بررسی کارکردهای اقتصادی و جامعهشناختی انعامدادن در گفتوگو با علیاصغر سعیدی
انعام، رفاه اجتماعی را افزایش میدهد
مساله انعامدادن را میتوان از زاویه دیگری هم بررسی کرد. اینکه مردم حتی در شهری که غریب هم هستند ممکن است انعام بدهند. اقتصاددانان در این مورد میگویند حدی از اعتماد باید در بازار وجود داشته باشد تا بتوان در آن کار کرد.
رسم انعامدادن در واقع نوعی قدردانی ارادی و اختیاری از کارکنان بخشهای خدماتی است که خدمات با کیفیتی ارائه میدهند. این رسم پسندیده اما، از آنجا که یک قرارداد نانوشته اجتماعی است، پیچیدگیهای بسیاری دارد. دکتر علیاصغر سعیدی در مورد کارکردهای انعامدادن میگوید با وجودی که پشت این رسم یک انگیزه اقتصادی وجود دارد اما این کنش اقتصادی نوعی هنجار ایجاد کرده است؛ هنجاری که در نهایت باعث افزایش رفاه اجتماعی میشود. وی میگوید رسم پرداخت انعام در کشورهای مختلف، متفاوت است و بر مبنای فرضیات در کشورهایی که مردم اختلاف در قدرت و منزلت را کمتر تحمل میکنند، تحمل عدم قطعیت را ندارند یا برای روابط اجتماعی در مقایسه با معاملات اقتصادی ارزش بیشتری قائل هستند، چندان مرسوم نیست.
آیا در معاملات روزمره، انعامدادن نقش اقتصادی مهمی دارد؟
ببینید، اولاً همین که تحقیقات زیادی در این مورد صورت گرفته نشان میدهد انعامدادن برای محققان اقتصادی و اجتماعی موضوع مهمی است. ثانیاً، طبق برآوردهای انجامشده روزانه، میلیاردها دلار به این صورت در زندگی روزمره اقتصادی جابهجا میشود. ثالثاً اگر به انواع انعامدادن توجه کنید حداقل یکی از معمولترین انواع آن بر کارایی خدمات، تاثیر مستقیم و بیتردیدی دارد.
انعامدادن در واقع نوعی هنجار اجتماعی است. آیا هنجارهای اجتماعی که انعامدادن را توصیه میکنند به بهبود وضع رفاهی افراد هم کمک میکنند؟
برخی اقتصاددانان بحث میکنند که هنجارهای اجتماعی به وجود میآیند تا وقتی بازار با شکست روبهرو میشود رفاه اجتماعی را بهبود ببخشند. برخی محققان با تحقیقات خود مدلی را نشان دادهاند که بر اساس آن انعامدادن را یک هنجار محسوب کردهاند چون از یکسو انعامگیرنده، مثلاً پیشخدمت رستوران برای دریافت انعام کارش را به نحو احسن انجام میدهد و در مقابل ارائه خدمت باکیفیت، انتظار انعام دارد و پس از انجام کار خدمتگیرنده به او انعام میدهد. فایدهمندی مشتری به این هنجار اجتماعی بستگی دارد که هم وقتی فرد بهرغم دریافت خدمت خوب انعام نمیدهد احساس شرمندگی به او دست میدهد و هم وقتی انعام میدهد احساس انصاف میکند. لذا الگوی رفتاری در اینجا ایجاد میشود که بر اساس آن، هرچه حساسیت برای کیفیت خدمات بالاتر باشد بازده میزان کیفیت خدمات و رفاه اجتماعی نیز بالاتر خواهد بود. در حقیقت اقتصاددانان شکل کمتر آشکاری برای کنش اقتصادی قائل هستند و آن این است که هنجارهای اجتماعی رفتار از
جمله کدهای اخلاقی در مواقعی که شکست بازار صورت میگیرد اینچنین واکنش نشان میدهند تا رفاه افراد تامین شود. آرو اقتصاددان مشهور میگوید مجموعهای از سنتها و هنجارهای اینچنینی وجود دارد تا کارایی اقتصادی را بهبود ببخشد.
سایر محققان علوم اجتماعی در این باره چه نظری دارند. به نظر میرسد این رسم با روانشناسی بهویژه روانشناسی رفتاری هم مرتبط است؟
این بحث اصلی آرو است اما برخی روانشناسان هم به تکمیل این بحث کمک کردهاند. آنها میگویند علت انعامدادن این است که افراد وقتی خدمت خوبی را دریافت میکنند، از انصاف به دور است که انعام ندهند. در حقیقت با این کار، هم انصاف به خرج میدهند و هم دست و دلبازی خودشان را نشان میدهند، و البته با کسی که به او انعام میدهند نوعی همدلی هم دارند. در مقابل، وقتی هم که کسی انعام ندهد اما خدمت خوبی دریافت کرده باشد تحت فشار اجتماعی قرار دارد تا احساس شرمندگی کند. این را مردم در موارد مختلف تجربه میکنند مثلاً وقتی افراد دستهجمعی به رستوران میروند اگر انعام ندهند و خدمت خوب بگیرند این احساس شرمندگی بسیار بیشتر است تا اینکه فرد به تنهایی خدمتی را دریافت کند. در مواردی حتی احساس شرمندگی بهرغم دریافت نکردن خدمت خوب نیز به وجود میآید. مثلاً اگر سر مزار عزیز از دست رفتهای هستید و فاتحهخوان دورهگردی را میبینید بهرغم اینکه خدمت باکیفیتی دریافت نکرده باشید انعام میدهید. در اینجا
گویی در مقابل فردی که از دست دادهاید احساس شرمندگی میکنید.
این رسم به چه عواملی بستگی دارد؟
انعامدادن به عوامل زیادی بستگی دارد اما از میان عوامل خرد قابل اندازهگیری میتوان به میزان صورتحساب، کیفیت خدمت، جذابیت خدمتدهنده، دائمیبودن مشتری و علاقه مشتری به فضای دریافت خدمت، مثلاً رستوران یا فروشگاه اشاره کرد. به عوامل دیگری هم بستگی دارد مثلاً به شیوه پرداخت، یعنی صورت حساب را سر میز پرداخت کنید یا سر صندوق، نوع فضای رستوران هم در میزان انعام موثر است یعنی چندمنظوره بودن آن، به نحوی که وقت زیادی از اوقات فراغت شما را به خود اختصاص دهد و البته از آن لذت هم برده باشید.
به نظر میرسد موضوع انعامدادن در تحقیقات شاخههای مختلف علوم اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته، اما آیا به طور مشخص میتوان گفت موضوعی اقتصادی است یا جامعهشناختی؟
اقتصاددانان و روانشناسان بیشتر از جامعهشناسان اقتصادی روی این موضوع تحقیق کردهاند. اما حتی در تحقیقات اقتصاددانان بر اجتماعیبودن ابعاد این مساله تاکید شده تا جایی که برخی گفتهاند بهرغم اینکه انگیزه اقتصادی پشت انعامدادن است اما این کنش اقتصادی یک نوع هنجار اجتماعی نیز ایجاد کرده است به نحوی که حتی برخی اقتصاددانان گفتهاند هنجارهای اجتماعی مولد انعامدادن است. اما جامعهشناسان بسیار کم روی این موضوع تحقیق کردهاند. علت اصلیاش این است که اقتصاد تا چند دهه پیش از ۱۹۲۰ تا ۱۹۸۰ در نزد جامعهشناسان تقریباً مهجور مانده بود و پدیدهای بود که یا به اقتصاددانان واگذار شده بود یا آنقدر در مقایسه با عوامل فرهنگی و اجتماعی ناچیز و کماهمیت شمرده میشد که ارزش مطالعه نداشت. اما اگر قرار باشد جامعهشناس اقتصادی موضوع را تحقیق کند باید بگوید انعامدادن محصول ساخت اجتماعی، روابط اجتماعی، روابط غیررسمی سازمانی، خردهفرهنگ، قومیت یا هنجاری
اجتماعی است که از این کشور به کشور دیگر و این جامعه به جامعه دیگر متفاوت است.
ابتدای بحث اشاره کردید که انعامدادن انواع مختلف دارد. میتوانید تفاوتهای آنها را توضیح بیشتری بدهید؟
حداقل شش نوع انعامدادن شناسایی شده است. اول انعامدادن به مثابه پاداش. این نوع معمولترین شکل انعامدادن است و چون پولی جابهجا میشود خیلی مورد توجه است. در این شکل، کارگر خدمتی را ارائه میدهد و مصرفکننده انعامش را میدهد، مثلاً مسافر از راننده تاکسی بقیه کرایه را نمیگیرد، یا به باربر یا کارگر کارواش یا فاتحهخوان در گورستان یا پیشخدمت رستوران انعام میدهد. در برخی از این موارد ممکن است مقدار انعام با کیفیت خدمات یا مطلوبیت خدمت برای فرد مصرفکننده همبستگی داشته باشد. لذا وقتی از فرد میپرسی چرا انعام دادی میگوید کارش را خوب انجام داد یا زحمت کشید. پس میزان انعام هم نشاندهنده رضایت مشتری است. دوم، انعامدادن به مثابه قیمت. در این مورد انعام قبل یا بعد از دریافت خدمتی انجام میشود. حد و مرز این نوع با نوع قبلی زیاد مشخص نیست. اما ایده پشت این نوع انعامدادن در حقیقت این است که انعام قیمت خدمت است نه انگیزهای برای دریافت خدمت با کیفیت بالا. در ایران مثلاً انعامدادن به کارگر
کارواش، اگر بدانید که او با همین انعام زندگی میکند و حقوق ثابتی ندارد تا اندازهای قیمت خدمت است، البته کارواش اتوماتیک منظورم نیست. یا انعام به فاتحهخوان در گورستان، یا کارگر هتلی در آسانسور یا حملکننده چمدان، یا انعامی که مسافرکشها به کسی که سر ایستگاه برایشان فریاد میکند، در این موارد شما برای دریافت خدمت باکیفیت انعام نمیدهید بلکه قیمت خدمت فرد را میدهید. اما اینکه چرا این نوع انعام به مثابه قیمت است این است که هر دو طرف نمیخواهند بر این نوع خدمت قیمت ثابت بگذارند. از نظر کارایی، این شکل انعامدادن هزینه مبادلاتی را کم میکند یا از بین میبرد چون در حقیقت وقتی هم خدمتدهنده و هم خدمتگیرنده هر دو راضی به انعام هستند دلیلش این است که انعامگیرنده برخی هزینهها مانند مالیات بر درآمد را نمیدهد و انعامدهنده نیز احساس میکند از قیمت واقعی کمتر پرداخت کرده است. ضمن اینکه تشکر خودش را با انعامدادن نشان میدهد یا اگر در برخی موارد انعام هم ندهد کسی معترض نمیشود. اما اگر انعامی در کار نبود فرد باید قیمت ثابت خدمت را حتماً پرداخت میکرد. سوم، انعامدادن پیشاپیش است. این نوع انعامدادن برای این است که
خدمتگیرنده مطمئن شود خدمتی که دریافت خواهد کرد با کیفیت بالاست. در بسیاری موارد فرد انعامدهنده خدمات باکیفیت دریافت میکند و این تقریباً کارایی خدمت را تضمین میکند. البته توپ در زمین کارگر است که باید برای دریافت انعام خدمت باکیفیت ارائه دهد و رضایت مشتری را جلب کند. تحقیقات نشان دادهاند که دریافتکننده خدمت، اعتمادی که به او شده و انعامی را که قبل از خدمت دریافت کرده خدشهدار نمیکند. نوع چهارم، انعام به مثابه رشوه یا زیرمیزی است. این هم نوعی است که معمولاً قبل از انجام کاری پرداخت میشود. تفاوتش با انعام پیشاپیش این است که به نحو اجتماعی این نوع انعام پسندیده نیست و لذا به نوعی مخفیانه انجام میشود و خدمتگیرنده و خدمتدهنده انجامش را منکر میشوند. دریافتکننده احساس خوبی ندارد چون بدون دریافت انعام هم باید آن خدمت را انجام میداد و انعامش به کیفیت خدمت ربطی ندارد و خدمتگیرنده نیز از دادن آن راضی نیست. این نوع انعام به تعهد سازمانی هم لطمه میزند و عمل مطلوبی محسوب نمیشود. نوع پنجم انعامدادن، انعامدادن در تعطیلات است که در بیشتر کشورها از جمله کشور ما امری مرسوم است. در حقیقت اسمش عیدی هم است که
نه برای کیفیت بالای خدمت است نه افزایش کارایی، و خیلی به هنجارهای اجتماعی و فرهنگ هر جامعه بستگی دارد. مثلاً وقتی مرتباً به استخری میروید یا آرایشگاه دائمیتان، در نزدیکی ایام تعطیلات نوروز انعام هم میدهید. نوع ششم، انعام به مثابه هدیه است. چون در برخی حرفهها و مشاغل انعامدادن مرسوم نیست و شایسته هم نیست، لذا هدیه میدهند که نوعی تشکر از زحمات گذشته است مثلاً به پزشک، پرستار، روز معلم و شبیه به آن. این نوع بیشتر در کشورهایی مرسوم است که انواع دیگر انعامدادن پولی کمتر مرسوم است.
رسم انعامدادن در کشورهای مختلف متفاوت است. در برخی کشورها بسیار مرسوم است اما در برخی اینگونه نیست.
کاملاً درست است. در تحقیقاتی که تا به حال انجام شده فرضیههای مختلفی در مورد کشورهای متفاوت ارائه میشود که تفاوت انعامدادن بین کشورها را نشان میدهد. اولین فرض این است که چون انعامدادن حاکی از تفاوت قدرت و منزلت افراد است در کشورهایی که مردم تفاوت قدرت و منزلت را کمتر تحمل میکنند و ادراکی مبتنی بر قشربندی باز از نابرابری در میان مردم رواج دارد انعام کمتر مرسوم است. فرض دوم این است که انعامدادن عدم قطعیت درآمدی را برای هر دو طرف انعامدهنده و انعامگیرنده افزایش میدهد لذا ممکن است بر خلاف پیشبینی، درآمد انعامگیرنده را خیلی بالا ببرد و بالعکس. البته اگر زندگی فرد انعامگیرنده در شغلش متکی بر انعام باشد ممکن است آنقدر انعام نگیرد که حیاتیترین امور زندگی خودش را هم بگذراند. در نتیجه این فرض مطرح میشود که انعامدادن در کشورهایی که شهروندان کمتر تحمل عدم قطعیت را دارند رایج نیست. به قول خودمانی ترجیح میدهند آبباریکهای داشته باشند تا اینکه متکی به انعام باشند. به طور مثال برخی
کارگران کارواش که تمام درآمدشان متکی بر انعام است یک روز ممکن است به خاطر آب و هوا ماشین بیشتری بشورند و انعام بیشتری داشته باشند و یک روز آنقدر کم انعام بگیرند که کفاف زندگی روزمرهشان هم نباشد. فرض سوم این است که انعامدادن تعهد سازمانی را ضعیف میکند. رقابت بر سر دریافت انعام ممکن است تعهد فرد به سازمان را سست کند و مدیریت سازمانی را با مشکل روبهرو کند، بهویژه در رستورانها که مدیریت پیچیدهای دارند. لذا این فرض مطرح میشود که در کشورهایی که ارزشهای سازمانی قوی در آن جاری است و افراد تعهد سازمانی بالاتری دارند و خود را بیشتر وابسته به سازمان میدانند تا وابسته به انعام مشتریان، کمتر رواج دارد. فرض چهارم این است که انعامدادن یا گرفتن، روابط اجتماعی را تضعیف میکند، چون پول جایگزین هدیه و تشکر از کار یا خدمتی میشود. لذا این فرض مطرح میشود که انعامدادن در کشورهایی که مردم به روابط اجتماعی در مقایسه با معامله اقتصادی ارزش بالایی میدهند کمتر رایج است. پس در هر کشوری که میزان روابط منفعتطلبانه و سوداگرانه بیشتر رشد کرده باشد و به قول کارل پولانی هرچه کنشهای اقتصادی و منفعتطلبی از روابط و ساختهای
اجتماعی بیشتر منفک شده باشد انعامدادن هم بیشتر رواج دارد.
اقتصاددانان بیشتر به متغیرهای اقتصادی توجه دارند. اما با توضیحاتی که دادید متغیرهای اجتماعی زیادی با انعامدادن درگیر هستند؟
رسم انعامدادن چالشی برای اقتصاد نئوکلاسیک است. در بسیاری کشورها مردم بعد از دریافت خدمتی باکیفیت انعام میگذارند. اما این سوال از نظر نئوکلاسیکها پاسخ داده نمیشود که چرا مردم به غریبهای که ممکن است تا آخر عمر هم دیگر او را نبینند انعام میدهند؟ پاسخ این سوال مهم است نهتنها برای اینکه بفهمیم چرا مردم انعام میدهند بلکه برای این مهم است که بفهمیم چرا مردم سایر کنشهای اقتصادی که با هنجارها و رسوم ارتباط دارند مانند رسم صدقهدادن، کمک به انجمنهای خیریه و شبیه به آن را انجام میدهند. البته کنش پولی انعامدادن با عقلانیت اقتصادی مرتبط است اما با روانشناسی رفتاری هم ارتباط دارد و هم با وجود هنجارهای اجتماعی مرتبط میشود. اینکه هنجارهای اجتماعی ممکن است موجد اینچنین کنشی باشند مسالهای جامعهشناختی نیز است.
مساله انعامدادن را میتوان از زاویه دیگری هم بررسی کرد. اینکه مردم حتی در شهری که غریب هم هستند ممکن است انعام بدهند. اقتصاددانان در این مورد میگویند حدی از اعتماد باید در بازار وجود داشته باشد تا بتوان در آن کار کرد. اما برخلاف نظر اقتصاددانان، حتی نهادگرایان اقتصادی، ترتیبات نهادی به تنهایی نمیتواند کاملاً مانع تقلب در بازار شود. البته منبع این اعتماد را اخلاقیات میدانند. آرو میگوید جوامع در جریان تحول، خود توافقاتی تلویحی را برای نوعی احترام نسبت به دیگری توسعه دادهاند. این توافقات، برای بقای جامعه اساسی است، یا حداقل به کار موثر و کارا کمک میکند. میزانی از این اخلاقیات در جامعه قطعاً وجود دارد و تردیدی در وجود آن نیست. البته آرو اقتصاددان است و این را امری تعمیمیافته میداند. اما بر اساس نظر مارک گرانووتر، جامعهشناس اقتصادی آمریکایی میتوان گفت اگر این اخلاقیات نباشد چطور میتوان در ایران به جایگاه فروش بنزین بروید و نترسید از اینکه بفهمید در مقابل 50 هزار تومان تنها 40 لیتر بنزین زدهاید. البته ممکن است برخی مواقع به طور نادر تقلبی وجود داشته باشد. همانطور که گفتم البته اقتصاددانان این اخلاق
را تعمیمیافته میدانند که بگویند برای همه نوع جوامع وجود دارد پس چیزی عمومی است لذا میتوان در محاسبه در نظرش نگرفت. اما پاسخ جامعهشناسان این است که اگر انعامدادن کنشی اخلاقی در زندگی اقتصادی است دیگر نمیتوان بهراحتی آن را تعمیمیافته تلقیکرد چون ممکن است در برخی موارد هم رعایت نشود و هم اینکه موجد ارتکاب خلاف شود. موارد متعددی وجود داشتهاند که فردی انعامی را روی میز رستوران کنار جادهای دور از خانهاش میگذارد. در این موارد عقلانیت اقتصادی نمیتواند به عنوان پیشفرض کنش اقتصادی رفتار فرد را توجیه کند. بلکه اینجا باید اخلاقیات را وارد کنید چرا که در این حالت کنش انعامدادن فرد سه ویژگی دارد که از نظر اقتصاددانان نئوکلاسیک غیرمعمول است. اول اینکه ممکن است دو طرف انعامدهنده و انعامگیرنده قبلاً همدیگر را نشناسند، دوم اینکه آنها ممکن است بار دیگر همدیگر را نبینند، و سوم اینکه اطلاعات این معاملات ممکن است به افراد دیگر منتقل نشود. بر اساس نظر گرانووتر میتوان بحث کرد که تنها در چنین موقعیتهایی است که انعامدادن را اساساً میتوان با وجود کنشهای اخلاقی توضیح داد. او میگوید حتی برخلاف نظر نهادگرایان
اقتصادی اگر در این وضع هزینه معامله بالا هم باشد جای تعجب است که اخلاقیات تا این حد میتواند روی انعامدادن اثر بگذارد.
اما حقیقت این است که اقتصاددانان بسیار بیشتر از روانشناسان و جامعهشناسان روی این مساله تحقیق کردهاند. از نظر اقتصاددانان منظور از هنجار اجتماعی در اینجا یعنی یک قاعده و رسم. اما مقدار این انعام تا حدی به صورت حساب هم بستگی دارد و تقریباً حدود 10 تا 15 درصد صورتحساب است. اگر انعامدادن بعد از انجام خدمتی باشد تقریباً یک جور بازی است برخی میگویند ممکن است فردی خدمت خوبی بگیرد اما اگر قرار است دیگر به آن رستوران نرود دیگر انعام نمیدهد اما در بسیاری موارد هم بوده است که افراد انعام دادهاند اما دیگر به آن محل نرفتهاند. اما اگر فردی مرتباً به رستورانی برود و برای انجام خدمتی باکیفیت انعام بدهد قاعده بازی را هر دو رعایت میکنند و خدمت خوب و انعام هر دو اتفاق میافتد. پس تقریباً انعامدادن ارائه سرویس خوب را نیز تضمین میکند. از این لحاظ میتوان گفت اقتصاددانان نئوکلاسیک در پیشبینی اندازه انعام که بهمثابه هزینه خرید خدمت محاسبه میشود موفق عمل کردهاند.
دیدگاه تان را بنویسید