چرا تعریف واحدی از تعامل با جهان نداریم؟
درون برونگرایی
در صدر سیاستهای ۲۴گانه اقتصاد مقاومتی که بهمنماه ۱۳۹۲ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، این عبارت به چشم میخورد: «با هدف تامین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیستساله، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطافپذیر، فرصتساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا ابلاغ میشود.»
در صدر سیاستهای 24گانه اقتصاد مقاومتی که بهمنماه 1392 از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، این عبارت به چشم میخورد: «با هدف تامین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیستساله، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطافپذیر، فرصتساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا ابلاغ میشود.» این نخستین باری است که در یک سند بالادستی سیاستگذاری کشور، کلیدواژه «برونگرایی» صراحتاً مورد اشاره قرار گرفته است. از منظر رهبر معظم انقلاب، این کلیدواژه به این معناست که اقتصاد کشور، محدود به داخل نشده، با اقتصادهای جهانی تعامل دارد و با قدرت با آنها مواجه میشود. اما چگونه است که با وجود این تفسیر شفاف از «تعامل با اقتصادهای جهانی» برداشتهای متفاوتی ارائه شده و اکنون این موضوع به محل اختلاف نظر میان اقتصاددانان، سیاسیون و مسوولان کشور تبدیل شده است؟
مخالفان برونگرایی بر این اعتقادند که با نفوذ اقتصادی و سیاسی بیگانگان، استقلال کشور خدشهدار میشود. برخی دیگر اما نگران از دست رفتن ظرفیتهای داخلی ایجادشده در دوره تحریمها هستند و نیز گروهی هراس این را دارند که ایران به مانند وقایع سال 1373 مجدد به یک کشور بدهکار تبدیل شود. در مقابل اما، موافقان تعامل سازنده با جهان معتقدند میتوان با سیاستگذاری صحیح در عرصه اقتصاد داخل و بهرهگیری از روابط بینالملل، با اطمینان خاطر از ظرفیتهای برونگرایی و تعامل با اقتصاد جهانی بهره برد؛ چنانکه بدون سلب هیچگونه امتیازی از تمامیت کشور، حتی به اخذ امتیاز از آن سوی مرزها نیز امیدوار بود.
مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیسجمهور از جمله اقتصاددانانی است که برونگرایی را برای اقتصاد کشور یک ضرورت میداند و البته تاکید دارد اکنون ضرورت اصلیتر، حصول نوعی اجماع و وفاق در مورد این کلیدواژه است تا فرصت بیش از این از دست نرود. او در سخنان اخیر خود در جمع فعالان اقتصادی بار دیگر به اهمیت برونگرایی اشاره کرده و بر این باور است که بدون ورود جریان سرمایه به کشور، تحقق رشدهای بالای اقتصادی و در نتیجه حل معضل بیکاری، دور از ذهن است. رئیس موسسه نیاوران در نشست یادشده با اشاره به رشد منفی سرمایهگذاری طی چند سال اخیر در کشور عنوان کرد: «سال 1395 با تورم تکرقمی، اشتغال قابل توجه و رشد رضایتبخشی به پایان خواهد رسید. اما تئوریهای اقتصادی چنین حکم میکند که اقتصادی که درونگراست و نهادهای اصلی آن با رشد سازگار نباشد، نمیتواند در تحقق رشدهای اقتصادی قابل قبول توفیق داشته باشد. در نتیجه این ضرورت احساس میشود که اقتصاد برونگرا شود و از منابع خارجی استفاده کند.» به زعم نیلی موتورهای محرک رشد قابل قبول سال 1395 نظیر ارزش افزوده بخش نفت یا ظرفیتهای نیمهتمام داخلی، در رشد طی سالهای آینده غایب هستند و لازم است
موتورهای دیگر از جمله برونگرایی، توانمندسازی بخش خصوصی و اصلاحات اقتصادی مورد توجه قرار گیرد که اکنون در مورد هیچکدام از این کلیدواژهها در داخل اجماعی وجود ندارد. حسن روحانی هم البته در سخنان تازهای به مناسبت روز ملی صادرات به نوعی از برونگرایی دفاع کرد و گفت: «برخی فکر میکنند ما وقتی میگوییم تعامل سازنده یعنی برویم و بنشینیم با غربیها و اروپاییها لبخند بزنیم و با هم صحبت کنیم و با هم ناهار بخوریم؛ نه اینطور نیست. تعامل سازنده یعنی مناسب کردن محیط روابط بینالمللی برای صادرات کالا، اشتغال جوانان و واردات راحتتر کالاهای سرمایهای و مواد اولیه. مگر در دنیای امروز کشوری میتواند بگوید من بدون رابطه با دنیا به پیشرفت میرسم؟»
حال آنکه طی چند روز اخیر بسیاری با ابراز نگرانی دوباره، خطر نفوذ دشمن از کانالهای اقتصادی را متذکر شدهاند. با وجود این آیا میتوان به دستیابی به تعریف واحد و به نوعی اتفاق نظر درباره کلیدواژه برونگرایی امیدوار بود؟
دیدگاه تان را بنویسید