شناسه خبر : 20575 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بررسی تاثیر قرارداد بوئینگ بر آینده برجام در گفت‌وگو با فریدون خاوند

قرارداد با بوئینگ تنها یک توافق بازرگانی نیست

فریدون خاوند می‌گوید: قرارداد فروش هواپیمای آمریکایی بوئینگ به ایران، آن هم به‌رغم تداوم تنش‌های شدید میان تهران و واشنگتن، از لحاظ حقوقی بیش از همه بر متن «برجام» تکیه دارد که به روشنی می‌گوید ایالات متحده اجازه «فروش هواپیماهای مسافری و قطعات و خدمات مربوطه به ایران» را صادر خواهد کرد.

با امضای قرارداد خرید 80 فروند هواپیما از بوئینگ، روابط میان ایران و آمریکا وارد فاز تازه‌ای شده است؛ قراردادی که با ارزشی معادل 16 میلیارد و 600 میلیون دلار،‌ قرار است زیرساخت‌های صنعت هواپیمایی ایران را زیرورو کرده و به گفته وزیر راه و شهرسازی گامی رو به جلو در بازپس‌گیری سهم ایران در صنعت حمل‌ونقل هوایی منطقه‌ای و جهانی باشد. اما با روی کار آمدن ترامپ، چه تغییری در امضای چنین قراردادهایی حاصل خواهد شد؟ فریدون خاوند، استاد بازنشسته دانشگاه رنه‌ دکارت معتقد است، شرکت ایرباس،‌ یکی از برندگان این توافق بوده چراکه با امضای قرارداد بوئینگ راه دسترسی به بازار ایران را هموارتر می‌بیند. او معتقد است در سیاست و دیپلماسی نباید به نگاه اول توجه کرد و ممکن است دیدگاه‌های ضدبرجامی ترامپ با چرخش‌هایی مواجه شود. خاوند بر این باور است که تا زمانی که تهران به تعهدات خود در چارچوب «برجام» تمام و کمال وفادار بماند، واشنگتن نخواهد توانست بار دیگر جبهه یکپارچه‌ای را بر سر تحریم اقتصادی ایران به وجود آورد.


همان‌طور که مطلع هستید، اخیراً شرکت بوئینگ برای فروش 80 فروند هواپیما با ایران قرارداد امضا کرد، پس از این نیز زمزمه‌هایی از توافق ایرباس و ایران برای فروش هواپیما به کشور به گوش می‌رسد. این قراردادها چگونه به نتیجه رسید و سهم دولت‌های فرانسه و آمریکا در به نتیجه رسیدن آن چقدر بود؟
قرارداد فروش هواپیمای آمریکایی بوئینگ به ایران، آن هم به‌رغم تداوم تنش‌های شدید میان تهران و واشنگتن، از لحاظ حقوقی بیش از همه بر متن «برجام» تکیه دارد که به روشنی می‌گوید ایالات متحده اجازه «فروش هواپیماهای مسافری و قطعات و خدمات مربوطه به ایران» را صادر خواهد کرد. ولی ورای این مجوز کلی از لحاظ حقوقی، معامله ایران با بوئینگ دربردارنده پیامی است که یکی از مخاطبان عمده آن شرکت اروپایی ایرباس است. نکته بسیار مهم و ظریف آنکه ایرباس اروپایی از ورود بوئینگ به بازار هوانوردی غیرنظامی ایران بسیار خوشحال است.

درست متوجه منظورتان نمی‌شوم. چرا ایرباس، بزرگ‌ترین رقیب بوئینگ، باید از ورود این شرکت آمریکایی به بازار ایران خوشحال باشد؟
درست می‌فرمایید. ایرباس و بوئینگ، دو غول بزرگ هواپیماسازی در جهان، رقیب سرسخت یکدیگرند. از همان آغاز اروپاییان با پایه‌ریزی کنسرسیوم ایرباس می‌خواستند به قدرت‌نمایی بوئینگ خاتمه بدهند. کشمکش میان این دو شرکت از دهه 1970 میلادی آغاز شد، درست هنگامی که نخستین هواپیمای ساخت ایرباس موسوم به A300 به پرواز درآمد. از همان موقع آمریکایی‌ها شرکت اروپایی را متهم کردند که با دریافت یارانه از دولت‌های عضو کنسرسیوم ایرباس، اصول رقابت مشروع را زیر پا گذشته است. اروپایی‌ها هم پاسخ می‌دادند که بوئینگ به سهم خود به صورت مجانی از تکنولوژی‌های هوانوردی نظامی آمریکا برخوردار می‌شود که بخشی از هزینه‌های آن را دولت فدرال تامین می‌کند. به بیان دیگر، از دیدگاه اروپاییان، بوئینگ هم به صورت غیرمستقیم از یارانه دولتی آمریکا استفاده می‌کند و این نیز با اصول رقابت مشروع سازگار نیست. این کشمکش تاکنون بارها در نهادهای حل اختلاف درون «سازمان جهانی تجارت» مطرح شده و هنوز ادامه دارد. به هر حال طی چهار دهه گذشته بوئینگ و ایرباس برای به دست آوردن سهم بیشتر از بازار جهانی به‌شدت با هم رقابت کرده‌اند. حالا چرا، به‌رغم این رقابت، ایرباس خوشحال است که بوئینگ وارد بازار ایران شده است؟ به این دلیل ساده که با قطعی شدن ورود بوئینگ به ایران، خیلی از موانعی که در راه همکاری ایرباس با ایران وجود داشت برداشته می‌شود. می‌دانیم که «برجام» به رفع تحریم‌هایی که آمریکا در رابطه با پرونده هسته‌ای علیه ایران وضع کرده، مربوط می‌شود. ولی تحریم‌های موسوم به «اولیه» همچنان بر جا هستند، به ویژه آنهایی که به کالاها و تکنولوژی آمریکایی مربوط می‌شوند. شرکت‌های غیرآمریکایی هم که می‌خواهند کالا به ایران بفروشند، اگر بیش از 10 درصد ترکیبات و تکنولوژی کالایشان منشأ آمریکایی داشته باشد، مجبور خواهند بود از «دفتر کنترل دارایی‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا» (اوفک) مجوز دریافت کنند. ایرباس اروپایی مشمول همین محدودیت است و نیاز به کسب مجوز از آمریکا دارد. این مجوزها تاکنون داده شده، ولی با دردسرهایی که مسوولان کنسرسیوم ایرباس در محافل خصوصی از آنها شکایت می‌کنند. در حال حاضر که شرکت بوئینگ برای فروش 80 هواپیما با ایران موافقتنامه امضا کرده، ایرباس خیالش راحت‌تر شده و می‌داند که در آینده، برای همکاری‌های بیشتر با ایران، می‌تواند در شرایط بهتری از «اوفک» مجوز دریافت کند.
با قطعی شدن ورود بوئینگ به ایران، خیلی از موانعی که در راه همکاری ایرباس با ایران وجود داشت برداشته می‌شود از همین‌رو، ایرباس از ورود بوئینگ به بازار ایران خوشحال خواهد شد.

چرا از قرارداد بوئینگ به عنوان بزرگ‌ترین توافق تاریخی ایران و آمریکا یاد می‌کنند؟
ارزش این قرارداد نزدیک به 17 میلیارد دلار ذکر شده، ولی آنچه به آن اهمیت می‌بخشد، اهمیت «نمادین» آن است. در روابط میان کشورها، به خصوص آنهایی که سال‌های سال با یکدیگر درگیر تنش بوده‌اند، نمادها اهمیت بسیار زیادی دارند. شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) در دوران پیش از انقلاب با هواپیماهای بوئینگ به یکی از شرکت‌های پیشتاز و بلندآوازه دنیای در حال توسعه در عرصه هوانوردی غیرنظامی بدل شد. این دوران به دلیل وقوع انقلاب اسلامی و ماجرای گروگانگیری به پایان رسید و از چهار دهه پیش به این سو، معامله مستقیمی میان ایران و شرکت بوئینگ انجام نگرفته است. موافقتنامه‌ای که ایران، پس از این دوران طولانی، با بوئینگ امضا کرده، تنها یک توافق بازرگانی نیست. هواپیمای مسافری یک کالای معمولی نیست که به یک فرآیند ساده خریدوفروش ختم شود. بوئینگ‌های آمریکایی مجموعه درازمدتی از خدمات و لوازم یدکی را در پی دارند و زمینه ملاقات‌ها و رایزنی‌های درازمدت ایران با شماری از محافل اقتصادی آمریکایی را فراهم می‌آورند. اهمیت قرارداد بوئینگ در همین جاست.

از آنجا که تا یک ماه دیگر دونالد ترامپ رسماً به عنوان رئیس‌جمهوری جدید آمریکا آغاز به کار خواهد کرد، امضای قرارداد بوئینگ چه پیام سیاسی‌ای می‌تواند داشته باشد؟‌
روابط ایران و آمریکا در مرحله بسیار حساسی به سر می‌برد. ورود یک رئیس‌جمهور جدید به کاخ سفید، که افکاری «غیرمتعارف» دارد، همراه با تنش‌های بسیار سختی که منطقه پیرامون ایران را به آشوب کشیده و طبعاً بر روابط میان تهران و واشنگتن هم به‌شدت تاثیر می‌گذارد، همه و همه دست به دست هم داده و اوضاع بسیار پیچیده‌ای را به وجود آورده است. در این شرایط باید هوشیار و باحوصله بود و از هر فرصتی برای تامین منافع ملی بهره‌برداری کرد. دادوستد میان ایران و آمریکا می‌تواند روزنه‌هایی را برای گفت‌وگو میان دو قدرت به وجود آورد، به ویژه زمانی که یک پای این دادوستد شرکت غول‌پیکری به نام بوئینگ باشد. سخنان دونالد ترامپ در جریان پیکار انتخاباتی‌اش، و نیز همکارانی که برای خودش انتخاب کرده، در نگاه اول نوید روزهای خوشی را در روابط تهران و واشنگتن نمی‌دهد. ولی در سیاست و دیپلماسی نباید به «نگاه اول» اکتفا کرد. تاریخ معاصر دیپلماسی بین‌المللی انباشته از چرخش‌های غافلگیرکننده است. از گفتمان مهمان آینده کاخ سفید چنین بر می‌آید که او شخصاً یک «ایدئولوگ» نیست، و با پیچ‌وخم‌های سیاست بین‌المللی به ویژه در مورد مناطق بسیار پیچیده‌ای مثل خاورمیانه چندان آشنایی ندارد. در عوض در جمع همکاران او، «ایدئولوگ»هایی که با پیشداوری به میدان می‌آیند، کم نیستند. در این میان هیچ‌کس با قاطعیت نمی‌تواند بگوید که سیاست بین‌المللی آمریکا در چه مسیری به حرکت درخواهد آمد. اگر ترامپ، آن‌گونه که بارها اعلام کرده، منافع آمریکا را از جمله در زمینه اقتصادی در اولویت قرار دهد، به قراردادی از نوع آنچه ایران با بوئینگ امضا کرده بی‌علاقه نخواهد بود. این نکته بسیار بدیهی را باز هم باید تکرار کرد که بوئینگ در حال حاضر با رقیب بسیار نیرومندی همچون ایرباس روبه‌رو است. به علاوه غول‌های هواپیمایی تازه‌ای می‌توانند در آینده نه چندان دور در جهان سر برآورند، به ویژه در چین. این نکته را هم باید متذکر شد که، در حال حاضر، با توجه به اوج‌گیری شدید دلار در برابر یورو، بوئینگ مثل بسیاری دیگر از کالاهای صادراتی آمریکا در موقعیت سختی قرار گرفته است. توضیح آنکه دلار سنگین و نیرومند، قیمت بوئینگ را بالا می‌برد و در عوض، ایرباس به دلیل ضعف یورو به مقدار زیادی ارزان شده و از توان رقابتی بالاتری در برابر بوئینگ برخوردار است. قدرت بالای دلار و ضعف یورو به احتمال زیاد دست‌کم تا پایان سال 2017 ادامه خواهد یافت. در این شرایط چرا بوئینگ باید فدای سیاست بشود و به دلیل تنش‌های دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن، از دستیابی به آسمان نان و آبدار ایران محروم بشود؟ البته این یک استدلال صرفاً اقتصادی است. اقتصاد می‌تواند در معبد ارزیابی‌های استراتژیک فدا شود. همه چیز به معادلات آتی در جمع طراحان و نظریه‌پردازان استراتژیک آمریکا بستگی دارد.
موافقتنامه‌ای که ایران، پس از این دوران طولانی، با بوئینگ امضا کرده، تنها یک توافق بازرگانی نیست. هواپیمای مسافری یک کالای معمولی نیست که به یک فرآیند ساده خریدوفروش ختم شود. بوئینگ‌های آمریکایی مجموعه درازمدتی از خدمات و لوازم یدکی را در پی دارند و زمینه ملاقات‌ها و رایزنی‌های درازمدت ایران با شماری از محافل اقتصادی آمریکایی را فراهم می‌آورند.

با توجه به مواضع ضد «برجام» ترامپ، این قرارداد چه تاثیری روی آینده «برجام» خواهد داشت؟
در مورد اینکه آقای ترامپ در ضدیت با «برجام» تا کجا می‌خواهد پیش برود، هنوز نمی‌توان با قاطعیت صحبت کرد. در واقع موضع‌گیری رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا در این زمینه در هاله‌ای از ابهام است. این درست که او در جریان پیکار انتخاباتی از «پاره کردن برجام» صحبت کرده، ولی بعد از آن از سوی او تنها صحبت از ایجاد تغییراتی در مفاد «برجام» به میان آمده است. در این زمینه بهتر است صبر کنیم و منتظر بمانیم، بی آنکه زیاد خوشبین باشیم یا دچار یک بدبینی مطلق بشویم. دونالد ترامپ، چه بخواهد و چه نخواهد، در محاصره حزب جمهوریخواه آمریکاست که با توجه به سابقه بسیار طولانی‌اش در مدیریت سیاست خارجی این کشور معلوم نیست همه محورهای دیپلماسی «غیرمتعارف» دونالد ترامپ را تمام و کمال بپذیرد. به علاوه «برجام» یک سند بین‌المللی است که علاوه بر آمریکا، پنج قدرت دنیا نیز آن را امضا کرده‌اند. دونالد ترامپ در همان نخستین روزهای زمامداری‌اش با قدرت‌های اروپایی تبادل نظر خواهد کرد و پی خواهد برد که آنها به این آسانی اجازه نخواهند داد مبادلات اقتصادی‌شان با ایران تابع اراده واشنگتن باشد. بعد از امضای «برجام»، قدرت‌های اروپایی به آینده روابط اقتصادی‌شان با ایران بسیار امیدوار شدند. ولی طی مدت نسبتاً کوتاهی این امیدواری به‌شدت کاهش یافت، عمدتاً به دلیل موانع بسیار دشواری که دستگاه قضایی آمریکا، با تکیه بر مقررات درونی آمریکا، برای مبادلات اقتصادی شرکت‌های غیر‌آمریکایی با ایران به وجود آورده است. نکته مهم آنکه دستگاه قضایی آمریکا در «مشکل‌تراشی» برای شرکت‌های اروپایی خواستار دستیابی به بازار ایران، مقررات حقوقی مندرج در «برجام» را زیر پا نمی‌گذارد. تکرار می‌کنیم که «برجام» به رفع تحریم‌های مرتبط با پرونده هسته‌ای ایران (موسوم به تحریم‌های ثانویه) مربوط می‌شود که تاکنون مفاد آن در مجموع هم از سوی جمهوری اسلامی و هم از سوی گروه 1+5 محترم شمرده شده است. در عوض آنچه مشکل‌آفرین شده، سلسله تحریم‌های موسوم به «اولیه» است که در رابطه با بهانه‌هایی چون «تروریسم» یا «حقوق بشر» از سوی آمریکا علیه ایران به اجرا گذاشته شده‌اند. محافل اروپایی از اینکه آمریکایی‌ها قوانین داخلی خود را بر آنها تحمیل می‌کنند، به‌شدت عصبانی‌اند. در همین رابطه هیاتی از نمایندگان پارلمان فرانسه در فوریه سال جاری میلادی برای کسب اطلاعات رهسپار آمریکا شد و در پایان این سفر، به رایزنی با نمایندگان محافل اقتصادی فرانسه پرداخت. حاصل این بررسی یک گزارش 180صفحه‌ای است زیر عنوان «اعمال فرا‌سرزمینی قوانین آمریکا» که ماه اکتبر گذشته به کمیسیون‌های امور خارجی و امور مالی پارلمان فرانسه ارائه شد. این گزارش می‌گوید که در پی امضای «برجام» فرآیند رفع تحریم‌ها آغاز شده، ولی با توجه به وجود «تحریم‌های اولیه» وضع‌شده از سوی آمریکا، روابط اقتصادی فرانسوی‌ها با ایران عملاً به حالت انجماد در می‌آید مگر به شرط درخواست مجوزهای مورد به مورد از مقام‌های آمریکایی. در عمل وضعیتی به وجود آمده که در آن شرکت‌های فرانسوی برای انجام این یا آن کار بر حسب مقررات آمریکا از واشنگتن مجوز درخواست می‌کنند. همان‌ها می‌افزایند که هدف آمریکا از بر پا کردن دیواری از مقررات به‌شدت پیچیده و در هم‌تنیده، دستیابی به امتیازهای اقتصادی و استراتژیک است. اکنون پرسش این است که آیا دونالد ترامپ خواهد توانست شکایت و گله اروپایی‌ها را کلاً نادیده بگیرد و بار دیگر ماراتن گفت‌وگوها بر سر پرونده هسته‌ای ایران را راه بیندازد؟ من برای این پرسش پاسخ قاطعی ندارم. ولی بیشتر به این گزینه تمایل دارم که تا وقتی تهران به تعهدات خود در چارچوب «برجام» تمام و کمال وفادار بماند، واشنگتن نخواهد توانست بار دیگر جبهه یکپارچه‌ای را بر سر تحریم اقتصادی ایران به وجود آورد. امضای قراردادی از نوع بوئینگ، موضع اروپاییان را در گفت‌وگو با واشنگتن بر سر حفظ «برجام» محکم‌تر خواهد کرد.
از میان ۸۰ هواپیمای بوئینگ زیر پوشش قرارداد، تنها برای ۱۵ فروند آنها از سوی «اوفک» مجوز صادر شده و پیش‌پرداخت‌های ایران هم تنها به همین ۱۵ هواپیما مربوط می‌شود.

به طور کلی آیا دولت بعدی آمریکا می‌تواند مانع از اجرایی شدن و تحویل هواپیماها به ایران شود؟‌ آیا تاکنون سابقه داشته که قراردادهای یک شرکت آمریکایی با شرکت‌های خارجی به دلیل دخالت دولت لغو شود؟
اینکه قراردادهای بازرگانی بین‌المللی زیر تاثیر رویدادهای سیاسی لغو بشوند، کاملاً امکان‌پذیر است. مثلاً اخیراً در پی بحران کریمه و تصویب قوانین مربوط به تحریم اقتصادی روسیه از سوی اتحادیه اروپا، فرانسه از تحویل ناوهای جنگی «میسترال» به مسکو خودداری کرد، هرچند که پول این ناوها پرداخت شده بود. ایالات متحده آمریکا نیز بعد از بحران گروگانگیری در سفارت این کشور در تهران، شماری از قراردادهایی را که با ایران بسته شده بود لغو کرد. در مورد هواپیماهای بوئینگ و امکان لغو قراردادهای مربوط به آنها از سوی دولت دونالد ترامپ، حداقل چیزی که می‌توان گفت این است که این سناریو از سوی مقام‌های جمهوری اسلامی ایران جدی گرفته می‌شود. بر پایه آنچه در رسانه‌های تهران به نقل از مسوولان ارشد دولتی نوشته شده، از میان 80 هواپیمای بوئینگ زیر پوشش قرارداد، تنها برای 15 فروند آنها از سوی «اوفک» مجوز صادر شده و پیش‌پرداخت‌های ایران هم تنها به همین 15 هواپیما مربوط می‌شود. در همین رسانه‌ها به نقل از اصغر فخریه‌کاشان قائم‌مقام وزیر راه و شهرسازی گفته می‌شود در صورتی که تحریم‌ها مجدداً برقرار شود و قراردادها با بوئینگ و ایرباس به هم بخورد، «ما همه پول‌های پرداخت‌شده به همراه بهره‌هایشان را پس خواهیم گرفت». اگر نقل‌قول‌های منتشرشده از سوی این رسانه‌ها را ملاک قرار بدهیم، به نظر می‌رسد که مقام‌های مسوول ایران لغو قراردادهای مربوط به خرید هواپیما از سوی آمریکا یا زیر فشار این کشور را غیرممکن نمی‌دانند.

به نظر شما، تمدید تحریم‌ها علیه ایران چه تاثیری بر قراردادهای آینده شرکت‌های آمریکایی با ایران خواهد داشت؟
تمدید اخیر تحریم‌های ایران به مدت 10 سال از سوی سنای آمریکا، که بدون امضای باراک اوباما به قانون تبدیل شد، به «برجام» مربوط نمی‌شود و از دیدگاه رهبران واشنگتن، با تعهدات آمریکا در چارچوب این موافقتنامه در تعارض قرار نمی‌گیرد. به بیان دیگر قرارداد بوئینگ با ایران، به دلیل تمدید تحریم‌ها، زیر پرسش نخواهد رفت، زیرا همان‌طور که گفته شد «برجام» فروش هواپیما به ایران و خدمات و قطعات یدکی مربوط به آن را مجاز می‌داند. با این همه تردیدی نیست که در ورای این ارزیابی صرفاً حقوقی، تمدید تحریم‌ها، آن هم با اکثریت بسیار بالایی در سنای آمریکا، به فضای اعتمادی که بعد از امضای «برجام» در روابط بین‌المللی ایران به وجود آمده بود، ضربه می‌زند. حتی شرکت‌ها و بانک‌های غیرآمریکایی، با توجه به این مصوبه، در رابطه با ایران دست به عصاتر راه خواهند رفت. خنثی کردن این مشکل نیازمند اعتمادسازی بیشتر در روابط بین‌المللی ایران و تلاش بیشتر از سوی این کشور برای تاثیرگذاری بر فضای سیاست داخلی در آمریکاست.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها