیک عرض کنم، هر دو ابزار شامل کارتهای نقدی و اعتباری مستقل از تاثیرات اقتصادی کارکرد یکسانی در توسعه تجارت الکترونیکی دارند. افراد چه با کارت اعتباری خرید کنند و چه با کارت نقدی، به هر حال تجارت الکترونیک توسعه و رونق پیدا میکند و طبعاً از منظر تجارت الکترونیک تفاوت خیلی بزرگی بین این دو نیست. اما ببینید به هر حال به عنوان یک ابزار، این کارت اعتباری تعریف شده است. در اطلاعیه اولی که وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی مشترکاً صادر کردند، خرید کالاهای بادوام تولید ایران تاکید شد تا رونقی به شرایط تولیدکنندگان ایرانی بدهد. پس این اعتبار برای این استفاده میشود که مجموعهای از کالاهایی خریداری شود که این کالاها تولید داخل کشور هستند؛ به هر حال به نظر من این نوع کارت اعتباری برای شرایط فعلی طراحی شده و میتواند کارکرد مناسبی هم داشته باشد.
آیا فقدان سیستم اعتبارسنجی مناسب که ریسک عدم بازپرداخت دارندگان این کارتها را مشخص کند، عامل ضعف به شمار نمیرود؟
هرچند با شما موافق هستم اما معتقدم در مقطع فعلی مشکل زیادی ایجاد نمیکند. اگر مستقل از این کارتها به قضیه نگاه کنیم، میبینیم که اساساً کار بانکها اعتبار دادن و وام دادن است که برای این امر یکسری سازوکارهایی لازم است. بدیهی است که به موازات زیرساختهای فنی، زیرساختهای اعتبارسنجی نیز به صورت نظاممند، نیازمند بهروزآوری است. من فکر میکنم ما نیاز به این بهروزآوری داریم. البته فعالیتهای جدی شروع شده است. ما به این منظور باید سامانهها و مجموعههای به هم پیوسته به اندازه کافی همهجانبهنگر داشته باشیم که بتواند اعتبارسنجی کند. بله، کشور به اینگونه سیستمها نیاز دارد، البته حتماً شما هم میدانید که حرکتهای اولیه به این سمت شروع شده است. این سامانههای زیرساختی را خود بانک مرکزی ایجاد کرده و بانکها به آن وصل میشوند. اما به نظر میرسد ما به سامانههای هوشمندانهتر و همهجانبهتری نیاز داریم که باید به آن سمت برویم تا اعتباردهی رونق بیشتری پیدا کند. قرار نیست کارت اعتباری به جای وام و چک و سفته بنشیند. یادمان نرود، باز به اولین حرفم درمورد شرایط اقتصادی کشور برمیگردم. شرایط ناپایدار و تورم بالا اگر
تبدیل به شرایط پایدار شد، که خوشبختانه اینطور به نظر میرسد، آن وقت میتوان کارت اعتباری را به مفهوم و با کارکرد اصلی آن توزیع و فراگیر کرد.
طبق بخشنامه بانک مرکزی کارت اعتباری با کاربریهای مختلف تعریف شده است. این کارت قرار است به چه نیازهایی پاسخ بدهد. شما به عنوان یکی از متولیان کارت اعتباری چه زیرساختهایی را فراهم کردهاید؟ مردم دقیقاً با چه کارتهایی روبهرو هستند؟
اینکه کارت دقیقاً چه مشخصاتی باید داشته باشد طبق اطلاعیههای بانک مرکزی اعلام میشود. من ترجیح میدهم به آن ورود نکنم. کارت اعتباری به معنای عامش با آن کارت اعتباری که در ابتدای این فرآیندها قرار بود طراحی بشود تفاوتهایی دارد. ببینید قرار بر این بود که ما کارت اعتباری بدهیم که برای کالاهای خاصی از تولید داخل استفاده بشود. وزارت صنعت و معدن نیز موظف بود لیست این کالاها را اعلام کند و برای آنها کد در نظر بگیرد. این کار را هماکنون وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام داده است. اگر مردم به سایت وزارت صنعت، معدن وتجارت مراجعه کنند فهرست این کالاها و نمایندگیهای فروش آنها را ملاحظه میکنند. پس میبینیم که این کارت با کارت اعتباری به معنای عامش قدری متفاوت است. کاری که ما انجام دادیم فراهمآوری زیرساخت فنی آن مثل کدینگ کالاها و ثبت ارتباط کالاها با همدیگر و ارسال سیستماتیک بر بانک مرکزی بوده است. پس آن چیزی که قرار بوده انجام شود شامل حدود 13 هزار مدل قلم کالای مختلف در سایت وزارت صنعت وجود دارد البته ممکن است از یک مدل کالا چندین تولیدکننده وجود داشته باشند. لیستی که وزارت صنعت، معدن و تجارت داده لیستی است که
معاونت تولید صنعتی هم تایید کرده است. این مجموعه اطلاعات موجود در سایت، کاملاً به هم پیوسته، منظم و منسجم است که جستوجو کردن در آنها خیلی سخت نیست.
بهروزآوری این لیست کالا به چه شکل است؟
حدود یک و نیم ماه پیش طی فراخوانی، تولیدکنندههایی که میخواستند در این طرح مشارکت کنند، دعوت شدند که در سایتی که به این منظور ایجاد شده بود، ثبتنام کنند. سپس فهرست این تولیدکنندهها به اداره کل تخصصیشان ارجاع شد تا در معاونت امور صنایع ارزیابی شوند. نهایتاً تصمیمگیری بر اساس سیاستهای وزارتخانه به عمل آمده و نتیجه در قالب فایلهای موجود ارائه شده است. یک پورتال جامع به این منظور آماده کرده بودیم، همه این اقدامها پیشبینیشده بود و منظم هم پیش رفت. امکان بهروزرسانی این لیستها هم وجود دارد. مثلاً در سادهترین حالت در شرایط اجرایی ممکن است کالایی تمام شود یا تولیدکننده دیگر آن را عرضه نکند. یا به دلایلی سیاستگذاریها به سمتی برود که کالایی به لیست اضافه یا کم شود. چارچوب فنی برای این قبیل تغییرات دیده شده است.
با اوصافی که بخشنامه بانک مرکزی از انواع کارتها داده است ممکن است باعث سردرگمی مردم شود. به علاوه نرخ سود 21درصدی عقود مبادلهای و بهره 12درصدی این کارتها چگونه تفسیر میشود؟
توضیح کارکرد این کارتها در اختیار بانک مرکزی است. البته فکر میکنم اگر ما تنوع کارتها را از حدی بیشتر ببریم، ممکن است مردم را با سردرگمی مواجه کند. هرچه ما بتوانیم سادهتر و با پیچیدگی کمتری این کار را بکنیم، بهتر است. با شما موافقم که کارکردهای عمومی در سطح جامعه باید به گونهای باشد که تخصص خاص برای استفاده از آن نخواهد. من فکر میکنم دوستان ما در سایر بخشها به ویژه بانک مرکزی حتماً توضیحات لازم را دادند و باز هم توضیح را در مورد این تفکیکها خواهند داد. اما از یک حدی سادهتر هم نمیشود.
آن هم در شرایطی که این کارت قرار است تبدیل به یک کارت دائمی شود؟
حالا ممکن است به هر دلیلی تغییر و تحولی در این کارتها پیدا شود. اینها موضوعاتی است که بانک مرکزی به آن میپردازد. آن چیزی که مربوط به وزارت صنایع و معدن میشود این بوده که اعتبار اعطاشده صرف خرید کالاهای بادوام تولید داخل بشود. آن لیست هم تهیه شده و به آن شناسه تعلق گرفته است و تمام ساختار آن طراحی و برنامهریزی شده و در اختیار مردم و بانک مرکزی قرار گرفته است.
آیا امکان بینالمللی شدن این کارت وجود دارد یا خیر؟
ببینید اتصال به سوئیچهای بینالمللی یک موضوع کاملاً مجزا از مباحث ماست. به هر حال ما وقتی حرف از اتصال به سوئیچهای بینالمللی میزنیم، دو بحث داریم. یکی اینکه کارتهایی را که بر اساس استانداردهای دنیا در سایر کشورها صادر شده است ما در ایران بپذیریم. یعنی فرد خارجی بتواند با کارت خودش در ایران خرید کند. این یک بخش از اتصال است. یک اتصال دیگر این است که کارتهایی که ما در ایران صادر کردهایم، خارج کشور استفاده شود. حسب شنیدهها، هر دو اینها هماکنون در دستور کار است و متولیان امر در بانک مرکزی پیگیر قضیه هستند. اما اگر شما یک کارت اعتباری در کشور دارید که با استانداردهای داخل کشور و برای خرید کالای تولید داخل صادر شده است، منطقی است که نمیتوانید به خارج از کشور وصلش کنید. البته نیازی هم ندارید چون شما قرار است کارت را در ایران صرف خرید کالای بادوام تولید داخل کنید. اما اگر روزی ما کارت اعتباری با مفهوم عام خودش صادر کردیم و مشتری هم نیاز داشت که آن را در شبکههای جهانی استفاده کند، حتماً باید این امکان وجود داشته باشد. من میدانم که این کار در بخشهای مسوول بانک مرکزی در حال اجراست. ما در وضعیتی از
فناوری و ارتباطات و تعاملات هستیم که اگر موضوعات تحریمی کشور حل شود، بخشهای فنی آن مشکلی ندارد.
در شرایطی که برجام هنوز اجرا نشده است، شاهدیم که مسترکارت در ایران در حال تبلیغ است.
بله، این بدیهی است. بالاخره هجوم به بازار ایران به واسطه جذابیتهای آن شروع شده است. به نظرم باید حداقل حدود هشت کمپانی در دنیا در حوزه کارتهای بانکی باشند که علاقهمند هستند در بازار ایران فعالیت داشته باشند. طبیعی است چون بازار ایران بازار بزرگ و پرجذابیتی است. اما از نظر من تا به حال از لحاظ رسمی موضعی در این خصوص اعلام نشده است. همه این تبلیغات غیررسمی است که ریسک خاص خودش را دارد.
ما بعد از اجرای برجام میتوانیم شاهد بهکارگیری ویزا کارت و مسترکارت در ایران باشیم؟
من فکر میکنم این جواب را باید دوستان ما در بانک مرکزی بدهند. اما در حرفهای مسوولان بانک مرکزی این صحبت را شنیدهام. به هر حال نیاز است که ما در ارتباط با دنیا باشیم. تاجر یا گردشگری که به ایران میآید باید بتواند کارتش را در شبکه ما استفاده کند. یک موضوع دیگر هم اینکه مردم ما در خارج از کشور بتوانند از کارت اعتباری خود استفاده کنند. حتماً این دو نیاز به قدری بزرگ و جذاب و باکشش است که هم صاحبان تجارت این حوزهها را به سمت بازار ما بکشاند و هم متولیان و رگولاتور به این موضوع فکر کنند. اینکه حالا بگوییم یک ماه دیگر وصل میشویم یا خیر، در اختیار بانک مرکزی است. این اتصال و نحوه ارتباط باید تعریف شود. ممکن است مثلاً شما کارتی بخواهید که در شبکههای جهانی استفاده کنید. این کارت بیشتر از کارتی هزینه دارد که فقط در داخل شبکه کشور استفاده میشود.
در پایان مایلم تاکید کنم به هر حال، برای توسعه تجارت الکترونیک، ما نیاز داریم که ابزارهای مبتنی بر فناوری در کشورمان فراگیرتر شود. مستقل از کارتهای اعتباری یا بدهی، هرچه سامانههای کاربردی تجارت الکترونیک بیشتر مستقر شده و هرچه بیشتر با سهولت و پیچیدگی کمتر در اختیار مردم قرار بگیرد، قطعاً توسعه تجارت الکترونیک بهتر شکل میگیرد. انواع و اقسام کسب وکارهایی که الان در فضای تجارت الکترونیک ما شکل گرفته است، ماحصل همین نگاه استراتژیک به موضوع تجارت الکترونیک بوده است. ما امیدوار هستیم که ابزار بخش پرداخت، با کمک رگولاتور این حوزه یعنی بانک مرکزی جدیتر گرفته شود و بیشتر فراگیر شود. کارت اعتباری به عنوان یک ابزار مکمل بر حجم تجارت الکترونیک خواهد افزود. سرانجام اینکه رونق بیشتر در بازار اعتبار، سهولت بیشتر مصرفکننده را نیز دربر خواهد داشت و این خود عامل رونق تجاری و توسعه اشتغال بالادستی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید