هند و چین نهایت استفاده را از افت نفت بردند
چه کسی از نفت ارزان میترسد؟
همسو با رقابتهای بانکی و سقوط بازارها، شوکهای قیمتی نفتی به ندرت این توان را دارد تا بتواند افسار هیولاهای نفتی را رها کند.
همسو با رقابتهای بانکی و سقوط بازارها، شوکهای قیمتی نفتی به ندرت این توان را دارد تا بتواند افسار هیولاهای نفتی را رها کند. همه چیز از بحران نفتی سال 1973 و تحریم نفت توسط عربستان شروع شد و مردم دریافتند که اوجگیری ناگهانی قیمت نفت میتواند منجر به سقوط اقتصادی شود. در آن سال، اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت غربی (OAPEC)؛ که شامل اعضای عربی اوپک به اضافه کشورهای سوریه و مصر میشوند) ممنوعیت و تحریم نفت را اعلام کردند. با پایان یافتن تحریمها در ماه مارس سال ۱۹۷۴، قیمت نفت از بشکهای سه دلار به حدود ۱۲ دلار افزایش پیدا کرد که از این اتفاق به عنوان نخستین شوک بزرگ نفتی یاد میشود. در نقطه مقابل، وقتی قیمتها به دلیل اشباع بازارها سقوط میکند، که نظیر این اتفاق را در سال 1986 میلادی شاهد بودیم، این مساله از برخی جنبهها مفید واقع میشود. تجربه نشان میدهد افت 10درصدی قیمت نفت، سبب افزایش 1 /0 تا 5 /0درصدی رشد میشود. در 18 ماه گذشته، قیمت نفت با 75 درصد افت، از 110 دلار در هر بشکه به کمتر از 27 دلار رسید. اما با این حال، این بار فواید این افت نفت کمتر از گذشته بوده است. گرچه مصرفکنندگان از این مساله
سود بردند، اما در مقابل، تولیدکنندگان به شدت در حال ضرردهی و خسارت هستند و اثرات آن نیز در حال گسترش به بازارهای مالی است که از هماکنون میتوان تاثیر آن را در کاهش اعتماد مصرفکننده به خوبی مشاهده کرد. شاید مزایای چنین نفت فوقالعاده ارزانی بر معایب آن بچربد اما بازارها تاکنون به شدت افت کردهاند که حتی به روشنی پایان آن مشخص نیست.
اقتصاد جدید نفتی
جهان هماکنون در نفت غوطهور شده و عربستان سعودی نیز با حداکثر توان خود در حال استخراج و عرضه نفت به بازارهاست. باور اصلی این است که عربستان با این کار خود میخواهد تولیدکنندگان پرهزینه را از میدان به در کند. این تولیدکنندگان شامل برخی شرکتهای نفتی است که از فرآیند «فرکینگ» برای استخراج نفت استفاده میکنند. برخی از این کمپانیهای آمریکایی از سال 2008 میلادی، میزان تولید نفتی خود به این شیوه را از پنج میلیون بشکه در روز، به بیش از 9 میلیون بشکه در حال حاضر افزایش دادهاند. عربستان سعودی همچنین خود را برای رنجی الیم از سوی ایران، سختترین رقیب خود در منطقه، آماده میکند که از هفته جاری و با لغو تحریمهای هستهای، با ظرفیت تولید روزانه سه تا چهار میلیون بشکه، خود را آماده پیوستن دوباره به بازارهای جهانی میکند. بهرغم تلاشهای سعودیها، تولیدکنندگان از خود انعطاف نشان دادهاند. بسیاری از تولیدکنندگان کارایی خود را افزایش داده و عملکرد خود را بهبود دادهاند. آنها از اینکه بخواهند منتظر بمانند تا قیمت نفت بهبود یابد و پاداش بگیرند، متنفرند. این شرکتها همچنین
نمیتوانند با این وضع قیمتها بیش از این فقط برای پوشش دادن هزینههای روزانه خود تلاش کنند چرا که حتی در برخی موارد قیمت نفت تولیدی آنها به دلیل کیفیت پایین، کمتر از 15 دلار در هر بشکه است. در همین حال، سهام نفتی در بسیاری از کشورهای ثروتمند عضو پیمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) تقریباً 50 درصد بالاتر از پنج سال اخیر بوده است. آنها همچنان به رشد خود ادامه میدهند به خصوص اینکه اگر تقاضا برای نفت از سوی چین و سایر کشورهای آسیایی بیش از آنچه تصور میشود، کاهش یابد. پیشبینی قیمت نفت در واقع کاملاً شانسی و عمدتاً توام با اشتباهات است. اما با این حال، عده کمی انتظار دارند قیمتها تا پیش از سال 2017 میلادی رشد کند. قیمت امروز را میتوان قیمت حداقلی هر بشکه تلقی کرد با این حال برخی بر این باورند افت قیمتها تا 10 دلار هم جا دارد. شاید با خود بگویید که هر چه ارزانتر بهتر؛ همانطور که شاهد هستید، نفت ارزان سبب رونق واردات از اروپا گرفته تا آفریقای جنوبی شده است. تعرفه واردات نفت خام در حوزه یورو از اواسط سال 2014 تاکنون، حدود دو درصد تولید ناخالص داخلی این حوزه کاهش یافته است. هند نیز به بزرگترین اقتصادی
بدل شده که سریعترین رشد را رقم زده است.
با این حال، این افت جدید قیمتی، منشاء دلواپسی است. سقوط فاحش درآمدها، میتواند منجر به بروز تنش و بیثباتی سیاسی در نواحی حساس و شکننده جهان نظیر ونزوئلا و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس شود. با این حال، نفت ارزان، یک محدوده پاک نیز دارد چرا که میتواند قیمت جهانی گاز طبیعی را کاهش دهد که این امر، زغالسنگ را که آلایندهترین و کثیفترین سوخت فسیلی محسوب میشود از میدان به در میکند. اما در بلندمدت، سوختهای فسیلی ارزان، انگیزه و عزم جهانی را برای اقدام علیه تغییرات جوی، کاهش میدهد. بنابراین، بیشترین نگرانی نسبت به نفت، اقتصاد ویرانگر جدید نفتی است.
در گذشته، نفت ارزان، اقتصاد جهان را شناور نگه میداشت زیرا مصرفکنندگان، بیش از تولیدکنندگان، هزینه میکردند. اما امروزه، این حساب و کتاب کمتر از گذشته آسان است. مصرفکنندگان آمریکایی بیش از آنچه تصور میشد در حال پسانداز کردن هستند و در مقابل، تولیدکنندگان نفتی نیز که تا پیش از این یعنی در زمان بالا بودن قیمتها، حسابی هزینه کرده بودند، حالا در هزینههای خود صرفهجویی میکنند. پس از آخرین سقوط در قیمتها، روسیه از کاهش 10درصدی هزینههای دولتی خود خبر داد و حتی عربستان سعودی نیز قصد دارد برای جبران کسری بودجه 15درصدی نسبت به تولید ناخالص داخلی، بودجه خود را کاهش دهد.
نفت ارزان، همچنین از طرق مهمتر، بر تقاضا اثر میگذارد. وقتی نفت خام بشکهای 100 دلار بود، سرمایهگذاری روی پروژههای تحقیقاتی و اکتشافی در مناطقی نظیر قطب شمال، غرب آفریقا و برزیل منطقی به نظر میرسید. اما با کاهش قیمتها، سرمایهگذاری نیز به تبع آن کاهش یافت. پروژههایی با هزینه 380 میلیارددلاری به حال تعلیق درآمد و در آمریکا نیز هزینههای داراییهای ثابت در صنایع نفتی در مقایسه با میزان اوج آن، 50 درصد افت کرد. حالا دیگر این سم در همه جای جهان پخش شده به طوری که شاخص مدیران خرید (PMI) در ماه دسامبر، با ثبت رقم 2 /48، از انقباض در تمامی بخشهای صنعتی آمریکا خبر میدهد. در برزیل، ضربه نفت ارزان به کمپانی «پتروبراس»، تبعات فساد و پولشویی در این غول نفتی دولتی برزیل را تشدید کرده و ردههای بالای حکومتی این کشور را فلج کرده است. سقوط سرمایهگذاری و ارزش داراییها، زیانبارتر است زیرا بسیار سریع رخ میدهد. از آنجا که قیمت نفت در پشتصحنه اقتصاد شکننده جهان اتفاق میافتد، میتواند منجر به ورشکستگی کشورها شود. تبعات احتمالی و گستره مالی این اتفاق را به سختی میتوان اندازه گرفت اما نباید فراموش کرد که بخش اعظم
افزایش بدهیهای 650 میلیارددلاری شرکتهای فعال در اقتصادهای نوظهور از سال 2007 میلادی تاکنون، در بخش صنایع نفت و مواد خام بوده است. در واقع، نفت، در بازارهای نوظهور و در معرض خطر، نقش مهمی ایفا میکند. در حالی که تولید ناخالص داخلی روسیه افت میکند، دولت این کشور احتمالاً طی ماههای آتی با بحران بودجهای مواجه خواهد شد. در ونزوئلا نیز که تورم بالای 140 درصد است، از هماکنون وضعیت بحرانی اقتصادی اعلام شده است.
سایر تولیدکنندگان نفتی نیز در معرض اتفاقات مشابه اما شاید تا حدودی ملایمتر، از قبیل چرخه رشد ضعیفتر، سقوط ارزش پول ملی، تورم وارداتی و سیاستهای منقبضتر پولی هستند. بانکهای مرکزی در کلمبیا و مکزیک در ماه دسامبر نرخ بهره را افزایش دادند. نیجریه در یک تلاش ناامیدکننده و احتمالاً محکوم به شکست، برای افزایش ارزش پول ملی خود، فروش دلار را سهمیهبندی کرد. همچنین در کشورهای ثروتمند هم اوضاع تیره و تار است؛ بازده اوراق بهادار تجاری پربازده از 5 /6 درصد در اواسط سال 2015، به 7 /9 درصد در حال حاضر جهش یافته است. دامنه رویگردانی سرمایهگذاران و سهامداران به سرعت از شرکتهای انرژی به سمت کل مستقرضان کشیده شد. بانکهای مرکزی در کشورهای ثروتمند، نگران این هستند که تداوم تورم پایین به انتظارات بیشتر برای تثبیت یا سقوط قیمتها دامن بزند و در نتیجه نرخهای بهره را بالا ببرد. سیاستگذاران هم دیگر بیش از این توان پاسخگویی ندارند زیرا نرخ بهره نزدیک به صفر را بیشتر از این نمیتوان پایین آورد.
حداکثر استفاده از نفت ارزان
افت بهای نفت، برندگان بسیاری در چین و هند داشته است. این مساله باعث شده اقتصادهای وابسته به نفت، نظیر عربستان و ونزوئلا، دلیلی فوری برای انجام اصلاحات اقتصادی پیدا کنند. نفت ارزان همچنین به کشورهای واردکنندهای چون کره جنوبی این فرصت را داده تا یارانههای پرهزینه و بیفایده انرژی خود را حذف کرده، تورم را سرعت بخشیده و با افزایش مالیات، کسری بودجه خود را به حداقل برسانند. با این حال، این شوکهای نفتی، در دورهای اتفاق افتاده که اقتصاد جهان همچنان با تبعات ناشی از بحران بزرگ سال 2008 میلادی دست و پنجه نرم میکند. شاید اینگونه فکر کنید که هیچ زمانی بهتر از اکنون، برای رونق متصور نیست اما در حقیقت جهان هنوز هم میتواند توسط یک هیولای نفتی که در حال پرسه زدن است، بلعیده شود..
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید