ضرورت فعالیت بانکها در جهان جدید
مسوولیتپذیری اجتماعی
در مدل تعالی سازمانی تلاش و فعالیت ارگانها بر پایه ارتقای ابعاد مالی و فرهنگی آن سازمان برنامهریزی میشود.
در مدل تعالی سازمانی تلاش و فعالیت ارگانها بر پایه ارتقای ابعاد مالی و فرهنگی آن سازمان برنامهریزی میشود. با توجه به اهمیت این موضوع، نوسازی در فرآیند مدیریت شرکتها منجر به توانمندسازی فرد در سازمان میشود البته این زمانی محقق میشود که ما به شناخت جدی جایگاه خود سازمان و ذینفعان در جامعه پرداخته باشیم.
در شناخت جدی جایگاه خود سازمان از شاخصهای عملکردی که بیانگر عملکرد کارکنان شرکت بوده و نقش مهمی در ارزیابی موقعیت سازمان و حرکت آن به سمت پیشرفت و توسعه دارند، حرف میزنیم: توسعه مهارتهای راهبری- آموزش و توسعه - مشارکت و کار تیمی - ایمنی، سلامت و شرایط محیط کار- تسهیلات و خدمات و... در شناخت ذینفعان جامعه به شاخصهای برداشتی که بیانگر برداشت و درک ذینفعان از شرکت در بخشهای مختلف است، میپردازیم که منجر به بقا و ارتقا و اعتبار نام تجاری ارگانها میشود. در ارتباط با شاخصهای برداشتی نیز مولفههایی در نظر گرفته شدهاند که عبارتند از: مصرف مسوولانه منابع - عملکرد زیستمحیطی- تاثیر بر اقتصاد محلی - ارتباط و تعامل - شفافیت و پاسخگویی - بازتاب و تصویر عملکرد شرکت در رسانهها - پیامدهای اجتماعی و...
اکنون اگر حضور سازمانها را با رویکرد اشاعه فرهنگی مورد ارزیابی قرار دهیم، متوجه میشویم بهترین روش و حضور مستقیم در هر دو شاخصه نقش پررنگ تعامل و مشارکت سازنده ارگانها در این حوزه است. یعنی با ایجاد حس تعلق خاطر سازمانی میتوانیم این موارد را محقق کنیم مثلاً در شاخص عملکردی درونسازمانی در بحث آموزش و توسعه میتوانیم چند نمونه کار فرهنگی از قبیل راهاندازی کتابخانه، اهدای کتاب تخصصی و عمومی به کارکنان، راهاندازی گروه تحقیقاتی و... انجام دهیم. در شاخص برداشتی بحث بازتاب و تصویر عملکرد شرکت در رسانهها نیز هر سازمان چند نمونه کار فرهنگی از قبیل حمایت از سمینارهای فرهنگی، حمایت از برگزاری جوایز ادبی و... انجام داد. اگر مجموعهای در پی آن است که تصویری مناسب از خود در رسانهها و افکار عمومی ارائه دهد با برقراری ارتباطات موثر با رسانهها عملکرد خود را در معرض دید عموم قرار میدهد. من معتقد هستم که توسعه شهرت سازمانی ارگانها رابطه مستقیمی با توسعه مسوولیت اجتماعی شرکتها دارد. توسعه خلاقیت و ایدهها در جامعه پیامدهای اجتماعی مناسبی خواهد داشت اینکه سازمانها علاوه بر پیامدهای اقتصادی که به دنبال آن بوده، در
پی ارائه تصویری فرهنگی و اجتماعی نیز از خود باشند به پویایی جامعه کمک شایانی کرده است. از طرف دیگر جا دارد به نگاه تشویقی قانونی و دولتی این موضوع نیز اشاره کنم که صاحبان سرمایه و بخش خصوصی نیز ترغیب شوند به این امر خطیر توسعه فرهنگی بیشتر بپردازند، یعنی اگر ساز و کار مناسبی در قوانین کسب و کار وجود داشته باشد تا مشارکت آنها را برانگیزد از قبیل معافیت مالیاتی و... قاعدتاً موفقتر خواهیم بود. ناگفته پیداست گاهی قانون وجود دارد ولی فرهنگسازی در خصوص اجرای قانون و کماطلاعی از کمیت و کیفیت آن و ناآگاهی متولیان منجر به عدم اجرای قوانین خوب میشود. در پایان به این نکته اشاره میکنم «اجرای بد قوانین خوب» که با عدم برنامهریزی کلان و منسجم و درازمدت و اعمال و اجرای سلیقهای قوانین همراه است، باعث میشود قوانین خوب، اثربخشی مفید و لازم را نداشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید